شناسه خبر : 4646 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

احد عظیم‌زاده از مصائب صادرکنندگان فرش ایرانی می‌گوید

رشد در گرو حمایت ویژه دولت

در کشورهایی که سیاست توسعه صادرات را اولویت قرار داده‌اند تمام هزینه نمایشگاه‌های خارجی را دولت پرداخت می‌کند و زمینه انجام تبلیغات گسترده را برای آن صادرکنندگان فراهم می‌کند و آنها نیز با فراغ بال در آن نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنند و محصولات خود را معرفی می‌کنند.

سایه فتحی

فرش ایران سال‌های سال در بازارهای جهانی حکمرانی می‌کرد اما اکنون در روزگاری قرار دارد که صادرات این کالای سنتی ایرانی با کاهش مواجه شده است و رقیبان گوی سبقت از آن ربوده‌اند. بی‌مهری به فرش ممتاز ایرانی نه به خاطر رشد کیفیت فرش‌های چینی، هندی و پاکستانی بوده، بلکه تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران و بستن شدن درهای برخی بازارهای جهانی مسبب رقم زدن این روزگار تلخ برای پرآوازه‌ترین فرش جهان شد. اگرچه برجام و لغو تحریم‌ها زمینه بازگشت فرش ایران را به بازارهای جهانی چون آمریکا باز کرد اما انبوه مشکلات و چالش‌ها بر سر راه صادرات که بخش عمده آن به بی‌توجهی دولت در حمایت از این کالای گرانقدر برمی‌گردد، وجود دارد که تاکنون گره از صادرات این کالای سنتی باز نکرده است. به این بهانه با یکی از تاجران بنام بازار فرش که لقب موفق‌ترین تاجر فرش در دنیا را یدک می‌کشد درباره چالش‌های صادرات سنتی و مصائب صادرات فرش ایرانی به گفت‌وگو پرداختیم. احد عظیم‌زاده که در بازار فرش‌هایش را با نام خانوادگی‌اش «عظیم‌زاده» می‌شناسند می‌گوید: راه نجات صنعت فرش و بازگشت قدرتمند در بازارهای جهانی در گرو حمایت ویژه دولت از صادرکنندگان این صنعت ملی کشور قرار دارد. در ادامه شرح این گفت‌وگو با تاجری را که پنج سال متوالی صادرکننده نمونه در عرصه صادرات سنتی شده است می‌خوانید.



صادرات سنتی به‌رغم اینکه گفته می‌شود پس از برجام در برخی اقلام با رشد مواجه شده اما همچنان مشکلات موجود در این زمینه باعث شده است که نتوانیم مانند گذشته در بازارهای صادراتی سهم قابل توجهی را کسب کنیم و حتی در برخی موارد به ویژه در صادرات فرش با کاهش بی‌سابقه روبه‌رو هستیم. شما که سال‌هاست در بازار فرش فعال هستید عمده مشکلات بر سر راه صادرات سنتی چیست؟
تحریم‌های اقتصادی بیشترین ضربه را به صادرات سنتی وارد کرد و باعث شد بخش قابل توجهی از بازارهایمان را از دست بدهیم. در مدتی که ما در بازاری چون آمریکا حضور نداشتیم فرش‌های بی‌کیفیت چینی، هندی، نپالی و پاکستانی تمام توان خود را صرف کردند تا این بازار را قبضه کنند. اگرچه در ظاهر به نظر می‌رسد صادرکنندگان فرش‌های بی‌کیفیت چینی و هندی توانسته‌اند نیازهای بازار آمریکا را که بزرگ‌ترین بازار فرش جهان است تامین کنند، اما برجام و لغو تحریم‌ها که منجر به حضور دوباره فرش ایرانی در بازار آمریکا شد، نشان می‌دهد که همچنان این بازار تشنه فرش دستباف ایرانی است.

یعنی شما معتقدید فرش ایرانی بدون رقیب در بازارهای جهانی است؟
من قبول ندارم رتبه فرش ایران در بازارهای جهانی افول پیدا کرده است. به‌رغم تمام مشکلات رتبه اول باکیفیت‌ترین و ممتازترین فرش جهان همچنان در اختیار ایران است. با اینکه ما به علت تحریم‌ها سال‌ها در بازار آمریکا غیبت داشتیم اما این مساله باعث نشد فرش ایرانی که بیش از سه هزار سال قدمت دارد به فراموشی سپرده شود، همیشه فرش اصیل ایرانی زبانزد خاص و عام بوده است و از رتبه یک پایین نیامده است. اینکه ما به علت مشکلات ناشی از تحریم‌های اقتصادی بازارهایمان را از دست دادیم مساله دیگری است و باید در جای خود به آن پرداخت اما این امر از نظر کیفیت فرش دستباف ایرانی همچنان جایگاه اول را دارد. فرش‌های چینی، هندی یا پاکستانی را از نظر کیفیت تنها می‌توان با فرش ماشینی ایرانی مقایسه کرد. تولیدکنندگان این فرش‌ها خودشان هم به خوبی آگاه هستند که نمی‌توانند با تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش ایرانی رقابت کنند و اگر تحریم‌های اقتصادی نبود امروز تا این اندازه سهمی در بازارهای جهانی نداشتند. متاسفانه برخی دوستانم در کشور چون اطلاعات صحیح از بازارهای جهانی در اختیار ندارند می‌گویند که رتبه فرش‌های ایرانی در جهان نزول پیدا کرده است در حالی که این حرف درست و منطقی نیست و تمام فعالان بازار فرش جهانی اذعان می‌کنند تولیدکنندگان ایرانی باکیفیت‌ترین و مرغوب‌ترین فرش‌های جهانی را تولید می‌کنند. در سال گذشته یک فرش شش متری دستباف ایرانی در حراجی آمریکا حدود 33 میلیون دلار به فروش رفته است این در حالی است که فرش‌های نپالی، هندی، پاکستانی و چینی اصلاً در بازارهای حراجی آمریکا فروخته نشده‌اند چون کیفیت ندارند که آمریکایی‌ها بخواهند برای این نوع فرش‌ها حراجی برگزار کنند. این امر نشان می‌دهد فرش ایران مانند برلیانی در میان فرش‌های جهانی که عمدتاً عیار مس را دارند می‌درخشد.

علت اینکه در حال حاضر ایران بازارهای صادراتی فرش را از دست داده است آیا تنها به تحریم‌ها برمی‌گردد یا مشکلات دیگری نیز در این امر اثرگذار هستند؟
سالیان طولانی در حدود 67 درصد بازار جهانی فرش در اختیار فرش‌های ایرانی بود، متاسفانه تحریم‌های اقتصادی و تبلیغات نادرست از فرش ایرانی در بازارهای جهانی باعث شد این سهم کاهش پیدا کند. از طرف دیگر رکود اقتصادی و افزایش هزینه‌های تولید فرش باعث شد تولیدکنندگان فرش دستباف با چالش‌های اساسی مواجه شوند و این امر نیز در کاهش صادرات فرش ایران اثرگذار بود. اگر دولت به دولت رشد صادرات غیرنفتی و به ویژه صادرات سنتی است باید حمایت جدی از این صنایع مختلف صادرات سنتی به عمل بیاورد. تولیدکنندگان فرش ایرانی به حمایت‌های دولت نیاز جدی دارند تا بتوانند بخشی از هزینه‌هایشان را جبران و توان بیشتری برای صادرات محصولاتشان ایجاد کنند. متاسفانه تحریم‌های اقتصادی صدمات سنگینی به تولیدکنندگان فرش وارد کرده است و دولت باید نگاه ویژه به این صنعت مهم کشور داشته باشد.

انتظار تولیدکنندگان فرش از دولت چیست و حمایت از صادرات فرش چگونه باید باشد که به رشد صادراتی منجر شود؟
دولت باید به تولیدکنندگان یارانه پرداخت کند و معافیت‌های مالیاتی را افزایش دهد. هر چقدر قوانین گمرکی برای صادرات فرش تسهیل شود و مشوق‌های صادراتی افزایش یابد به همان میزان نیز می‌توان افزایش صادرات فرش را داشت. دولت باید از صنعت فرش که صنعت ملی کشورمان محسوب می‌شود به طور ویژه حمایت کند. تولیدکنندگان ایرانی در تولید فرش با‌کیفیت و مرغوب حرف اول را می‌زنند چرا باید اجازه بدهیم این صنعت ملی از بین برود و صادرکنندگان فرش‌های بی‌کیفیت چینی و هندی این بازار را قبضه کنند. به طور مثال ژاپن برای حمایت از صنعت چوب که صنعت ملی این کشور محسوب می‌شود بیشترین یارانه را می‌دهد. جهان صنعت ایران را با فرش نفیس و مرغوبش می‌شناسند چرا مسوولان و سیاستگذاران به فرش ایرانی توجه نمی‌کنند و آن وقت به دنبال رشد و توسعه صنعتی مانند خودرو هستند که صنعت ملی کشور محسوب نمی‌شود بلکه وامدار از کشورهای خارجی است. من نمی‌گویم خودرو تولید نشود اما باید به صنایع مالی چون صنعت فرش توجه ویژه‌ای داشته باشیم. دولت در ظاهر حرف از حمایت از صنایع ملی می‌زند اما در عمل یک‌قدم هم برای حمایت از صنعت قدمت‌دار و مشهور جهان فرش ایرانی برنداشته است. متاسفانه جایزه صادراتی که به صادرکنندگان نمونه هم می‌دادند چند سالی است که آن جایزه را هم نمی‌دهند و این امر ما را با مشکلات اساسی مواجه کرده است. در حالی که کسانی که در صنعت فرش دستباف ایرانی کار می‌کنند عاشق این صنعت و ایران اسلامی هستند و با وجود تمام مشکلات حاضر نشده‌اند از سرمایه‌گذاری و توسعه صنعت فرش ایرانی دست بردارند.

سیاستگذاری در جهت توسعه و رشد صادرات سنتی باید بر چه مبنایی انجام شود که بتوانیم تحول اساسی در این عرصه ایجاد کنیم؟
در صنعت فرش دستباف ایرانی تولیدکنندگان بزرگی وجود دارند که به هر شکلی این صنعت را حفظ کرده‌اند. من عضو کوچکی از این خانواده هستم که تمام هم و غم‌مان را برای رشد و توسعه صنعت فرش ایران گذاشته‌ایم اما با توجه به مشکلات موجود و فشار مسائل اقتصادی و محدودیت‌ها و موانعی که در این عرصه وجود دارد، اگر دولت حمایت ویژه از این صنعت به عمل نیاورد، نمی‌توانیم زمینه بازگشت قدرتمند در بازارهای جهانی را فراهم کنیم. اکنون این فرصت برای صادرکنندگان ایرانی فراهم شده است که دوباره به بازارهای جهانی به ویژه آمریکا بازگردند اما با توجه به آسیب‌هایی که تحریم‌ها به این صنعت وارد کرده است ضعیف شده‌اند و به حمایت دولت در جهت تسهیل در صادرات نیاز دارند. با توجه به اینکه عضو هیات‌مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف هستم به‌رغم تلاش‌هایی که من و دیگر اعضای این اتحادیه در جهت توسعه صادرات فرش انجام می‌دهیم اما مصائب صنعت فرش به قدری بالاست که باید مسوولان چاره اساسی برای رفع مشکلات این صنعت بیندیشد. به‌رغم اینکه بالغ بر 2200 کارت صادرات از سوی اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف صادر شده بود اما مشکلات انبوه این صنعت باعث شده است بسیاری از صادرکنندگان از این عرصه خارج شوند و در سال‌های اخیر تنها 100 کارت صادرات در این عرصه صادر شده است که 70 کارت صادراتی غیرفعال است. متاسفانه هر روز با ریزش صادرکنندگان فرش مواجه هستیم و در مقابل دلالان وارد این عرصه می‌شوند و در برخی موارد شاهدیم این دلالان فرش‌های بی‌کیفیت ماشینی را وارد بازار جهانی می‌کنند و اعتبار فرش دستباف ایرانی را زیر سوال می‌برند. این در حالی است که در دنیا فرش ایران خواهان بسیاری دارد، اکنون که تحریم‌ها لغو شده‌اند اگر با تمام قوا در این بازار حضور پیدا کنند می‌توانند در آینده نزدیک جایگاه گذشته خود را در بازارهای صادراتی به دست آورند. به همین جهت از دولت انتظار داریم یارانه صادرکنندگان فرش را که در قالب جایزه صادراتی در نظر گرفته و اکنون سه سال است که متوقف شده است دوباره از سر گیرد. در شرایط فعلی صادرکنندگان نمونه به چنین حمایتی احتیاج مبرمی دارند و حتی معتقدیم پنج درصد را حداقل 10 درصد افزایش دهند نه اینکه سه سال پرداخت این جایزه را متوقف کنند تا دردی از مشکلات این صنعت دوا کند.

یکی از مشکلات صادرات سنتی به مساله بازاریابی برمی‌گردد. صادرکنندگان سنتی به ویژه در زمینه فرش و پسته اعتقاد دارند به‌رغم اینکه این کالاهای ایران خواهان بسیاری در جهان دارند اما بازاریابی مناسبی انجام نمی‌شود. چرا صادرکنندگان ایرانی در این زمینه دچار ضعف هستند؟
بازاریابی و تبلیغات کالاهای صادراتی بدون کمک و حمایت دولت امکان‌پذیر نیست. در کشورهایی که سیاست توسعه صادرات را اولویت قرار داده‌اند تمام هزینه نمایشگاه‌های خارجی را دولت پرداخت می‌کند و زمینه انجام تبلیغات گسترده را برای آن صادرکنندگان فراهم می‌کند و آنها نیز با فراغ بال در آن نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنند و محصولات خود را معرفی می‌کنند. اما صادرکنندگان ایرانی با هزینه‌های بسیاری در نمایشگاه‌های خارجی شرکت می‌کنند و شاید تنها امکاناتی که دولت به آنها داده 50 درصد تخفیف در غرفه باشد. بسیاری از صادرکنندگان چون توان تامین هزینه‌های سنگین حضور در نمایشگاه‌های خارجی را ندارند نمی‌توانند در این نمایشگاه‌ها حضور پیدا کنند، آن وقت چطور انتظار داریم محصولات ارزشمند ایرانی چون فرش و پسته در بازارهای جهانی حضور پررنگ داشته باشند. به این نکته هم توجه داشته باشیم، تولیدکنندگان فرش در این عرصه باید بر مبنای تقاضای بازار جهانی فرش تولید کنند تا بتوانیم در بازارهای جهانی مشتری بیشتری جذب کنیم.

یعنی یکی از دلایل عدم اقبال به فرش ایرانی در بازارهای جهانی تولید فرش بدون توجه به تقاضای بازارهای جهانی است؟
یکی از دلایل اینکه فرش‌های چینی، هندی و پاکستانی در بازارهای جهانی مورد توجه قرار می‌گیرد به خاطر این است که آنها بر مبنای تقاضای بازار جهانی فرش تولید می‌کنند اما تولیدکنندگان ایرانی به‌رغم اینکه فرش با‌کیفیت تولید می‌کنند اما به تقاضای جهانی توجهی نمی‌کنند. حتی از قبل تولیدکنندگان چینی و هندی محصولات خود را بر مبنای سفارش‌هایی که از بازارها می‌گیرند پیش‌فروش می‌کنند اما تولیدکنندگان ایرانی اول فرش تولید می‌کنند، تازه پس از آن به فکر پیدا کردن مشتری می‌افتند. وقتی بر مبنای نیاز مشتری فرش تولید نشده باشد حتی اگر آن فرش بسیار با‌کیفیت باشد، ترجیح می‌دهد آن فرش را نخرد. در حال حاضر تولید فرش در ایران بالاست اما با نیازهای بازار جهانی منطبق نیست. متاسفانه تولیدکنندگان فرش ایرانی از این امر غافل هستند و علت ناکامی‌هایشان را در بازار دیگری جست‌وجو می‌کنند. بنابراین باید 80 درصد تولیدات فرش ایران بر مبنای تقاضای جهانی باشد و تنها 20 درصد به نیاز داخلی پاسخ دهد نه اینکه 90 درصد برای نیازهای داخلی و 10 درصد برای نیازهای بازار جهانی فرش تولید کنیم.

در حال حاضر باید به سمت چه بازارهایی حرکت کنیم تا زمینه را برای رشد صادرات فرش ایرانی فراهم کنیم؟
در مورد بازاریابی اجازه بدهید این نکته را هم عنوان کنم که متاسفانه هیات‌های کارشناسی از سوی دولت برای شناسایی بازارها به کشورهایی می‌روند که اهمیت چندانی برای فرش ایرانی قائل نیستند و عمدتاً بازارهای آنها اشباع شده است و به همین خاطر وقتی در این بازارها فرش‌های ایرانی عرضه می‌شود، تقاضا ندارند. اکنون بازار اروپا اشباع شده است و ما باید به سمت شناسایی بازارهای بکر و جدید برویم که آشنایی با فرش ایرانی ندارند. اگر بازاریابی هدفمندی در این کشورها انجام شود، قطعاً خواهان فرش ایرانی خواهند بود. از طرف دیگر برخی کشورها که متوجه شده‌اند در صنعت فرش برای بلندمدت نمی‌توانند رقابت کنند از این بازار در حال خارج شدن هستند. ما باید از این فرصت برای مطرح کردن فرش ایرانی استفاده کنیم. در مقطعی چین فرش دستباف و ماشینی را با هم مخلوط می‌کرد و به عنوان فرش مرغوب دستباف در بازارهای جهانی به فروش می‌رساند اما اکنون بازار جهانی متوجه شده است که فرش‌های چینی مرغوبیت ندارند و دیگر مانند سابق خریدار فرش چینی نیستند. چین در حال حاضر بیش از 90 درصد از بازار فرش خارج شده است چرا که به این نتیجه رسیده است که تولید فرش برایش مقرون به صرفه نیست.

با این اوصاف آینده صادرات سنتی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر این وضعیت بخواهد ادامه پیدا کند و دولت از صنعت ملی فرش حمایت ویژه انجام ندهد نمی‌توان این انتظار را داشت که از وضعیت فعلی خارج شود و اتفاقی در میزان صادرات کالاهای سنتی رخ دهد. باید کسانی سیاستگذاری در عرصه توسعه صادرات سنتی را بر عهده بگیرند که تخصص و تجربه لازم را در عرصه بازارهای سنتی به ویژه فرش داشته باشند. از طرف دیگر دولت باید برای صادرکنندگان نمونه تسهیلات ویژه در نظر گیرد تا آنها انگیزه پیدا کنند در این بازار سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهند. من از دولت تقاضا دارم زمینه دلالی در صادرات فرش را از بین ببرد و از صادرکنندگان بنام و دلسوز این عرصه حمایت جدی انجام دهد.

با توجه به اینکه شما پنج سال متوالی به عنوان صادرکننده نمونه فرش انتخاب شده‌اید علت موفقیت شما در این عرصه چیست؟
من اگر موفق شده‌ام تا اولین صادرکننده فرش در ایران باشم این امر مرهون تمام تلاش‌هایی است که شبانه‌روز برای توسعه و رشد صنعت فرش ایران انجام داده‌ام و همیشه سعی کرده‌ام کارآفرین خلاق و نوآوری باشم. هیچ‌گاه حاضر نشدم برای کاهش هزینه صادرات از کیفیت فرش‌هایم بکاهم. عمده فرش‌های عظیم‌زاده بهترین فرش‌های دستباف تبریز هستند. سالانه حدود دو تا سه هزار قطعه فرش نفیس و مرغوب تنها از تبریز خریداری می‌کنم. به جرات می‌گویم بالاترین موجودی فرش را من در ایران دارم. کافی است به انبار فروشگاه فرشته عظیم‌زاده مراجعه کنید، خواهید دید بیش از دو هزار قطعه فرش نفیس دستباف در این انبار وجود دارد. تمام توان و سرمایه‌ام را صرف توسعه و رشد صنعت ایران در کشورمان کرده‌ام و خواهم کرد. با اینکه از کشورهای دیگر تقاضای سرمایه‌گذاری و تاسیس کارخانه دارم اما حاضر نیستم ایران را ترک کنم چون عاشق کشورم هستم و هرچه توان دارم برای رشد و توسعه اقتصادی این مملکت صرف خواهم کرد. تا به امروز حتی هزار دلار هم سرمایه در خارج کشور ندارم و هر‌چه سرمایه دارم برای توسعه اقتصاد کشورم به کار گرفته‌ام.

چند سالی است که شما پروژه هتل‌سازی‌ای به نام قو الماس خاورمیانه را در حال اجرا دارید، چرا به سمت هتل‌سازی رفتید؟
در حال حاضر کشور به مجموعه هتل‌های بزرگ همانند هتل‌های جهان نیاز مبرمی دارد. یکی از زیرساخت‌های مورد نیاز صنعت گردشگری هم برخورداری از هتل استاندارد روز دنیاست. ما در ایران با کمبود هتل‌ها مواجهیم و همین امر باعث شده گردشگران نگران امکانات رفاهی‌شان برای سفر به کشورمان باشند. به همین خاطر تصمیم گرفتم پروژه قو الماس خاورمیانه را احداث کنم. البته یکی دیگر از دلایلم این بود که چندی پیش از فردی از کشورهای همسایه دعوت کردم به ایران بیاید اما در جواب به من گفت ایران هتل‌های مناسبی ندارد و به همین خاطر نمی‌تواند دعوتم را قبول کند. این حرف مرا رنجیده خاطر کرد و تصمیم گرفتم یک مجموعه هتل زیبا و مجلل که حتی در دنیا هم مثل آن وجود ندارد، بسازم که بتوانم در جهت توسعه زیرساخت‌های صنعت گردشگری کشورم کمک کنم. این پروژه در مازندران در کنار دریای خزر طراحی شده است و از سال 1386 ساخت آن آغاز شده است و تاکنون بالغ بر 650 میلیارد تومان هزینه صرف شده است که سهم ناچیزی از این هزینه وام گردشگری داده شده است. به‌رغم تمام مشکلات، موفق شدم برای ساخت این پروژه با بزرگ‌ترین برند هتل‌های ساحلی جهان ملیا قرارداد بین‌المللی منعقد کنم که ان‌شاءالله 10 ماه دیگر ساخت آن پروژه تمام می‌شود. البته قرار است طی پنج سال 9 هتل دیگر در دیگر استان‌های کشور بسازم اگرچه دولت توجهی به این امر ندارد اما خدا را شاکرم که نقش ارزشمندی در رفع کمبود هتل و ایجاد اشتغال در کشورم ایفا می‌کنم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید