شناسه خبر : 8626 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کاهش هزینه دانشگاه

تحصیلات عالی

بنا به گفته‌ای منسوب به افلاطون «برای تحصیل نمی‌توان ارزش قائل شد. دانش غذای روح است». به گفته سی. اس. لویس ادبیات غنی «صحراهای زندگی ما را آبیاری می‌کند».

ترجمه: جواد طهماسبی/اکونومیست

بنا به گفته‌ای منسوب به افلاطون «برای تحصیل نمی‌توان ارزش قائل شد. دانش غذای روح است». به گفته سی. اس. لویس ادبیات غنی «صحراهای زندگی ما را آبیاری می‌کند». اما در حال حاضر تحصیل دانشگاهی برای یک دوره چهار‌ساله در ایالات متحده سالانه 60 هزار دلار هزینه دارد. گزارشی که اخیراً توسط یک موسسه تحقیقاتی تهیه شد تلاش دارد تا بازگشت سرمایه تحصیل را در آمریکا اندازه‌گیری کند. نتایج دامنه زیادی دارد. یک فارغ‌التحصیل رشته علوم رایانه‌ای از دانشگاه استنفورد می‌تواند ظرف 20 سال 7/1 میلیون دلار بیشتر از کسی که به دانشگاه نرفته است درآمد داشته باشد (این درآمد پس از کسر هزینه تحصیل است). اما در رشته‌های علوم انسانی و زبان انگلیسی شرایط بدتر است و تفاوت درآمدی در 20 سال فقط به 132 هزار دلار خواهد رسید. دارندگان مدارک هنری در 12 درصد دانشگاه‌های مورد مطالعه بازگشت سرمایه منفی دارند و در 30 درصد دانشگاه‌ها بازگشت سرمایه از میزان بازگشت در اوراق خزانه‌داری 20‌ساله بسیار کمتر خواهد بود. اگر فردی ثروتمند باشد و فقط به خاطر لذت بردن از هزینه به کسب مدرک بپردازد این حقایق مهم نیستند اما اکثر جوانان 18ساله آمریکایی به امید کسب شغلی بهتر به تحصیل می‌پردازند. به همین دلیل است که دانشجویان دانشگاه‌ها در مجموع 1/1 تریلیون دلار بدهکارند که حتی از بدهی دارندگان کارت‌های اعتباری فراتر می‌رود. برای اکثر دانشجویان رفتن به دانشگاه هنوز یک سرمایه‌گذاری عاقلانه است اما برای بسیاری دیگر این گونه نیستindex:1|width:300|height:343|align:left. حدود 15 درصد از دانشجویان بدهکار ظرف سه سال دیگر قادر به بازپرداخت بدهی خود نیستند و حدود 115 هزار نفر از فارغ‌التحصیلان نیز به کارگری روی می‌آورند. اگر بازار کار رونق پیدا کند این تصویر تاریک از میان می‌رود اما برای افزایش بازگشت سرمایه تحصیل راه آشکار دیگری نیز وجود دارد که کاهش هزینه‌هاست. از سال 1978 هزینه تحصیل چهار برابر تورم رشد داشته و حتی از نرخ رشد صورتحساب پزشکان نیز بالاتر رفته است. بسیاری از پول‌ها برای مخارجی صرف می‌شوند که مستقیماً با تحصیل ارتباطی ندارند. خوابگاه‌های شیک، ورزشگاه‌های باکیفیت و افزایش تعداد نیروهای اجرایی از این دسته هزینه‌هاست. در سال 1976 تعداد کارکنان دانشگاه‌ها معادل نصف تعداد استادان بود؛ اکنون این نسبت یک به یک شده است. از دیدگاه خود دانشگاه‌ها این اقدامات نتایجی فوق‌العاده داشته‌اند و دو برابر بیشتر احتمال دارد تا دانشجویان نمرات A کسب کنند. اما وقتی افرادی از خارج از دانشگاه نمره‌ها را بررسی می‌کنند یا به دانشجویان نمره می‌دهند این نتایج متفاوت است. طبق یک مطالعه، 36 درصد از دانشجویان در طول چهار سال یادگیری خود هیچ گونه بهبودی قابل توجهی نشان ندادند.

تحول بزرگ در راه است
در حال حاضر تحصیل دیجیتال دانشگاه‌ها را تحت فشار قرار داده است. دوره‌های آنلاین در مقایسه با دوره‌های سنتی ارزان‌تر تمام می‌شوند چرا که آنها جنبه‌های تجمل‌گرایانه دانشگاه‌ را ندارند و دیگر نیازی به کارمندان کوی دانشگاه احساس نمی‌شود. حتی دانشگاه‌هایی مانند موسسه فناوری ماساچوست دوره‌های آنلاین رایگان ارائه می‌دهند. علاوه بر این، برخی دانشگاه‌های آنلاین مدارکی صادر می‌کنند که برای کارفرمایان ارزشمند و قابل قبول هستند. index:2|width:300|height:341|align:left با گسترش این رویدادها، دانشگاه‌های سنتی مجبور خواهند شد ارزش‌آفرینی بیشتری داشته باشند و مثلاً بخشی از دوره را به صورت آنلاین و بخشی دیگر را به صورت حضوری برگزار کنند. در غیر این‌صورت از فعالیت باز خواهند ماند. اما هنوز تعداد زیادی از دانشگاه‌های آمریکایی برای دوره‌های آنلاین مدارک معتبری صادر نمی‌کنند. هنوز زمان زیادی باقی است تا فناوری‌ها بتوانند بر سنت غلبه کنند. در این فاصله، دولت می‌تواند به کاهش هزینه‌ها کمک کند. این کار مدتی است که آغاز شده است. سال گذشته باراک اوباما طرح «کارت امتیاز» دانشگاهی را معرفی کرد. طبق آن هزینه و نرخ فارغ‌التحصیلی دوره انتخابی دانشجو به او گفته می‌شود. اما این کار توسعه بیشتری لازم دارد. دانشگاه‌ها باید ملزم شوند بفهمند درآمد فارغ‌التحصیلان چه میزان است و بر این مبنا اطلاعاتی در مورد بازگشت سرمایه به دانشجویان خود ارائه دهند. علاوه بر این دانشگاه‌ها باید در موفقیت دانشجویان مسوولیت بیشتری بپذیرند. اکنون محرک‌هایی وجود دارد تا دانشگاه‌ها مطمئن شوند فارغ‌التحصیلان‌شان شکست نمی‌خورند. اگر میزان عدم پرداخت وام تحصیلی دانشجویان یک دانشگاه خاص از 25 درصد فراتر رود دانشجویان آن دانشگاه از دسترسی به وام‌های مورد حمایت دولت محروم خواهند شد. این اقدام تاثیرات مثبت زیادی داشته است. اما تا زمانی که دانشگاه‌ها به آن آستانه نرسیده‌اند انگیزه‌ای برای مشارکت در موفقیت دانشجویان خود ندارند. اگر آنها مجبور شوند بخشی (مثلاً 10 یا 20 درصد از کل) بدهی‌های معوق دانشجویان خود را بپردازند شاید انگیزه بیشتری پیدا کنند تا مشارکت خود را افزایش دهند. مخالفان استدلال می‌کنند که این اقدامات ممکن است به حذف برخی رشته‌ها مانند رشته‌های هنری منجر شود. اما طور نیست. برخی افراد هنر و علوم انسانی را برای لذت شخصی می‌خوانند. دیگران نیز مشاغل سودآوری پیدا می‌کنند. اما تصمیم برای پرداخت ده‌ها هزار دلار هزینه تحصیل یکی از بزرگ‌ترین تصمیماتی است که دانشجویان اتخاذ می‌کنند و همین تصمیم -‌‌ چه درست، چه غلط-‌ بقیه زندگی آنها را شکل می‌دهد. دولت آمریکا باید تمام توان خود را به‌ کار گیرد و به جوانان کمک کند تا تصمیمی صحیح اتخاذ کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها