شناسه خبر : 33481 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پس از سلطان

روابط ایران و عمان به کدام سو می‌رود؟

بامداد شنبه، بیست و یکم دی‌ماه دربار پادشاهی عمان با صدور بیانیه‌ای، از درگذشت سلطان قابوس بن سعید در 79سالگی در روز جمعه خبر داد. سلطان قابوس در موارد متعددی بین ایران و آمریکا میانجی‌گری کرده بود که واسطه‌گری برای آزادی زندانیان دو طرف و میانجی‌گری برای آغاز مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام را می‌توان مهم‌ترین آنها دانست. مرگ سلطان قابوس که از دوره جنگ ظفار در دهه 1350 به عنوان دوست ایران شناخته می‌شد این پرسش را مطرح کرده است که آیا پس از درگذشت سلطان هم روابط دو کشور به خوبی قبل خواهد بود یا باید شاهد تغییراتی باشیم؟

  محمد ناظری: بامداد شنبه، بیست و یکم دی‌ماه دربار پادشاهی عمان با صدور بیانیه‌ای، از درگذشت سلطان قابوس بن سعید در 79سالگی در روز جمعه خبر داد. سلطان قابوس در موارد متعددی بین ایران و آمریکا میانجی‌گری کرده بود که واسطه‌گری برای آزادی زندانیان دو طرف و میانجی‌گری برای آغاز مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام را می‌توان مهم‌ترین آنها دانست. مرگ سلطان قابوس که از دوره جنگ ظفار در دهه 1350 به عنوان دوست ایران شناخته می‌شد این پرسش را مطرح کرده است که آیا پس از درگذشت سلطان هم روابط دو کشور به خوبی قبل خواهد بود یا باید شاهد تغییراتی باشیم؟ بررسی علل نزدیکی ایران و عمان می‌تواند پاسخ این پرسش را تا اندازه‌ای روشن کند. چند سال پیش وقتی یکی از ارتشی‌های بازنشسته با افتخار از خاطرات جنگ تحمیلی صحبت می‌کرد از او خواستم در مورد جنگ ظفار هم چیزی بگوید ولی دوست نداشت خاطرات آن دوران را بازگو کند. گویا نخستین دخالت خارجی دولت مدرن ایران در منطقه خاطرات خوبی برای نظامیان آن دوره نداشته است، به‌خصوص که این جنگ علیه یک گروه چپگرای تحت حمایت شوروی و چین بود که سال‌های دهه 1350 در بین بسیاری از جوانان طرفدار داشت. یکی از سربازانی که در سال 1352 به عمان اعزام شده است در گفت‌وگویی با خلاف واقع دانستن اعزام داوطلبانه به عمان از وضعیت آن روزها شکایت می‌کند و می‌گوید: «درگیر شدن با موضوعی که اساساً به سربازان ایرانی ارتباطی نداشت، شرایط غمباری را برای سربازان اعزامی رقم می‌زد. باید به منطقه‌ای می‌رفتیم که نیروی درگیر از شیوه‌های جنگ چریکی استفاده می‌کرد و احتمال بازگشت هم کم بود.» برخی مورخان معتقدند این جنگ تلفات سنگینی برای دو طرف داشت اما محمدرضا شاه تنها یک‌بار در سال ۱۳۵۴ یعنی چند ماه پس از پایان نبرد ظفار در پاسخ به سوال یک خبرنگار، تعداد سربازان ایرانی کشته‌شده در این عملیات سه‌ساله را ۵۰ نفر اعلام کرد. برخی منابع تعداد کشته‌شده‌های نیروهای ارتش شاهنشاهی در این نبرد را بیش از ۷۲۰ نفر ذکر کرده‌اند. به هر حال حضور نیروهای ایرانی در کشوری که تا آن سال‌ها روابط دوستانه‌ای با ایران نداشته است برای ایران هزینه داشته است. اما علت هزینه ایران برای عمان و همچنین ادامه روابط خوب دو طرف در نیم‌قرن گذشته که به نوعی برای ایران بی‌سابقه به نظر می‌رسد چیست؟

علت روابط خوب ایران و عمان

با توجه به ماهیت روابط ایران و عمان و دلایلی که برای حفظ روابط دو کشور بیان می‌شود دو نگاه عمده وجود دارد. نگاه اول جامعه و فرهنگ عمان و مذهب اباضیه و به‌خصوص شخص سلطان قابوس را عامل تعامل عمان با ایران می‌داند. علی‌اکبر سیبویه، سفیر سابق ایران در عمان علت اصلی روابط توسعه باثبات و راهبردی میان ایران را حکمت و آینده‌نگری سیاست‌های شخص سلطان قابوس می‌داند و معتقد است عدم تبعیت سلطان قابوس از سیاست‌های غربی و اتخاذ سیاست مستقل و حرکت در راستای ایجاد صلح و ثبات در منطقه عامل اساسی روابط راهبردی ایران و عمان است. نگاه دوم موقعیت ژئوپولتیک عمان در همسایگی ایران در حاشیه تنگه هرمز و همچنین شکل توازن قوا در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اختلاف عمان با عربستان سعودی را عامل اساسی تداوم این روابط می‌داند.

در میان مکاتب روابط بین‌الملل با استفاده از نظریات رئالیستی و سازه‌انگاری می‌توان به تحلیل این دو نگاه پرداخت. بررسی سازه‌انگارانه که معتقد است اندیشه می‌تواند هویت و منافع دولت‌ها را شکل دهد، مخصوصاً با وجود مذهب اباضیه که به صلح‌طلبی معروف است و همچنین جامعه آرام و معتدل عمان، برای تبیین سیاست خارجی معتدل و میانجی‌گرانه عمان در ارتباط با سایر کشورها بسیار مناسب به نظر می‌رسد اما در مورد رابطه خاص با ایران می‌توان از نظریات رئالیستی یا واقع‌گرایانه کمک گرفت. نظریات رئالیستی روابط بین‌الملل دولت‌ها را بازیگران عرصه جهانی می‌دانند و مسائل داخلی از جمله فرهنگ و جامعه و حتی رهبران را عاملی تعیین‌کننده در روابط بین‌الملل نمی‌دانند. به اعتقاد آنها دولت‌ها در نظام جهانی مانند توپ‌های بیلیاردی هستند که درون آنها مهم نیست، تنها در اندازه متفاوت‌اند و موقعیت آنها روی میز رفتارشان را شکل می‌دهد. توجه به این نظریات در مورد روابط ایران و عمان وقتی برجسته‌تر می‌شود که جوزف نایِ نئولیبرال و مبتکر مفهوم قدرت نرم که کاملاً دیدگاهی غیر رئالیستی دارد، رئالیسم را بهترین ابزار برای تحلیل مسائل خاورمیانه معرفی می‌کند. به اعتقاد رئالیست‌ها در یک کشور سیاست خارجی واحد داریم نه سیاست خارجی جناح، حزب یا رهبر. مساله‌ای که در مورد سیاست خارجی عمان، نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات و سفیر سابق ایران در اردن از آن به عنوان «سیاست عمانی» به‌جای «سیاست قابوسی» نام می‌برد. به اعتقاد رئالیست‌ها دولت‌ها عقلانی هستند و منطقی، مستقل و منسجم عمل می‌کنند. بنا بر تعریف آنها عقلانیت در سیاست خارجی به آن معنی است که دولت‌ها اهداف به‌خصوصی دارند، این اهداف رتبه‌بندی شده‌اند و همچنین استراتژی مشخصی برای رسیدن به آنها وجود دارد. بر اساس این نظریات با توجه به موقعیت عمان در منطقه و نظام بین‌الملل اگر هر دولت دیگری هم در عمان روی کار بود همان سیاست سلطان قابوس را از جنگ ظفار تاکنون پیاده می‌کرد تا بتواند منافع کشورش را تامین کند. این مساله در مورد سیاست خارجی ایران هم صادق است. محمدرضا پهلوی در گفت‌وگو با حسنین هیکل، روزنامه‌نگار معروف مصری، می‌گوید ظفار انقلابی کمونیستی است و ما مخالف کمونیسم در منطقه هستیم. او با اشاره به اهمیت تنگه هرمز برای ایران می‌گوید هرگز تحمل نمی‌کنیم که کمونیست‌ها کنترل آن را برعهده بگیرند. نظریه موازنه قوای رئالیسم کلاسیک و نظریه موازنه تهدید استفان والت می‌تواند رفتار ایران را در این مورد و رفتارهای آینده دو طرف تبیین کند. پیروزی نیروهای چپ در منطقه ژئوپولتیک حیاتی برای ایران غربگرای دوره پهلوی می‌توانست موازنه قوا را تغییر دهد و علاوه بر گسترش جبهه شرق در میان جنگ سرد، موجب تحریک نیروهای چپ داخل کشور شود. همچنین استفان والت در نظریه موازنه تهدید در مورد اتحاد دولت‌ها معتقد است ائتلاف‌ها معمولاً در پاسخ به «تهدید» شکل می‌گیرند نه قدرت. چهار عامل تهدید در نظریه موازنه تهدید «قدرت تهاجمی»، «مجاورت»، «توانمندی نظامی» و «نیات تجاوزکارانه» دولت‌هاست. از این منظر دست‌کم سه عامل تهدید از سوی نیروهای جنبش ظفار در صورت سرنگونی سلطان قابوس ایران را تهدید می‌کرد و از این منظر رویکرد محمدرضاشاه با وجود هزینه‌هایی که برای کشور داشت به نظر رئالیست‌ها «عقلانی» بوده است. در سایر برهه‌ها هم طبیعتاً برای ایران عمان به عنوان یک متحد می‌توانست تا حدودی از جو سنگین کشورهای حوزه خلیج فارس علیه ایران بکاهد همان‌طور که در شورای همکاری خلیج فارس بارها عمان از ایران پشتیبانی کرده است. مثلاً در سال 2006 مخالفت عمان با طرح دفاعی مشترک شورای همکاری خلیج فارس برای مقابله با تهدید موشکی ایران مسکوت ماند.

تهدید عمان

اهمیت راهبردی عمان از سه بعد استقرار در کرانه جنوبی تنگه هرمز از طریق شبه‌جزیره مسندم، موقعیت ویژه این کشور در غرب اقیانوس هند و در اختیار داشتن جزایر راهبردی مانند جزیره مصیره و کوریا موریا است. مسندم مشرف بر تنگه هرمز و خطوط کشتیرانی بین‌المللی بوده و یکی از نقاط حساس جهان به شمار می‌رود. این مساله موقعیت عمان را ممتاز می‌کند. اما همان‌طور که برخی معتقدند اهمیت ژئوپولتیک ایران برای عمان مهم‌تر از اهمیت ژئوپولتیک عمان برای ایران است. به نظر می‌رسد موازنه تهدید هم برای عمان جدی‌تر از ایران است. نیویورک‌تایمز در گزارشی در سال 1388 با اشاره به اینکه ایران با درک موقعیت سوق‌الجیشی عمان از وضعیت عمان برای خنثی کردن تحریم‌ها در حد ممکن استفاده کرده است می‌نویسد: «همچنین عمانی‌ها معتقدند رفتارهای عربستان برای عمان خطرناک‌تر از ایران هسته‌ای است.» البته نمی‌توان با توجه به عرب بودن و رابطه خوب عمان با غرب تهدید عمان از سوی کشورهای عربی را در حد نابودی این کشور دانست اما در صورت عدم اتخاذ درست سیاست خارجی ممکن بود عمان بسیاری از منافع خود را از دست بدهد و حتی مطیع عربستان شود. به اعتقاد والت نوع شکل‌گیری اتحاد به شکل و میزان تهدیدی بستگی دارد که از طرف کشور تهدیدشونده حس می‌شود. با توجه به نوع تهدید سعودی در منطقه به نظر می‌رسد عمان رویکردی کاملاً عقلانی در برابر ایران و سایر همسایه‌ها اتخاذ کرده است. با توجه به موقعیت ژئوپولتیک و شرایط بحرانی خاورمیانه و رقابت‌های دیرینه عربی-عربی، عربی-اسرائیلی و عربی-ایرانی، عمان استراتژی متفاوتی را در دستور کار خود قرار داده است که در وهله اول می‌تواند این کشور را از هرگونه منازعه دور کند و در وهله دوم نیز زمینه را برای منافع ملی این کشور در تنش‌زدایی فراهم کند. با استناد به همین مسائل یک اصل راهبردی در سیاست خارجی عمان وجود دارد که آن استفاده از شکاف‌های سیاسی کشورهای همسایه است تا به استقلال سیاست خارجی این کشور کمک کند. عمان با توجه به جمعیت و مساحت کم و قرار گرفتن در منطقه بحرانی خاورمیانه و آن هم در کنار تنگه جنجالی و پرتنش هرمز همواره ممکن است قربانی حوادث منطقه شود و اگر جنگی رخ دهد یکی از قربانیان بزرگ خواهد بود. به این دلیل شاید مطیع عربستان بودن برای عمان مثل سایر کشورهای عربی پاسخگو نباشد و این کشور به دنبال موازنه قوا در منطقه باشد. این علاوه بر اختلافات سرزمینی بین عمان و عربستان است که در منطقه بوریمی برای عمان نگرانی‌هایی را به همراه داشته است. رئالیست‌ها معتقدند راه‌حل ثبات و جلوگیری از جنگ در یک منطقه توازن قوا و وجود نداشتن هژمون در منطقه است. سیاستی که به نظر می‌رسد عمان با ایجاد توازن در قبال ایران و عربستان در پیش گرفته است تا جلوی جنگ را بگیرد و تحت سلطه عربستان هم قرار نگیرد. میانجی‌گری‌های عمان را می‌توان در این چارچوب بررسی کرد. بنابراین می‌توان گفت سیاست خارجی عمان اطمینان یافتن از ثبات در منطقه خلیج فارس و حفظ استقلال از سیطره عربستان است. ثمره این سیاست مستقل برای عمان این است که عربستان نیز با این مساله کنار آمده است که با عمان باید به عنوان یک «همسایه» رفتار کند نه یک مستعمره یا مطیع محض. در موارد بسیاری عربستان مخالفت عمان را پذیرفته است.

آینده روابط ایران و عمان

با در نظر گرفتن مجموع این عوامل به نظر می‌رسد روابط دو طرف نهایتاً با کمی تغییر به همان شکل ادامه یابد. سلطان قابوس در وصیت‌نامه‌ای که از خود بر جای گذاشته بود پیشنهاد کرده بود که پسر‌عمویش «هیثم بن طارق بن تیمور» به سلطنت عمان برسد. شورای خاندان و نیز شورای عالی دفاع با اجرای این وصیت، آغاز سلطنت هیثم بن طارق را اعلام کردند و بدین ترتیب انتقال قدرت بدون هیچ چالشی محقق شد. سلطان هیثم بن طارق، در مراسم سوگند گفته است در سیاست خارجی، راه سلطان قابوس را ادامه خواهد داد و در عین احترام به معاهدات و توافقات خارجی، برای حل و فصل اختلافات به روش‌های مسالمت‌آمیز تلاش خواهد کرد. سلطان هیثم همچنین بر ضرورت رعایت اصول حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی کشورها تاکید کرد. زمانی که سلطان هیثم در وزارت خارجه بود، به وزیر خارجه در تنظیم سیاست بی‌طرفی کمک کرده بود. از همین‌رو، انتظار می‌رود که سیاست خارجی عمان تغییر چندانی نکند. چراکه سلطان جدید از جمله طراحان سیاست بی‌طرفی بود. ظاهراً سلطان هیثم تلاش می‌کند به همه کشورها و بازیگران منطقه‌ای اطمینان دهد که سیاست خارجی عمان بعد از سلطان قابوس تغییری نخواهد کرد و همچنان بی‌طرف خواهد ماند. اما با توجه به شرایط حساس منطقه‌ای ممکن است حفظ این بی‌طرفی امکان‌پذیر نباشد. به ویژه که دو کشور عربستان و قطر تلاش‌هایی برای جذب عمان به سمت خود انجام داده‌اند.

علاوه بر این، باید به زمینه میانجی‌گری هم توجه داشت. اکنون شرایط بیرونی به گونه‌ای است که نه‌تنها عمان، بلکه ژاپن، فرانسه، پاکستان و بسیاری از کشورهای دیگر هم نتوانسته‌اند در روابط ایران و آمریکا میانجی‌گری کنند. در دو سال گذشته، عمان سعی کرد دوباره میان ایران و آمریکا وساطت کند. اما این بار تنش‌ها و پیچیدگی استراتژی آمریکا در مقابل ایران در سطحی بود که عمان دیگر نمی‌توانست کاری کند. اخیراً، یوسف بن علوی، وزیر خارجه عمان، به روزنامه کویتی «الرای» گفته است بعد از ترور سردار قاسم سلیمانی توسط آمریکا، عمان در حال حاضر هیچ مجالی برای وساطت میان تهران و واشنگتن نمی‌بیند. با این حال مسقط وساطت خود را در پرونده‌های دیگر ادامه می‌دهد. از مهم‌ترین پرونده‌های فعلی، بحران یمن است که عمان سعی می‌کند با وساطت میان ایران و عربستان آن را حل کند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها