شناسه خبر : 43958 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تبعات سنگین

جنگ اوکراین چه پیامدهایی برای ایران به همراه داشته است؟

 

مهرداد عمادی / اقتصاددان

روابط ایران و اروپا به شدت به سمت تیره شدن می‌رود. با آغاز دور جدید اعتراضات در ایران، اروپایی‌ها رفتاری متفاوت از قبل را در قبال جمهوری اسلامی در پیش گرفته‌اند. مجموعه واکنش‌ها، موضع‌گیری‌ها، تصمیمات و اقدامات اتحادیه اروپا به گونه‌ای بوده است که به نظر می‌رسد کلیتی به نام اروپا، چه در قالب اتحادیه اروپا و چه به صورت کشورهای اروپایی نگاهی تهاجمی را در قبال تهران اتخاذ کرده‌اند. اتحادیه اروپا ریشه این اختلافات میان ایران و اروپا را در سه پرونده مورد بررسی قرار داده است. پرونده اول مربوط به دستگیری شهروندان دوتابعیتی و شهروندان تک‌تابعیتی است. در طول سال‌های گذشته کم نبودند افراد دوتابعیتی که به عناوین مختلف بازداشت، محاکمه و زندانی شدند. همین مساله نوعی اختلاف نظر جدی را میان اروپایی‌ها با ایران مشخصاً در حوزه حقوق بشر ایجاد کرده بود تا جایی که این ایده شکل گرفت که ایران به دنبال سیاست «گروگانگیری» است. از نظر اروپایی‌ها ایران از این دستگیری‌ها به عنوان ابزار فشار برای دولت‌های این شهروندان استفاده می‌کند. از نظر دولت‌های اروپایی، ایران تمام کنوانسیون‌های مختلف در مورد توریسم و مهمان و چگونگی رفتار با آنها را زیرسوال برده است. این مساله در میان کشورهای اروپایی پذیرفته شده و حتی ایتالیا که جزو کندترین کشورها در پیوستن به این همراهی بود و یونان که به دلیل مسائل مربوط به وابستگی انرژی و حضور ایران در سیستم بانکی‌اش در مورد تحریم ایران یا ایجاد فشار بر روی ایران تردید داشت مواضعشان را در این زمینه تغییر داده‌اند. این مساله فقط در چارچوب سیاسی باقی نمی‌ماند و هزینه بسیار سنگینی برای حاکمیت ایران خواهد داشت. در حال حاضر هم کل سیستم امنیتی، نظامی و انتظامی ایران زیر ذره‌بین است.

پرونده دوم مربوط به اعتراضات در ایران است. اگر بخواهیم به مساله تاثیرگذاری دور جدید اعتراضات در ایران بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی نگاه کنیم، نمی‌توان شکل‌گیری اختلاف نظر جدی میان ایران با برخی کشورها را که در سایه این اعتراضات شکل ‌گرفته نادیده گرفت. در یک نگاه کلی به نظر می‌رسد بیشتر کشورهای جهان نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند اعتراضات در ایران را نادیده بگیرند. در این رابطه نوع برخورد هر کشور با اعتراضات در ایران، روابط ما با این کشور را تحت‌الشعاع قرار داده است. در این میان اختلاف جدی میان ایران با کشورهای اروپایی شکل گرفته است. من نمی‌توانم اندازه‌گیری کنم که این مساله تا چه اندازه بر اذهان عمومی در اروپا تاثیر منفی گذاشته است. من فکر می‌کنم جامعه‌شناسان سیاسی بهتر می‌توانند این مساله را ارزیابی کنند. فقط می‌توانم از شنیده‌هایم در نشست‌ها بگویم. این اعتراضات فضای افکار عمومی در اروپا را تغییر داد و در نهایت به تصمیم‌گیری‌های سیاسی در پارلمان اتحادیه اروپا رسید.

پرونده سوم مربوط به حمله روسیه به اوکراین و ادعای اروپا در مورد حمایت ایران از روسیه در این جنگ است. بعد از وقوع جنگ اوکراین سیاست خارجی ایران در حمایت از روسیه به عنوان طرف متجاوز در سایه سیاست نگاه به شرق باعث شد که این نگاه هزینه‌ها و تبعات بسیار گزافی برای ایران داشته باشد تا جایی که اکنون از نگاه اروپایی‌ها، ایران حامی جدی طرف متجاوز است. در شروع این جنگ مساله عدم همکاری و عدم تمایل ایران برای فروش گاز به اروپا مورد توجه قرار گرفت و اروپایی‌ها این برداشت را کردند که ایران روسیه را مهم‌تر از اروپا می‌داند و در واقع ایران، روسیه را همراهی می‌کند. این مساله به تنهایی پیچیده بود اما پرونده‌ای که چند وقت پیش در بروکسل دیده شد این بود که ایران به صورت مداوم به روسیه سخت‌افزار جنگی می‌فروشد، سخت‌افزارهایی که به‌طور مستقیم در اوکراین استفاده شدند؛ همین مساله باعث شد اوضاع رو به وخامت رود. به این خاطر که جنگ روسیه در اوکراین به صورت مستقیم با امنیت اروپا پیوند دارد. روسیه اخیراً کشورهای دیگری مانند لهستان و سه کشور کوچک‌تر را که همسایه روسیه و اوکراین هستند هم تهدید مستقیم کرده است. همین امر نگرانی اروپایی‌ها را افزایش داده است. در حال حاضر اروپا مدعی است پنج نمونه مستند از پهپادهایی که سریال آنها نشان می‌دهد متعلق به ایران هستند؛ شناسایی شده است. از نظر اروپایی‌ها ایران مستقیماً در این نبرد و تهدید روسیه علیه اروپا مشارکت و همراهی می‌کند. درواقع این نگاه در شورای کمیسیون وزرای اتحادیه اروپا و لندن حاکم است. ارزیابی‌هایی که در این زمینه وجود دارد این است که ایران به صورت مستقیم به افزایش توان نظامی روسیه برای حمله به کشورهای اروپایی کمک می‌کند. طبیعتاً این مساله عکس‌العمل بسیار منفی در میان اروپایی‌ها داشته است و بیشتر در رده شاخه اجرایی کشورهای اروپایی خودش را نشان داده است. در پیام‌هایی که ردوبدل می‌شود و در تصمیماتی که گرفته می‌شود؛ می‌توان به صورت آشکار دید که چه نگاهی بر ایران حاکم است و همچنین چه گزینه‌هایی در مورد ایران در حال بررسی است. این مساله باعث افزایش تنش ساختاری میان اتحادیه اروپا و ایران شده است. در امتداد فروش سخت‌افزار نظامی از ایران به روسیه، حتی سه کشوری که نسبت به تحریم ایران تردید داشتند در کنار بقیه کشورها قرار گرفتند.

از دست دادن فرصت طلایی

فقط مساله حمله روسیه به اوکراین نبود که می‌توانست فرصت طلایی بالقوه‌ای را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد؛ در طول این سال‌ها ما فرصت‌های زیادی را از دست دادیم. حکومت با استفاده از این فرصت می‌توانست سیاست‌هایی را اعمال کند که به نفع منافع ملی ایران و به نفع این 80 میلیون جمعیت باشد؛ اما متاسفانه ایدئولوژی حاکم مانع از بهره‌برداری از این فرصت طلایی و تاریخی شد. این مساله به فلسفه وجودی که بنیاد نظام سیاسی ما را شکل داده است؛ برمی‌گردد. شما اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی را ببینید مثلاً استکبارستیزی یا حمایت از مستضعفان، اینها کدامشان تابعی از منافع آحاد جامعه هستند؟ کدامشان با توسعه، رفاه و ارزش‌هایی که به‌طور معمول آحاد جامعه آن را پیگیری می‌کنند نسبتی پیدا می‌کنند؟ اما مشخصاً این موارد به اهداف غایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده‌اند. بنابراین ایران نه‌تنها از این فرصت استفاده نکرد، بلکه دانسته این فرصت را سوزاند. متاسفانه این فرصت از آن فرصت‌هایی بود که فقط یک‌بار پیش می‌آید و تکرارشدنی نیست. این ترجیح دادن باورهای ایدئولوژیک بر واقعیت‌های اقتصادی بود که به از دست رفتن این فرصت برای ایران منجر شد. این در حالی است که کشورهای دیگر به درستی از این فرصت استفاده کردند؛ برای مثال ترکیه، چین و هند با خرید انرژی ارزان و امارات، قطر، آذربایجان و الجزیره با صادرات نفت خام و گاز از این فرصت استفاده کردند.

پیامدهای جنگ

135هرچند هنوز برای ارزیابی تبعات جنگ اوکراین زود است (به این خاطر که این جنگ همچنان ادامه دارد و تمام نشده است) اما در فاصله همین یک سال گذشته هم، تاثیرات این جنگ برای ایران کاملاً هویدا شده است. اولین پیامد این جنگ برای ایران پیامد اقتصادی بود. با حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022 اروپا بلافاصله زغال‌سنگ روسیه را تحریم کرد و در مرحله بعد نفت خام روسیه را به این تحریم‌ها اضافه کرد. در مرحله بعد این خود روسیه بود که صادرات گاز به اروپا را تا 80 درصد کاهش داد. در اینجا باید کوتاه اشاره کنم که درآمد ارزی روسیه از فروش نفت و گاز به اتحادیه اروپا روزانه چیزی حدود 630 میلیون دلار بود. اگر به آمارها نگاه کنید متوجه می‌شوید که پیش از جنگ درآمد ارزی روسیه از فروش انرژی به اروپا چیزی بین 210 تا 228 میلیارد دلار در سال بود که این رقم، رقم بسیار هنگفتی است. ایران می‌توانست بدون اینکه پشت روسیه را خالی کند و به عنوان متحد روسیه حدود یک‌سوم این بازار را تامین کند. درواقع ایران می‌توانست بدون هیچ ریسکی یک‌سوم این بازار را در دست بگیرد و حدود یک میلیارد تا یک میلیارد و صد بشکه در روز نفت خام بفروشد. با این اقدام ایران می‌توانست حدود 25 درصد از صادرات گاز روسیه به اروپا را از طریق دریا به اروپا برساند. ایران با از دست دادن این فرصت حدود 65 تا 70 میلیارد دلار را از دست داد.

باید در نظر داشته باشیم که تحریم انرژی روسیه، این کشور را به رقیب جدی ایران تبدیل کرده است. روسیه در بازارهای غیررسمی به‌خصوص در فروش نفت و محصولات پتروشیمی، فولاد، فلزات و مواد معدنی با ایران رقابت می‌کند. با توجه به اینکه ایران و روسیه شباهت‌هایی دارند و صادرکننده کالاهای مشابه هستند پیش‌بینی می‌شود که روسیه یکی‌یکی بازارهای ایران را زیر سلطه خود درآورد. این وضعیت بیشتر به ضرر ایران است تا به نفع آن. ما در گزارش‌های متعددی شاهد این بودیم که شرکت‌های نفتی روسیه نفت خام را با تخفیف بیشتری از ایران، به خریدار ارائه می‌دهند و همین امر این باعث شده است که چینی‌ها نفت بیشتری از روس‌ها بخرند. اخیراً روسیه محصولات پتروشیمی و فولادش را هم با قیمت ارزان‌تر از ایران وارد بازار جهانی کرده است و تمامی این موارد بیشتر به منافع ایران ضربه می‌زند تا اینکه بخواهد به نفع ایران باشد.

پیامد بعدی جنگ اوکراین درگیر شدن ایران در این جنگ بود. ایران با دادن پهپاد به روسیه به‌طور مستقیم خودش را درگیر این جنگ کرد. مساله پهپادها یک مساله بسیار مهم برای اروپاست. جنگی که در اوکراین اتفاق افتاده در واقع جنگی در عمق استراتژیک اروپاست. اگر قرار باشد روسیه در جنگ اوکراین برنده شود مقصد بعدی رومانی، لهستان و در نهایت آلمان است. بنابراین اگر روسیه پیروز جنگ باشد تا قلب آلمان پیش می‌رود برای همین هم ترسی که اروپا به‌خصوص آلمان از جنگ اوکراین دارد یک ترس جدی است و نباید آن را دست‌کم گرفت. هنوز خاطره جنگ جهانی دوم در آلمان زنده است. بنابراین از همان ابتدا معلوم بود که اروپا نگران پیامدهای جنگ اوکراین است. از سوی دیگر آمریکا و بریتانیا هم فرصت خوبی به دست آوردند که روسیه را در اوکراین زمین‌گیر کنند. ارزیابی آنها این است که منابع تسلیحاتی روسیه رو به اتمام است و روسیه مجبور خواهد شد به نوعی حضورش را در اوکراین کمتر کند و در نهایت ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. هر اقدامی که این معادله را بر هم بریزد و اعمال فشار روسیه بر اوکراین را تداوم بخشد از نظر آمریکا و اروپا یک اقدام تهدیدآمیز برای دنیای غرب است. ایران با این اقدام با تحریم کشورهای اروپایی روبه‌رو شد. روسیه از ورود ایران به این جنگ استقبال کرد. روسیه همیشه به دنبال این بوده که فاصله میان ایران و غرب را افزایش دهد. باید در نظر داشته باشیم که در شرایط فعلی روسیه این خواست، خواست عجیبی نیست. به عبارت دیگر کشوری مانند روسیه که درگیر جنگ و تحریم است می‌خواهد دیگران را با خود همراه کند. در واقع روسیه به آینده جنگ با اوکراین هم فکر می‌کند. روسیه در نظر دارد که ایران را هم در پرداخت خسارت جنگی به اوکراین با خود سهیم کند. در حال حاضر بیش از 314 میلیارد دلار سپرده‌های روسیه در اروپا فریز شده و برای اولین‌بار در دو هفته گذشته یکسری از حساب‌های بانکی روس‌ها در آمریکا مصادره شدند و دادگاهی در آمریکا دستور پرداخت این اموال مصادره‌شده را برای پرداخت بخشی از خسارت‌ها به بانک مرکزی اوکراین صادر کرد.

پیامد دیگر این جنگ این است که ایران تمام فرصت‌های کاری و پروژه‌هایی را که در دست اجرا داشت از دست داد. برای مثال شرکت نفتی شل به ایران پیام فرستاد که ما از پروژه خارج می‌شویم. این در حالی است که قطر با همکاری با توتال روز به روز در حال پیشرفت است و ایران با همکاری با شرکت‌های چینی (و همکاری با روسیه) فرصت‌هایش را از دست می‌دهد.

یکی دیگر از پیامدهای جنگ اوکراین برای ایران این بود که دو سوی آتلانتیک یعنی اروپا و آمریکا به یکدیگر نزدیک شدند. اگر در گذشته میان اروپا و آمریکا در برخی مسائل حقوق بشری و برخی مسائل سیاسی و امنیتی اختلاف‌نظرهایی وجود داشت به نظر می‌رسد این اختلاف‌نظرها بعد از جنگ اوکراین کاهش پیدا کرده است. جنگ اوکراین و تهدید مشترک برآمده از آن بیش از هر زمانی اروپا و آمریکا را به یکدیگر نزدیک کرده است و طبیعتاً این مساله تاثیر زیادی بر ایران دارد. قبل از جنگ اوکراین، به خاطر ملاحظاتی که اروپا در قبال خاورمیانه و ایران داشت سعی می‌کرد موضع نرمی در رابطه با ایران اتخاذ کند اما بعد از جنگ اوکراین و طولانی شدن این جنگ و همچنین بحث تهدیدهای چین علیه تایوان، آمریکا و اروپا بیش از گذشته به یکدیگر نزدیک شده‌اند. خیلی‌ها براین باورند که موضع‌گیری مقامات اروپایی در ماه‌های اخیر بسیار تندتر از موضع‌گیری مقامات آمریکایی است. اما نظر من این است که شما به موضع‌گیری اخیر بایدن توجه نکنید. هسته اصلی قدرت در آمریکا یعنی کنگره، وزارت دفاع و شورای امنیت موضع سختی نسبت به ایران پیدا کرده و روزبه‌روز این موضع سخت‌تر هم خواهد شد. چرا سخت‌تر خواهد شد؟ به این خاطر که آمریکا مدعی است که ایران در حال گسترش برنامه هسته‌ای‌اش است.

راهکار

سال‌هاست که اقتصاددانان راهکارهای مختلف را ارزیابی و ارائه کرده‌اند، من هم گفته‌ام؛ هم در نامه‌هایی که به صورت کاری از من خواستند، هم در گفت‌وگوهایی که با همکاران در دانشگاه‌های مختلف ایران داشتم و هم در مصاحبه‌هایی که با رسانه‌های مختلف داشته‌ام. سیاست ما برای سال‌ها باید این باشد که گوش‌هایمان را ببندیم و در مقابل چشمانمان هم اسلایدی بگذاریم. اما این اسلاید شبیه آن چیزی که در واقعیت رخ می‌دهد نیست؛ سبز و خرم است و رودخانه‌های زیبا و هوای پاک دارد اما اگر این اسلاید را برداریم تصویر چیز دیگری است. در شرایط فعلی ما دوست داریم که در سطح سیاستگذاری به این اسلاید نگاه کنیم؛ در نتیجه گفتن یا نگفتن راهکار تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...