شناسه خبر : 26342 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

باید گناه خروج از برجام را به گردن آمریکا انداخت

بررسی آینده برجام پس از حضور جان بولتون و مایک پمپئو در کاخ سفید در گفت‌وگو با علی واعظ

علی واعظ می‌گوید: دونالد ترامپ در یک سال و نیمی که در راس قدرت قرار گرفته است به جز چند اقدام جنجال‌برانگیز اقدامی جدی که متفاوت با سیاستی باشد که آقای اوباما دنبال می‌کرد، انجام نداده است. از همین لحاظ بسیاری او را محکوم کردند که در واقع به وعده‌هایی که در رقابت‌های انتخاباتی‌اش داده عمل نکرده است.

باید گناه خروج از برجام را به گردن آمریکا انداخت

در پی انتخاب جان بولتون، سیاستمدار کهنه‌کار و تندرو آمریکایی به عنوان مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، نگرانی‌ها در خصوص اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران و برجام در سطح جامعه جهانی بیشتر شده است به ویژه که پیش از این تغییر نیز رکس تیلرسون وزیر امور خارجه میانه‌رو آمریکا جای خود را به مایک پمپئو دیگر جمهوریخواه تندرو داده بود. این تغییرات در تیم سیاست خارجه آمریکا باعث شد تا به منظور بررسی تاثیر این تغییرات بر آینده برجام گفت‌وگویی را با علی واعظ تحلیلگر گروه بین‌المللی بحران انجام دهیم. واعظ معتقد است انتصابات صورت‌گرفته در تیم خارجی ترامپ به دو دلیل اصلی صورت گرفته است، یکی به خاطر فشارهای داخلی و دیگری به دلیل عمل به وعده‌های ترامپ در خصوص سیاست خارجی. اما با توجه به افرادی که سکان سیاست خارجی آمریکا را بر عهده گرفته‌اند آینده برجام بیش از پیش به خطر افتاده و شانس برپا ماندن برجام بسیار کمتر از قبل شده است. این تحلیلگر مسائل ایران بر این باور است مقابله به مثل ایران نسبت به خروج احتمالی آمریکا از برجام نمی‌تواند تصمیمی منطقی باشد. واعظ می‌گوید، اتحادیه اروپا نقشی تعیین‌کننده در آینده برجام خواهد داشت چراکه تاکنون بسیار منطقی عمل کرده و نسبت به برجام خود را مسوول می‌داند.

♦♦♦

 همان‌طور که مستحضرید در هفته‌های اخیر دو تغییر بزرگ در تیم سیاست خارجی آمریکا رخ داد و مارک پمپئو و جان بولتون در پست‌های کلیدی انتصاب شدند. این تغییرات به چه منظور صورت گرفت؟ آیا افراد قبلی آقایان تیلرسون و ژنرال مک‌مستر نتوانسته بودند خواسته‌های ترامپ را به سرانجام برسانند؟

به نظر من تغییرات انجام‌شده در تیم سیاست خارجی را باید از دو بعد مختلف مورد بررسی قرار داد. از بعد سیاست داخلی و سیاست خارجی. با توجه به نزدیک شدن انتخابات نوامبر 2018 که انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره است، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد دموکرات‌ها در حال قرار گرفتن در موقعیتی هستند که می‌توانند توازن قوا را در کنگره به نفع خودشان تغییر دهند. این در حالی است که در چند ماه گذشته برخی اتفاقات باعث شده ترامپ در بسیاری از ایالت‌ها حتی در ایالاتی که در آنها پیروز شد و رای بسیار بالایی در انتخابات ریاست ‌جمهوری داشت، حمایت خود را از دست بدهد. همین موضوع باعث شد تا رئیس‌جمهور ایالات متحده این احساس را بکند که باید حمایت از گروهی را که به طور مداوم و از ابتدای رقابت‌های انتخاباتی سال 2016 از ایشان حمایت کردند همچنان حفظ کند و این گروه را در نزدیک خود نگه دارد. از این‌رو درصدد آن برآمد تا به برخی از وعده‌های انتخاباتی خود جامه عمل پوشانده و با سروصدا و سرعت بیشتری آنها را عملی کند و برای این کار لازم است تا از افرادی که به کمپ «چندجانبه‌گرایان» در کاخ سفید نزدیک هستند فاصله بگیرد. در همین راستا ابتدا آقای کوهن مشاور اقتصادی ترامپ که اصلاً یک دموکرات بوده از کاخ سفید بیرون رفت و بعد از آن نیز شاهد کنار گذاشتن رکس تیلرسون و ژنرال مک‌مستر بودیم. 

بنابراین نخستین ریشه این تغییرات را باید در سیاست داخلی جست‌وجو کرد. در چارچوب سیاست خارجی نیز به هر حال ترامپ در یک سال و نیمی که در راس قدرت قرار گرفته است به جز چند اقدام جنجال‌برانگیز اقدامی جدی که متفاوت با سیاستی باشد که آقای اوباما دنبال می‌کرد، انجام نداده است. از همین لحاظ بسیاری او را محکوم کردند که در واقع به وعده‌هایی که در رقابت‌های انتخاباتی‌اش داده عمل نکرده است. بنابراین این موضوع نیز انگیزه‌ای شد تا رئیس‌جمهور آمریکا در جهت رادیکال‌تری حرکت کند. این حرکت در سمت رادیکال‌تر شدن می‌تواند حواس‌ها را از برخی مسائل مشکل‌برانگیز نظیر پرونده دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و برخی مسائل داخلی دیگر پرت کند. هرچند علل این تغییرات را می‌توان در مسائلی که عرض کردم پیدا کرد ولی به هرحال می‌تواند برای ایران بسیار دردسر‌ساز باشد.

 این انتصاب‌ها از چه نظر می‌تواند برای ایران دردسرساز باشد؟ این تغییرات در تیم سیاست خارجه ایالات متحده چه تاثیری بر آینده برجام خواهد گذاشت؟

باید این نکته را در نظر گرفت وقتی دو نفر از سرسخت‌ترین مخالفان برجام در موقعیتی قرار دارند که می‌توانند در خصوص برجام تصمیم‌ساز و تعیین‌کننده باشند شانس اینکه برجام سرپا مانده و بتواند از این دوره بحرانی عبور کند به مراتب کمتر از گذشته خواهد بود. به خصوص اینکه هم پمپئو و هم جان بولتون علاوه بر مخالفت با برجام اعتقاد چندانی به چندجانبه‌گرایی نیز نداشته و به طور واضح از سیاست تغییر رژیم در ایران حمایت کرده‌اند. بنابراین به نظر من باید این موضوع را پذیرفت که به جز جیمز متیس که خود ایشان نیز از مهم‌ترین مخالفان ایران است ولی با این حال معتقد به چندجانبه‌گرایی است، فرد دیگری را نمی‌توان در کاخ سفید یافت که از بقای برجام حمایت کند. اما موضوع مهمی که باید در نظر گرفت این است که اگر سیاست تغییر رژیم تا امروز یک سیاست اعلامی بود با این تغییرات به یک سیاست عملی از سوی دولت آمریکا تبدیل خواهد شد. 

بنابراین در سایه این سیاست است که تصور باقی ماندن برجام بسیار دشوار خواهد بود. در واقع می‌توان گفت این گروه جدید تیم سیاست خارجی آمریکا برجام را همچون مانعی بر سر راه اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران می‌بینند و از همین جهت نیاز به این دارند که برجام را از سر راه خود بردارند.

 جان بولتون و مایک پمپئو چه سیاست‌هایی را در قبال برجام دارند؟

در سال گذشته و زمانی که ژنرال کلی (رئیس کارکنان کاخ سفید)، اجازه دسترسی جان بولتون به کاخ سفید را نداد، این سیاستمدار اقدام به انتشار نقشه راه خود به صورت عمومی در یک نشریه آمریکایی کرد. بولتون در این نقشه راه به چهار گام برای از بین بردن برجام اشاره می‌کند و در آن به طور آشکار اشاره می‌کند که هدف از این اقدامات تغییر رژیم در ایران است. او گام نخست را هماهنگی با متحدان، گام دوم را خروج از برجام، گام سوم را اعمال فشار حداکثری بر ایران و گام چهارم و نهایی را تغییر رژیم و حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی اعلام می‌کند. بنابراین از این اظهارات می‌توان به طور مشخص برنامه و دیدگاه بولتون را در مخالفت با برجام مشاهده کرد. گمان می‌کنم در این زمینه آقای پمپئو نیز با آقای بولتون اتفاق نظر دارند و هر دو می‌توانند چنین برنامه‌هایی را به عنوان یکی از گزینه‌های روی میز در اختیار رئیس‌جمهور آمریکا قرار دهند. بنابراین باید این موضوع را در نظر گرفت که ترامپ از متحدان منطقه‌ای آمریکا بسیار حرف‌شنوی دارد و این در حالی است که عربستان سعودی و امارات این وعده را داده‌اند که در این راستا از اقدامات آمریکا حمایت خواهند کرد و همزمان با تحریم‌های آمریکا بر شرکت‌های بین‌المللی فشار وارد خواهند کرد که از سرمایه‌گذاری در ایران صرف‌نظر کرده و از این طریق فشارها را بر ایران تشدید کنند. 

از سوی دیگر بنیامین نتانیاهو در سفری که به واشنگتن داشت در گفت‌وگو با ترامپ به این موضوع اشاره کرد که اگر ایالات متحده قصد خروج از برجام را دارد الان بهترین زمان ممکن است. چراکه در حال حاضر اروپایی‌ها سرمایه‌گذاری چندانی در ایران نکرده‌اند و از این‌رو تعلق خاطری به برجام ندارند ولی ممکن است در یکی دو سال آینده این وضعیت تغییر کرده و راضی کردن اروپایی‌ها برای خروج از برجام کار دشواری باشد. بنابراین اگر هدف رئیس‌جمهور آمریکا کنار گذاشتن برجام و خروج از این توافق است زمان کنونی بهترین زمان است. 

با این توضیحات شما مشاهده می‌کنید که هم متحدان منطقه‌ای و هم مشاوران آقای ترامپ همگی هم‌جهت با یکدیگر رئیس‌جمهور آمریکا را به سمت خروج از برجام سوق می‌دهند. بنابراین تصور این موضوع بسیار دشوار خواهد بود که آقای ترامپ خلاف این مشاوره‌ها عمل کند.

 برخی تحلیلگران داخلی و خارجی معتقدند این عزل و نصب‌ها بیشتر بخشی از پروژه تهدید و ارعاب ایران و کره شمالی برای کوتاه آمدن از سیاست‌هایشان است. این تحلیل تا چه حد قابل قبول است؟

حتی اگر برخی بر این عقیده باشند که این تغییرات تنها یک سیاست تهدید و ارعاب باشد، این سیاست باعث ارعاب شرکت‌های خارجی نیز خواهد شد و آنها را از سرمایه‌گذاری در ایران بازخواهد داشت و بنابراین ایران را از بسیاری از منافع برجام دور خواهد کرد. از این‌رو اگر این موضوع را تنها یک سیاست تهدیدآمیز تلقی کنیم، بازهم شاهد آن خواهیم بود که در عمل ایران از آن ضربه خواهد خورد.

 در حالی که ایران تاکنون کاملاً به برجام پایبند بوده آمریکا همواره دم از خروج از برجام می‌زند. واکنش منطقی ایران به خروج آمریکا از برجام چه باید باشد؟ آیا در صورت خروج آمریکا باید بلافاصله عکس‌العمل نشان داده و از برجام خارج شود یا همچنان باید به این توافق بین‌المللی پایبند باشد؟

از نظر من، پاسخ به این پرسش را باید در رابطه ایران با اتحادیه اروپا جست‌وجو کرد، چراکه اگر ایران پایبند به برجام بماند چین و روسیه از این کشور حمایت خواهند کرد. 

بنابراین بازیگر تعیین‌کننده و اصلی در خصوص این موضوع اروپایی‌ها هستند. اما در صورتی که ایران بخواهد برنامه هسته‌ای خود را احیا کند، اروپایی‌ها به هیچ‌وجه نمی‌توانند در برجام باقی بمانند، چراکه نگرانی اصلی اروپایی‌ها از سال 2003 اشاعه برنامه هسته‌ای ایران بود. بنابراین اگر امروز ایران بخواهد دست به هر اقدامی بزند که به صورت کیفی یا کمی قابلیت‌های اشاعه تکنولوژی هسته‌ای را ارتقا دهد، اتحادیه اروپا چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه از برجام خارج شده و با ایالات متحده در یک راستا قرار بگیرند.

به نظر من تصمیمی که می‌تواند سیاست عاقلانه‌ای برای ایران تلقی شود این است که به جای اینکه جمهوری اسلامی ایران دست به مقابله به مثل بزند به طور مشخص اجازه دهد گناه از بین بردن برجام و نقض آن بر گردن آمریکا و دولت آقای ترامپ بیفتد. از سوی دیگر اگر رئیس‌جمهور آمریکا روز دوازدهم ماه می فرمان تمدید تعلیق تحریم‌ها را امضا نکند، چند ماه طول خواهد کشید که این تصمیم عملی شود. 

از نظر روند اداری این کار، ابتدا باید وزارت خزانه‌داری ایالات متحده اشخاص و موسساتی را که از لیست سیاه خارج شده‌اند دوباره وارد این لیست بکند و این پروسه در حدود سه تا شش ماه طول خواهد کشید. بنابراین در چنین حالتی تحریم‌های احتمالی از سال 2019 اجرایی خواهد شد و این در حالی است که انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2020 برگزار خواهد شد و این احتمال وجود دارد که فردی به جز ترامپ پیروز آن انتخابات شود و دولت آمریکا مجدداً به مسیر تدبیر و عقلانیت بازگردد. 

با این اوصاف برای ایران بسیار مناسب خواهد بود که از خود صبر و متانت راهبردی نشان دهد اما در این راستا به آن نیاز دارد که اروپایی‌ها نیز با ایران در یک مسیر قرار گیرند. در چنین حالتی ایران در موقعیتی قرار می‌گیرد که می‌تواند به اروپا ضرب‌الاجلی دو یا سه ماهه بدهد و در این مدت به ازای ماندن در برجام و پایبندی به برجام از اروپا ارائه تقاضای یک بسته امتیازهای مختلف به خصوص روابط بانکی میان ایران و اتحادیه اروپا بکند. در چنین حالتی اگر آمریکا توافق را نقض کرده و اروپا هم نتواند امتیاز خاصی به ایران بدهد آنگاه بسیار منطقی و قابل قبول خواهد بود که ایران نیز از برجام خارج شده و برنامه هسته‌ای خود را بنابر نیازهای داخلی مجدداً احیا کند. اما به نظر من شیوه مدبرانه‌تر این است که به جای مقابله به مثل که ایران را با ترامپ در یک راستا قرار خواهد داد، سعی کند تا آمریکا را در جامعه جهانی منزوی کرده و شکاف به وجود آمده میان اروپا و آمریکای ترامپ را تعمیق دهد و اروپا را مجبور به همراهی بیشتری با ایران بکند.

 آیا تحریم‌های موشکی علیه ایران که اروپا به دنبال آن است می‌تواند رابطه ایران و اروپا را تخریب کرده و شانس حفظ برجام بدون حضور آمریکا را از میان بردارد؟

گمان نمی‌کنم. چراکه تحریم‌هایی که اروپا در حال حاضر در نظر گرفته است، به موسسات و اشخاص برمی‌گردد. باید این نکته را در نظر گرفت که اروپایی‌ها در دو سال گذشته با شفافیت کامل در خصوص برجام عمل کرده‌اند و در خصوص سیاست‌های منطقه‌ای صحبت‌های مفصلی با ایران داشته‌اند ولی پیشرفت خاصی به دست نیاورده‌اند. بنابراین اگر اروپا با توجه به برنامه تحریم‌های گذشته خود بخواهد افراد محدودی را به لیست تحریم‌های خود اضافه کند، به نظر من منطقی است و نباید راجع به آن بزرگ‌نمایی کرد و آن را اقدامی غیرقابل توجیه دانست. 

همچنین باید این موضوع مهم را در نظر گرفت که اروپا باید به نوعی از اینکه در مواجهه با ایران از دید آمریکا ضعیف تلقی شود، جلوگیری کند. بنابراین از نظر من چنین اقدامی بیشتر از اینکه بخواهد به ایران ضربه سنگینی وارد کرده و تغییری در معادله کنونی ایجاد کند، وجهه سمبلیک دارد. در ضمن این اقدام اروپا که درصدد آن باشد بدون نقض برجام و خروج از آن، با آمریکا مذاکره کرده و یک موضع مشترک با این کشور پیدا کند از نظر من می‌تواند یک اقدام مسوولانه  تلقی شود. 

درست است که ایران چنین رویکردی را از سوی اروپا نمی‌پسندد اما با توجه به اینکه اروپایی‌ها می‌دانند خروج آمریکا از برجام به دلیل وضعیتی که آمریکا در بازار جهانی و نظام بانکی بین‌المللی دارد ضربه بزرگی به ایران خواهد زد، بنابراین اقدام اروپا و این سه دور مذاکراتی که تاکنون در خصوص برجام انجام داده (و قرار است به زودی دور چهارم این مذاکرات نیز انجام شود)، از نظر من اقدام مسوولانه‌ای است و من مشکلی را در این رابطه حس نمی‌کنم. البته این حس تا زمانی پابرجاست که اروپایی‌ها با آمریکایی‌ها در نقض برجام همراهی نکنند، که البته تا به امروز چنین کاری نکرده‌اند و هیچ‌گاه نگفته‌اند خواهان اضافه یا کم کردن بندی به برجام هستند. 

به هر حال هر تصمیمی که در این مذاکرات چهارجانبه گرفته شود معلوم نیست که ترامپ را راضی کند که برجام را حفظ کند. چراکه اگر هدف اصلی ترامپ ارضای متحدان منطقه‌ای و گروه‌های فشار داخلی باشد، بنابراین فرقی نخواهد کرد که از پروسه مذاکرات چه نتیجه‌ای حاصل شود، نکته مهم برای رئیس‌جمهور آمریکا عمل به وعده‌های انتخاباتی‌ای خواهد بود که یکی از آنها کنار گذاشتن برجام و تضعیف ایران است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها