شناسه خبر : 26789 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تامین مالی با حراج اموال عمومی

آیا سکه‌فروشی دولت سیاستی موفق بود؟

با التهاب بی‌سابقه در بازار ارز و طلا که تقریباً در ماه‌های پایانی سال 1396 به اوج خود رسید، یکی از راهکارهای بانک مرکزی برای فرونشاندن التهابات این بازارها و جمع‌آوری نقدینگی، پیش‌فروش سکه بود.

 حسین راهداری / تحلیلگر بازارهای مالی

با التهاب بی‌سابقه در بازار ارز و طلا که تقریباً در ماه‌های پایانی سال 1396 به اوج خود رسید، یکی از راهکارهای بانک مرکزی برای فرونشاندن التهابات این بازارها و جمع‌آوری نقدینگی، پیش‌فروش سکه بود. ابتدا پیش‌فروش سکه با نرخ فروش متغیر ارائه شد که به دلیل پایین بودن سود نهایی مورد استقبال واقع نشد و در نهایت پیش‌فروش سکه قطعی با نرخ ثابت آغاز شد که به‌رغم ابهاماتی در خصوص اعمال مالیات بر ارزش افزوده یا حتی عدم قطعیت در تحویل فیزیکی سکه، مورد استقبال واقع شد. طبق اعلام بانک مرکزی در طرح اخیر پیش‌فروش سکه در ابتدای سال 97، به میزان یک میلیون سکه با سررسید یک‌ماهه و 800 هزار سکه با سررسید سه‌ماهه و در مجموع پنج میلیون سکه در سررسیدهای مختلف به فروش رسیده است. با یک حساب سرانگشتی می‌توان به این نتیجه رسید که تنها در این طرح پیش‌فروش، بیش از هفت هزار میلیارد تومان جذب شده است.

تجارت فردا- جدول1- نرخ بازدهی پیش‌فروش سکه در سررسیدهای مختلف

در این میان اما سخنان معاون اول رئیس‌جمهور در خصوص برخی از جنبه‌های آماری خرید پیش‌فروش سکه قابل توجه بوده است. وی در جلسه رونمایی از سامانه نیما اظهار کرد که «در جریان پیش‌فروش سکه 65 هزار نفر چند میلیون سکه پیش‌خرید کرده‌اند که برخی از این افراد به‌تنهایی حدود 25 هزار قطعه سکه خریده‌اند. این‌گونه نیست که از جمعیت 80 میلیون‌نفری ایران همه دنبال خرید سکه باشند و صف بکشند.» در این سخنان به نوعی ناراحتی خاصی مشهود است که چرا عده قلیلی با پول‌های کلان در طرح پیش‌فروش سکه شرکت کرده‌اند. لذا لازم است که جنبه‌های مختلف هجوم این میزان نقدینگی به پیش‌فروش سکه بررسی شود.

چرا از طرح پیش‌فروش سکه چنین استقبالی شده است؟

دلیل عمده استقبال از طرح‌های پیش‌فروش سکه با قیمت ثابت، در حقیقت بازدهی بالای این طرح‌ها در مقایسه با گزینه‌های دیگر سرمایه‌گذاری بوده است. جدول زیر بیانگر سود بالای طرح اخیر پیش‌فروش سکه با توجه به قیمت‌های اولین روز اجرای طرح بوده است (منبع: دنیای اقتصاد).

در این جدول دو نکته حائز اهمیت است:

1- ساده‌ترین کاری که در طرح پیش‌فروش سکه، سرمایه‌گذاران می‌توانستند انجام دهند این بوده است که سکه را در طرح پیش‌فروش خریداری کرده و در بازار آتی با همان سررسید به فروش رسانند. به این شکل خریداران می‌توانستند سود خود را در رقمی ثابت تضمین کنند.

2- در مساله استقراض، همواره رابطه ریسک و بازدهی مطرح بوده است به این ترتیب که هر چقدر ریسک بالاتر باشد، انتظار سود و بازدهی نیز بالاتر است. به طور منطقی، استقراض کوتاه‌مدت به نسبت استقراض بلندمدت ریسک کمتری دارد و علی‌القاعده باید سود کمتری داشته باشد. به همین دلیل است که اوراق قرضه دولتی کشورهای مختلف در کوتاه‌ترین سررسید، کمترین سود و در بلندترین سررسید، بیشترین سود را خواهد داشت. طرح پیش‌فروش سکه مانند پیش‌فروش خودرو، پیش‌فروش محصولات پتروشیمی و نیز پیش‌فروش محصولات معدنی از جنس استقراض است. لذا می‌توان انتظار داشت که نزدیک‌ترین سررسید، کمترین سود و طولانی‌ترین سررسید، بیشترین سود را داشته باشد.

همان‌طور که در جدول مشخص شده است، در سررسیدهای یک، سه، شش و 9‌ماهه که امکان مقایسه با نرخ‌های آتی وجود دارد، سررسید یک‌ماهه به ظاهر کمترین سود را دارد. در حالی که برعکس! سررسید یک‌ماهه به دلیل اینکه سود بیش از 10‌درصدی را در یک ماه نصیب خریداران می‌کند، بیشترین بازدهی موثر را دارد. این دقیقاً برخلاف منطق اقتصادی و حتی بسیار بالاتر از نرخ‌های سود در بازار غیرمتشکل پولی است! این مساله را باید بانک مرکزی توضیح دهد که چرا در سررسیدهای کوتاه‌تر، خریداران پاداش بیشتری می‌گیرند در حالی که باید برعکس باشد.

درک همین منطق اقتصادی سبب شد پیش‌فروش سکه با سررسید یک‌ماهه، با استقبال حدود یک میلیون سکه‌ای مواجه شود در حالی که در سررسید سه‌ماهه، 800 هزار سکه خریداری شده است. این در حالی است که عرضه پیش‌فروش یک‌ماهه، محدود به چند روز بوده و به طور ناگهانی زودتر از سررسیدهای دیگر متوقف شده است. به هر حال به نظر می‌رسد که اجرای طرح پیش‌فروش سکه به این شکل، به‌خصوص سررسید یک‌ماهه، شبیه رانتی بوده است که برای مدت محدود در اختیار خریداران قرار گرفته است.

آیا آن 65 هزارنفری که عده قلیلی از 80 میلیون جمعیت ایران بوده و سکه خریده‌اند، مستحق ملامت هستند که در شرایط بد اقتصادی به جای سرمایه‌گذاری در تولید و کار پربازده، سکه پیش‌خرید کرده‌اند؟

در جواب باید اشاره کرد که در ادوار مختلف در اقتصاد ایران دریچه‌های رانت باز شده است و عده‌ای از این رانت استفاده کرده‌اند و بخش دولتی به عنوان متولی بی‌ثباتی بازارها و ایجاد رانت‌ها به جای آنکه پاسخگوی عملکرد ناصحیح خود باشد، در مقام طلبکار برآمده که چرا عده‌ای از رانت‌ها استفاده کرده‌اند. اگر یکی از بالاترین مقام‌های اجرایی دولت از این ناراحت است که چرا نه 80 میلیون جمعیت ایران، بلکه 65 هزار نفر در طرح پیش‌خرید سکه شرکت کرده‌اند، باید قبل از هر چیز خود پاسخگو باشد که چرا فضایی ایجاد کرده است که اموال 80 میلیون مردم ایران به حراج گذاشته شود که فقط 65 هزار نفر از آن استفاده کرده‌اند؟ متولی التهاب فضای سیاسی، تورم بالا و بی‌ارزش شدن پول آن 65 هزار نفر هستند یا بدنه ضعیف اما طلبکار مدیریت کشور؟ دلیل انتظارات سود بالا و بی‌دغدغه در جامعه، مجموعه حاکمیت است یا آن 65 هزار نفر؟ ضمناً مگر متولیان امر انتظاری غیر از این داشتند که آنهایی از این سود بهره‌مند شوند که پول زیادی در اختیار دارند و مابقی مردم که پس‌انداز چندانی ندارند از آن محروم خواهند بود؟ رانت‌های دیگری که هر روز در اقتصاد این کشور در قالب تغییر تعرفه‌ها، حراج شرکت‌های دولتی تحت نام خصوصی‌سازی یا وام‌های با نرخ ترجیحی در حال تقسیم شدن بین افراد خاص است، مگر وضعیت بهتری دارند؟ آن چند هزار نفر، نتیجه عملکرد نادرست و ضعیف دولت طی دهه‌های گذشته هستند. در نهایت وضعیت مدیریت اقتصاد ایران از جمله بازار ارز در این روزها و مقایسه آن با شرایط نه‌چندان دور سال‌های 91 و 92 و مشابهت رفتارهای دولتمردان مختلف در هر دو برهه زمان، گویای آن است که دولت ایران در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد. نگارنده اگر جای دولت ایران بود، از خریداران پیش‌فروش سکه به دلیل اعتماد به دولتی که در این شرایط بحرانی قرار دارد، تشکر می‌کرد و از این به بعد به این می‌اندیشید که اصلاح را از خود شروع کند تا از ایجاد بی‌ثباتی و رانت در اقتصاد جلوگیری کند. هزینه‌های گزاف و سرسام‌آور این بی‌ثباتی‌ها و رانت‌های ناشی از تصمیمات اشتباه بدنه مدیریت کشور را همه مردم ایران می‌پردازند و این داستانی است که دهه‌های گذشته در دولت‌های مختلف بدون استثنا تکرار شده است. متاسفانه روند کنونی، اصلاح و بهبود شرایط را در چشم‌انداز نزدیک نشان نمی‌دهد. 

دراین پرونده بخوانید ...