شناسه خبر : 7190 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فرزام ابوعلی از دلایل احتمالی رشد شاخص بورس طی سال ۹۵ می‌گوید

پربازده‌ترین بازار

«با اجرایی شدن برجام، گشایش سوئیفت، حضور و مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی، کاهش نرخ سود بانکی، بودجه انبساطی دولت، توجه به بازارهای بدهی و بهبود اقتصاد جهانی و با پیش‌بینی رشد اقتصادی بالاتر از پنج درصد از سوی کارشناسان اقتصادی و با کاهش نرخ تورم و عدم جذابیت در بازارهای موازی و کالاهای فیزیکی(طلا، ارز و مسکن) چشم‌انداز بسیار مناسبی برای بازدهی در بورس وجود دارد.»

«با اجرایی شدن برجام، گشایش سوئیفت، حضور و مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی، کاهش نرخ سود بانکی، بودجه انبساطی دولت، توجه به بازارهای بدهی و بهبود اقتصاد جهانی و با پیش‌بینی رشد اقتصادی بالاتر از پنج درصد از سوی کارشناسان اقتصادی و با کاهش نرخ تورم و عدم جذابیت در بازارهای موازی و کالاهای فیزیکی (طلا، ارز و مسکن) چشم‌انداز بسیار مناسبی برای بازدهی در بورس وجود دارد.» اینها جملاتی است که یکی از کارگزاران فعال بازار سرمایه کشور درباره چشم‌انداز بورس در سال جدید می‌گوید. فرزام ابوعلی معتقد است شرایط حاکم بر بازار و متغیرهای کلان اقتصادی نشان می‌دهد که بورس تهران بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری و کسب بازدهی معقول است. مدیرعامل کارگزاری کارآمد تاکید دارد که با توجه به کاهش ریسک سیستماتیک سیاسی و اقتصادی، تمامی صنایع در بورس می‌توانند از آن منتفع شوند، از بعد سودآوری نیز لغو تحریم‌ها تمامی صنایع را به واسطه کاهش هزینه‌های مبادلات مالی و کاهش نرخ هزینه تامین مالی به دلیل دسترسی ارزان‌تر به منابع مالی بین المللی تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما بدیهی است بیشترین تاثیر مربوط به آن دسته از صنایع است که بیشترین تاثیرات منفی از تحریم‌ها را به واسطه عدم دسترسی به مواد اولیه و کالاهای سرمایه و عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا خواهند برد. صنایعی همانند خودرو، صنایع برقی و بانکداری و بیمه و پیمانکاری‌ها، حمل و نقل و حتی دارویی در این دسته قرار می‌گیرند. در ادامه شرح این گفت‌وگو را می‌خوانید.



از ابتدای سال 1394 تا پایان آذرماه بازار سهام روزهای سودآوری را سپری نکرد و سنگین‌ترین رکود در تاریخ بورس تهران به ثبت رسید. اما اجرای برجام در سه ماه پایانی سال سرنوشت دیگری را برای این بازار رقم زد و شاخص بورس با رشد بی‌سابقه‌ای مواجه شد و شاخص بورس قله 80 هزار‌واحدی را فتح کرد. چه عواملی در رشد پرشتاب شاخص بورس اثر‌گذار بودند؟
حجم معاملات اوراق بهادار به همراه افزایش مقطعی قیمت‌های سهام از سال 1394 در دو مقطع همزمان با بیانیه سیاسی لوزان در ادامه توافق هسته‌ای در تیرماه به وقوع پیوست. اما تردید در نزد فعالان بورس و معامله‌گران و عدم قطعیت در اجرای برجام در کنار رکود بی‌سابقه در فضای اقتصادی کشور که تنگناهای مالی را به همراه داشت، موجب شد از یک سو نقدینگی به سهولت در بازار سرمایه ورود پیدا نکند و از سوی دیگر واحدهای تولیدی و شرکت‌های حقوقی به دلیل نیاز مبرم به نقدینگی از فضای مثبت به وجود آمده استفاده و نسبت به عرضه‌های سنگین در بازار اقدام کنند. این دو عامل موجب شد منافع حاصل از توافق هسته‌ای در قیمت‌های سهام انعکاس پیدا نکند. لیکن همزمان با آغاز سه ماه پایانی سال گذشته اجرای عملی برجام، همزمان شد با چرخش دولت از سیاست‌های انبساطی به اتخاذ سیاست‌های انبساطی پولی به طوری که این موضوع رمز اصلی شروع رشد در قیمت‌های سهام بود ولذا به بازار این توانایی را بخشید تا به درستی منافع آینده حاصل از عملی شدن برجام را با نرخ پایین‌تری تنزیل کند. این موضوع در کنار شروع مذاکرات سرمایه‌گذاران خارجی (به ویژه در صنایع خودرو) به موازات کاهش نرخ سود بانکی موجب رشد سریع شاخص قیمت سهام در سه ماه پایانی سال گذشته شد.

رشد شاخص بورس چقدر دوام دارد و تا کجا ادامه دارد؟
رشد و برآورد شاخص بورس از چند منظر قابل بررسی است. مقایسه روندهای تاریخی رکود در بورس: اگر نگاهی به ادوار رکودهای حاکم بر بورس بیفکنیم مشاهده می‌شود که پس از پایان رکود (سال‌های 72 و 78 و 85 و 91) شاخص قیمت سهام به رشد چند برابری دست یافت. از این زاویه می‌توان رشد شاخص بورس را به مراتب بیش از ارقام فعلی پس از رکود دو سال در بورس متصور بود.
مقایسه شاخص قیمت سهام با متغیرهای کلان اقتصادی: با توجه به ساختار اقتصادی کشور، حجم نقدینگی می‌تواند به عنوان یکی از متغیرهای اساسی در اقتصاد کلان با ارزش جاری بازار سهام مورد مقایسه قرار گیرد. اگر نسبت حجم 60 هزار میلیارد‌تومانی حجم نقدینگی در 10 سال قبل به رقم 50 هزار میلیارد‌تومانی ارزش جاری بازار سهام در آن سال با نسبت حجم نقدینگی 1000 میلیارد‌تومانی فعلی با ارزش جاری بازار سهام مقایسه شود به رقمی بالغ بر 160 هزار واحد در شاخص کل خواهیم رسید که با نرخ شاخص 80 هزار فاصله زیادی را نشان می‌دهد. می‌توان جدا از دو نگاه تکنیکی و تاریخی بالا، به تاثیر متغیر اساسی و شرایط ویژه بازار در پسا‌تحریم نگاهی بیندازیم. البته هرچند برای بررسی و برآورد شاخص بورس در آینده نیاز به بررسی همه‌جانبه و دقیق‌تری است.

با وجود این از ابتدای سال جاری این روند تا حدودی کُند شده است. این مساله را ناشی از چه عواملی می‌دانید؟
شاخص بورس در شرایط فعلی وارد فاز اصلاح شده است و این امر طبیعی است که شاخص پس از یک دوره رشد پرشتاب روندش کند شود و به اصلاح قیمتی بپردازد. با توجه به کاهش نرخ سود بانکی، کاهش نرخ تورم، پیش‌بینی رشد5 درصدی اقتصادی، بازگشایی سوئیفت و کاهش هزینه‌های مالی و یوزانس، کاهش هزینه مبادلات بین‌المللی، بودجه انبساطی دولت نسبت به سال گذشته و بسیاری از مولفه‌های تاثیر‌گذار دیگر می‌توان برآورد کرد که شاخص بورس فراتر از ارقام فعلی رشد خواهد کرد. بنابراین نباید نگران افت یا ریزش بازار در روزهای اخیر بود. این ریزش‌ها موقتی است و دوباره رشد شاخص از سرگرفته می‌شود.

چه ریسک‌هایی بر بازارسرمایه امسال مترتب است؟
می‌توان به عدم اطمینان به رشد قیمت نفت در آینده، تردید در زمان پایان رکود اقتصاد جهانی و عمدتاً ریسک‌های ساختاری که در بازار سرمایه و بورس وجود دارد اشاره کرد. ساختار نه‌چندان مطلوب بدنه اجرایی از بستر فضای معاملاتی و فناوری اطلاعات در بورس گرفته تا قوانین و مقررات حاکم بر بورس و مسائل و معضلات مربوط به خصوصی‌سازی ازجمله عوامل بازدارنده دیگری است.

گروه خودرو از جمله صنایع پیشرو بازار سهام محسوب می‌شود که رشدهای خیره‌کننده‌ای را در چند ماه اخیر تجربه کرده، اما این گروه در روزهای اخیر با صف‌های فروش طولانی روبه‌رو شده و بر کل بازار اثر منفی گذاشته است. تغییر فاز معاملات این گروه را ناشی از اصلاح قیمتی در آن می‌دانید یا اینکه سهامداران دیگر واکنشی به اخبار مثبت منتشره در آن نشان نمی‌دهند؟ به‌طور کلی تغییر فاز معاملات این گروه متاثر از چه پارامترهایی است؟
طی سه ماه گذشته گروه خودرو بیشترین تاثیر در افزایش شاخص قیمت را داشته است و لذا تصمیمات مربوط به خرید و فروش در این گروه می‌تواند بازار را دچار نوسان کند. رشد قیمت سهام این گروه و اخبار و اطلاعات غیر موثق و غیر‌شفاف موجب تلاطم در قیمت سهام این گروه و کل بازار شده است. با فضای پر از ابهام اطلاعات طبیعی است که تصمیمات معاملاتی نیز احساسی خواهد بود، بنابراین کاهش قیمت و نوسانات شدید در کوتاه‌مدت بوده و خللی در روند مثبت بلند مدت و میان مدت بازار ایجاد نخواهد کرد. لذا با توجه به نکاتی که عرض شد نمی‌توان از کاهش مقطعی و کوتاه‌مدت در قیمت سهام خودروها به عنوان تغییر فاز یاد کرد و حتی به این موضوع پدیده اصلاح قیمتی نام نهاد. اصلاح قیمتی زمانی است که قیمت سهام از ارزش واقعی و قابل آشکار خود فاصله گرفته است لیکن اگر اطلاعات به صورت شفاف و کامل در اختیار فعالان بازار قرار گیرد قیمت سهام می‌تواند به صورت واقعی مسیر خود را بیابد.

صنایع پیشرو بازار سهام که مستعد رشد در میان مدت و بلندمدت محسوب می‌شوند، در حال حاضر چه گروه‌هایی هستند؟ چه صنایعی نیز مانع از روند رو به رشد بورس شده‌اند و این روند را کند کرده‌اند؟ و یا در آینده می‌توانند مانع از رشد بازار در بلندمدت شوند؟
با توجه به کاهش ریسک سیستماتیک سیاسی و اقتصادی، تمامی صنایع در بورس می‌توانند از آن منتفع شوند، از بعد سودآوری نیز لغو تحریم‌ها تمامی صنایع را به واسطه کاهش هزینه‌های مبادلات مالی و کاهش نرخ هزینه تامین مالی به دلیل دسترسی ارزان‌تر به منابع مالی بین المللی تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما بدیهی است بیشترین تاثیر مربوط به آن دسته از صنایع است که بیشترین تاثیرات منفی از تحریم‌ها را به واسطه عدم دسترسی به مواد اولیه و کالاهای سرمایه و عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا داشته‌اند. صنایعی همانند خودرو، صنایع برقی و بانکداری و بیمه و پیمانکاری‌ها، حمل و نقل و حتی دارویی در این دسته قرار می‌گیرند.

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در شرایطی که به نظر می‌رسید رفع تحریم‌ها خیلی از گروه‌های منتفع مانند بانک‌ها، حمل و نقل، پتروشیمی‌ها و... را بر مدار سودآوری قرار دهد، اما قیمت سهام این گروه‌ها رشد چندانی نداشته و در شرایط خنثی و بعضاً منفی به سر می‌برد. چه عواملی در این موضوع دخیل هستند؟
شرایط بازار سرمایه و بورس سال‌هاست که به دلیل دیدگاه‌های کوتاه‌مدت حاکم بر آن، بیشترین تصمیمات معاملاتی را حول محور صنایع قرار داده که به زعم آنها زودتر به بازدهی خواهند رسید و ملاک آنها در این دوره موضوع سرمایه‌گذار خارجی و انعقاد قرارداد با آنها بوده است. در این رابطه می‌توان به صنایع خودرو و برقی اشاره کرد. البته در این میان برخی سهامداران‌ عمده به دلیل تامین نقدینگی یا شناسایی سود نیز با عرضه سهام مانع از رشد قیمت سهام آنها می‌شوند مثل بانکی‌ها.

رئیس کل بانک مرکزی خبر از تک‌نرخی کردن ارز و کاهش دوباره نرخ سود بانکی در نیمه دوم سال جاری داده است. در صورت تحقق، این موارد چه تاثیری بر بازار سهام می‌گذارد؟
بدیهی است کاهش نرخ سود بانکی خبر خوبی برای بازار سهام و بورس است. کاهش نرخ سود ازدو زاویه بر بازار تاثیر خواهد گذاشت. افزایش سودآوری شرکت‌ها به دلیل کاهش هزینه تامین مالی و افزایش P /E بازار به دلیل کاهش نرخ بازده بدون ریسک. تاثیر تک‌نرخی شدن ارز در ابعاد کلان و خرد مطرح می‌شود. در بخش خرد طبیعتاً شرکت‌هایی که ارزبری بیشتری دارند (صنایع دارویی و خودرویی) با شرکت‌هایی که صادرات‌محور هستند (پتروشیمی‌ها و فلزات) تاثیرپذیری متفاوتی خواهند داشت. در بعد کلان تک‌نرخی شدن عرض پدیده مبارکی برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی است زیرا آنها برای ورود ارز به کشور تنها با یک نرخ مواجه خواهند بود و این امر شفافیت در بازار را افزایش می‌دهد. این موضوع می‌تواند برای آنها در زمان تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بسیار مطلوب باشد. کاهش فساد و اصولاً ارتباط میان بازارهای دیگر در اقتصاد کلان با وجود تک‌نرخی شدن ارز بهبود خواهد یافت.

با راه‌اندازی بازار مشتقه ارزی پس از تک‌نرخی شدن ارز تا چه میزان زمینه برای ورود سرمایه‌گذار خارجی فراهم می‌شود؟ این امر تا چه میزان بر ادامه رونق بازار اثر‌گذار است؟
در کنار تک‌نرخی شدن ارز راه‌اندازی بازار مشتقه ارزی اتفاق میمونی به ویژه برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی است. سرمایه‌گذاران خارجی برای اینکه بتوانند ریسک‌های مرتبط با تغییر واحد پولی خود را مدیریت کنند نیاز به بازار مشتقه ارز دارند. بنابراین در این بازار نوسان نرخ ارز به سادگی پوشش داده می‌شود و حتی برای سرمایه‌گذاران داخلی که به عنوان صادر‌کننده و وارد‌کننده فعالیت دارند می‌تواند بسیار مفید باشد. شاید بتوان تنها نگرانی برای بازار مشتقه ایران را حضور دولت به عنوان بازیگر اصلی دراین بازار دانست به ویژه زمانی که بحث نهاد نظارتی دولتی (شورای بورس) در کنار آن مطرح می‌شود.

‌‌ارزیابی شما از مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی در مبادلات بازار سهام چیست؟ به نظر می‌رسد نسبت به قبل حقیقی‌ها مشارکت فعال‌تری در فرآیند معاملات بازار دارند و نقدینگی زیادی به بازار وارد کرده‌اند. آیا می‌توان گفت اعتماد دوباره آنها به کسب بازدهی از بازار سهام برگشته و نقدینگی خود را به‌طور جدی در این بازار وارد کرده‌اند؟
از آغاز روند نزولی بورس از حدود دو سال قبل اشخاص حقیقی حضور فعال‌تری در بازار داشته‌اند و در برهه‌ای از زمان حقیقی‌ها به عنوان لیدر بازار محسوب می‌شدند و حقوقی‌ها به دلیل مشکلات نقدینگی و تحریم‌ها عمدتاً به عنوان فروشنده سهام حضور داشته‌اند. اعتماد به بازار از سوی فعالان بازار چه حقیقی چه حقوقی به تدریج از آغاز اجرای عملی برجام به بازار جلب شده است. البته به اعتقاد من با بهبود شرایط اقتصادی و دسترسی به منابع مالی ارزان‌قیمت شاهد حضور اشخاص حقوقی در بازار خواهیم بود که این موضوع می‌تواند به بازار عمق و غنای بیشتری ببخشد.

به تازگی سازمان بورس و اوراق بهادار به عضویت سازمان بین‌المللی کمیسیون‌های اوراق بهادار درآمده است و گفته می‌شود این امر موجب تسهیل در عضویت ارکان بازار سرمایه در فدراسیون جهانی بورس‌ها می‌شود. این رویداد چه تاثیری بر تسهیل و تسریع ورود سرمایه‌گذاران خارجی به بازار مبادلات اوراق بهادار کشورمان دارد؟
امنیت یکی از پارامترهای اساسی و کلیدی برای سرمایه است، عضویت سازمان بورس و اوراق بهادار در iosco می‌تواند ضریب امنیت در بازار سرمایه ایران را نزد سرمایه‌گذاران خارجی افزایش دهد. ریسک مقرراتی و قانونگذاری با حضور در iosco از طریق همکاری‌های اعضا با یکدیگر و با ارتقای استانداردها کاهش می‌یابد. اعضا می‌توانند بستر فنی و عملیاتی IT ارکان بازار را بهبود بخشند و رسیدن به حد استانداردهای ریسک‌های مطلوب جهانی ترغیب و تشویق سرمایه‌گذاران خارجی را در پی خواهد داشت.

در مجموع پیش‌بینی شما از روند بورس طی سال 95 چیست؟ آیا می‌توان گفت بازار سرمایه پربازده‌ترین بازار در سال 95 در مقابل بازارهای رقیب چون ارز، طلا و مسکن است؟ آیا می‌توان گفت در این دوره رونق بازار در سال پایدار خواهد بود؟
همان‌طور که اشاره شد با اجرایی شدن برجام، گشایش سوئیفت، حضور و مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی، کاهش نرخ سود بانکی، بودجه انبساطی دولت، توجه به بازارهای بدهی و بهبود اقتصاد جهانی و با پیش‌بینی رشد اقتصادی بالاتر از پنج در صد از سوی کارشناسان اقتصادی و با کاهش نرخ تورم و عدم جذابیت در بازارهای موازی و کالاهای فیزیکی (طلا، ارز و مسکن) چشم‌انداز بسیار مناسبی برای بازدهی در بورس وجود دارد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها