مسیر پرواز
کدام پایتختها بهشت پرندگان هستند؟
در دنیایی که هر روز بیش از پیش زیر سلطه بتن، فولاد و آسفالت میرود، برخی پایتختها بیصدا نغمه پرندگان را زنده نگه داشتهاند. این «شهرهای پرندگان» تصوری دیرینه را به چالش میکشند؛ اینکه زندگی شهری و حیاتوحش نمیتوانند در کنار هم دوام بیاورند. پایتختهایی که از تنوع زیستی غنی پرندگان برخوردارند، نهتنها پناهگاهی برای گونههای پرندگان فراهم میکنند، بلکه بهتدریج به مقصدی برای گردشگری اکولوژیک تبدیل میشوند، اکوسیستمهای شهری را تقویت میکنند و حس نزدیکی به طبیعت را به زندگی روزمره بازمیگردانند. اما کدام پایتختها شایسته نام «بهشت پرندگان» هستند، و چه عواملی سبب میشود درحالیکه بسیاری از شهرها ناکام ماندهاند، این شهرها موفق باشند؟ پرندهنگری شهری دیگر پدیدهای حاشیهای نیست. بررسیهای اخیر نشان میدهد حدود یکپنجم از گونههای پرندگان جهان در مقاطعی از سال در شهرها -اغلب در بقایای جنگلها، تالابها، نوارهای سبز یا حاشیه رودخانهها- دیده میشوند. پایتختهایی که توانستهاند بخشهایی از زیستگاههای طبیعی را حفظ یا احیا کنند، از نظر شمار گونهها عملکردی فراتر از انتظار دارند. برای نمونه، دهلی با وجود وسعت و تراکم بالای جمعیت، در فصل زمستان بیش از ۱۷۰ گونه پرنده را تنها در اطراف برکههای شهری خود میزبانی میکند؛ یعنی حدود ۳۷ درصد از کل تنوع پرندگان شناختهشده منطقه. فهرست جامع گونههای پرندگان این شهر که شامل پارکها، برکهها، اراضی بایر و حاشیه رودخانههاست، اکنون از ۴۰۰ گونه فراتر رفته است؛ عددی که دهلی را در میان پایتختهای غنی از نظر پرندگان در ردهای مشابه نایروبی قرار میدهد. اما چه چیزی پایتختهای موفق را از بقیه متمایز میکند؟ موثرترین شهرها ترکیبی از تنوع زیستگاه، مناطق حفاظتشده شهری، موقعیت راهبردی در مسیر مهاجرت پرندگان، سیاستهای حمایتی و مشارکت اجتماعی را در خود دارند. پایتختی که تالابها، جنگلها، مردابها و زیستگاههای رودخانهای را در محدوده خود حفظ کند، به پرندگان امکان میدهد برای تغذیه، تولیدمثل و استراحت بهدنبال پناه باشند. در همین حال، وجود پارکها و ذخیرهگاههای شهری دسترسیپذیر -پشتیبانیشده با برنامهریزی دقیق شهری- به بستری برای تجربه، آموزش و دادهسازی تبدیل میشود. حضور جامعههای فعال پرندهنگر، طرحهای شهروند-دانش (مانند ثبت مشاهدات در سامانههای جهانی) و حمایت نهادی نیز آگاهی عمومی را افزایش داده و تضمین میکند که جمعیت پرندگان رصد، ارزشگذاری و محافظت شوند. بااینحال، پرندهنگری شهری تنها کنجکاوی علمی نیست. این فعالیت در نقطه تلاقی با تابآوری اقلیمی، سلامت عمومی و اقتصاد محلی قرار دارد. پایتختی سرسبز و غنی از حیات پرندگان، خدمات زیستمحیطی گوناگونی ارائه میدهد -از پالایش هوا و گردهافشانی گرفته تا بهبود خاک- و ارزش فرهنگی و آموزشی بالایی برای ساکنان و گردشگران ایجاد میکند. در شهرهایی که بهدلیل توسعه بیوقفه، زمینهای طبیعی در حال کاهش است، پرندهنگری میتواند راهی برای تعریف دوباره هویت پایدار و طبیعتمحور بدون توقف روند توسعه باشد. این متن بررسی خواهد کرد که چگونه برخی پایتختها به بهشت پرندگان تبدیل شدهاند و آیا پایتختهای بیشتری میتوانند از چنگال بتن رها و به پناهگاهی حقیقی برای طبیعت بدل شوند؟ و آیا میتوان این موفقیتها را در نقاط دیگر جهان تکرار کرد؟

معیارهای تبدیل یک پایتخت به «بهشت پرندگان»
وقتی از «بهشت پرندگان» سخن میگوییم، تنها منظورمان فهرستی بلندبالا از گونهها نیست. چنین عنوانی به همافزایی میان بومشناسی، طراحی شهری و مدیریت پایدار اشاره دارد؛ ترکیبی که به پرندگان اجازه میدهد در کنار زندگی شهری زیست کنند، جابهجا شوند و رونق یابند. در عمل، پنج عنصر درهمتنیده معمولاً این پایتختهای استثنایی را از سایرین متمایز میکند.
1- تنوع و موزاییک زیستگاهها: پرندگان برای لانهسازی، تغذیه، پناهگیری و استراحت در مسیر مهاجرت، به گسترهای از زیستگاهها نیاز دارند: تالابها، حاشیه رودخانهها، لکههای جنگلی، چمنزارها، پارکها و باغهای شهری. پایتختهایی که چنین موزاییکی از زیستگاهها را حفظ کردهاند، میزبان جوامعی کامل از گونههای بومی و مهاجرند. پژوهشهای برنامهریزی زیستبوم شهری نشان میدهد شهرهایی که از انواع گوناگونتری از اکوسیستمها برخوردارند، بهطور معمول تنوع زیستی بیشتری را نیز پشتیبانی میکنند. پژوهشهای انجامشده در ونکوور نشان میدهد وجود درختان کهنسال، درختچههای بومی میوهدار و فضاهای آبی در افزایش تنوع پرندگان شهری بسیار موثر است. در همین راستا، دستورالعملهای طراحی زیستگاهی در این شهر پیشنهاد میکند که لایههای جنگلی، درختچهای و چمنی در زمینهای عمومی و خصوصی تلفیق شوند و بامهای سبز، باغهای محلی و خیابانهای درختکاریشده همچون «سنگچینهای پروازی» برای پرندگان عمل کنند. این الگوی ترکیبی، جدایی جمعیتهای پرندگان را کاهش میدهد، منابع غذایی و پناهگاه دائمی فراهم میکند و امکان همزیستی گونههای مختلف را در شهر ممکن میکند.
2- حفاظت از تالابها و فضاهای آبی-سبز: تالابها، ساحل دریاچهها، مسیرهای رودخانهای و حوضچههای بازسازیشده از عناصر کلیدی در شهرهای پرندهدوست هستند. این فضاهای «آبی و سبز» نهتنها پناهگاهی برای پرندگان آبزی و مهاجر مهیا میکنند، بلکه خدمات اکوسیستمی حیاتی همچون خنکسازی، کنترل سیلاب و ایجاد فضاهای تفریحی را نیز ارائه میدهند. نمونهای برجسته از این نوع بازسازی، احیای تالاب «نجفگره» در دهلی است که از یک کانال آلوده به پناهگاهی برای پرندگان مهاجر تبدیل شده است. پایتختهایی که از تالابها حفاظت یا آنها را در شبکههای سبز شهری ادغام میکنند، مسیرهای حیاتی برای تغذیه و جابهجایی پرندگان ایجاد میکنند.
3- موقعیت راهبردی در مسیرهای مهاجرت: پایتختهایی که در مسیر اصلی پرواز مهاجران قرار دارند، از مزیت فصلی چشمگیری برخوردارند؛ زیرا ورود گونههای مهاجر در بهار و پاییز بهطور موقت شمار پرندگان را چند برابر میکند. البته چنین امتیازی تنها زمانی معنا دارد که مناظر شهری زیستگاهی امن برای استراحت و تغذیه پرندگان مهیا کنند. در غیر این صورت، مهاجران از فراز شهر عبور کرده و هرگز فرود نمیآیند.
4- دسترسی، پایش و مشارکت اجتماعی: تنوع زیستی تنها زمانی ارزشمند است که مردم بتوانند آن را تجربه کنند. پایتختهایی که زیرساختهای مناسب برای تماشای پرندگان -مانند مسیرهای پیادهروی، برجکهای دید، تابلوهای آموزشی و فهرستهای شهری پرندگان- فراهم میکنند، پیوندی میان انسان و طبیعت به وجود میآورند. باشگاههای پرندهنگری، تورهای آموزشی، برنامههای مدرسهای و ثبت دادههای شهروندی مانند پروژه جهانی eBird، نقشی حیاتی در این میان دارند. هرچه شهروندان در این فرآیند مشارکت بیشتری داشته باشند، مراقبت از زیستگاهها، آگاهی عمومی و دقت پایش پرندگان نیز افزایش مییابد. برای مثال، شهر ویندزور در کانادا با همکاری نهادهای شهری و دانشگاهی، اقدام به کاهش شکار پرندگان به دست گربهها، طراحی زیستگاههای سازگار و اجرای کارزارهای آموزشی کرد و موفق شد عنوان «شهر پرندهدوست» را از آن خود کند.
5- سیاستگذاریهای حمایتی و کاهش تهدیدها: سیاستهای شهری نقشی کلیدی در تبدیل ظرفیت طبیعی به نتایج پایدار دارند. برنامههایی مانند پیمان پرندگان شهری در ایالاتمتحده از شهرهایی حمایت میکنند که متعهد به حفاظت، بازسازی و ارتقای زیستگاهها هستند و با تهدیدهایی همچون برخورد پرندگان با شیشه، آلودگی نوری و شکارشدن از سوی گربهها مقابله میکنند. بهطور مشابه، گواهینامه «شهر پرندهدوست» در کانادا، شاخصهایی چون حفاظت از زیستگاه، کاشت گیاهان بومی، نگهداری از مسیرهای مهاجرتی و مشارکت اجتماعی را شامل میشود. نمونهای عملی از این رویکرد، دستورالعمل طراحی پرندهدوست ونکوور است که کاشت درختان کهنسال، ایجاد تالابها در طرحهای شهری و هماهنگی میان زمینهای عمومی و خصوصی را الزامی کرده است.
هر یک از این پنج ستون، ضروری هستند، اما بهتنهایی کافی نیستند. شهری ممکن است تالابهایی گسترده داشته باشد، اما اگر زهکشیها مسدود یا کیفیت آب تخریب شود، پرندگان بهسرعت ناپدید میشوند. همچنین گذرگاههای سبز بدون مناطق حفاظتشده مرکزی نمیتوانند جمعیت را در درازمدت حفظ کنند. پایتختهایی که واقعاً در این زمینه میدرخشند، همانهایی هستند که تنوع زیستگاه، حفاظت، پیوستگی، مشارکت اجتماعی و سیاستگذاری موثر را در کنار هم بهکار گرفتهاند. درنهایت، پایتخت زمانی «بهشت پرندگان» میشود که طراحی شهری و فرهنگ انسانی به خدمت طبیعت درآید؛ جایی که آواز پرندگان نه صدایی غریب، بلکه نشانهای زنده از توان یک شهر برای آمیختن تمدن با حیات طبیعی باشد.
پایتختهای برتر جهان برای تماشای پرندگان
در میان شهرهای شلوغ و صنعتی جهان، برخی پایتختها چنان پیوندی میان طبیعت و زندگی شهری برقرار کردهاند که به مقصدی رویایی برای پرندهنگران تبدیل شدهاند. در این بخش، نگاهی میاندازیم به پایتختهایی که به واسطه تنوع زیستی، موقعیت جغرافیایی و سیاستهای محیطزیستی خود، شایسته نام «بهشت پرندگان» هستند.
بوگوتا، کلمبیا: بوگوتا که بر فلات بلند رشتهکوه آند نشسته است، مجموعهای کمنظیر از تالابها، پارکهای شهری و جنگلهای ابری پیرامونی را در خود جای داده است. در مناطق حفاظتشده شهری آن تاکنون بیش از ۱۷۰ گونه پرنده شناسایی شده و با در نظرگرفتن اکوسیستمهای اطراف، این رقم از ۲۵۰ گونه نیز فراتر میرود. موقعیت خاص شهر در مرز میان زیستبومهای کوهستانی و استوایی به آن امتیازی ویژه میدهد؛ چرا که تماشاگران پرندگان میتوانند در زمانی کوتاه از قلب شهر تا ارتفاعات پارامو سفر کنند. ترکیب تنوع زیستی بالا، توقفگاههای مهاجرتی و دسترسی آسان به زیستگاهها، بوگوتا را به یکی از برترین پایتختهای پرندهدوست جهان تبدیل کرده است.
پاناماسیتی، پاناما: پاناماسیتی در قلب گذرگاه زیستی آمریکای مرکزی واقع شده و نمونهای درخشان از همزیستی شهر و جنگل است. پارک طبیعی متروپولیتن در درون محدوده شهری خود بیش از ۲۰۰ گونه پرنده را در فاصله دهدقیقهای از مرکز شهر در خود جای داده است. افزون بر این، پارک ملی سوبِرانیه در نزدیکی شهر با بیش از ۴۰۰ گونه ثبتشده، یکی از غنیترین نقاط پرندهنگری در جهان است. هر سال در فصل مهاجرت، میلیونها پرنده از آسمان این پایتخت عبور میکنند. ترکیب کمنظیر میان محیطهای شهری و طبیعی، مسیرهای مهاجرتی و تنوع زیستی بالا، پاناماسیتی را در میان بهترین مقاصد پرندهنگری جای داده است.
سنگاپور: هرچند سنگاپور شهر /کشوری کوچک است، اما در یکپارچهسازی فضاهای سبز، تالابها و مسیرهای پرندهنگری شهری سرآمد است. مناطق حفاظتشدهای چون ذخیرهگاه تالابی سونگای بولو نمونهای از برنامهریزی دقیق برای حفظ تنوع زیستی در دل یکی از متراکمترین شهرهای جهان است. پژوهشهای محلی از ثبت بیش از صد گونه پرنده در محدوده شهری سخن میگویند. نقطه قوت سنگاپور در طراحی موزاییکی زیستگاهها، نقش آن بهعنوان توقفگاه پرندگان مهاجر و فراهمسازی دسترسی آسان برای عموم شهروندان است.
نایروبی، کنیا: نایروبی ویژگی منحصربهفردی دارد که در جهان تقریباً بیهمتاست: پارک ملی نایروبی درست در کنار منطقه شهری قرار گرفته است. این پارک میزبان بیش از ۵۰۰ گونه پرنده است و تجربهای سافاریمانند را در فاصلهای کوتاه از مرکز شهر ممکن میکند. پیوستگی زیستگاههای طبیعی با مناطق شهری، نایروبی را در جایگاهی استثنایی در میان پایتختهای دوستدار پرندگان نشانده است.
کیتو، اکوادور: کیتو که در ارتفاعات رشتهکوه آند جای دارد، دروازهای بهسوی زیستگاههایی منحصربهفرد همچون جنگلهای ابری و مراتع مرتفع پارامو است. اگرچه آمار دقیقی از شمار گونههای پرندگان در محدوده شهری در دست نیست، اما نزدیکی این پایتخت به مناطقی با تنوع زیستی بالا، از جمله منطقه میندو، آن را به یکی از غنیترین نقاط پرندهنگری در جهان بدل کرده است. اکوادور یکی از متنوعترین کشورهای جهان از نظر پرندگان، جایگاه کیتو را بیش از پیش برجسته میکند. کوالالامپور، مالزی: هرچند کمتر از دیگر شهرها به آن اشاره میشود، اما پایتخت مالزی از جنگلهای استوایی، تالابهای شهری و زیستگاههای پیرامونی بهرهمند است. فهرست پرندگان این منطقه با احتساب ذخیرهگاههای مجاور از ۳۰۰ گونه فراتر میرود. کوالالامپور نمونهای موفق برای ترکیب زندگی شهری و حفاظت از طبیعت در پایتختهای جنوب شرقی آسیاست.

پرندهنگری، گردشگری و منافع محلی
پایتختهایی که بهخوبی طبیعت دوستدار پرنده را در ساختار شهری خود ادغام میکنند، میتوانند غنای زیستمحیطی را به منافع اقتصادی و اجتماعی پایدار تبدیل کنند. پرندهنگری در نزدیک پایتختها سه مزیت بههمپیوسته دارد: اشتغال در خدمات راهنمایی و گردشگری، اکوتوریسم کوتاهمدت و اثرات آموزشی و محیطزیستی. نمونه بارز این موضوع، پارک ملی سوبِرانیا و مسیر مشهور Pipeline Road است که تنها ۴۰ دقیقه با پاناماسیتی فاصله دارد و نشان میدهد نزدیکی به پایتخت چگونه این مزایا را افزایش میدهد.
خدمات راهنمایی و اشتغال محلی
تقاضای گردشگران برای راهنمایان متخصص، اقامتگاهها، حملونقل و خدمات غذایی در اطراف نقاط پرندهخیز فرصتهای شغلی فوری ایجاد میکند. در مسیر Pipeline و پارک سوبرانیا، تورهای صبحگاهی معمولاً ۶۰ تا ۸۰ گونه پرنده را تا ظهر مشاهده میکنند و گردشگران بینالمللی حاضرند برای تجربه و تخصص راهنمایان مبلغی بالاتر بدهند. کسبوکارهای محلی کوچک، از جمله اکولوژها، گروههای راهنمایی و خدمات حملونقل، درآمد خوبی از این جریان گردشگری کسب میکنند. نزدیکی نقاط پرندهنگری به شهر باعث میشود گردشگران بتوانند سفرهای کوتاه (نیمروزه یا یکروزه) داشته باشند. مثلاً، در منطقه مترو پاناماسیتی، پارک طبیعی مترو (۵۷۳ هکتار) میزبان بیش از ۲۰۰ گونه پرنده در فاصله کوتاهی از شهر است که پرندهنگری را برای گردشگران شهری امکانپذیر میکند. طبیعت در دسترس شهر ارزش افزوده ایجاد میکند: خانوادهها، مسافران کاری و بازدیدکنندگان آخر هفته میتوانند بدون نیاز به سفر به مناطق دور، به پرندهنگری بپردازند. ترکیب تنوع زیستی بالا و سهولت دسترسی به شهر، محرک اقتصادی قدرتمندی ایجاد میکند.