شناسه خبر : 28 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شروطی برای شفاف شدن وضعیت اقتصادی ایران

مناظره، بستری برای یادگیری

رئیس‌جمهور روحانی در پی ارائه عملکرد ۱۰۰ روزه دولت تدبیر و امید که از صدا و سیما پخش می‌شد، گزارش شفافی از وضعیت موجود اقتصاد ایران و عملکرد دولت‌های مهرورزی بیان کرد. این گزارش بازخوردهای متفاوتی در جامعه داشت.

index:1|width:50|height:50|align:left حسین جوشقانی/ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه شیکاگو
هفته گذشته رئیس‌جمهور روحانی در پی ارائه عملکرد 100 روزه دولت تدبیر و امید که از صدا و سیما پخش می‌شد، گزارش شفافی از وضعیت موجود اقتصاد ایران و عملکرد دولت‌های مهرورزی بیان کرد. این گزارش بازخوردهای متفاوتی در جامعه داشت. برخی از آن استقبال کرده و برخی آن را فرار به جلوی رئیس‌جمهور خطاب کردند. در ادامه واکنش‌ها به این گزارش رئیس دولت‌های مهرورزی با نوشتن نامه‌ای رئیس‌جمهور روحانی را به مناظره فرا خوانده است.
در این نوشتار سعی خواهم کرد دستاوردها و احیاناً آفت‌های چنین مناظره‌ای را بررسی کنم. سوال اصلی که امیدوارم در انتها پاسخ روشنی برایش داشته باشم این است که مناظره برگزار شود و یا نشود؟ و اگر قرار است برگزار شود به چه صورتی برگزار شود؟
ابتدا لازم است یادآوری کنم که در یک نظام مردم‌سالار، مردم با انتخاب مدیران اجرایی و قانونگذاران نه‌تنها در تعیین سرنوشت خود بلکه در زندگی آیندگان بسیار اثرگذار هستند. به عنوان مثال اگر مردم ایران دولتی غیر‌از دولت سازندگی را در سال‌های 1368 تا 1376 انتخاب می‌کردند، امروز شرایط ما متفاوت بود. همین طور است انتخاب مردم در سال‌های 1384 و 1388 و البته 1392. اگر چه گزینه‌های پیش روی مردم در انتخابات ممکن است در برخی خصوصیات همگون باشند، ولی تفاوت سیاست‌ها و اثرگذاری آنها غیر‌قابل انکار است. برای مثال اگر مردم در سال 1384 گزینه دیگری را انتخاب می‌کردند قطعاً شرایط امروز به گونه‌ای دیگر بود. بدیهی است که اگر غیر‌از این بود مردم انگیزه‌ای برای مشارکت در انتخابات نداشتند. انتخاب مردم تابعی از شناخت آنها از گزینه‌های مختلف و نظرات آنهاست. بنابراین هر چه مردم آگاهی بیشتری نسبت به تفکرات موجود و اثر اجرایی آنها بر اقتصاد، فرهنگ و زندگی روزمره خود داشته باشند، می‌توان امیدوار بود که انتخاب بهتری انجام می‌دهند. چنین شناختی تنها در دو هفته قبل از انتخابات به دست نمی‌آید. بلکه این شناخت حاصل «یادگیری» مردم از جریانات و حوادث روزمره است. نقش رسانه‌ها و صاحب‌نظران نیز ارائه گزارش و تحلیل‌هایی از نحوه اجرای سیاست‌ها و اثرات آنهاست که لزوماً برای مردم عادی بدیهی نیست. به عنوان مثال افراد عادی تورم را ناشی از گران شدن حامل‌های انرژی می‌دانند و در عین حال نقش استقراض دولت از بانک مرکزی (برای تامین مالی پروژه‌ها مانند مسکن مهر) در تورم برایشان ملموس نیست. «یادگیری» چنان اهمیتی در توسعه کشورها دارد که برخی اقتصاددانان آن را از مهم‌ترین و زیربنایی‌تر‌ین عوامل رشد و توسعه کشورها می‌دانند. بدون شک برگزاری چنین مناظره‌هایی کمک شایانی به «یادگیری» مردم می‌کند.
