شناسه خبر : 23170 لینک کوتاه

ایران در هفته‌ای که گذشت

دعوای تاریخی مدیران کیهان

روزهای سخت آقای همیشه منتقد

روحانی جوان خشمگین از صندلی خود برخاست و به سرعت به سوی جایگاه سخنران حرکت کرد. محافظان وزیر که غافلگیر شده ‌بودند، نتوانستند از حرکت وی به سمت تریبون جلوگیری کنند. وی با صدای بلند وزیرکشور را مورد خطاب قرار داد وگفت: «می‌خواهم بدانم که به چه دلیل حکم برکناری حاج‌آقا موسی‌پور را صادر کرده‌اید.»

تجارت فردا- مصطفی محمدنجارروحانی جوان خشمگین از صندلی خود برخاست و به سرعت به سوی جایگاه سخنران حرکت کرد. محافظان وزیر که غافلگیر شده ‌بودند، نتوانستند از حرکت وی به سمت تریبون جلوگیری کنند. وی با صدای بلند وزیرکشور را مورد خطاب قرار داد وگفت: «می‌خواهم بدانم که به چه دلیل حکم برکناری حاج‌آقا موسی‌پور را صادر کرده‌اید.» مصطفی محمدنجار در ابتدا توجهی به روحانی جوان نکرد و خطابه خود را ادامه داد. اما به نظر می‌رسید که این جوان خشمگین قصد سکوت ندارد، در نتیجه وزیر کشور نیز با صدایی بلندتر تاکید کرد که پس از جلسه پاسخ وی را خواهد داد. چند لحظه بعد مسوولان نظم برنامه، این روحانی معترض را به بیرون تالار معصومیه استانداری قم راهنمایی کردند. و به این صورت واپسین پرده ماجرای تغییر نخستین استاندار روحانی کشور بر خلاف پیش‌بینی‌ها، در ابتدای هفته گذشته با آرامش به‌پایان رسید. 

اما این ماجرا از کجا کلید خورد؟ در ابتدای تیرماه رسانه‌های کشور با اشاره به مصوبات هیات دولت از انتصاب «کرم‌رضا پیریایی» به استانداری قم و محمود احمدی بیغش- نماینده حامی دولت در مجلس پیشین- به استاندار خراسان شمالی خبر دادند. این خبر از جهات متعددی قابل تامل و بررسی بود. از سویی دولت در واپسین سال فعالیت خود دست‌کم سه استان کشور را با دگرگونی مجدد مدیریتی مواجه و از سوی دیگر این پرسش را در ذهن تحلیل‌گران ایجاد می‌کرد که دولت محمود احمدی‌نژاد در این چند ماه باقی‌مانده چه طرحی در ذهن دارد که برای اجرای آن سه استاندار جدید منصوب شده و یک استاندار نیز عملاً به خانه فرستاده شده است. در کنار این قاعده عام، تغییر در استانداری قم واجد پیام‌های ویژه‌ای بود. حجت‌الاسلام موسی‌پور در سه سال گذشته برخلاف دولت ‌دهم رابطه‌ای بسیاری مناسب و مستحکم با مراجع تقلید قم ایجاد کرده ‌بود و همچنین با نمایندگان مجلس و به ویژه شخص رئیس مجلس نیز به تعاملات مثبتی دست یافته ‌بود. بسیاری از اصولگرایان منتقد دولت نفس این‌گونه ارتباطات را در حذف وی از فهرست استانداران دولت محمود احمدی‌نژاد بی‌تاثیر نمی‌دانستند. از سوی دیگر انتخاب جانشین وی نیز برای بسیاری از سیاسیون کشور با علامت‌های تعجب و سوال روبه‌رو شد. در کارنامه کرم‌رضا پیریایی یار گرمابه و گلستان محمدرضا رحیمی فرمانداری در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ریاست موسیقی سازمان صدا و سیما، مسوولیت دفتر معاون اول رئیس‌جمهور و استانداری همدان به‌ چشم می‌خورد. تکیه زدن یکی از متصدیان امور موسیقی کشور بر رفیع‌ترین کرسی سیاسی قم فی‌حدنفسه برای بسیاری از روحانیون سنتی قم حساسیت‌برانگیز بود. این امر در کنار ارادت ویژه این چهره سیاسی به محمدرضا رحیمی که بخش‌هایی از آن در نشریه «جریان» به مدیرمسوولی وی نیز منعکس بود، فضای اعتراضی تندی علیه این انتخاب در قم ایجاد کرد، تا جایی که سید محمد سعیدی در خطبه‌های هفته گذشته نماز جمعه قم تصریح کرد: «... دولت بعد از ۳۳ سال از وقوع انقلاب برای اولین بار یک استاندارِ روحانی در کشور و آن هم در قم بر سر کار آورد که ارتباطش با حوزه و مردم بسیار مطلوب بود.... از طرف مردم شریف قم و علما خواستار تداوم ماموریت استاندار در قم هستیم...»

نمایندگان این استان نیز در اظهارنظرهای جداگانه‌ای خواهان ابقای موسی‌پور شدند. به هر حال دولت احمدی‌نژاد که ثابت کرده ‌است در مقابل این گونه اعتراضات کمتر حاضر به عقب‌نشینی است، برای یکسره کردن موضوع در ابتدای هفته گذشته مراسم تودیع و معارفه را به سرعت برگزار کرد. بنابر گزارش خبرگزاری ‌مهر از ساعاتی پیش از برگزاری مراسم، ساختمان استانداری تحت حفاظت شدید امنیتی و انتظامی قرار گرفت و در نتیجه تنها اعتراض عملی و عیان به این تغییر و تحول توسط آن روحانی خشمگین که ماجرای آن در ابتدای این نوشتار ذکر شد، به وقوع پیوست.

حجت‌الاسلام موسی‌پور هم که در این ‌جلسه با گوشه و کنایه نارضایتی خود را از عزل خود ابراز کرده و حتی با طنز از افرادی که در این نشست با قلم و قدم! باعث این تغییر و تحول شده‌ بودند تشکر کرده ‌بود در واکنش به اعتراض این طلبه مجدد پشت تریبون رفت و تاکید کرد: «ما همه پیرو ولایت و مقام معظم رهبری هستیم و توصیه ایشان به حفظ وحدت، آرامش و دوری از تنش در جامعه است...»

در کنار این مباحث سیاسی نمی‌توان از آثار مخرب تغییر و تحولات پی‌درپی در راس سیستم سیاسی و اجرایی استان‌ها به‌سادگی گذر کرد. به طور نمونه در هفت سال گذشته مردم استان خراسان شمالی شش استاندار را در دیار خود ملاقات کرده‌اند یا برخی از خبرگزاری‌های اصولگرا از عزم دولت برای تغییر ۱۰ استاندار دیگر در ماه‌های آتی خبر می‌دهند. در صورت صحت این شایعات باید پرسید مدیرانی که عمر متوسط فعالیت آنها قرار است حدود ۹ ماه باشد چگونه می‌توانند به اجرا که پیش‌کش! به برنامه میان-مدت و بلند مدت فکر کنند. 

چالش‌های آقای منتقد

تجارت فردا- احمد توکلیاحمد توکلی در سه دهه گذشته همواره یکی از منتقدان وضع موجود بوده‌ است. در مجلس اول پای ثابت همه انتقادات از ابوالحسن بنی‌صدر بود، در دهه 60 در کنار شش وزیر دیگر در مقابل دولت چپگرای میرحسین موسوی ایستاد. در دوره سازندگی از معدود نیروهای راست سنتی به‌شمار می‌آمد که در برابر برنامه تعدیل آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی قرار گرفت و در انتخابات ششم ریاست‌جمهوری به رقیبی جدی برای آیت‌الله هاشمی بدل شد. دولت اصلاحات و شخص سیدمحمد خاتمی نیز از تیغ زبان وقلم وی در امان نماندند. بسیاری بر این باور بودند که محموداحمدی‌نژاد «گمشده مطلوب» دکتر اقتصاد‌خوانده اصولگراست. نام توکلی در روزهای ابتدایی فعالیت محمود احمدی‌نژاد درپاستور به عنوان یکی از مشاوران انتخاب اعضای کابینه در رسانه‌ها مطرح بود. با این حال و با گذشت زمان احمد توکلی از دوست پاستورنشین خود نیز ناامید شد و در مجلس و مرکز پژوهش‌های این نهاد، بی‌رحمانه بسیاری از طرح‌های دولت را به نقد کشید و ناکارآمدی‌های احتمالی آن را عیان کرد. با این وجود، توکلی در فانتزی‌ترین توهمات خود نیز باور نمی‌کرد که در دوره تسلط اصولگرایان بر مجلس و ریاست‌جمهوری تایید اعتبارنامه وی بیش از یک ماه به درازا بکشد وآخرین منتخبی باشد که امکان شرکت در رای‌گیری‌های مجلس را به‌دست آورد. برخی تحلیلگران مسائل پارلمانی کشور این اتفاقات را به مثابه پرداخت صورتحساب انتقادات عریان توکلی از دولت ارزیابی می‌کردند. با این همه آنچه در پوسته تحولات مجلس عیان بود، این امر بود که چند نماینده حامی دولت اعتبارنامه یکی از باسابقه‌ترین نیروهای اصولگرا را به دلیل ابهام در صحت مدرک دکترای وی با چالش مواجه کرده‌اند و سبب شده‌اند که وی و همفکران وی به‌ناچار در دفاع از این اقتصادخوانده دانشگاه واتینگهام بریتانیا در صحن مجلس از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

با توجه به وسعت حملات علیه احمد توکلی بسیاری انتظار دفاعیه‌ای طولانی از وی داشتند، اما این اصولگرای منتقد در نطقی دودقیقه‌ای اعلام کرد: «... یکی از معترضین متولد ۵۴ است و بنده در آن سال‌ها در زندان رژیم طاغوت بودم و یکی دیگر از معترضین هم متولد ۵۹ است و بنده آن زمان علیه بنی‌صدر می‌جنگیدم. دوستانی که تندبادی بهشان نوزیده باید حدشان را رعایت کنند. تاکید می‌کنم که من از مبارزه با فساد، انحراف، استبداد، قانون‌شکنی و رانت‌خواری دست نخواهم کشید و این کار را برای نجات مردم و برای اسلامی که دچار ریا شده است انجام می‌دهم.» پس از سخنرانی کوتاه توکلی ۲۰۴ نماینده به وی آری گفتند. با این همه نباید این هفته را تمام و کمال به کام این نماینده نزدیک به جمعیت ایثارگران دانست. بنا بر اخبار رسانه‌ها توکلی پس از هشت سال با کرسی ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس خداحافظی کرد و آن را به کاظم جلالی واگذار کرد. با توجه به نقش تعیین‌کننده رئیس‌مجلس برای انتخاب این پست این تغییر و تحول می‌تواند نشانه‌ای از فاصله گرفتن توکلی از طیف راست سنتی به محوریت علی لاریجانی نیز تعبیر شود. به این ترتیب می‌توان این گونه نوشت که آقای همیشه منتقد آرام آرام درحال از دست دادن بسیاری از دوستان قدرتمند خود است و احتمالاً در کنار علی مطهری باید به عنوان تک‌شوالیه‌های اصولگرا در مجلس اصولگرا! تنها در میدان حاضر شوند.

دعوای لفظی بر سرکیهان

ماه گذشته روزنامه کیهان گام به هشتمین دهه حیات خود گذاشت. چه کیهان را بپسندیم و چه از آن متنفر باشیم این رویداد به‌خودی‌خود در سرزمین «کوتاه‌مدت‌ها» بس مبارک ومیمون است. به همین مناسبت سایت «تاریخ‌ایرانی» در پرونده‌ای پای خاطره‌گویی‌های مدیران کیهان از زمان تاسیس تا امروز نشست. اما این خاطره‌گویی‌ها نیز بدون حاشیه نماند. سیدمحمد خاتمی که مدتی در دهه 60 مسوولیت کیهان را به عهده داشت در گفت‌وگوی خود مسائلی را طرح کرد که با واکنش تند حسین شریعتمداری مدیرمسوول فعلی کیهان مواجه شد. خاتمی در بخش‌هایی از مصاحبه با اشاره به تغییرات مدیریتی در کیهان تاکید کرد: «... آقای شاهچراغی دوستان دیگری هم داشت که آن زمان با خودش همراه بودند و به کیهان آمدند اما بعدها مواضع خاص خودشان را پیدا کردند. از جمله آقای مهدی نصیری بود که آمد و بعدها محور نوعی کودتا در کل کیهان شد. با این کار حداقل کیهان روزانه با کیهان فرهنگی و کیهان اندیشه راهشان جدا شد. بعد از شاهچراغی این آقایان ۱۸۰ درجه جهت‌شان تغییر کرد و آنجا کارهایی کردند که مفصل است. بعد از رحلت امام به اصرار خدمت رهبری رسیدم و گفتم که نمی‌توانم اداره کنم. ایشان ابتدا استنکاف داشتند ولی بالاخره استعفای بنده را پذیرفتند و کیهان مسیر دیگری پیدا کرد.»

تجارت فردا- خاتمی

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو تصریح کرد: «من آن زمان معتقد بودم جریاناتی مثل نهضت آزادی و افرادی مثل آقای مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی که از دوست‌داشتنی‌ترین چهره‌های یک قرن گذشته هستند، اگر خیال‌پردازانه نگاه نمی‌کردیم می‌بایست همراهی آنها با انقلاب و نظام بیشتر می‌بود تا ما این حالت بحران را بگذرانیم. ما هم معتقد بودیم که بالاخره راهی که دوستان ما در نهضت آزادی می‌پیمایند، راه واقع‌بینانه‌ای نیست و انتقاد داشتیم. اما من قبول دارم. واقعاً اگر الان می‌خواستم مطالب را بنویسم، آن‌طور نمی‌نوشتم. بعضی مطالبی که آن وقت نوشتم جفا بود نسبت به افراد. با اینکه اختلاف نظر و اختلاف سلیقه داشتیم،  همان زمان برای آنها احترام قائل بودم، الان هم احترام قائلم. ولی بنده هم قبول دارم که بعضی وقت‌ها تحت تاثیر فضای احساساتی موجود قرار گرفتم. نمی‌توان همیشه از انسان انتظار داشت که احساس را نادیده بگیرد و منطق همیشه کارگر بیفتد. شاید توسط قلم من هم به عزیزان و بزرگانی در این مملکت جفا شده باشد. به هر حال در زندگی هر کس از این اشتباهات و مشکلات وجود دارد.» 

 خاتمی در پایان نیز تاکید کرده ‌بود: «حقیقت این است که کیهان امروز، کیهان امروز است. هیچ نسبتی با کیهانی که ما دلمان می‌خواست و اعتقاد دارم که امام هم می‌خواست، ندارد. حالا هیچ نسبتی نمی‌خواهم بگویم اما خیلی فاصله دارد با آنچه در ذهن ما بود. خیلی از بداخلاقی‌هایی که در جامعه به صورت سنت درآمده است، یکی از مجاری آن - اگر نگویم منابع- خود کیهان است. نسبت‌های ناروا دادن، تهمت زدن و.... گویا برنامه این است که دفع حداکثری و جذب هیچ اتفاق بیفتد.»

 ساعاتی از انتشار این مصاحبه نگذشته ‌بود که حسین شریعتمداری در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان  از خجالت رئیس‌جمهور سابق درآمد. وی در واکنش به این اظهارات تاکید کرد: «ما نیاز آقای خاتمی در حمله به کیهان را درک می‌کنیم. ایشان حمله به کیهان را برای مصرف خارجی می‌خواهد و این حمله را برای سرویس‌های بیگانه و گروه‌های ضدانقلاب هم‌پیمان خود فاکتور می‌کند. اینکه کیهان با آنچه آقای خاتمی می‌خواهد نسبتی ندارد باعث افتخار ماست و اگر کمترین نسبتی با ایشان داشتیم بایستی در حرکت خود عمیقاً دچار تردید می‌شدیم.» وی در ادامه تصریح کرد:«... اما کیهان با آنچه امام راحل می‌خواستند همخوانی دارد و این آقای خاتمی است که با حضرت امام کمترین نسبتی ندارد. مثلاً ایشان در همین مصاحبه از نوشته‌های قبلی خود علیه نهضت آزادی ابراز پشیمانی کرده است و حال آنکه حضرت امام (ره) با صراحت علیه نهضت آزادی موضع داشته‌اند.»

شریعتمداری در بخش دیگری از اظهارات خود اعلام کرد: «آقای خاتمی در جریان فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گونه‌ای آشکار و بی‌پرده با منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، مارکسیست‌ها و بهایی‌ها ائتلاف کرده بود. آیا حضرت امام (ره) نستجیربالله طرفدار این گروه‌های تروریستی و دشمنان اسلام و انقلاب بودند؟ و آیا جناب خاتمی می‌تواند ائتلاف اعلام‌شده خود با این جریانات را انکار کند؟... مگر حضرت امام نمی‌فرمودند هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید و مگر آمریکا و اسرائیل و انگلیس دشمنان تابلودار امام و مردم این مرز و بوم نبوده‌اند.»

شاید در کمتر دیاری بتوانیم شاهد آن باشیم که دو مدیر یک رسانه واحد بدون وقوع انقلاب و یا کودتا در کشور، این‌گونه از نظر فکری و سیاسی در مقابل هم جبهه‌آرایی کنند. این مصاحبه‌ها درست در آخر هفته بر روی خروجی سایت‌ها قرار گرفت. به‌احتمال زیاد آثار پس‌لرزه‌های آن را در صفحات نشریات هفته جاری مشاهده خواهیم کرد.

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها