شناسه خبر : 41904 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ائتلاف‌هایی که ائتلاف نیست

آیا جنگ سرد جدیدی در راه است؟

 

 سیداحمد فاطمی‌نژاد / استادیار روابط بین‌الملل دانشگاه فردوسی 

هفته گذشته به فاصله‌ای اندک دو نشست سیاسی در خاورمیانه برگزار شد: یکی در جده با حضور بایدن و دیگری در تهران با حضور پوتین. از ظواهر امر پیداست که هدف اصلی نشست جده تحکیم پیوند متحدان منطقه‌ای آمریکا در مقابل ایران، متقاعد کردن تولیدکنندگان نفت منطقه به عرضه بیشتر و تلاش برای تقویت پیمان ابراهیم بوده است. در مقابل، سران روسیه، ایران و ترکیه نیز در تهران گرد هم آمدند تا در مورد وضعیت سوریه به تفاهم برسند. تقارن زمانی این دو نشست، بسیاری را به این تحلیل واداشت که گویی آمریکا و متحدان منطقه‌ای خود در مقابل روسیه و کشورهای همراهش به نوعی ائتلاف دست یافته‌اند. آرایش صحنه، پیام‌های منتشره و کیفیت روابط میزبانان (ایران و عربستان)، ائتلاف‌ها و رقابت‌های دوران جنگ سرد را به ذهن متبادر می‌کند اما در واقع این‌گونه نیست. چرا؟

شکل‌گیری ائتلاف‌ها و تقابل اتحادها به ویژه در سطح کلان نظام بین‌الملل و با حضور قدرت‌های بزرگ نیازمند شرایط و لوازمی است که برخی از مهم‌ترین آنها در اینجا ذکر می‌شوند. نخست اینکه، محور هر ائتلاف حول قدرت بزرگی شکل می‌گیرد که هم قدرت دارد و هم اراده اعمال قدرت. دوم اینکه، اعضای ائتلاف حداقل در جهت‌گیری‌های خارجی باید تعارضات بنیادی نداشته باشند. سوم اینکه، اعضای ائتلاف باید به قدرت بزرگی که رکن ائتلاف است حداقل اعتماد نسبی داشته باشند. چهارم اینکه، اعضای ائتلاف باید قادر و حاضر به پرداخت هزینه‌های گسترده در تقابل با ائتلاف متخاصم باشند. پنجم اینکه، ائتلاف‌های متخاصم همدیگر را بازیگران عقلانی بدانند و مطمئن باشند که افزایش هزینه‌های تقابل مانع عملیات‌های متهورانه طرف مقابل می‌شود. از این منظر، وقتی به نشست‌های جده و تهران نگریسته می‌شود اغلب شرایط و لوازم ائتلاف غایب است.

نخست، در حالی از ائتلاف آمریکا و متحدانش در جده یاد می‌شود که از فضای حاکم در نشست کاملاً پیدا بود که آمریکا اراده‌ای برای اعمال قدرت در جهت اهداف ائتلاف از جمله در برخورد با ایران ندارد. هرچند بایدن در این نشست تاکید کرد که آمریکا قصد ترک خاورمیانه را ندارد و از متحدان خود در برابر ایران حتی با عملیات نظامی حمایت خواهد کرد اما واکنش اسرائیل و کشورهای عربی نظیر عربستان و امارات نشان می‌دهد که چندان به آمریکا امیدوار نیستند. از این‌رو، هر یک سعی کرده‌اند علاوه بر حمایت آمریکا، سازوکارهای جایگزین در رابطه با ایران را از قلم نیندازند. در مقابل، روسیه از اراده اعمال قدرت برخوردار است و در حمله به اوکراین نیز این را ثابت کرد اما فاقد توان اعمال قدرت است. بنابراین، به‌‌رغم تلاش‌های پوتین، ترکیه در مهم‌ترین مساله فعلی روسیه (مساله اوکراین) در مقابل مسکو قرار گرفته و ایران نیز به‌رغم تمام نشانه‌ها و شائبه‌های موجود بعید است خود را درگیر جنگ اوکراین کند.

دوم، هرچند از ائتلاف آمریکا با کشورهای عربی، اسرائیل و اتحاد روسیه با ترکیه و ایران در نشست‌های اخیر یاد می‌شود اما مطالعه جهت‌گیری‌های خارجی کشورهای مورد بحث نشان از تعارضات اساسی در درون هر ائتلاف دارد. آمریکا در دوره بایدن به شدت تلاش کرده است که برجام را احیا کند و مسیر تعامل با ایران را در پیش گیرد اما کشورهایی نظیر اسرائیل به جد خواهان حمله نظامی به ایران و کشورهایی نظیر عربستان در پی واکنش شدید و غلیظ واشنگتن به حضور منطقه‌ای ایران هستند. علاوه بر این، واشنگتن خواهان این است که کشورهای عربی حمله اوکراین به روسیه را محکوم کرده و با تحریم‌های آمریکا علیه این کشور همراه شوند اما جهت‌گیری‌های کشورهای عربی چندان موافق خواسته آمریکا نبوده است. در مقابل، روسیه نیز نتوانسته است ایران و ترکیه را با خواسته‌های خود در سوریه و اوکراین همراه کند. خواسته‌های ترکیه در هر دو مورد کاملاً در مقابل روسیه قرار گرفته است. ایران نیز چندان مواضع روسیه در سوریه را نمی‌پسندد و به ویژه از تساهل آن در مقابل عملیات‌های ضدایرانی اسرائیل ناراضی است. در مورد اوکراین نیز، ایران با رویه‌ای کج دار و مریز جلو رفته و ضمن محکوم کردن جنگ‌طلبی روسیه از توسعه‌طلبی غرب و ناتو نیز انتقاد کرده است.

سوم، همان‌طور که گفته شد لازمه ائتلاف این است که کشورهای عضو ائتلاف به همدیگر و به ویژه به قدرت برتر کم و بیش اعتماد داشته باشند. به نظر می‌رسد که نه اسرائیل و کشورهای عربی به آمریکا اعتماد دارند و نه ترکیه و ایران به روسیه. از این‌رو، همزمان با نشست جده، برای مثال، عربستان اعلام کرد که خواهان تنش‌زدایی با ایران است و توان چندانی برای افزایش تولید نفت نیز ندارد. به این ترتیب، عملاً ریاض عدم اعتماد خود را به واشنگتن نشان داد. کشورهایی نظیر امارات و قطر نیز اظهارات مشابهی داشته‌اند و از لزوم ارتباط با ایران گفته‌اند. در مورد ائتلاف سه‌جانبه روسیه، ایران و ترکیه نیز کم و بیش این گونه است. حتی اگر از منازعات و رقابت‌های تاریخی ایران و روسیه چشم‌پوشی شود بعید است تهران ملاحظات خود در رابطه با روسیه را نادیده بگیرد و یکسره به مسکو اعتماد کند. از همین رو است که به‌‌رغم تلاش‌های روسیه برای همراه کردن ایران در منازعه با اوکراین، تهران کماکان تماس‌های خود را با کی‌یف ادامه داده و خواهان پایان این منازعه است. ترکیه نیز مسیر خود را در سوریه دنبال می‌کند و به‌‌رغم مخالفت‌های روسیه و ایران کماکان بر ضرورت عملیات نظامی در شمال سوریه تاکید می‌کند.

چهارم، ائتلاف‌سازی و تقابل ائتلاف‌ها جدا از کارکرد بازدارنده، فایده دفاعی نیز دارد. یعنی گاهی ممکن است لازم باشد ائتلاف‌ها در عرصه عملی سنجیده شود. به این معنی که گاهی ممکن است یک کشور مجبور شود برای ملاحظات امنیتی و سیاسی متحد خود هزینه‌های گسترده بدهد. وقتی به دو ائتلاف آمریکا و همراهانش از یک‌سو و روسیه و متحدانش از سوی دیگر نگریسته می‌شود اساساً چنین آمادگی‌ای به چشم نمی‌خورد. فرض کنیم به هر دلیلی درگیری گسترده‌ای بین ایران و اسرائیل رخ دهد. آیا کشورهای عربی آماده هزینه دادن به نفع اسرائیل و ورود به این درگیری هستند؟ بعید به نظر می‌رسد. در سوی مقابل نیز همین‌گونه است. اکنون روسیه و آمریکا در اوکراین مقابل هم قرار گرفته‌اند اما ایران و ترکیه حاضر به هزینه جدی برای این درگیری نیستند. بدیهی است که اگر درگیری مشابهی بین ایران و آمریکا نیز رخ دهد روسیه یا ترکیه آمادگی پرداخت هزینه را نخواهند داشت.

پنجم، گاهی رویه‌های غیرعقلانی جمعی یا فردی ممکن است اساساً کشورهای عضو اتحادهای پیرامون آمریکا یا روسیه را از فعالیت ائتلافی جدی باز ‌دارد. یعنی کشورهای عضو ائتلاف‌های بالا این نگرانی را دارند که در معرض عملیات‌های پیش‌بینی‌نشده یک یا چند عضو قرار بگیرند. ایران و اسرائیل به ویژه این پتانسیل را دارند که دست به رفتارهای دردسرساز برای ائتلاف‌های پیرامون خود بزنند. در این صورت همه اعضای ائتلاف دچار دردسر خواهند شد. بنابراین، هر یک از کشورهای عضو ائتلاف سعی می‌کنند ضمن نمایش صوری ائتلاف، مرزکشی خود با سایر اعضا را حفظ کرده و در صورت لزوم بتوانند خود را از تهدیدهای ناخوانده نجات دهند. در این حالت، به نظر می‌رسد نوعی «بازی بزدل» در جریان است و مانع شکل‌گیری و تقویت ائتلاف به معنای واقعی می‌شود.

در مجموع، به نظر می‌رسد که نشست‌های تهران و جده به‌رغم مواضع اعلامی و تحلیل‌های کم و بیش فراگیر در رسانه‌ها نشانگر هیچ ائتلاف جدی‌ای نیست. از بین نشانه‌ها و لوازم بالا که تحلیل شد، شاید فقدان اراده و توان قدرت‌های بزرگ (آمریکا و روسیه) به همراه بی‌اعتمادی کشورهای منطقه به همراهان خود و ترس آنها از رفتارهای ناخوانده رقبا مانع اصلی شکل‌گیری و دوام ائتلاف در مختصات مورد بحث است. 

دراین پرونده بخوانید ...