شناسه خبر : 495 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هفت یا هشت مهم نیست، تاریخ انقضای این گروه نزدیک است

پیش به سوی خط پایان

اخراج یا خروج روسیه از گروه هشت(G۸) بحث‌های زیادی را در سطح مجامع بین‌المللی برانگیخته است. بحث‌هایی هم در مورد آینده این گروه پس از روسیه و موثر بودن این اقدام بر موضع‌گیری روسیه در قبال وقایع اوکراین مطرح شده است.

ایما موسی‌زاده

اخراج یا خروج روسیه از گروه هشت (G8) بحث‌های زیادی را در سطح مجامع بین‌المللی برانگیخته است. بحث‌هایی هم در مورد آینده این گروه پس از روسیه و موثر بودن این اقدام بر موضع‌گیری روسیه در قبال وقایع اوکراین مطرح شده است. به نظر می‌رسد هر تحلیلگری از جنبه‌ای به این موضوع نگاه کرده است. به عنوان مثال بنا بر عقیده ویلیام اینبودن از دانشگاه تگزاس، سال‌ها قبل از بحران اوکراین هم معلوم بود که روسیه به این گروه تعلق ندارد. به عقیده او صرف داشتن تولید ناخالص داخلی بالا نمی‌تواند دلیل عضویت در این گروه باشد. کشورهای عضو علاوه بر اهمیت اقتصادی، باید معیارهای حکومت دموکراتیک را هم دارا باشند و پایبندی خود را به آزادی‌های فردی، دموکراسی و‌... اثبات کنند؛ در حالی که روسیه به وضوح به این موارد التزامی ندارد. به همین دلیل به عنوان مثال چین، دومین اقتصاد بزرگ دنیا جایی در این گروه ندارد. به عقیده او روسیه نیز، حداقل در دوران حکومت پوتین، هیچ‌یک از این معیارها را دارا نبوده است. در نتیجه نه‌تنها اخراج این کشور از این گروه درست بوده است که اصولاً نباید آینده دوباره‌ای برای روسیه در این گروه قائل شد؛ مگر اینکه شیوه حکومتداری در این کشور از اساس تغییر کند. اتفاقی که حداقل در آینده نزدیک محتمل نخواهد بود. الا کوکتسیس از دانشگاه تورنتو اما عقیده دارد این اخراج، باعث می‌شود روسیه به وضعیت قبل از سال 1997 پسرفت کند. او اگرچه بر بحث‌های مربوط به دموکراسی و آزادی‌های فردی در روسیه صحه می‌گذارد اما اعتقاد دارد به‌رغم همه این مشکلات، روسیه در سال‌های عضویت در این گروه، سعی کرده نقش فعال‌تری در سیاست‌های جهانی، حفظ محیط زیست، مسائل توسعه اقتصادی و ... بر عهده بگیرد و به نوعی گزینه قابل ‌اتکا و مهمی در بحث‌های جهانی باشد. این اخراج می‌تواند دوباره این کشور را وارد انزوای سیاسی کند که تاریخ نشان داده به نفع جهان نخواهد بود. اما نقطه اتکای اغلب بحث‌ها، نه عضویت دوباره روسیه در این گروه در آینده یا اخراج دائم آن، که اصل وجودی این گروه است. به نظر می‌رسد تا سال‌های سال با پدیده‌ها و اتفاقاتی مواجه خواهیم بود که به نحوی با بحران اقتصادی سال 2008 در ارتباط هستند. یکی از مهم‌ترین آنها، ایجاد مجدد بحث‌هایی بر سر لزوم وجود این گروه، حال چه هشت و چه هفت، و برگزاری اجلاس آن است. دنیای امروز از همه ابعاد و خصوصاً از نظر اقتصادی، با دنیای سال 1975 که در آن اولین اجلاس گروه هشت تشکیل شد، تفاوت دارد. تشکیل جلسه گروه 20 (G20) در آخرین سال دهه 90 پاسخی ناکامل به این تغییرات بود. اما بحران 2008 این اختلافات را عریان‌تر ساخت. تا جایی که مشخص شد تصمیم‌گیری در مورد مشکلات اقتصاد جهان، بدون حضور رهبران کشورهایی مانند هند، چین، ترکیه، اندونزی، مالزی، برزیل و‌... بیهوده خواهد بود. این کشورها همان‌طور که وزنه‌های مهمی در سطح اقتصاد جهانی بودند و اکثر آنها برای سال‌های متمادی رشد دورقمی را تجربه کرده بودند، برخلاف کشورهای گروه هشت جمعیت زیادی را نیز در خود جای داده‌اند و به دلیل این دو مشخصه، از روند تصمیم‌گیری‌های جهان قابل حذف نیستند. از این رو اجلاس گروه20 که تا پیش از این فقط با حضور وزرای دارایی و روسای بانک‌های مرکزی کشورهای عضو صورت می‌گرفت، از سال 2008 در سطح سران نیز برگزار شد. جالب‌تر از همه اینکه این رسمیت بخشیدن و قدم اولیه برای جایگزینی این دو گروه با یکدیگر توسط رئیس‌جمهور وقت آمریکا (سنگین‌ترین وزنه بین کشورهای عضو گروه هشت) جرج بوش برداشته شد. از همان سال 2008 و بعد از برگزاری اجلاس گروه 20 نیز بحث‌هایی در مورد لزوم جایگزینی گروه بزرگ‌تر با گروه هشت وجود داشت. بحث‌هایی که اگرچه ادامه یافت اما به عمل منتهی نشد. بعد از سال 2008 اجلاس گروه هشت بیشتر حول موضوعات مهم اما نه‌چندان اورژانسی مثل محیط زیست، گازهای گلخانه‌ای، ریشه‌کنی فقر در جهان و... می‌گذرد و البته واضح است اگر اثرگذاری جلسات و اهمیت تصمیم‌های اتخاذ‌شده در آن کاهش یابد یا موضوعات مورد بحث از اهمیت کافی برخوردار نباشند، نمی‌توان انتظار داشت رهبران پرمشغله کشورهای صنعتی همچنان به تعهد شرکت در آن پایبند بمانند. البته مشکلاتی نیز بر سر این جا به جایی وجود دارد که می‌تواند روند آن را با مشکل مواجه کند. از جمله این مشکلات، تفاوت شدید سلایق و عقاید در گروه 20 است. در بسیاری موارد به نظر می‌رسد روند اتخاذ تصمیم در اجلاس گروه هشت، و این روزها هفت، بسیار سریع‌تر از اجلاس همتایش است. علاوه بر اینکه تصمیم‌های گرفته‌شده در اجلاس گروه کوچک‌تر، آسان‌تر از حمایت اکثریت اعضا برخوردار می‌شود. تا قبل از بحران اقتصادی سال 2008 کشورهای عضو گروه20 اگرچه گاه در مسائل سیاسی اختلاف‌نظرهای فاحشی با هم داشتند اما حداقل در مورد مسائل اقتصادی تا حد زیادی بین‌شان اتفاق ‌نظر وجود داشت. این اتفاق ‌نظر پس از بحران سال 2008 کمرنگ‌تر شده است در حالی که اختلاف دیدگاه‌های سیاسی همچنان پابرجاست. احتمالاً وجود این اختلاف‌نظرها باعث شکل‌گیری گروه‌های کوچک‌تری در داخل گروه20 خواهد شد تا بتوانند با یکی کردن نظرات قدرت چانه‌زنی خود را در اجلاس اصلی بالا ببرند. اما در مجموع به نظر می‌رسد اخراج روسیه برخلاف تاثیری که احتمالاً رهبران هفت کشور صنعتی در نظر داشته‌اند، بیش از تاثیر بر روسیه، تیر خلاصی برای گروه هشت سابق و هفت فعلی باشد. مسلماً این گروه به این زودی‌ از هم نخواهد پاشید. شاید در آینده بلندمدت انحلال رسمی آن هم اعلام شود اما فعلاً و در میان‌مدت، با گذر از هیجان و بازخوردهای اخراج روسیه و بحران اوکراین، این اجلاس و تصمیمات اتخاذ‌شده در آن کمرنگ و کمرنگ‌تر خواهد شد و گروه20 جای آن را در تصمیم‌گیری‌های جهانی خواهد گرفت. گروهی که علاوه بر هفت کشور صنعتی گروه هفت، کشورهایی مانند چین، هند، ترکیه، عربستان، برزیل، آرژانتین و مهم‌تر از همه روسیه در آن عضویت دارند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها