شناسه خبر : 45512 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جادوگران اعداد

چه کسانی باعث می‌شوند فانوس‌های آبی اقتصاد روشن بمانند؟

 

 آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

82لجبازی نکنید. هرچه کمرتان باریک‌تر شود، زیباتر می‌شوید. امروز دوست دارید قفس کرینولین را چگونه بپوشید؟ «برگشت و چند لحظه‌ای نگاهش کرد؛ برو به جهنم لیلیث.» اما مجبورید. دست‌هایش را بالا برد. قفس سُر خورد و لیلیث آن را در باریک‌ترین قسمت کمرش سفت کرد. لطفاً صاف بایستید، دست‌هایتان را به دیوار تکیه دهید و نفس‌تان را حبس کنید. من همان دامن گل‌دار مورد علاقه بارون را برایتان آوردم. موهایتان را هم شبیه بال‌های پروانه می‌بندم. آلفردِ نقاش، امروز افتخار بزرگی نصیبش خواهد شد. «لیلیث، فقط دیدار امشب مهم است نه پرتره من. دفترم کجاست؟ می‌دانی موتور تحلیلی، الگوهای جبری را می‌بافد، همان‌طور که ماشین بافندگی، گُل و برگ می‌بافد. اصلاً می‌دانی کامپیوتر و موتور تحلیلی چه نقشی در موسیقی و جشن امشب دارند؟ می‌توانند قطعات موسیقی دقیق و علمی را با هر درجه‌ای از پیچیدگی یا گستره بسازند.» لیلیث، نمی‌دانست چه بگوید. کاش متیو هاپکینزِ پیوریتن، شکارچی جادوگران یا حتی یامائوبا همان زن مرموز کوهستان، امروز اینجا بودند تا ذهن‌خوانی می‌کردند و او را این همه اضطراب نجات می‌دادند. اما حالا که نیستند و باید جوابش را می‌داد. «قطعاً ریاضی مهم است کنتس.» «برایت تعریف کردم که با مردها وارد جنگ شده‌ام؟». به خاطر همان لقب «جادوگر اعداد» و اینها!!. «لیلیث بگذار هرچه می‌خواهند به من بگویند. برایم ذره‌ای اهمیت ندارد. یادت نیست مادرم با علوم، ریاضیات و منطق، آن هم وقتی چنین کاری برای ما زن‌ها ممنوع بود، چطور یادم داد مثل پدرم، نه، نه، مثل شوهرش همان «شاهزاده متوازی‌الاضلاع»، شاعر رمانتیکِ فاسق و دیوانه نشوم و دنیای مردان را مانند پیراهن‌هایشان خوب بتکانم؟ فکر کنم خاطرت باشد چقدر برای اینکه مطابق استانداردهایش پیش نمی‌رفتم، تنبیهم کرد.» بیچاره مادرتان. هیچ‌وقت شبیه دخترها نبودید. من هنوز همه آن بال‌هایی را که با پر، کاغذ و ابریشم ساختید تا مثل پرنده‌ها پرواز کنید دارم. مادرتان حتی دفترچه راهنمای «فلایولوژی» را که برای ثبت کشفیات خودتان نوشته بودید و پر از نقاشی پرنده‌ها بود به من سپرد تا خاکش کنم اما برایتان نگه داشتم. «آره. بیچاره مادرم.» البته شما خیلی شبیه او هستید و آرزویش را برآورده کردید. لیدی بایرون، دو روز قبل از مرگ، وقتی داشت خاطرات روزانه‌اش را می‌نوشت، از من خواست مراقبتان باشم. او در تصوراتش، شما را «زن نابغه جهان» می‌دانست و دوست نداشت شبیه بایرون‌ها و پدرتان شوید. لیدی بایرون می‌خواست تخیل شما در کنار نبوغ فکری و مهارت‌تان، مسیر دنیا را تغییر دهد و به همین خاطر، مجبورتان می‌کرد ساعت‌ها بی‌حرکت دراز بکشید، به جبر و ریاضی فکر کنید و برای من و بقیه کارگرها، به خاطر بی‌توجهی به اعداد و تاثیرشان در زندگی انسان‌ها، نامه بنویسید. باور می‌کنید، اگر مادرتان شما را به سمت ریاضی، نجوم، مهندسی، فضا، موسیقی و زبان فرانسه هدایت نمی‌کرد یا همه آن سال‌هایی که به خاطر سرخک فلج شدید، همراهتان نبود تا اعتمادبه‌نفستان از بین نرود و خود را از حضور در اجتماع، رقابت با جامعه مردان یا آشنایی با مری سامرویل «ملکه علم» و چارلز بابیج، فیلسوف و ریاضیدان محروم نکنید، الان آدا لاولیس نبودید، همان زن نابغه «ریاضیدان»، «متافیزیکدان»، «مفسر و عامل توسعه موتور تحلیلی /‌ ماشین تفکر»، ‌«مخترع جداسازی علم عملیات / محاسبات از ریاضیات»، «افسونگر اعداد»، «لیدی پری»، «اولین و مادر برنامه‌نویس رایانه‌ای مدرن»، «موفق‌ترین زن نابغه گیگ»، «پیامبر عصر کامپیوتر»، «دلیل اختراع ماشین رمزشکن انیگما یا جبر رابطه‌ای دمورگان» و اولین چشم‌انداز برتر فناوری جهان. «ولی من هم برای همه اینها جنگیدم و تلاش کردم.» بله، به چشم دیده‌ام. اما هدف داشتنِ جنگ بی‌پایان است نه جنگِ موفقیت‌آمیز. آدا لاولیس، به خاطر آموزش و توسعه مهارت‌هایش در دوران کودکی و به خاطر حمایت مستمر مادرش تا دوران دانشگاه، آموزش‌های علمیِ آکادمیک و یادگیری مادام‌العمر در کنار تعامل با انسان‌های توانمند و برخورداری از پشتیبانی آنها توانست به این جایگاه برسد و قطعاً نمی‌توان منکر آن شد؛ قبول نداری؟... چه خواب عجیبی!!! قطعاً شروع خوبی برای سخنرانی آنا سیفرت، استاد ریاضیات نظری در جشن «روز آدا لاولیس» می‌شد؛ اما پروفسور نخواست سخنانِ سه روز پیش خودش را -پنجشنبه گذشته- در مراسم «آدا لاولیس، پیشگام علم در قرن نوزدهم»، با این خواب شروع کند. سیفرت، محقق توپولوژی، تجزیه‌وتحلیل و هندسه پیچیده، در این جشن که سه‌شنبه دوم اکتبر هر سال برای گرامیداشت دستاوردهای زنان در مشاغل مرتبط با علم، فناوری، مهندسی، و ریاضیات (‌STEM‌) برگزار می‌شود، اولویت را به نقش زنان در انقلاب صنعتی چهارم داد و از رهبران، مبتکران، مادران فناوری، کاتالیزورها، تغییردهندگان بازی، توانمندسازان، پیشگامان و همه زنان قدرتمندی که همیشه در پشت صحنه تلاش کرده‌اند و هنوز هم کار می‌کنند تا دنیای فناوری را به یک امکان و واقعیت تبدیل کنند، خواست، به نبرد خود در این مسیر سربالایی با سرعت بیشتری ادامه دهند. او در ساختمان ماریا مونته سوری دانشگاه رادبود به 140 زن حاضر در مراسم تاکید کرد که اگر «آدا» توانست ایده‌های جدید مسحورسازی، فرنولوژی، ماتریالیسم و در نهایت، مفهوم «علم شاعرانه» را تحقق بخشد و امیدوار بماند که با آن می‌تواند شکاف بین تخیل و عقل را پر کند، زنان امروز ما هم می‌توانند نمونه مدرن‌تری از او یا حتی مری کلر «پیشگام مهندسی رایانه»، هدی لامار «زیباترین بازیگر مخترع وای‌فای، جی‌پی‌اس و بلوتوث»، کاترین جانسون «ریاضیدان و کامپیوتر انسانی ناسا»، الیزابت فینلر «مبدع دایرکتوری ‌Domain WHOIS‌»‌ و فی‌فی ‌لی «مخترع ImageNet و دانشمند ارشد AI /ML‌ در سکوی ابری گوگل» شوند و در «قرن انتقال قدرت و ثروت»، در هر نوآوری تکنولوژیک و صنعتی، طوفان به پا کنند. کاری که البته به نظر ایولین پارا، نماینده SI سازمان ملل متحد در یونسکو چندان آسان نیست چون ابتدا باید سد شکاف جنسیتی و نابرابری در کنار پیامدهای حاصل از «شغل حریصانه» شکسته شود. موضوعی که آن را زنان الهام‌بخش در کسب‌وکارهای جهانی که تحولات دیجیتال را رهبری می‌کنند نیز باور دارند.

گردانندگان زیبایِ پنهان

83چهل زنِ پیشرو در فناوری که از پیشران‌های انقلاب صنعتی چهارم هستند، در بیانیه قبل از برگزاری کنفرانس «توانمندسازی زنان»، که امروز ساعت 10 صبح برگزار می‌شود، اعلام کردند، همچنان اختلافی فاحش در نمایندگی زنان در STEMها وجود دارد و این شکاف تهدیدی بزرگ برای ایجاد گسل‌های نابرابری درآمدی است؛ زیرا در جهانِ در حال گذار به یک اقتصاد عمدتاً دیجیتالی و هوشمند که مهارت‌های کلیدی آن برای نقش‌های سودآور به شدت وابسته به علم، فناوری، مهندسی، و ریاضیات خواهد بود، همچنان بحث «سقف‌های بتنی»، «تفکرات خاکستری» و «کم‌بینی اعتمادی به توانایی زنان»، محل تناقض بسیاری از حقوق برابری زن و مرد است و طنز چنین تبعیضی آنجاست که در یک محیط اقتصادی رقابتی فزاینده، کسب‌وکارهایی که به جبر، توانمندی و رهبری زنان را پذیرفته‌اند، قطعاً به شکوفایی و توسعه رسیده‌اند اما در عین حال، ولو با خشونت سیاسی و اقتصادی، به دنبال راهکارهایی هستند تا در کانواس‌های کسب‌وکار، جهانی مردانه بسازند. کمااینکه آمارهای جهانی تصویر واضحی از این نابرابری درSTEM ‌ و یادگیری آن نشان می‌دهد. بر مبنای یافته‌های سازمان ملل و گزارش تحلیلی پایگاه اطلاعات تجاری «‌Crunchbase‌»، اینک زنان فقط پنج درصدِ دانشجویان علوم و ریاضیات در سراسر جهان و هشت درصد از کل دانشجویان تولید، ساخت‌وساز و مهندسی را تشکیل می‌دهند. تنها 26 درصد از مشاغل فناوری، سهم زنان آفریقایی-آمریکایی، آسیایی و اسپانیایی شده است. کمتر از یک‌سوم زنان در اقتصاد گیگ مشارکت دارند. طی بیست سال گذشته، تعداد زنان مهندس نرم‌افزار فقط دو درصد افزایش یافته است. امسال، 48 درصد از کارگران زن STEM در فرآیند استخدام امتیازهای خود برای رده‌های بالای شغلی را از دست داده‌اند؛ 80 درصد از جمعیت زنان شاغل در شاخه‌های مختلف فناوری، مهندسی و ریاضیات، در محل کار همچنان نادیده گرفته شده‌اند. به‌طور خاص، در مشاغل مرتبط با ‌STEM، 48 درصد از زنان فعال در پست‌های سطح پایه، 30 درصد معاونت، 26 درصد سرپرست و تنها 21 درصدشان در رده مدیران C-suite جایگاه دارند. 37 درصد از زنان نخبه در ریاضیات، هوش مصنوعی و مهندسی، برای ترفیع و افزایش حقوق مشمول «پله‌های شکسته» شده‌اند و عامل اصلی همه این نابرابری‌ها، تبعیض جنسیتی مداوم علیه زنان است که از توسعه نقشه جغرافیایی الگوپذیری /‌الگوسازی زنان برای نسل‌های بعدی جلوگیری می‌کند. از سوی دیگر، در حالی که زنان در کشورهای کمتر پیشرفته و کم‌درآمد از جمله بوتسوانا، اوگاندا، غنا و مالاوی با نرخ مالکیت کسب‌وکار 38درصدی از همتایان جهانی خود پیشی می‌گیرند، زنانِ کشورهای پردرآمد، مانند ایالات‌متحده، پرتغال، نیوزیلند، استرالیا و اسپانیا، مجبور شده‌اند نرخ مالکیت کسب‌وکار را در محدوده 30 تا 36 درصد برای 10 موقعیت برتر در سراسر جهان حفظ کنند؛ و همه اینها در حالی است که انتظار می‌رود با گسترش دامنه انقلاب صنعتی چهارم و رشد فناوری‌های نوظهور و AI‌، بسیاری از زنانی که در موقعیت‌های آسیب‌پذیر قرار دارند، مجبور به ترک چرخه تجاری در حوزه‌های STEM شوند که دست‌کمی از یک سونامی در اقتصاد کار ندارد. چون طبق دریافت مطابقتی و تحلیلی هاروارد بیزینس ریویو، همان‌گونه که شرکت‌های فن‌آورمحور و متکی به ریاضیات، می‌توانند با انتصاب یا ادغام زنان در موقعیت‌های C-suite، به‌طور متوسط سرمایه‌گذاری‌هایشان را سالانه 1 /1 درصد به دلیل «سطوح بالاتری از تمایل به تغییر و بیزاری از ریسک»، توسعه دهند؛ بین نوآوری و ریسک به عنوان یک چالش پیچیده، انعطاف پایدار بسازند؛ توام با افزایش 21درصدی درآمدهای تریلیون‌دلاری طی پنج سال، رشد 21درصدی اشتغال و توسعه 36 تا 53درصدی ناشی از ثبات، تعهد و وفاداری زنانه، اقتصاد جهان را دچار تکانه‌های توسعه‌ای کنند؛ در مقابل 69 درصد شرکت‌هایی که در عمق اندک حقایق شناخته‌شده در مورد زنان فن‌آورمحور، همچنان درگیر تبعیض و تعارضات جنسیتی‌اند، 56 تا 64 درصد از تولید ناخالص داخلی دنیا را همان‌گونه که تحقیق مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا پیش‌بینی کرده است، نابود خواهند کرد. اتفاقی که به گمان سو مین تو، محقق ارشد نابرابری شغلی و تبعیض جنسیتی اقتصاد کار، طبیعتاً نباید رخ دهد و نیازمند راهبردهای استراتژیک و مدیریت بحران است.

فرار زنانه از برزخ

84به استدلال سو مین تو، دانشیار رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی دانشگاه تورنتو میسیساگا، باور کنیم یا نه، نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند؛ پس سهم‌شان باید از 37 درصد تولید ناخالص داخلی جهان بالاتر رود و بهبود برابری جنسیتی، موجب افزایش میزان اشتغال و سطح بهره‌وری‌شان شود؛ چون در اقتصاد جهان برای پیشرفت به‌خصوص در بستر انقلاب صنعتی چهارم که سرعتی عجیب با پیامدهایی به شدت عجیب‌تر دارد، موضوعاتی چون «کار مردانه»، «اقتصاد مردانه» یا «پله‌های بتنی مردانه» دیگر معنا ندارد و «جهان اقتصاد» که عملاً محله اقتصاد شده است نمی‌تواند منتظر بماند تا شاید کشوری تکلیفش را با زنانه یا مردانه بودن اقتصادش مشخص کند. از این حیث، هرچه برابری جنسیتی، شغلی و درآمدی کشوری بیشتر باشد و تعصبات و سوگیرهای جنسیتی نشأت‌گرفته از تفکرات سمی و سیاه، بی‌جایگاه‌تر شوند، روند توسعه اقتصادی در آن سریع‌تر خواهد بود و کمتر فرصت‌های توسعه‌ای از دست می‌رود. فراتر آنکه، اعداد دروغ نمی‌گویند. آینده هوش مصنوعی قطعاً زنانه خواهد بود و زنان شغل‌هایی را اداره می‌کنند که توانسته‌اند از پسِ پیامدهای مخرب IR4 و AI با راهبری حداکثری زنان جان سالم به در ببرند. مضاف بر اینکه، آخرین نتایج داده‌ها و عملیات رهگیری شبکه جهانی کارخانه‌های فانوس دریایی (GLN)، کار اشتراکی تحقیقاتی IR4 از مجمع جهانی اقتصاد و مک‌کینزی در ژانویه سال 2023، نشان می‌دهد در 132 کارخانه فانوس دریایی به عنوان تولیدکنندگانی که در به‌کارگیری فناوری‌های انقلاب صنعتی چهارم، تغییرات گام‌به‌گام ناشی از تکنولوژی و هوش مصنوعی در بهبودهای مالی، عملیاتی، پایداری، زنجیره‌های ارزش، الگوهای تجاری و رهبری را با اعداد مشخص رهگیری می‌کنند تا نقش فناوری واقعیت افزوده در صنعت، تولید و حوزه‌های STEM، مشخص شود، وقتی نوبت به فعال کردن خط مقدم با راه‌حل‌های دیجیتالی می‌رسد، ارزش اصلی در بهبود کارایی نیروی کارِ ماهری خلاصه می‌شود که اغلب زنان آنها را رهبری می‌کنند یا در آن نقشی اثرگذار دارند. برای مثال، کارخانه فلکس ترونیکس، ارائه‌دهنده خدمات تولیدی در برزیل که ریواثی آدویتی مدیرعامل آن و مدافع زنان این کارخانه است، توانسته ابتکارات IR4 را در امتداد زنجیره ارزش برای افزایش چابکی و کارایی عملیاتی به کار بگیرد. سیستم مدیریت عملکرد کارخانه دیجیتالی با قابلیت IIoT  را به 44 خط تولید متصل کند. پایداری را با اکوسیستم اقتصاد چرخشی در تمامی عملیات خود اجرایی کند و به کاهش 94‌ و 38درصدی ضایعات مواد و هزینه‌های مواد پلاستیکی برسد. با ایجاد ارگونومی دیجیتالی شبکه‌ای و نظارت بر زمان واقعی تغییر و تولید، نیروی انسانی‌اش را با وجود افزایش تعداد روبات‌ها، همچنان در کانون توجه قرار دهد. با ارتقای مهارت بیش از 200 کارمند، باعث کاهش 38درصدی کار بدون ارزش افزوده شود. با ارائه شفافیت و کیفیت بهبودیافته، رضایت مشتری و سطح وفاداری آنها را تا 18 درصد افزایش دهد و عملاً به لطف راهبری یک زنِ مسلط به اکوسیستم‌های تولیدی دیجیتال و ادغام فناوری‌های پیشرفته IR4، کارخانه فلکس، یکی از 13 فانوس دریایی پایدار دارای اقتصاد دایره‌ای در دنیا تبدیل شود. کاری که آرنولد وگت، مشاور ارشد اطلاعاتی و نرم‌افزاری آلمان، اتریش و سوئیس آن را «هنر فرار از برزخ فناوری» می‌نامد که زنان در آن جدای از بحث وفاداری و تعهد به خاطر توانایی‌های بیشتر در علم ریاضیات و برنامه‌نویسی، مطابق با یافته‌های مطالعه جانت شیبلی هاید، استاد مطالعات جنسیتی و زنان دانشگاه ویسکانسین، زنان بهترین هستند و می‌توانند انتقال ثروت و قدرت 30 تریلیون‌دلاری ابرغول‌های فناوری را طی چند دهه آینده بر عهده بگیرند و تعداد نخبه‌های آنها در فهرست فورچون، فوربس، بلومبرگ، بیزنس‌ویک یا هر پایگاه داده‌ای دیگری از عدد 100 بالاتر رود و چه‌بسا هر سال، هزار زن نخبه حوزه کسب‌وکار و به‌خصوص STEM به جهان معرفی شود. یک تغییر بزرگ که البته و صرفاً با یک توصیه محقق نخواهد شد، چون به گفته پروفسور شارلین آفریقا، معاون آموزشی، اشتغال و برابری جنسیتی دانشگاه کیپ غربی (UWC)، پای ناتوانی خودخواسته یا اجباری خود زنان هم در میان است.

انقلابی در بطن انقلاب

85بنا بر تحلیل معاون آموزشی، اشتغال و برابری جنسیتی (UWC)، قبل از صنعتی شدن، زنان به‌طور سنتی به مشاغلی مانند مراقبت از کودکان، دوختن و تعمیر لباس و حتی مدیریت کشاورزی مشغول بودند. اما با تبدیل جوامع کشاورزی /روستایی به جوامع شهری ماشین‌محور در IR1، زنان، جایگزین مردان ماهر برای کار با ماشین‌آلات سنگین و جدید شدند و صنایع دستی سنتی جای خود را به تولیدات کارخانه‌ای دادند. در واقع بسیاری از زنان برای حمایت از خانواده‌های خود وارد بازار کار شدند، مهارت آموختند ولی باز تبعیض و بدرفتاری مردان آنها را از رشد باز داشت. انقلاب صنعتی دوم و سوم نیز با آنکه، باعث گسترش انواع مشاغل در دسترس برای زنان مانند کار اداری، اپراتورهای تلفنی، مشاغل کارخانه و پست‌های اداری شدند و در این گذار، زنان را به خاطر معیشت بهتر، احساس استقلال مالی و غرور در تامین نیازهای خود توانمندتر کردند؛ ولی همچنان توانایی به چالش کشیدن و پایان دادن به نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های جنسیتی و درآمدی را نداشتند و به همین خاطر مشارکت زنان در بخش‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات کمتر از مردان شد؛ باز شکاف جنسیتی بر قدرت زنان برای مشارکت، ایجاد و کنترل محتوای فناورانه تاثیر منفی گذاشت و سیستم‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردانه‌ای که این فناوری‌ها در آنها حاکم بودند، زنان را از بازار کار هوشمند با کاهش اعتمادبه‌نفس، انتخاب به عنوان جنسیتِ ضعیفِ خنثی، تلقین ناتوانی در یادگیری و گرفتن حقوقی چون حق زایمان دورتر کردند. از این‌رو زنان شاغل چشم‌انتظار دوره‌ای شدند که نابرابری دیگر فرصت توسعه را از آنها نگیرد. دوره‌ای که محققان آن را انقلاب صنعتی چهارم نامیدند. انقلابی که در کانال و جریان‌های اصلی آن، زنان با کمک هوش مصنوعی و کسب توانمندی‌های تکنولوژیک می‌توانند به حق واقعی خود برسند. کمااینکه طبق پیش‌بینی‌ها، IR4، که با فناوری حوزه‌های فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیک ادغام و هوش مصنوعی، ویرایش ژنوم، واقعیت افزوده، روباتیک و چاپ سه‌بعدی را یکپارچه‌سازی کرده است، فرصتی برای متحد کردن جوامع جهانی و در عین حال ایجاد اقتصادهای پایدار از طریق سازگاری و نوسازی، کاهش نابرابری‌های مادی و اجتماعی و در نتیجه متعهد شدن به رهبری مبتنی بر ارزش‌ها در فناوری‌های نوظهور خواهد ساخت و برخلاف سه انقلاب دیگر، با آنکه مشاغل بیشتری را از بین می‌برد ولی دامنه شغلی زنان را به‌طور متناسب‌تری تحت تاثیر قرار می‌دهد. البته و مشروط به اینکه زنان در جابه‌جایی هفت میلیون شغل تا سال 2050 به سرعت با فناوری آشنا شوند، مهارت‌های لازم برای شغل‌هایی مشخص را یاد بگیرند و آماده حفظ بقا در انقلاب صنعتی پنجم باشند. انقلابی که از نظر پژوهشگران اروپایی، سه جزء اصلی دارد و شامل تاکید بر اقتصاد چرخشی، وابستگی به منابع پایدار انرژی و توجه به پتانسیل بالای فضای دیجیتال برای نوآوری‌های صنعتی می‌شود. در واقع، صنعت را در نسل پنجم، تاب‌آورتر و پایدارتر می‌کند تا با بهره‌وری بیشتر در استفاده از منابع، استعداد و مهارت‌ها، کار خود را ادامه دهد، برای پیامدهای دیجیتال‌سازی کار و رفاه فردی و اجتماعی، هوشمندسازی کامل محیط کار و تعامل بین انسان و روبات‌ها در ساختار تولید و حتی حکمرانی سیاسی آماده باشد و ویژگی‌های بارز صنعت نسل چهارم را به تعبیر «کیدانرن» مهم‌ترین فدراسیون تجاری ژاپن، توسعه بدهد. به معنایی دیگر، جامعه اقتصادی و نیروی کاری را که بیشتر بر دیجیتال‌سازی، فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور افزایش بازده و انعطاف‌پذیری تولید با راهبری زنانه تمرکز داشت به صورت متفاوتی به تحقیق و نوآوری برای حمایت از صنعت /تولید / نیروی کار در خدمات بلندمدت به بشریت در مرزهای سیاره‌ای برساند؛ کاری که پروفسور کلاوس شواب، بنیانگذار و رئیس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد، در دو کتاب «انقلاب صنعتی چهارم» و «شکل‌دهی به آینده انقلاب صنعتی چهارم»، آن را برای زنان، «انقلابی در بطن انقلاب» می‌داند که زنان توانمند در حوزه STEM و AI، اگر راه گریزی برای عبور از نابرابری‌های انقلاب چهارم بیابند، ممکن است به پیروزی برسند. اما آیا وقتی ‌ام جی استون، پنج ماه پیش در کتاب «ادیسه هوش مصنوعی» چنین کاری را برای زنان حداقل تا 50 سال آینده ناممکن دانست آنها واقعاً می‌توانند راه گذار کوتاه‌تری بیابند و دوباره مانند قبل برده نظام شغلی مردسالارانه و این‌بار اکوسیستم روبات‌سالارانه نشوند؟

می‌شود، نمی‌شود، بستگی دارد

پاسخ حاصل از تحلیل 10 کتاب شاخص سال 2023 در زمینه هوش مصنوعی، روبات‌ها و آینده کار و مجموعه کتاب‌های «مطالعات پالگریو در تجارت دیجیتال و فناوری‌های توانمند» به این سوال، عجیب است؛ «می‌شود، نمی‌شود، بستگی دارد». پاسخی که سینتیا هاچیسون، معاون رئیس مرکز انقلاب صنعتی چهارم، آن را ترسناک اما قابل تحلیل و بررسی می‌داند. هاچیسون، معتقد است، انقلاب صنعتی چهارم عمیقاً بر شغل‌های اداری زنان تاثیر منفی می‌گذارد و با آنکه بالاترین رشد اشتغال را در معماری و مهندسی، کامپیوتر و ریاضیات باعث می‌شود، اما چون در حال حاضر نرخ مشارکت زنان در آنها پایین است، به نفع زنان نخواهد بود. بدتر اینکه، شکاف‌های مداوم جنسیتی در STEM، حضور حرفه‌ای زنان را تا 15 سال آینده ضعیف و کمرنگ‌تر خواهد کرد؛ به نحوی که تعداد زیادی از زنان کم‌مهارت در چند سال اول ورود به صنعت، آن را ترک کرده و تعداد آنها از افرادی که استخدام می‌شوند بیشتر خواهد شد که این یک نگرانی معتبر است؛ چون فقدان دانشمندان زن و متفکر واقعی در ایجاد الگوریتم‌ها، خطر تبدیل‌شدن هوش مصنوعی به پاسخ‌دهنده نیازهای مردانه را افزایش می‌دهد. ولی با وجود این، اگر دختران ما در سنین پایین در حوزه‌ها و مشاغل STEM، خوب آموزش ببینند و اگر زنان آمادگی کافی برای ورود به بازار کار همسو با AI و IR4‌، را داشته باشند، پتانسیل رشد و توسعه اقتصادی کلی افزایش می‌یابد. از این‌رو، ما به عنوان عضوی از یک جامعه، به عنوان مادر، همسر، خواهر، دختر یا یک زن حتی اگر مردها همراهی‌مان نکنند، موظف هستیم که امکان آموزش و فرصت‌سازی به منظور کسب مهارت‌های دیجیتال و ریاضیات را برای دختران جوان به‌خصوص دختران مناطق روستایی فراهم کرده و به عنوان اقدام مکمل، سوگیری‌ها نسبت به نقش‌های حرفه‌ای زنان را که دلیل فرهنگی، سیاسی، خانوادگی و حاکمیتی دارد اصلاح کنیم. جدای از آن، مطالعات در دوران پاندمی اثبات کردند که افزایش توانایی زنان برای کارِ از راه دور یا کسب مهارت‌های تئوری آکادمیک غیرحضوری، موجب تغییر نقش‌های جنسیتی سنتی با اجازه دادن به آنها برای کار در خانه می‌شود و در نتیجه زنان مانند دانشگاه‌هایی سیار در هر خانه با ایجاد توازن بین وظایف اداری و مراقبت از خانه که مورد دوم هنوز عمدتاً از سوی همین قشر انجام می‌پذیرد، می‌توانند حتی به عنوان مدیران عامل یا روسای کارخانه‌های بدون دفتر، بسیاری از مشاغل را از پشت یک سیستم یا گوشی هدایت و رهبری کنند و حتی بدون حضور فیزیکی در کارخانه‌های کشورهای دیگر قدم بزنند و از روند انجام کارها آگاه شوند. به معنایی ساده‌تر خودشان به واسطه مهارت‌های فنی که در گذشته آموختند و توانمندی‌هایی که به دور از محیط‌های کاری کسب می‌کنند، سرمایه، دارایی، درآمد و ارزش افزوده خودشان شوند تا هرگاه نیاز یا مهیا شد، خودشان را زیر بغل‌شان بزنند و از کاری به کار دیگر یا از سرزمینی به سرزمینی دیگر بروند. توانمندی که قابل بسط به جوامع روستایی نیز هست. بهبود سطح دسترسی به بازار جهانی برای زنان صنعتگر در مناطق روستایی از طریق تجارت الکترونیک و سایر پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کند تا همزمان به زنان روستایی امکان دسترسی به آموزش و کارِ از راه دور داده شود و همه اینها انقلابی متوازن، متنوع و منصفانه را رقم بزنند به این امید که جهان از تمام استعدادها و مهارت‌های بشریت برای مقابله با چالش‌های انقلاب‌های پیوسته در حال تغییر استفاده کند. امیدواری که جولین وایزنبرگ، بنیانگذار مرکز متخصصان فناوری عمیق، آن را کافی نمی‌داند و اعتقاد دارد مشکل اشتغال زنان در عصر انقلاب صنعتی چهارم و پنجم فراتر از بحث یادگیری و آموزش است.

سودِ سرکوبِ قدرت زنان

بنیانگذار مرکز متخصصان فناوری عمیق، عامل مشکلات اشتغال زنان را در ارزش‌ها، باورها و ساختارهای فکری متعصبانه سنتی و مدرن می‌داند که جامعه جهانی چه قبل از صنعتی شدن و چه اینک و در دوران هوش مصنوعی و بازارهای نوظهور، در برابر حذف آنها مقاومت کرده و چه‌بسا بسیاری از نظام‌های حاکمیتی را از بودنشان به سودِ حاصل از سرکوب رسانده است. جولین وایزنبرگ، نداشتن اعتمادبه‌نفس، ارحجیت‌بخشی خانواده‌ها به توانمندی پسران و مردان، ساخت تصور جنس ضعیف از زنان و دختران که ذهن آنها را به سمت وابستگی به درآمد پدر /همسر /پسر /برادر، انجام مشاغل بی‌کیفیت و ضعیف از حیث رده‌بندی اجتماعی-اقتصادی، تعهد بی‌چون‌وچرا به انجام وظایف سنتی زنانه (مادری کردن، تولید مثل و زایمان، مراقبت از خانواده و تمکین عاطفی همه اعضای خانواده حتی هنگام بروز مسائل و مشکلات نه‌چندان مهم) و نداشتن موهبتی چون استقلال ملی، می‌کشاند، به اضافه زنانه و مردانه کردن کارهایی که خود زنان هم از پسِ آنها برمی‌آیند اما با ازخودگذشتگی قاتلانه در پی ایجاد حس غرور و مردانگی در همسران یا پسران‌شان هستند «دلایل مهم» تبعیض و شکاف جنسیتی، شغلی و درآمدی زنان می‌داند. او همچنین، نظام آموزشی متعصبانه، سوگیری‌ها و باورهای مذهبی برآمده از ذهنیت مردان و زنان فاقد آگاهی و تفکر انتقادی، کلیشه‌های مالکیتی و نبود حقوق قانونی عادلانه را هم از «دلایل اصلی» پسرفت زنان در تجارت و درآمد می‌داند که اگر برای آنها فکری نشود باید نه‌تنها فاتحه مشاغل زنانه را که همه شغل‌هایی که از حضور زنان تاثیر می‌پذیرند خواند. ادعایی که آخرین تحقیقات گلدمن ساکس، گزارش دانشکده بازرگانیKenan-Flagler، یافته‌های Revelio Labs، تحلیل بلومبرگ و گزارش مک‌کینزی، آن را با عنوان «هوش مصنوعی اینجاست تا شغل‌تان را بدزدد؛ اما زنان کجا می‌روند؟»، تایید می‌کند. مطابق با یافته‌های مطالعات و تحلیل‌های این مراکز که تا 28 جولای 2023 داده‌هایشان به‌روزرسانی شده است؛ جدای از بحث نابرابری، تبعیض و کلیشه‌های فرهنگی جنسیتی، کارگران یقه‌صورتی و 80 درصد زنانی که در مشاغل کم‌دستمزد فعالیت می‌کنند، مانند خدمات مشتری، پشتیبانی دفتر فروش، خدمات غذایی، خرده‌فروشان، صندوق‌داران و همه آنهایی که کمتر از 38200 دلار درآمد دارند در مقایسه با 60 درصد مردان، صرفاً به عنوان پیامد نزدیک شدن به انقلاب صنعتی پنجم و توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی، تحت تاثیر اتوماسیون، باید 5 /1 برابر بیشتر از مردان دنبال شغل جدید باشند و برای اشتغال در صنایع جدید، مهارت‌های دیجیتالی پیشرفته‌ای کسب کنند.‌ 70 درصد کارگران یقه‌سفید زن مانند وکلا، مشاوران مالی و معمارهای سنتی نیز مانند 30 درصد کارگران یقه‌آبی باید خود را با توجه به دیجیتالی‌سازی، پلت‌فرم‌سازی و ظهور اشکال جدیدی از کار مانند «گیگ‌ورک» و «اقتصاد گیگ»، برای تغییر آماده کنند که البته این تغییرات مانند شغل‌های مدیریتی، مهندسی و مشاغل قانونی متزلزل شده از AI الزاماً به معنای از دست دادن موقعیت شغلی نیست. اضافه بر اینها، زنانی که در تولید نفت و گاز و خودروسازی کار می‌کنند نیز با از بین رفتن حدود 5 /3 میلیون شغل (با هدف پایان دادن به انتشار گازهای گلخانه‌ای) بیکار می‌شوند و با ایجاد حدود 2 /4 میلیون شغل جدید در بخش‌هایی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، باید مهارت‌های جدید بیاموزند و در زمره نیروی انسانی توانمند و ماهر تعریف شوند؛ و اینها همه در حالی است که زنان در صنایعی خاص می‌توانند با توجه به سطح مهارت‌هایشان، هیچ نگرانی برای حذف شغل نداشته باشند و حتی به برابری درآمدی یا پیشرانی در آنها فکر کنند. ‌STEMها، در رأس این مشاغل قرار می‌گیرند و انتظار می‌رود زنان پیشران‌های آنها باشند. مشاغلی مانند مهندسی (هوش مصنوعی، زیست‌پزشکی، پزشکی، محیط ‌زیست، نفت، هوا-فضا، کشاورزی، هسته‌ای، خودروهای خودران، داده، پیروتکنیک، روباتیک، ترافیک هوایی، ناوگان‌های پهپادی، فقر زمانی و سرعت)، کامپیوتر و سیستم‌های اطلاعاتی (برنامه‌نویسان، ماشین و پایتون، مدیران و معماران سیستم‌های کامپیوتری، تحلیلگران اطلاعات امنیتی و پهپادی، طراحان رابط کاربری و هکرهای حرفه‌ای)، ریاضیات (دانشمندان بهره‌وری کاربوت‌ها، آکچوئرها، تحلیلگران کنجکاوی فضایی، تحلیلگران مالی و آماردان‌ها)، در دهه اول انقلاب صنعتی چهارم و دوران انقلاب پنجم، ماندگار خواهند ماند. صنایع کشاورزی (کشاورزی، دامداری، فرآوری، نگهداری، آماده‌سازی و بسته‌بندی)، داروسازی و مراقبت‌های آرایشی، بهداشتی، آموزش، رسانه، صنایع گناه (الکل، سیگار، تنباکو، ماری‌جوانا، قمار، سازندگان سلاح و شکلات)، ورزش‌های افراطی و دموکراسی هوشمند، نیز جان‌سخت باقی می‌مانند و در چرخه تخریبگر فناوری، از بین نمی‌روند. هرچند که همگی به شدت نیازمند نوآوری، کاربرد فناوری و توانمندسازی نیروی انسانی هستند، زنان برای بقا در آنها همچنان باید در خط آتش بایستند، هنر میانجی‌گری، راهبری و مدیریت هوشمندانه داشته باشند و البته هیچ‌گاه ناامید نشوند؛ چون در بهشت اقتصاد آینده، زنان دروازه قدرت و ثروت‌اند و می‌توانند فانوس‌های آبی اقتصاد را همواره روشن نگه دارند.