شناسه خبر : 21 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

میانجیگری ایران در درگیری تازه جمهوری آذربایجان و ارمنستان

انفجار دوباره

قره‌باغ حالا دیگر تبدیل به تهدیدی دائمی نه فقط برای منطقه، که برای بخش بزرگی از جهان شده است.

قره‌باغ حالا دیگر تبدیل به تهدیدی دائمی نه فقط برای منطقه، که برای بخش بزرگی از جهان شده است. اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان، بر سر منطقه قره‌باغ، بخشی از کشور آذربایجان که بیش از 70 درصد ساکنان آن مسیحیان ارمنی هستند، حالا نزدیک به 30 سال است که ادامه دارد. این اختلافات از سال 1988 و پس از آن آغاز شد که قره‌باغ در اقدامی خودجوش از جمهوری آذربایجان اعلام استقلال کرد و خود را با ارمنستان متحد دانست. بعد از جنگی خونین که آواره‌های بسیاری را از خود به جا گذاشت، در سال 1994 قرارداد صلحی بین دو کشور امضا شد که در سال‌های پس از آن مرتباً نقض شده است. آخرین مورد این نقض، در ابتدای ماه آوریل سال جاری رخ داد که خونین‌ترین جنگ بر سر منطقه قره‌باغ از سال 1994 به بعد محسوب می‌شود. این بار اما، خبر آغاز درگیری‌ها برای جهانی که همه حواس خود را بر حملات تروریستی داعش، بحران پناهندگان و جنگ سوریه متمرکز کرده بود، بسیار شوکه‌کننده بود. کمتر کسی انتظار آغاز یک جنگ دیگر، آن هم اینقدر نزدیک به سوریه را می‌کشید. احتمالاً به همین دلیل است که هنوز حتی شروع‌کننده این درگیری‌ها معلوم نیست. هر طرف، دیگری را مسوول رقم بالای کشته‌شدگان و آغاز جنگ می‌داند. وزیر دفاع آذربایجان ادعا کرد: «‌آتش‌بس در طول یک شب 130 بار توسط نیروهای ارمنی نقض شد. آنها از اسلحه‌های کالیبر بالا، خمپاره‌انداز و نارنجک استفاده می‌کردند و شلیک‌ها هم از قلمرو اشغال‌شده قره‌باغ و هم از ارمنستان به سمت خاک آذربایجان انجام می‌گرفت.» ادعایی که البته طرف ارمنی آن را قبول ندارد و ادعا می‌کند تنها به تهاجم نیروهای آذربایجان پاسخ داده است. شروع‌کننده هر که بود، نتیجه آن مانند تمام نقض‌های قبلی آتش‌بس در این منطقه، سربازهای جوانی بودند که در ارتش دو کشور خدمت می‌کردند. تخمین زده می‌شود در روزهای یک و دو و سه‌شنبه هفته گذشته و تا قبل از برقراری آتش‌بس در عصر روز سه‌شنبه، حداقل 46 نظامی و یک غیر‌نظامی در درگیری‌ها کشته شده باشند و تعداد بیشتری هم ناپدید شده‌اند.
جنگ در قره‌باغ، توجه و نگرانی بسیار بیشتر از مقیاس خود را در سطح جهان برمی‌انگیزد. علت این موضوع بیشتر آن است که قفقاز جنوبی، چهارراهی است که قرار است هم انواع حامل‌های انرژی را بین آسیا و اروپا انتقال دهد و هم محل مبادلات تجاری و اقتصادی باشد. در واقع جنگ در این منطقه، بسیار شبیه به روشن کردن آتشی بزرگ روی مخزن ذخیره یک پمپ بنزین است، چنین کاری نه فقط خود پمپ بنزین، که احتمالاً تا چندین کیلومتر تمام ساختمان‌های موجود را ویران خواهد کرد. اگرچه برخی رسانه‌ها، خصوصاً رسانه‌های اروپا و ایالات متحده تلاش می‌کنند آغاز درگیری‌ها را به دخالت روسیه ربط دهند، اما به نظر نمی‌رسد این فرضیه چندان درست باشد. روسیه حتی اگر طرفدار حل کامل و دائم مشکل در قره‌باغ هم نباشد، حداقل در وضعیت فعلی و با وضعیت سوریه و داعش، امکان حل مساله‌ای جدید را ندارد. از طرفی طرهای صلحی که روسیه ارائه کرده، چندین بار به دلایل مختلف توسط طرف‌های درگیر رد شده است. هرچند که کم نیستند کارشناسانی که اعتقاد دارند نه‌تنها روسیه مهره اصلی پشت‌ پرده آغاز درگیری‌هاست، که علت اصلی و مهم این اتفاق، سفر اخیر رئیس‌جمهور آذربایجان به ترکیه بوده است. سفری که با توجه به تنش موجود در روابط ترکیه و روسیه، به نوعی فرمان جنگ تعبیر شده است. پیش از این سفر نیز، آذربایجان اجازه داده بود ترکیه از خاک این کشور به عنوان مسیری جایگزین برای دسترسی به آسیای میانه استفاده کند، اقدامی که همان زمان هم به مذاق کرملین خوش نیامده بود. پس از شروع درگیری‌ها نیز، رئیس جمهور ترکیه به ارمنستان در مورد این درگیری‌ها هشدار داد و اعلام کرد کشورش با قدرت تمام از آذربایجان حمایت می‌کند. سخنانی که کرملین آن را جانبدارانه و غیر‌مسوولانه خواند.
به غیر از مورد روسیه، دو سناریوی کلی دیگر نیز در مورد علت شروع این درگیری‌ها وجود دارد. سناریوی اول اینکه نقض سهوی آتش‌بس توسط یکی از طرفین درگیر با سوء‌تعبیر مواجه شده و در نتیجه جنگ آغاز شده است. دوم اینکه آذربایجان تلاش کرده است تا با ایجاد درگیری محدود (که حتی قرار بوده کشته‌ای نداشته باشد) اولاً نیروی نظامی خود را روی زمین بسنجد و حتی شاید بخشی از سرزمین‌های اشغال‌شده خود را بازپس بگیرد. اگر این سناریو درست باشد، این درگیری برای آذربایجان می‌تواند کارکرد بسیار مهم دیگری هم داشته باشد: انحراف اذهان عمومی کشور از مشکلات اقتصادی که عموماً به دلیل کاهش قیمت نفت و مخارج سنگین نظامی رخ داده است. مردم هر دو کشور، دلایل خوب و زیادی برای نارضایتی از رهبران و دولتمردان خود دارند، دلایلی که فعلاً فراموش شده است.
به دنبال درگیری‌های اخیر در این منطقه، بیشترین انتقادات به گروه مینسک (متشکل از روسیه، آمریکا و فرانسه) وارد شده است. این ائتلاف که در سال 1994 موفق شد طرفین درگیر در بحران را برای امضای توافقنامه صلح متقاعد کند، قرار بود بحران مذکور را با روش دیپلماتیک حل کند. حالا و با گذشت 30 سال، پیشرفت این مذاکرات بسیار اندک بوده و به نظر می‌رسد شدت بی‌ثباتی قرارداد صلح اولیه نیز در حال افزایش است. روند این مذاکرات آنقدر کند بوده است که درخواست اتحادیه اروپا و ایالات متحده و عده‌ای دیگر از قدرت‌های جهانی از ارمنستان و آذربایجان برای بازگشت به مذاکره، با بی‌اعتنایی روبه‌رو شد، اگرچه مقامات هر دو کشور در سخنانی جداگانه اظهار داشتند که باور دارند جنگ، راه‌حل این مشکل نیست.
فعلاً با آتش‌بسی که در عصر روز سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه، توسط طرفین درگیر اعلام شد، اوضاع در حال آرام شدن است. این آتش‌بس که با میانجیگری ایران اتفاق افتاد، می‌تواند فصل جدیدی در سیاست خارجی ایران در منطقه تلقی شود. وزیر خارجه ایران در رامسر، میزبان وزرای خارجه ترکیه و آذربایجان بود. اگرچه در این دیدار، تنها یکی از طرفین درگیر حضور داشت، اما گفت‌وگوی تلفنی ظریف با همتای ارمنستانی خود پیش از آغاز جلسه، توانست نتیجه رضایت‌بخشی را به ارمغان بیاورد. روز پنجشنبه 19 فروردین هم وزیر امور خارجه ایران در جلسه‌ای با حضور وزرای خارجه روسیه و آذربایجان در باکو شرکت کرد. به نظر می‌رسد بالاخره مقامات آذربایجانی توانستند به هدف خود دست پیدا کرده و مستقیماً با روسیه، که به عقیده آنها تصمیم‌گیر اصلی برای دولت و کشور ارمنستان است، مذاکره کنند. مذاکره‌ای که نه‌تنها طرف‌های درگیر و کشورهای همسایه آنها، که تمام جهان امیدوار است به صلحی نسبتاً پایدار و طولانی‌مدت منجر شود.

دراین پرونده بخوانید ...

  • پدرخوانده

    نقش کشورهای همسایه در منازعات قره‌باغ چیست؟

    پدرخوانده

  • اقتصاد نزاع

    انگیزه‌های اقتصادی ادامه‌دار شدن اختلاف قره‌باغ چیست؟

    اقتصاد نزاع

  • داغِ قره‌باغ

    اختلاف دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی ناشی از چیست؟

    داغِ قره‌باغ

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها