شناسه خبر : 40693 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دو روی رابطه در خلیج فارس

آیا رابطه ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس بهبود پیدا می‌کند؟

 

نصرت‌الله تاجیک / دیپلمات سابق 

رابطه ایران با همسایگان عرب خلیج فارس در یک سال گذشته شاهد تحول خاصی نبوده است. دلیل این بی‌تغییری هم این است که مساله هسته‌ای و برجام به طور کلی نفس سیاست خارجی ایران را گرفته است و کمتر فرصت می‌شود که سیاست خارجی ما منابع مادی و معنوی خود را به مسائل روابط دوجانبه و مسائل منطقه‌ای تخصیص دهد. یک سال گذشته بخشی در دولت قبل و بخشی نیز در این دولت بود. دولت جدید اگرچه اعلام کرده که روابط منطقه‌ای و همسایگی را در اولویت قرار می‌دهد ولی این اعلام به تنهایی کافی نیست چون زمینه‌های لازم برای روابط وجود ندارد. ما باید واقع‌بین باشیم که در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که توسعه نیافته است و عمده همسایگان ما مخصوصاً در حاشیه جنوبی خلیج فارس از یک طرف با قدرت‌های خارج از منطقه به خصوص غرب و آمریکا ارتباط تنگاتنگی دارند و از طرف دیگر روابط ما با آمریکا و در توازن آن با روابط منطقه‌ای یک حالت پارادوکسیکال پیدا کرده است. ما تا روابطمان را با آمریکا بهبود ندهیم یا لااقل مسائل مرتبط با برجام را به سر‌و‌سامان نرسانیم و تحریم‌ها را رفع نکنیم، با این کشورها امکان ارتباط نداریم. از طرف دیگر وقتی ما مسائل خود را با دنیای غرب حل می‌کنیم، این کشورها حل مسائل بین‌المللی ما را به ضرر خودشان می‌دانند. این‌گونه به غلط می‌پندارند که اگر ما موفق به حل مسائل خود باشیم حالت هژمونیک و سلطه‌گرانه پیدا می‌کند.

 

مخالفت کشورهای عرب همسایه با برجام

بخش مهمی از مخالفت کشورهای عربی همسایه با برجام در این زمینه تعریف می‌شود. از سویی شکل‌گیری بلوک‌بندی‌های جدید و توسعه روابط بعضی از این کشورها مانند امارات یا بحرین با رژیم صهیونیستی به این دلیل است که توازن جدیدی را در منطقه به‌ وجود بیاورند. بنابراین من فکر می‌کنم زیرساخت‌های توسعه روابط منطقه‌ای همه جا آماده نیست. این آمادگی هم از جهت مادی و عینی و هم از نظر معنوی یا ذهنی وجود ندارد و از سویی بحث‌های علمی و آکادمیک در این زمینه در منطقه شکل نگرفته است. این واقعیت را نیز باید قبول کرد که ما در منطقه فاقد یک گفتمان واحد هستیم. چون این فقدان وجود دارد، به نظر می‌رسد هم مراکز مطالعاتی کشورهای منطقه در این زمینه کم‌کاری کرده‌اند و هم دولت‌ها دقت نکرده‌اند که حالا که خود توانایی شکل‌دهی گفتمانی ندارند این کار را مراکز تحقیقی و مطالعاتی انجام دهند. از جهت عینی نیز به دلایلی که توضیح داده شده و داده خواهد شد، نمی‌توانیم روابط متوازن بین کشورها داشته باشیم و به طور واقعی روابط را توسعه دهیم. رابطه ما با کشورهای عربی همسایه تنها محدود به رفت‌و‌آمد چند مقام و چند کشور مثل قطر یا عمان است. بنابراین ما کمتر در روابط میان ایران و کشورهای عربی همسایه شاهد تحول هستیم. بنابراین نمی‌توان نمره خوبی به رابطه ایران و همسایگان عرب خلیج فارس داد. بعضی از این مشکلات عدم توسعه روابط با کشورهای عربی همسایه ساختاری و بعضی عارضی است. همچنین بعضی از این موانع متوجه نوع سیاست ایران است و بعضی دیگر متوجه نوع سیاست دولت‌های دیگر. اگر ما مجموعه این محدودیت‌ها و موانع را در یک ماتریس چنددرچند بریزیم، یک فرمول لگاریتمی می‌شود که حل کردن آن بسیار سخت است. باید در نظر گرفت بعضی از قسمت‌های این فرمول درون منطقه ما قرار دارد و بعضی قسمت‌ها به قدرت‌های خارجی حاضر در منطقه مربوط است. بنابراین مجموعه این عوامل چنین شرایطی را برای ما رقم زده است. اگر همه عواملی که تا حدودی برشمردیم، ثابت بمانند ظرفیتی برای توسعه روابط میان ایران و کشورهای عربی منطقه وجود ندارد. اما اگر این مولفه تغییر کند و شرایطی به‌وجود بیاید که کشورها با اعتماد بیشتری به یکدیگر وارد این فضای گفتمانی شوند (اگرچه به شکل عینی گفتمانی وجود ندارد) امید است که روابط بهبود پیدا کند. فرض کنید اهداف و منافع و دخالت‌های خارجی کمتر شود. در مقابل کشورهای داخل منطقه نیز نسبت به دغدغه‌های همدیگر بیشتر توجه کنند. بنابراین هم ایران باید به دغدغه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس توجه نشان دهد و هم این کشورها به اهداف و منافع ایران توجه داشته باشند و مسائل را امنیتی نکنند. اگر مجموعه این شرایط شکل بگیرد، یک چتر بزرگ منافع منطقه‌ای با رویکرد اقتصادی گسترده می‌شود و پروسه تعامل میان دولت‌های منطقه راحت‌تر اتفاق می‌افتد. اگر الگوهای امنیتی بخواهد ما را به یک تفاهم برساند، هرگز پاسخگو نیست و ما باید به سمت الگوهای اقتصادی منطقه‌ای حرکت کنیم. اگر به جای اینکه مقامات امنیتی را کنار هم بنشانیم، تلاش کنیم مقامات اقتصادی با رویکرد همکاری بخش‌های خصوصی کشورها کنار هم بنشینند تفاهم میان کشورها بیشتر شده، از سطح تنش منطقه‌ای کاسته می‌شود و رابطه میان کشورها بهبود پیدا می‌کند.

 

فراز‌و‌فرود رابطه با عربستان

عربستان کشور مهمی در منطقه است. ایران و عربستان در دو سال گذشته گفت‌وگوهایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خصوص در بغداد داشته‌اند. البته ممکن است پیام‌های دیگری میان دو کشور از دریچه‌های دیگر منتقل شده باشد. با این حال در دو یا سه دور مذاکراتی که به ابتکار آقای الکاظمی نخست‌وزیر عراق میان ایران و عربستان در بغداد برگزار شد، مقامات امنیتی کنار هم نشستند. آنچه از این نشست‌ها به رسانه‌ها درز کرده نشان می‌دهد سعودی‌ها همان شرط و شروطی را که از قبل مطرح بوده است، مطرح کرده‌اند. شروطی مثل عدم دخالت ایران در کشورهای عربی و مسائل مرتبط با مذاکرات هسته‌ای و البته موضوع موشکی ایران مورد بحث بوده است. از سویی به نظر می‌رسد سعودی‌ها قصد داشتند برای مشارکت در قضیه برجام علاقه نشان دهند که البته این درخواست مورد موافقت ایران واقع نشد. همه این موارد نشان می‌دهد سعودی دغدغه‌هایی دارد که تا این مسائل به صورت متقابل حل‌و‌فصل نشود نمی‌توان منتظر ایجاد رابطه دیپلماتیک و روابط در سطوح دیگر برای یک نتیجه برد-برد بود. البته نفس اینکه دو کشور موثر در روندهای منطقه‌ای و بین‌المللی کنار هم بنشینند، مهم است. دو کشوری که قابل حذف شدن از معادلات منطقه‌ای و حتی بین‌الملل نیستند و هر کدام پروسه تاثیرگذار تمدنی، فرهنگی و مذهبی دارند. مجموعه روندهایی که ما با عربستان شاهد هستیم، روند مطلوبی نیست که قسمتی از این فقدان مطلوبیت رابطه به ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا مربوط است که سعی کرد عربستان را از ما دور کند. سعودی‌ها هم بی‌انگیزه نبودند. زیست سیاسی و اجتماعی آنها بر چند گسل استوار است. مسائل و مشکلات متعددی در عربستان وجود دارد. مشکلات میان خاندان‌های قدرت در عربستان بحرانی است. آنها در یک دوره گذار از رهبران سنتی به رهبران جوان و مدرن‌تر هستند. مسائل مرتبط با جوانان، زنان و اقشار دیگر در این کشور مورد توجه این رهبران سعودی است و این جامعه اکنون یک جامعه ژله‌ای و ملتهب است. بنابراین مشکلاتی در درون حکومت و سیاست خارجی عربستان وجود دارد. اشتباه عربستان در ورود به جنگ یمن به نوعی نَفَسِ هیات حاکمه عربستان را گرفته است و اگر غرب می‌خواست با این جنایاتی که در یمن اتفاق افتاده برخورد منصفانه داشته باشد، باید بن‌سلمان ولیعهد همه‌کاره این کشور، تاج‌و‌تختش را از دست می‌داد.

به هر روی برای فهم نتیجه مذاکرات ایران و عربستان بد نیست به مصاحبه محمد بن‌سلمان در گفت‌وگو با نشریه آتلانتیک توجه کنیم که می‌گوید؛ «عربستان و ایران دو همسایه ابدی هستند.» این واقعیت است که ما هیچ‌کدام همسایگانمان را خودمان انتخاب نمی‌کنیم. ولی سعودی‌ها در برهه‌ای که بر روی ترامپ سرمایه‌گذاری کردند، امید داشتند که با قدرت ترامپ مسائل و مشکلات خودشان با ایران را حل کنند. تصور من این است که در مسائل میان دو کشور، چه ایران مقصر باشد و چه سعودی‌ها، دو کشور باید متمدنانه و بر اساس منافع مشترک مسائل خود را حل‌و‌فصل کنند. با این روش منطقه روی خوش می‌بیند و به جای اینکه سرمایه منطقه ما برای خرید تسلیحات خارج شود، درون منطقه برای فعالیت‌های اقتصادی و رفاهی به گردش درمی‌آید. ایجاد پروژه‌های اقتصادی مشترک که منافع کشورها را به هم گره بزند بهترین روش برای توسعه منطقه است. راه‌حل هم این است که کشورهای شمال و جنوب خلیج فارس، در قدم اول بیایند و صندوق پروژه‌های مشترک تاسیس کنند. برای نمونه با جنایتی که سعودی‌ها در یمن انجام دادند و زیرساخت‌های این کشور محروم و فقیر را نابود کردند و وجدان بشر یک عذرخواهی به مردم یمن بدهکار است، کشورهای منطقه باید با پروژه‌های اقتصادی برای بهبود چهره و فرهنگ و رفتار مردم منطقه این پروژه را شکل دهند و حول یک امر مفید منطقه‌ای همراستا شوند. بنابراین با این روش‌ها می‌توان منطقه خلیج فارس را بر اساس یک الگوی توسعه منطقه‌ای توسعه داد.

 

اخلال در رابطه همسایگان

کشورها از همسایگان خود متاثر می‌شوند. من معتقد هستم کشوری مانند ایران که پانزده همسایه دارد و این همسایگان هر کدام یک مزیت نسبی سیاسی اقتصادی دارند، کشور خوشبختی است. می‌توان گفت کشوری با این حجم از همسایه حتی می‌تواند طوری مدیریت شود که تحریم‌های بین‌المللی روی آن تاثیر نگذارد. با این حال از آن جهت که ما در سیستم اداری سیاسی خود تمرکزگرایی را بر تمرکززدایی ارجح دانستیم و هر روز که می‌گذرد بیشتر اختیارات در قدرت مرکزیت قرار می‌گیرد و استان‌های مرزی فاقد اختیارات لازم برای همکاری‌های اقتصادی مشترک با طرف‌های مقابل خود هستند یا آنقدر ضوابط اداری و مشکلاتی که دارند زیاد است، نتوانسته‌ایم از این مزیت و ظرفیت استفاده کنیم. از طرف دیگر کشورها متاسفانه به دلیل همین شرایط بین‌المللی کمتر رغبت پیدا می‌کنند با ما همکاری اقتصادی داشته باشند و در مجموع این شرایط باعث می‌شود ما نتوانیم این مزیت‌های نسبی را به مزیت رقابتی تبدیل کنیم. در چنین شرایطی طبعاً اگر روابط همسایگی خوبی نداشته باشیم، خود این نداشتن رابطه مناسب می‌تواند یک معضل دیگر به مسائل سیاست خارجی و روابط بین‌الملل ما اضافه کند. اگر ما روابط شکوفای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با کشورهای همسایه داشته باشیم، قسمتی از آلام و مشکلات بین‌المللی ما حل می‌شود. به عقیده من تا این مشکلات را حل نکنیم نمی‌توانیم یک رابطه شکوفای منطقه‌ای داشته باشیم. اصولاً سیاست همسایگی ما یک سیاست منسجمی نبوده و دارای فراز‌و‌نشیب بوده است و نیاز است در این زمینه کار تئوریک و مطالعاتی صورت گیرد و به این سمت‌و‌سو برویم که ما رابطه همسایگی منسجم، پیوسته و دائمی داشته باشیم.

 

نقش نیروهای خارجی در رابطه ایران و همسایگان عرب

نیروهای خارجی مستقر در منطقه بر اساس منافع و اهداف خود عمل می‌کنند. من در تحلیل مشکلات میان ایران و کشورهای همسایه خلیج فارس، به مسائل بین ما و همسایگان بیشتر از دخالت‌های خارجی وزن می‌دهم. قطعاً دخالت‌های خارجی در اصطکاک میان دولت‌های منطقه منتفی نیست. پیشتر در این یادداشت توضیح داده‌ام که در دوران ترامپ وضعیت روابط ما و عربستان بسیار متشنج و بحرانی بود ولی در دوران بایدن به دلیل سیاست‌هایی که نسبت به سعودی‌ها از یک طرف و نسبت به ایران از سوی دیگر دارد، این شرایط تغییر کرده و مثل شرایط دوران ترامپ نیست. البته باید به این موضوع دقت کرد که آمریکایی‌ها می‌خواهند منابع مادی و معنوی خود را به جای اینکه به کشورهای خاورمیانه تخصیص دهند به اولویت‌های خود مانند مسائل داخلی، بین‌المللی و مسائل تهدید امنیت ملی تخصیص دهند. برای نمونه رقابت با چین از جمله مواردی است که آمریکا بر آن تمرکز کرده است و تحلیل‌ها بر این استوار است که آمریکایی‌ها توجه خود را از خاورمیانه گرفته و بر خاوردور متمرکز شده‌اند. بنابراین از این به بعد در خاورمیانه ما با یک خلأ قدرت روبه‌رو خواهیم شد. آیا خروج آمریکا از خاورمیانه یا کم شدن توجه این قدرت به خاورمیانه به این معنی است که این اختیارات به کشور دیگری تفویض شود؟ یا قرار است به خود کشورها امکانات یا اختیاراتی داده شود یا اینکه فرض سومی باید برای وضعیت آتی قائل باشیم؟ به نظر می‌رسد کشورهای منطقه باید برای شرایطی که منطقه با آن درگیر است برنامه‌ریزی و سناریونویسی داشته باشند. در ایران نیز باید یک سیاست منسجم در مقابل خروج یا کم کردن توجه آمریکا به منطقه خاورمیانه اتخاذ شود. سال 1968 که انگلیسی‌ها از منطقه خارج شدند تحولاتی که پیامد خروج آنها بود رخ داد. حالا باید دید آیا قرار است تحولاتی شبیه به آن رخ دهد یا قدرت‌های غربی و اروپایی مانند فرانسه یا کشور دیگری قرار است جای آمریکا را در منطقه بگیرند. همه اینها سناریوهایی است که باید درباره آنها نظریه‌پردازی شود چراکه این احتمالات و احتمالات دیگری در این زمینه وجود دارد.

 

توافق بر سر احیای برجام

به طور کلی احیای برجام و وضعیت کشورهای عربی خلیج فارس از یک‌سو و طرف‌های مذاکره‌کننده با ایران و همین‌طور آمریکا از سوی دیگر وضعیتی متناقض‌نماست. وقتی قرار است در قالب برجام با آمریکایی‌ها مشکلات را حل کنیم، کشورهای منطقه از جمله عربستان علاقه‌مند هستند که نقشه راه طوری باشد که دست‌و‌پای ایران بسته باشد. حتی آنها معتقد هستند در کنار برجام و مذاکرات هسته‌ای، مسائل دیگری از جمله مسائل موشکی ایران نیز مورد مذاکره قرار گیرد. با این رویکرد اگر ما مسائل خود را با غرب حل کنیم و تا حدی مشکلات در این زمینه نیز مرتفع شود، دولت‌های عربی خلیج فارس، به اشتباه این نگرانی را دارند که ما قرار است سلطه خود را بر آنها تحمیل کنیم. اگر مسائل ما با غرب همچنان پابرجا باشد، به طور طبیعی مشکلات ما با کشورهای عربی به خصوص عربستان نیز وجود خواهد داشت. بنابراین تصور من این است به جای اینکه مسائل منطقه‌ای به روندهای بین‌المللی و دخالت خارجی گره زده شود، باید به الگوی توسعه همکاری‌های اقتصادی و تشکیل یک صندوق منطقه‌ای بین کشورهای همسایه برگردیم. چند مگاپروژه اقتصادی بین کشورها و چند کشور با هم حتی می‌تواند روند روابط کشورها را بدون دخالت خارجی یا درگیر شدن در مذاکرات مرتبط با برجام حل کند. مثلاً عراق به‌رغم اینکه کشور نفتی با ذخایر فراوان است ولی به خاطر مشکلات عدیده‌ای که مردم بعد از سقوط صدام با آن درگیر شدند، نیازمند اجرای پروژه‌های اقتصادی است. یمن نیز وضعیت مشابهی دارد. حتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به‌رغم اینکه کشورهای در حال توسعه‌ای هستند، باز هم مشکلات عدیده‌ای دارند. کشور ما ایران نیز خود درگیر مشکلات اقتصادی زیادی است که اگر سیاست توسعه همکاری اقتصادی منطقه‌ای در پیش گرفته شود، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. بنابراین اگر ما تا حدودی دید امنیتی را از سر رابطه کشور با همسایگان حذف کنیم و بخش‌های خصوصی را با سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف کشورهای منطقه فعال کنیم، بسترهای جدیدی برای تعاملات منطقه‌ای به‌وجود می‌آید و فعالان بخش خصوصی وارد کشورهای دیگر می‌شوند و زمینه‌های متنوعی از همکاری شکل می‌گیرد.

ایران سرمایه‌گذاری بسیار خوبی بعد از انقلاب روی آموزش عالی انجام داده است و جوانان مستعد و کاری و دارای جاه‌طلبی و انگیزه کاری در پروژه‌های بین‌المللی تربیت کرده است که می‌توانند موقعیت ایران را در منطقه و جهان متحول کنند. البته باید واقعیت را نیز مورد توجه قرار داد که تحریم بنیه مهندسی کشور را بسیار متاثر کرده است. با این حال به خاطر ظرفیت‌های متعددی که از نظر نیروی انسانی باهوش و جاه‌طلب از یک‌سو و بازار کار منطقه از سوی دیگر داریم، می‌توانیم این فرصت را برای خودمان ایجاد کنیم و با شکل‌دهی روندهای توسعه منطقه‌ای به سود جامعه خود گام برداریم و بسیاری از مشکلات اقتصادی خود را با اجرای همین پروژه‌های منطقه‌ای مشترک مرتفع کنیم. این روش قطعاً به سود مردم ایران و مردم منطقه و کیفیت زندگی آنها خواهد بود و از سطح تنش در منطقه لااقل در ابعاد روابط همسایگی خواهد کاست. دولت‌ها باید به جای اولویت‌بخشی به ابعاد سیاسی و امنیتی بخش‌های اقتصادی را فعال کنند و از این همه سرمایه موجود در منطقه به بهترین شیوه و در خدمت کیفی‌سازی زندگی مردم استفاده کنند.

 

آینده روابط در منطقه

اگر همه چیز مثل سال 1400 و سال‌های قبل از آن باشد، در زمینه روابط میان کشورهای منطقه تغییر رخ نخواهد داد و تفاوتی ایجاد نخواهد شد. اما در صورتی که اراده‌ای برای بهبود روابط وجود داشته باشد، می‌توان با همین ایده شکل‌دهی صندوق توسعه منطقه‌ای لااقل بین ایران و عراق و یمن فصل تازه‌ای از تعاملات در منطقه را آغاز کرد. با ایجاد این صندوق ممکن است کشورهای دیگر منطقه نیز ترغیب شوند و به جای اصرار بر تخاصم و جدایی وارد یک تعامل اقتصادی سازنده شوند. می‌توان این روش را غیر از خلیج فارس و کشورهای عرب همسایه ایران، در دریای خزر و با کشورهای همسایه خزر، دریای عمان و میان ایران و پاکستان و هند ایجاد کرد. البته باید تاکید کرد در این زمینه‌ها کار مطالعاتی صورت نگرفته است اما اگر روی این موضوع کار شود می‌تواند آغازگر یک رخداد خوب و مفید برای کشورهای منطقه و همسایگان ایران باشد و می‌تواند بر روابط سال آینده و سال‌های بعد میان ایران و کشورهای همسایه تاثیر مثبت بگذارد. 

دراین پرونده بخوانید ...