شناسه خبر : 15356 لینک کوتاه

محدودیت‌های قانونی چندهمسری چقدر توجیه‌پذیر است؟

مطلوبیتِ مکرر

مدت طولانی است که من تجربه چندهمسری را جالب می‌دانم و مخالفت شدید جامعه ایالات متحده و اکثر جوامع دیگر جهان با این موضوع، برایم تعجب‌آور است.

گری بکر / اقتصاددان

مدت طولانی است که من تجربه چندهمسری را جالب می‌دانم و مخالفت شدید جامعه ایالات متحده و اکثر جوامع دیگر جهان با این موضوع، برایم تعجب‌آور است. دلیل طرح مجدد این موضوع از طرف من، دستگیری چند نفر از رهبران فرقه بنیادگرای مورمون در یوتا است. یکی از اتهامات این دستگیرشدگان، داشتن چند همسر بود. کلیسای مورمون از دهه 1890 و در واقع تحت فشار دولت فدرال، قانون تعدد زوجات را معلق اعلام کرد. داشتن بیش از یک همسر در حال حاضر در ایالت یوتا جرم محسوب و فرد خاطی ممکن است با مجازات پنج سال زندان روبه‌رو شود. اگرچه مقامات رسمی، فعالانه به دنبال نقض‌کنندگان این قانون نمی‌گردند.
ضدیت شدید با چندهمسری، در همان دهه 1970، که من برای اولین بار درباره این شیوه زندگی نوشتم، عجیب بود و این ضدیت، الان و پس از تحولات دو دهه اخیر، حتی عجیب‌تر هم به نظر می‌رسد.
مهم‌ترین انتقادی که به چندهمسری مردان وارد می‌شود این است که این نوع رابطه منجر به سوء‌استفاده از زنان می‌شود و باعث تداوم استیلای سنتی مردان، بر زنان است. زنان در واقع در بسیاری از جوامع سنتی، چه جوامع تک‌همسری و چه چندهمسری مورد سوء‌استفاده قرار می‌گرفتند چون اغلب مجبور به ازدواج با مردی می‌شدند که علاقه و تمایلی به وی نداشتند.
اما این وضعیت، هیچ ارتباطی با آنچه امروزه در ایالات متحده و سایر کشورهای توسعه‌یافته جهان و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه می‌گذرد، ندارد. زنان، شریک زندگی خود را، خودشان انتخاب می‌کنند و از ازدواج با مردی که تمایلی به وی ندارند، امتناع می‌کنند و تمایل والدین یا حتی احساسات خواستگاران‌شان، باعث تغییر تصمیم‌شان نمی‌شود. در چنین شرایطی، زن اگر شخصاً تمایل نداشته باشد، وارد زندگی از نوع چندهمسری نخواهد شد. برای اینکه مردی بتواند چند همسر داشته باشد، باید بتواند زنانی را که به عنوان همسر دوم و سوم خود انتخاب می‌کند، متقاعد سازد که وی (مرد) ارزش ازدواج را دارد. نقطه /‌نقاط قوت مرد می‌تواند ثروت، ظاهر خوب، مهربانی و محبت یا هر موضوع دیگری باشد. اما اگر زنی، خواست همسر چندم مردی باشد، چرا قانون باید مانع وی شود؟
اگر زنی ناگهان متوجه شد همسرش، قصد دارد بیش از یک زن داشته باشد، چه؟ خب همسر اول می‌تواند از مرد جدا شود. دارایی‌ها تقسیم شده و زن برای کودکان حاصل از ازدواج، حمایت مالی از طرف مرد دریافت کند. اتفاقی که تقریباً در همه ایالت‌ها بدون اینکه نیازی به اثبات « تقصیر» مرد باشد، رخ می‌دهد. حتی زن می‌تواند پیش از ازدواج قراردادی تنظیم کند که در آن تصریح شود مرد حق داشتن چند همسر را ندارد. چنین قراردادی حتی می‌تواند شامل مفادی برای جبران خسارت طلاق ناشی از نقض مفاد قرارداد باشد. قضات نیز مطمئناً باید این شرایط را هنگام تقسیم اموال، تعیین حق سرپرستی کودکان و میزان هزینه‌ای که مرد باید برای حمایت مالی کودک به مادر بپردازد، در نظر داشته باشند.
عده‌ای نیز با چندهمسری مردان مخالف‌اند، چون اعتقاد دارند زنان زود «فریفته‌» رفتار و برخورد مردانی می‌شوند که چند همسر دارند یا قصد دارند داشته باشند. اگر این موضوع واقعاً همه‌گیر باشد، می‌توان قانونی وضع کرد که به موجب آن زنان برای آنکه بتوانند وارد خانواده‌ای چند‌همسره شوند، باید سنی بیشتر از یک حد از پیش تعیین‌شده داشته باشند یا زمانی را قبل از ازدواج قانونی، اجباراً برای «آرام شدن » اختصاص دهند تا بتوانند به دور از احساسات زودگذر بر اساس تمایل واقعی خود تصمیم بگیرند. از همه اینها گذشته، آیا اینکه بگوییم زنان توانایی تصمیم گرفتن برای ورود به رابطه چندهمسری را ندارند، به‌طور توهین‌آمیزی قیم‌مآبانه نیست؟ هیچ‌وقت کسی به مردان توصیه‌هایی برای حفاظت از خودشان در برابر «اغواگری» برخی زنان نمی‌کند، پس چرا تصور می‌شود زنان به چنین حمایتی نیاز دارند؟ در واقع من اعتقاد دارم در مورد زندگی زناشویی، توانایی تصمیم‌گیری و دید همه‌جانبه زنان، بسیار بیشتر از مردان است. احتمالاً این توانایی بیشتر به این دلیل است که ازدواج برای زنان معنای مهم‌تری نسبت به مردان دارد. این ادعا که چندهمسری مردان، زنان را در وضعیت غیرعادلانه‌ای قرار می‌دهد، عجیب به نظر می‌رسد. چندهمسری مردان، تقاضا برای زنان را به عنوان همسر افزایش می‌دهد همان‌طور که چندهمسری زنان، باعث افزایش تقاضا برای مردان می‌شود. اگر مردان، به صورت قانونی، بتوانند چند همسر داشته باشند، رقابت برای به دست آوردن همسر، در مقایسه با وضعیتی که هر مرد تنها یک همسر می‌تواند داشته باشد، شدیدتر خواهد بود. این بحث، مثل این می‌ماند که بگوییم چشم‌انداز اقتصادی برای اقلیت‌ها، بهتر خواهد شد اگر قانوناً، هر شرکت تنها تعداد معینی اقلیت را بتواند استخدام کند. البته در واقعیت، قوانینی که قرار است وضعیت اقتصادی اقلیت‌ها را بهبود دهند، معمولاً حداقل (و نه حداکثر) تعداد کارمند اقلیتی را که شرکت‌ها موظف به استخدام هستند، تعیین می‌کنند.
اگرچه زنان به‌طور کل، از چندهمسری مردان سود برده و مردان از این وضعیت ضرر می‌کنند، اما میزان و اندازه تاثیر آن بر تمام اعضای این دو گروه یکسان نیست. مردانی که امکانات و مزیت‌های چندانی برای ارائه به زنان ندارند، در مقایسه با وضعیت تک‌همسری، احتمال بیشتری دارد که نتوانند ازدواج کنند. این عده حداقل تا وقتی که در سنین بالاتر بتوانند ثروت و امکانات بیشتری داشته باشند یا از نظر شخصیتی جذاب‌تر شوند، مجرد می‌مانند. در وضعیتی مشابه، زنان تحصیل‌کرده و به‌طور خلاصه جذاب، که محسنات زیادی برای ارائه دارند نیز ممکن است از ناحیه زنان با جذابیت و توانایی بسیار کمتر دچار مشکل شوند، چون زنان دسته دوم اگرچه به صورت انفرادی گزینه‌های چندان خاصی برای ارائه ندارند اما حاضر به پذیرش چندهمسری بوده و تعداد زیادتری از آنها، به صورت یک مجموع، می‌تواند برای مردان جذاب‌تر به نظر برسد. احتمالاً وضعیت این دو گروه که از چندهمسری آسیب می‌بینند، از منظر اقتصاد سیاسی، می‌تواند دلیل مخالفت شدید و ادامه‌دار با قانونی شدن چندهمسری را توضیح دهد.
در واقع، حتی اگر چندهمسری کاملاً قانونی شود، افراد کمی در جوامع امروزه آن را به عنوان روش زندگی خانوادگی بر خواهند گزید. این نوع از ازدواج در گذشته و زمانی که ارزش مردان با تعداد فرزندان‌شان سنجیده می‌شد، کاربرد داشت. این وضعیت دیگر برقرار نیست. در حال حاضر زوج‌های محدودی تمایل به داشتن بیشتر از سه فرزند را دارند؛ هدفی که با تک‌همسری نیز به راحتی می‌تواند تحقق یابد. پس انگیزه اصلی برای داشتن چند همسر، از بین رفته است و در حال حاضر پدران هم، مانند مادران تمایل دارند تعداد کمتری فرزند تحصیل‌کرده و موفق داشته باشند تا تعداد زیادی بچه، با تحصیلات و موقعیت‌های نا‌مناسب. دقت کنید که داشتن همزمان چند همسر، حتی در جوامعی مانند ایران که قانون آن را تایید می‌کند، اتفاقی نادر است. بحث را با دو سوال به پایان می‌برم: اگر چندهمسری مردان، اتفاقی نادر است، چرا ضدیت با آن به این شدت ادامه دارد؟ اگر در جوامع امروزی، زنان حداقل به اندازه مردان این توانایی و امکان تصمیم‌گیری را دارند که می‌خواهند با چه کسی ازدواج کنند، چرا هنوز هم از چندهمسری مردان با القابی مانند «‌وحشیانه‌» یاد می‌شود؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها