شناسه خبر : 12782 لینک کوتاه

الزامات ریاست جدید صدا و سیما در گفت‌وگو با محمد سلطانی‌فر

رئیس جدید امور را به بخش خصوصی بسپارد

نظرسنجی صدا و سیما نشان می‌دهد که مردم اعتماد زیادی به صدا و سیما دارند. البته این نظرسنجی‌ها واجد اشکالات زیادی است. اگر این نتایج قابل اعتماد بود که ۰۷ درصد مردم از ماهواره استفاده نمی‌کردند

معصومه ستوده
درست آن سوی بزرگراه چمران در ساختمانی بزرگ رئیس سابق، ساختمان شیشه‌ای را به رئیسی تحویل داد که قرار است در پنج سال آینده مدیریت یکی از بزرگ‌ترین قطب‌های رسانه‌ای دنیا را بر عهده بگیرد. به همان اندازه که بسیاری از کارشناسان عزت‌الله ضرغامی رئیس سابق را مورد نقد قرار می‌دادند در عین حال ابراز امیدواری می‌کردند که محمد سرافراز بتواند بستری فراهم کند تا همه سلایق صدا و سیما را متعلق به خود بدانند. این دغدغه که این رسانه چقدر توانسته به وظایف خود عمل کند، در دو دهه گذشته به محل اختلاف بسیاری از کارشناسان تبدیل شده است. محمد سلطانی‌فر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران و رئیس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه وزارت ارشاد؛ بر این باور است که اراده‌ای برای تحولی بزرگ در صدا و سیما وجود ندارد و سرافراز نیز راه بقیه را ادامه می‌دهد.
‌ ریاست سازمان صدا و سیما بعد از حدود 10 سال تغییر پیدا کرد و آقای ضرغامی پست مدیریت سازمان و ساختمان شیشه‌ای جام جم را به آقای سرافراز تحویل داد؛ به نظر شما در این مقطع زمانی می‌توان امیدوار بود که سازمان صدا و سیما تحولی را تجربه کرده و بتواند به جایگاه واقعی خود یعنی «ملی بودن و ملی ماندن» دست پیدا کند.
آقای سرافراز با توجه به اینکه فردی از درون خود ساختار محسوب شده و به قولی فردی با‌سابقه در صدا و سیماست، نمی‌تواند تحولی را در درون سازمان صدا و سیما ایجاد کند. به نظر من نوع مدیریت ریاست جدید سازمان تفاوت چندانی با آقای ضرغامی ندارد. آقای سرافراز درواقع راه آقای ضرغامی را ادامه می‌دهد. شما نباید انتظار داشته باشید که در این دوره، اتفاق خاصی رخ بدهد.

‌ اما بسیاری امیدوارند که این سازمان در دوره ریاست سرافراز تحولی نوین را تجربه کند.
اگر سازمان صدا و سیما می‌خواست تحولی بزرگ را رقم بزند، باید کار ویژه‌ای را انجام می‌داد. به نظر من تنها با تغییر یک رئیس سازمان شما نباید انتظار داشته باشید که تحولی بزرگ رقم بخورد.

‌ به طور دقیق منظورتان از کار ویژه چیست. منظورتان تغییرات مدیریتی است؟ به هر حال بسیاری از پست‌های مدیریتی تغییر پیدا کردند و افراد رسانه‌ای‌تری، جایگزین کادر مدیریتی سابق شدند. کما اینکه وعده داده شده که ساختار صدا و سیما متحول شود و رویه‌های موجود تغییر پیدا کند.
بله، اما تغییرات مدیریتی در درون سازمان، به تنهایی کافی نیست. اگر اراده‌ای به این منظور در صدا و سیما شکل گرفته بود، باید فرد مسلط‌تری انتخاب می‌شد. اگر صدا و سیما می‌خواست در حوزه فنی اقدامی جدید را رقم بزند باید یک «آی‌تی‌من» مسلط را انتخاب می‌کرد تا صدا و سیما را هم‌تراز رسانه‌های امروزی دنیا قرار دهد و این رسانه بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. این فرد باید ضمن تسلط به تکنولوژی روز دنیا و شناخت دنیای مجازی، این کار را بر عهده می‌گرفت. به هر حال دنیای امروز، دنیایی است که دنیای مجازی در آن گسترش زیادی پیدا کرده و باید افراد آن را به درستی بشناسند تا بتوانند از قابلیت‌های آن بهره بگیرند. مدیری ناآشنا به این حوزه و دنیای مجازی نمی‌تواند رسانه‌ای همچون صدا و سیما را ارتقا بدهد.

‌ فارغ از بحث‌های فنی و تکنولوژیک، بسیاری از کارشناسان در مورد جهت‌گیری رئیس صدا و سیما نسبت به افکار عمومی دغدغه‌هایی دارند. به نظر شما مدیریت سازمان باید چه رویکردی را در این حوزه در پیش بگیرد.
اگر قرار است در حوزه افکارسنجی عمومی تحولی رخ بدهد، ضروری بود تا کم‌اقبالی مردم به رسانه ملی به صورت بنیادین مورد بررسی قرار بگیرد و راهکار حل این معضل تشخیص داده شود. در این زمینه باید گزینه‌ای انتخاب می‌شد تا این معضل را به صورت همه‌جانبه مورد بررسی قرار دهد و در نهایت اعتمادسازی را اولویت کاری خود اعلام کند.

‌ با توجه به مولفه‌هایی که ذکر کردید به نظر شما آقای سرافراز می‌تواند این تغییرات بنیادی را در ساختمان جام جم ایجاد کند و به قولی رسانه ملی را به انتخاب نخست مردم تبدیل کند. این سوال را از این جهت مطرح می‌کنم که بنا بر اذعان مسوولان کشوری، رسانه ملی نتوانسته جایگاه نخست را در انتخاب مردم به خود اختصاص دهد.
من احساس می‌کنم که آقای سرافراز برای تغییرات بنیادین در صدا و سیما نیامده است. البته من ابراز امیدواری می‌کنم که بتواند تغییرات بنیادین را در ساختار صدا و سیما ایجاد کند. به هر حال امکانات بالقوه‌ای در درون صدا و سیما وجود دارد و امید ما این است که مدیر جدید بتواند از این پتانسیل‌ها به نحو احسن بهره بگیرد. اما برآورد کلی عرصه سیاست و بسیاری از فعالان حوزه رسانه، این است که قرار نیست اتفاق خاصی در درون صدا و سیما رخ بدهد. تنها دوره مدیریتی در این سازمان عوض شده و آقای سرافراز جانشین ضرغامی شده است و در این گذار مدیریتی تعدادی از مدیران صدا و سیما جابه‌جا شده‌اند. وگرنه سیاست‌های مدیریتی تغییر پیدا نمی‌کند و همان رویه سابق همچنان ادامه می‌یابد.

‌ به نظر شما محمد سرافراز ریاست فعلی سازمان صدا و سیما از چه ویژگی خاصی برخوردار است که عزت‌الله ضرغامی از آن برخوردار نبود. به عبارت بهتر، وجه متمایز و قابل توجه سرافراز چیست که شاید بتوان آن را نقطه قوت مدیر جدید ذکر کرد؟
آقای سرافراز با توجه به مسوولیتی که در حوزه برون‌مرزی صدا و سیما داشتند، اشراف خوبی نسبت به فضای بین‌الملل دارند. به هر حال ایشان در شبکه العالم و پرس‌تی‌وی مسوولیت داشتند. به نظرمی رسد که این ویژگی می‌تواند این امید را شکل بدهد که تحولات بیرونی در فضای بین‌الملل با تحولات رخ داده در گذشته رسانه ملی، متفاوت باشد.

‌ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که سازمان صدا و سیما با ساختار اداری گسترده و کارمندان بی‌شمار نتوانسته اهداف مورد نظر از رسانه‌ای را که باید رضایت افکار عمومی را جلب کند، محقق کند. به نظر شما این سازمان برای رفع این معضل بیشتر به چه چیزی نیاز دارد؟
در کل سازمان صدا و سیما به یک خون تازه یا دم مسیحایی نیاز دارد تا بتواند حداقلی از انتظارات را برآورده کند. این رسانه در دوران گذشته نتوانست اعتماد مردم را جلب کند. این رسانه باید در گام نخست به گونه‌ای عمل کند که نسبت به رویکرد قبلی متفاوت باشد. اگر این خون تازه در درون صدا و سیما جریان پیدا کند، می‌توان امیدوار بود که رسانه ملی جایگاه واقعی خود را به دست بیاورد.

‌ به نظر شما با توجه به اینکه ایشان از درون سازمان انتخاب شده‌اند و به قولی سیاست‌های این رسانه چندان قابلیت تغییر ندارد فکر می‌کنید که تغییر ریاست می‌تواند این ساختار را به گونه‌ای متحول کند که انتظارات مردمی محقق شود؟
قرار نیست تغییر تازه‌ای شکل بگیرد، وگرنه امکان اعمال برخی از تغییرات وجود دارد. این تغییرات می‌تواند به گونه‌ای باشد که نیاز نباشد تا شما محتوا را در گام نخست تغییر بدهید. من بر این باورم که اگر قرار باشد شما به محتوای برنامه‌های تولید‌شده ورود پیدا نکنید، می‌توانید این سازمان را از نظر شکلی متحول کنید.
نظرسنجی صدا و سیما نشان می‌دهد که مردم اعتماد زیادی به صدا و سیما دارند. البته این نظرسنجی‌ها واجد اشکالات زیادی است. اگر این نتایج قابل اعتماد بود که ۰۷ درصد مردم از ماهواره استفاده نمی‌کردند


‌ چطور می‌توان سازمان صدا و سیما را از نظر شکلی متحول کرد؟
شما توجه کنید که «آی‌تی مدیاها» و «آی‌‌تی تی‌وی‌ها» و رسانه‌هایی که بر اساس پروتکل اینترنتی فعالیت می‌کنند، در این زمان گسترش زیادی پیدا کردند و شما باید جایگاهی ویژه را برای این بخش، در رسانه مورد توجه قرار بدهید. استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در حوزه تلویزیون و تصویر می‌تواند به حوزه رسانه کمک شایانی کند.

‌ به نظر شما رئیس جدید از چنین قابلیتی برخوردار است که از این امکانات پیشرفته بهره بگیرد؟
با وجود تمام قابلیت‌ها و ضرورت‌های جهان امروز، بررسی تحولات رخ داده نشان می‌دهد که قرار نیست اتفاق خاصی در درون سازمان صدا و سیما رخ بدهد. به عبارت دیگر بسیاری از کارشناسان نسبت به تغییر سیاست‌ها و تغییر رویکردها ابراز ناامیدی می‌کنند. البته من امیدوارم که این ارزیابی من اشتباه باشد و به زودی تحولی در درون سازمان صدا و سیما رخ بدهد و این فرصت فراهم شود تا از پتانسیل نیروهای مجرب و کارآزموده استفاده شود.

‌ به نظر شما صدا و سیما در مقایسه با رسانه‌های دولتی سایر کشورهای جهان در چه جایگاهی قرار می‌گیرد. اگر قرار باشد مقایسه‌ای صورت بگیرد سازمان صدا و سیما چقدر با استانداردهای دنیا فاصله‌ دارد؟
اصلاً قابل مقایسه نیست. صدا و سیمای کشور ما دولتی نیست و حکومتی محسوب می‌شود.

‌ حکومتی بودن صدا و سیما چه آسیب‌هایی را متوجه این رسانه می‌کند؟
به نظر من حکومتی بودن صدا و سیما موجب می‌شود تا نتوان تحولی را در درون سازمان ایجاد کرد. به هر حال سیاست‌های این رسانه مشخص است و هر مدیری باید در این چارچوب حرکت کند.

‌ فکر می‌کنید که افزایش بودجه صدا و سیما می‌تواند این رسانه را متحول کند و به نوعی موجب شود تا این رسانه در بعد برنامه‌سازی و سرگرمی‌سازی مردم موفق شود؟
به نظر من این رسانه پیش از هر اقدامی باید تمام فرآیندهای موجود در صدا و سیما را به بخش خصوصی بسپارد و خودش تنها کار نظارت را بر عهده بگیرد. ساختار گسترده در راستای برنامه‌سازی موجب شده این سازمان نتواند تحرک کافی داشته باشد و چابک‌سازی بدنه در اولویت این سازمان قرار بگیرد.

‌ به نظر شما این ایده قابلیت اجرا دارد؟ امکان دارد که مدیریت صدا و سیما حاضر شود تا خود تنها کار نظارت را بر عهده بگیرد و سایر مراحل تولید را به بخش خصوصی بسپارد؟
صدا و سیما چاره‌ای جز انجام این کار ندارد. فقط در این صورت می‌توان در بعد برنامه‌سازی موفق بود و این رسانه را متحول کرد. در غیر این صورت نمی‌توان انتظار تحولی بزرگ را داشت. صدا و سیما باید نیروهای مجرب و کارآزموده خود را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. من بر این باورم که افراد توانمندی در درون این سازمان قرار دارند که در صورت حضور در بخش خصوصی به مراتب موفق‌تر عمل کرده و می‌توانند برنامه‌های خوبی را تولید کنند.

‌ به نظر می‌رسد که ایده شما چندان مورد توجه مدیران صدا و سیما قرار نمی‌گیرد. به هر حال یک بی‌اعتمادی گسترده نسبت به بخش خصوصی وجود دارد و این سازمان تمایل چندانی به محول کردن وظایف خود ندارد. به عبارت بهتر سازمان دوست دارد مراحل تولید تا پخش را در انحصار خود درآورد و بخش خصوصی نمی‌تواند وارد این حلقه بسته شود.
صدا و سیما می‌تواند کار نظارت را آن‌چنان تقویت کند که جایی برای نگرانی وجود نداشته باشد. اگر این بخش تقویت شود دیگر امکان ندارد که برنامه‌هایی تولید و پخش شود که با سیاست‌های صدا و سیما همخوانی ندارد. متاسفانه صدا و سیما همه بخش‌های این روند را خود اجرا می‌کند. به عبارت بهتر تولید، ارزیابی، پخش برنامه و حتی تعریف و تمجید را بر عهده بگیرد. به نظر من تا زمانی که همه این بخش‌ها در درون یک روند شکل بگیرد، اتفاق زیادی رخ نمی‌دهد. شما در این شرایط نباید انتظار داشته باشید تا تغییر گسترده‌ای در درون سازمان رخ بدهد. به همین دلیل من پیشنهاد می‌کنم که صدا و سیما در گام نخست اندکی از وظایف خود را تفویض کند تا بتواند گام جدی‌تری را در جهت ارتقای برنامه‌سازی بردارد و بتواند مخاطبان خود را حفظ کند. دولت‌ها در تمام نقاط دنیا تنها تعداد کمی از کانال‌ها را برای خود حفظ کرده و بقیه را واگذار می‌کنند. به هر حل دوستان این واقعیت را باید قبول کنند که حضور بخش خصوصی موجب می‌شود برنامه‌ها از تنوع بهتری برخوردار شود. اگر سازمان صدا و سیما این اولویت را نادیده بگیرد و همچنان اصرار داشته باشد تا تمام روند برنامه‌سازی در درون ساختار این رسانه انجام شود به جرات می‌توان گفت صدا و سیما توان رقابت را با رسانه‌های بزرگ دنیا را از دست خواهد داد و به قولی قافیه را می‌بازد. این رویکرد موجب می‌شود مخاطبان به سمت سایر رسانه‌ها گرایش پیدا کنند. در این صورت، رسانه صدا و سیما با امکانات گسترده و بودجه قابل توجه چندان مورد اقبال قرار نمی‌گیرد.

‌ شما به عدم اقبال مردم به رسانه ملی اشاره کردید. وزیر ارشاد مدت زمانی قبل از گرایش 70‌درصدی مردم به ماهواره سخن گفت. البته همان زمان بسیاری از وزیر ارشاد دلگیر شدند و او را مورد انتقاد قرار دادند، اما به نظر می‌رسد این آمار واقعیت دارد، به نظر شما مهم‌ترین دلیل این رویکرد چیست. چرا مردم ترجیح می‌دهند اخبار را از منابع دیگری غیر از صدا و سیما دریافت کنند؟
به نظر می‌رسد رسانه ملی نتوانسته افکار عمومی و نیازهای مردم را به درستی تشخیص دهد. تا زمانی که این رویکرد حاکم باشد و از سوی دیگر نگاه از بالا به پایین وجود داشته باشد، می‌توان گفت این نتیجه چندان دور از انتظار نیست. به هر حال مردم واکنش طبیعی نشان می‌دهند و رسانه‌های دیگر را انتخاب می‌کنند. چون به نحوه ارائه خبر این رسانه‌ها اعتماد بیشتری دارند و رویکرد سیاسی رسانه ملی موجب شده تا مردم اعتماد خود را از دست بدهند.

‌ به نظر شما صدا و سیما خواسته مردم را به درستی تشخیص داده است. به عبارت دیگر توانسته به خوبی نیازسنجی کند؟
نه، در بسیاری از موارد نیاز مردم تشخیص داده نشده است. صدا و سیما به نیاز مردم پاسخ نداده و تلاش کرده تا خواسته خود را به عنوان نیاز مردم معرفی کند. در این شرایط، مردم اعتماد خود را به رسانه از دست می‌دهند و به نوعی در برابر رسانه، مقابله می‌کنند.

‌ صدا و سیما چه زمانی می‌تواند در بحث اعتمادسازی موفق شود؟
زمانی که صدا و سیما به خواست مردم توجه کند و نگاه از پایین به بالا داشته باشد.

‌ در بحث اطلاع از اخبار و تحولات جهان صدا و سیما تا چه حد مورد اعتماد مردم و افکار عمومی است. آیا توانسته به انتخاب نخست منابع خبری تبدیل شود؟
نظرسنجی صدا و سیما نشان می‌دهد که مردم اعتماد زیادی به صدا و سیما دارند. البته این نظرسنجی‌ها واجد اشکالات زیادی است. اگر این نتایج قابل اعتماد بود که 07 درصد مردم از ماهواره استفاده نمی‌کردند. این سخنان بارها توسط مسوولان صدا و سیما گفته شده است اما مردم اعتمادی به این سخنان ندارند و رویکرد مردم واقعیت دیگری را نشان می‌دهد.

‌ به نظر شما در همین چند هفته رئیس جدید سازمان صدا و سیما توانسته در بحث اعتمادسازی گامی بردارد؟
به نظر من پاسخ به این سوال فرصت بیشتری را می‌طلبد و در حال حاضر نمی‌توان در این مورد قضاوت درستی انجام داد. به عبارت دیگر نمی‌توان قضاوت عجولانه‌ای در این مورد انجام داد.

‌ در بحث سرگرمی‌سازی صدا و سیما تا چه حد موفق عمل کرده است. به نظر شما مردم ترجیح می‌دهند برنامه‌های تلویزیون را نگاه کنند یا کانال‌های ماهواره‌ای را؟
رویکرد مردم نشان می‌دهد که در این زمینه هم صدا و سیما موفق نبوده است. مشاهده گسترده کانال‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهد که صدا و سیما نتوانسته نیاز مخاطبان را تشخیص و به آنها پاسخ دهد. به نظر می‌رسد صدا و سیما توان رقابت با این شبکه‌ها را ندارد و به نوعی قافیه را باخته است.

‌ شما فرض کنید که در حال حاضر رئیس سازمان صدا و سیما شده‌اید، اولین اقدامی که در دستور کار قرار می‌دادید چه بود. به گونه‌ای که ضمن اعتمادسازی، بتوانید برنامه‌های تلویزیون را از نظر کیفی ارتقا دهید.
من هرچند توان راه‌اندازی کانال خصوصی را نداشتم اما از بخش خصوصی دعوت می‌کردم تا برنامه‌های بیشتری تولید شود. این شبکه‌ها در قالب‌های موجود فعلی که بسته به نظر می‌رسد، با یکدیگر رقابت می‌کردند. من از آنها خواهش می‌کردم از کارمندان سازمان برای تولید برنامه بهره بگیرند. بعد از اجرای این برنامه، ضمن اینکه بدنه چابک‌تر می‌شد برنامه‌هایی پرمحتواتر تولید می‌شد. در این صورت شما ضمن بهره‌گیری از بخش خصوصی می‌توانستید برنامه‌های بهتری تولید کنید و در عین حال کار نظارت را به صورت مستمر ادامه دهید. به نظر من تنها راه برون‌رفت از وضعیت موجود این است که صدا و سیما با تمام وجود از حضور بخش خصوصی استقبال کند.

‌ رویکرد فعلی سازمان صدا و سیما از دید شما به عنوان استاد علوم ارتباطات بیشتر حرفه‌ای است یا سیاسی؟
به طور قطع رویکرد سیاسی صدا و سیما بر رویکرد حرفه‌ای آن می‌چربد. در حالی که لازم است این سازمان بیشتر رویکرد حرفه‌ای را ملاک عمل قرار بدهد تا مردم بیشتر به این رسانه اعتماد کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها