شناسه خبر : 38083 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بعد ناپیدای یک طرح

مالیات بر عایدی سرمایه در ایران چه کارکردی دارد؟

محمد امین خدابخش:چند وقتی است که صحبت از لزوم اخذ مالیات بر عایدی سرمایه به میان آمده است؛ تقریباً از زمانی که موج تورمی رشد قیمت دلار به تمامی بازارها آمد و ظرف مدتی کوتاه به جان قیمت کالاها و خدمات افتاد تا امروز همیشه حرف از مفاسد اقتصادی بوده و هر چند وقت یک بار سلطانی از سلاطین اقتصاد دلال‌ساز کشور به دستگاه قضایی معرفی شده است. در حالی که در طول این مدت سیل نقدینگی تمامی بخش‌های اقتصاد را احاطه کرده بود و افزایش قیمت به عنوان اثری از آثار پولی‌سازی کسری ‌بودجه یکی از بدیهی‌ترین عواقبی بود که می‌توانست به جان اقتصاد بیفتد.این مساله سبب شد تا میل به پیدا کردن مقصر از میان تصمیم‌سازان دولتی کم‌کم به میان فعالان بازارها بیاید و از دلال و محتکر هر کدام به نوعی برای بروز این وضعیت شماتت شوند. این قضیه تداوم یافت تا این که پس از دو سال رشد قیمت مسکن و صعود شاخص‌های سهام راه را برای گمانه‌زنی در مورد مالیات بر عایدی سرمایه هموار کرد. در طول این مدت افتادن نقدینگی در دامن سفته‌بازی سبب شد تا از طرح مالیات بر خانه‌های خالی گرفته تا گمانه‌زنی در مورد مالیات از سپرده‌های بانکی به منظور هدایت مردم به سرمایه‌گذاری مولد مطرح شود. در میان این طرح‌ها اما یک طرح بسیار مورد توجه نمایندگان مجلس قرار گرفت و کلیات آن تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه به تصویب مجلس رسید.از آن زمان و حتی قبل از آن موافقت‌ها و مخالفت‌ها پیرامون تعریف این پایه جدید مالیاتی بسیار مورد توجه کارشناسان و مردم قرار گرفته است. یکی از جزئیات مهم این طرح که مشابه آن در بسیاری از کشورها نیست اضافه کردن ارز، خودرو و طلا به موارد مشمول مالیات و حذف بورس از آن است. بر اساس گفته‌های حامیان این مالیات دلیل تصویب طرح یاد‌شده سوق دادن سرمایه‌های مردم به سمت تولید و جلوگیری از افتادن آن به مقاصد غیرمولدی همچون ارز و سکه است. این در حالی است که دلیل داغ شدن تنور قیمت تمامی این موارد تورم بوده و اینکه تقاضای آن افزایش یافته ناشی از انگیزه مردم به منظور حفظ ارزش دارایی است. بنابراین چندان منطقی نخواهد بود که در شرایط پایداری تورم و ثبات ساختار اقتصادی معیوب فعلی فرض را بر این بگذاریم که سرمایه مردم صرفاً با مالیات بستن به سمت تولید خواهد رفت. از سوی دیگر اینکه بورس از این مساله حذف شده شاید سبب شود تا با باز شدن دوباره دریچه تورم تمامی نقدینگی تازه‌نفس به سمت بازار سهام بیاید با این حال این رونق تورمی نیز هیچ تضمینی برای تبدیل شدن به حباب نخواهد داشت. این‌طور که به نظر می‌آید در این میان مالیات بر عایدی سهام با در نظر نگرفتن عامل انگیزه خود به مساله‌ای تبدیل خواهد شد که در سایه ضعف ساختار مالیاتی راهی به جز بدتر کردن ماجرا باقی نمی‌گذارد. در حال حاضر این طرح در حالی به تصویب مجلس رسیده که احتمال می‌رود در رویارویی با عامل تورم به دلیل اجتناب مردم از پرداخت مالیات مضاعف تورمی طرف تقاضا را در مقایسه با طرف عرضه فربه کند و با رشد این سنجه اقتصادی از انگیزه مردم برای فروش دارایی بکاهد؛ عاملی که خود به تشدید قیمت‌ها در بازارها خواهد افزود.

دراین پرونده بخوانید ...