شناسه خبر : 41591 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گرسنه و خشمگین

موج ناآرامی ناشی از افزایش قیمت‌ها

حضرت مسیح گفته بود که انسان تنها با نان زندگی نمی‌کند. با وجود این کمبود نان انسان را خشمگین می‌کند. آخرین باری که جهان یک تکانه قیمتی غذایی مانند آنچه امروز دیده می‌شود را تجربه کرد بهار عربی به راه افتاد. آن موج ناآرامی چهار رئیس‌جمهور را سرنگون کرد و جنگ‌های داخلی وحشتناکی را در سوریه و لیبی به راه انداخت. متاسفانه، تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین یک‌بار دیگر بازارهای غلات و انرژی را به بن‌بست کشانید. بنابراین امسال هم بروز ناآرامی‌ها اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. افزایش بهای غذا و سوخت دردناک‌ترین شکل تورم است. اگر قیمت اثاثیه منزل یا تلفن‌های هوشمند بالا برود مردم خرید آن را به تاخیر می‌اندازند یا از خرید منصرف می‌شوند. اما نمی‌توانند غذا نخورند. به همین ترتیب، هزینه‌های حمل‌ونقل در تمام کالاهای فیزیکی نفوذ کرده‌اند و اکثر مردم نمی‌توانند به‌آسانی سر کار بروند. بنابراین هرگاه غذا و سوخت گران شوند استانداردهای زندگی مردم به سرعت پایین می‌آید. این درد برای شهر‌نشینان در کشورهای فقیر شدت بیشتری دارد چون بخش بزرگی از درآمدشان را  برای خرید نان و کرایه اتوبوس مصرف می‌کنند. آنها بر‌خلاف روستاییان نمی‌توانند غذایشان را تولید کنند اما می‌توانند دست به شورش بزنند. بسیاری از دولت‌ها می‌خواهند این درد را تسکین دهند اما پس از کووید19 با بدهی‌های سنگین و کمبود نقدینگی روبه‌رو شده‌اند. متوسط نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی در کشورهای فقیر 70 درصد است که همچنان روندی روبه رشد دارد.   علاوه بر این، ‌کشورهای فقیر نرخ بهره‌های سنگین و فزاینده‌ای را می‌پردازند و این وضعیت برایشان ناپایدار خواهد بود. طبق گزارش صندوق بین‌المللی پول، 41 کشور دچار تنش بدهی ‌شده یا در آستانه آن قرار دارند.  سریلانکا در پرداخت بدهی‌هایش نکول کرد. مردم خشمگین و گرسنه وسایل نقلیه را به آتش کشیدند،‌ به ساختمان‌های دولتی حمله کردند و رئیس‌جمهور را وادار کردند تا نخست وزیر-که برادرش بود- را برکنار کند. در پرو هم شورش‌هایی در اعتراض به وضع استانداردهای زندگی برپا شدند. در هند مردم به برنامه حذف مشاغل دائمی در ارتش اعتراض کردند. این برنامه در زمانی که آنها به امنیت نیاز دارند آسیب زیادی به مردم می‌زند. پاکستان با اصرار از مردم می‌خواهد کمتر چای بنوشند تا در مصارف ارزی صرفه‌جویی شود. لائوس در آستانه نکول بدهی قرار دارد. بدون تردید، هزینه‌های زندگی نقش بزرگی در به قدرت رسیدن یک رئیس‌جمهور چپگرای تندرو در 19 ژوئن در این کشور داشت. نشریه اکونومیست یک مدل آماری طراحی کرد که رابطه میان تورم بهای غذا و سوخت با ناآرامی اجتماعی را بررسی می‌کند. این مدل نشان می‌دهد که از قدیم،‌ افزایش بهای سوخت و غذا مقدمه‌ای برای اعتراضات گسترده، شورش و خشونت‌های اجتماعی بوده است. اگر یافته‌های این مدل همچنان درست باشند بسیاری از کشورها در سال جاری شاهد دوبرابر شدن ناآرامی‌ها خواهند بود. بزرگ‌ترین خطر در مناطقی است که از قبل وضعیتی بحرانی دارند. کشورهایی مانند اردن و مصر به واردات غذا و سوخت وابسته‌اند و منابع مالی عمومی اندکی دارند. در بسیاری از این مناطق حکومت‌های نالایق یا سرکوبگر بر مسند قدرت هستند. در ترکیه،‌ تکانه عرضه به تورم مخربی دامن زد که محصول سیاست‌های پولی غلط بود. در سراسر جهان،‌ فشار هزینه‌های زندگی نارضایتی‌های عمومی را تشدید می‌کند و احتمال ریختن مردم به خیابان‌ها را بالا می‌برد. احتمال بروز خشونت در مکان‌هایی که جمعیت زیادی از مردان بیکار و مجرد دارند بیشتر می‌شود. وقتی قدرت خرید این افراد پایین می‌آید بسیاری به این نتیجه می‌رسند که دیگر قادر نخواهند بود ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند. این افراد سرخورده و تحقیرشده احساس می‌کنند اگر سر به شورش بگذارند چیزی برای از دست دادن ندارند.  تورم با افزایش فساد به بی‌ثباتی جوامع دامن می‌زند. وقتی دستمزدها با قیمت‌ها فاصله زیادی داشته باشند مقامات دولتی که خویشاوندان و خانواده نیازمند خود را می‌بینند وسوسه می‌شوند که از ضعیفان پول زور بگیرند. این امر خشم ضعیفان را بر می‌انگیزد. به خاطر داشته باشید که عامل بهار عربی خودکشی یک دستفروش تونسی بود که در اعتراض به تقاضای مداوم پول از جانب پلیس‌های فاسد خود را به شعله‌های آتش سپرد.  اگر امسال ناآرامی‌ها گسترده شوند دردهای اقتصادی تشدید خواهند شد. سرمایه‌گذاران از شورش و انقلاب گریزان هستند. طبق یک پژوهش، وقوع یک خشونت سیاسی بزرگ عمدتاً در 18 ماه بعد یک واحد درصد از تولید ناخالص داخلی می‌کاهد. این آسیب زمانی بیشتر می‌شود که معترضان هم از سیاست و هم از اقتصاد عصبانی باشند. جلوگیری از ناآرامی‌های پیش‌رو وظیفه‌ای دشوار است. یک نقطه آغازین خوب آن است که سیاست‌هایی مانند کنترل قیمت‌ها و مهار صادرات که مانع تولید موادغذایی می‌شوند برداشته شوند. کشاورزان کشورهایی مانند تونس زمین‌های حاصل‌خیزی دارند که از آنها استفاده نمی‌شود چون کشاورزان مجبورند محصولاتشان را با قیمتی نازل به دولت بفروشند. دولت‌ها باید به کشاورزان اجازه دهند از نتیجه زحماتشان بهره‌مند شوند. همچنین، باید غلات کمتری برای سوخت‌زیستی استفاده شود. چندین کشور تقاضای کمک کرده‌اند. نهادهای مالی بین‌المللی باید توازنی زیرکانه برقرار کنند. پاسخ منفی به این کشورها به بروز بحران و آشوب می‌انجامد و آسیب‌هایی درازمدت به همراه دارد. پاسخ مثبت و نجات دولت‌های بی‌کفایت هم می‌تواند به معنای تایید سیاست‌های نامناسب و ناپایدار باشد.

دراین پرونده بخوانید ...