اگر‌چه ممکن است گروهی از مردم تابع نظر نخبگان دیگر باشند ولی از آن جهت که انتخاب نخبگان نیز تابعی از شناخت آنها از گزینه است، «شناخت» به طور غیر‌مستقیم در انتخاب همه آحاد مردم اثر‌گذار خواهد بود. با ذکر این مقدمه می‌توان به سوال اصلی بازگشت. آیا برگزاری مناظره به صلاح است؟ برای پاسخ به این سوال لازم است آفت چنین مناظره‌ای را هم بررسی کنیم. مهم‌ترین آفت چنین مناظره‌هایی ایجاد تشنج در فضای کشور است. هنوز فضای مسموم و دوقطبی پیش از انتخابات 88 از ذهن مردم خارج نشده است. منحرف کردن دولت تدبیر و امید از برنامه‌های اصلی و حل مشکلات روزمره مردم به هیچ عنوان مورد انتظار نیست.
به اعتقاد نگارنده تنها مناظره‌ای سازنده است که به «یادگیری» مردم کمک کند. برگزاری چنین برنامه‌هایی حتی ضروری هم به نظر می‌رسد. چرا که اگر مردم و البته نخبگان متوجه اشتباهات احتمالی خود در انتخاب‌های گذشته نشوند، احتمال تکرار آن وجود دارد و البته روشن است که اشتباه در انتخاب هزینه‌های هنگفت و گاه غیر‌قابل جبرانی برای کشور در پی خواهد داشت. اگر بپذیریم که «یادگیری» تنها فایده و البته تنها هدف چنین مناظره‌ای باشد، نکات زیر به موثرتر بودن چنین مناظره‌هایی کمک می‌کند. اول اینکه مناظره‌ها باید در سطح کارشناسی و البته به زبان ساده اجرا شود. بدین روش از ورود غیرضروری شخص رئیس‌جمهور در این مورد و یا موارد احتمالی در آینده اجتناب می‌شود. قطعاً رئیس‌جمهور برنامه‌های کاری مهم‌تری نیز دارد؛ و فراموش نشود که‌ شأن «ریاست‌جمهوری» باید بالاتر از جدل‌های احتمالی چنین مناظره‌هایی باشد. البته اگر رئیس‌جمهوری خودش را کارشناس می‌داند اشکالی در حضورش به عنوان یک متخصص نیست. چنین مناظره‌ای لازم نیست بین دو نفر انجام شود، بلکه دو تفکر باید در مقابل هم قرار بگیرند. پس نباید اشکالی در حضور چند متخصص در کنار هم به عنوان مدافع یک طرز تفکر وجود داشته باشد.
دوم اینکه زمان کافی به چنین برنامه‌هایی داده شود تا طرفین بتوانند به طور کامل صحبت‌های خود را مطرح کنند و به سوالات احتمالی طرف مقابل پاسخ در خور دهند. لزومی ندارد که تمام این گفت‌وگو در یک جلسه انجام شود. بلکه می‌توان آن را در چند جلسه برگزار کرد و البته در انتها چکیده‌ای از آن را دوباره برای مخاطبان پخش کرد.
سوم؛ تجربه مناظره‌های گذشته نشان داده است که گاه به آمار و ارقامی اشاره می‌شود که بعداً مورد ابهام و تشکیک قرار می‌گیرند. چنین اتفاقی اعتماد مخاطب به نتیجه‌گیری‌های متخصصان را متزلزل می‌سازد. برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقی لازم است طرفین مذاکره ضمن ارائه هر آماری منبع آن را اعلام کنند. همچنین نماینده‌ای از سازمان‌های رسمی ارائه آمار مانند مرکز آمار ایران و بانک مرکزی در چنین مناظره‌هایی حاضر باشند و صحت و سقم چنین آماری را سریعاً بررسی کنند. اگر چه بیشتر آمارهای ارائه شده در مناظره‌های قبلی به سادگی قابل راست‌آزمایی بوده است، با این حال اگر آماری مطرح شد که به صورت زنده قابل راست‌آزمایی نبود، ظرف چند روز بعد از مناظره به طور رسمی تایید یا تکذیب شود.
چهارم؛ گاه از ارائه برخی گزارش‌های تایید‌شده اقتصادی به مردم، به بهانه‌های امنیتی دریغ می‌شود. به نظر نمی‌رسد که در شرایط فعلی چنین دغدغه‌هایی وجود داشته باشد. بنابراین ضرورت دارد که متخصصان در چنین مناظره‌هایی از ارائه تحلیل‌های مستدل خود ابایی نداشته باشند. پنجم؛ شرط آخری که به ذهن می‌رسد و البته اهمیت بسزایی دارد، احترام متقابل و رعایت مسائل اخلاقی است که بدیهی به نظر می‌رسد.
به طور خلاصه برگزاری چنین مناظره و گفت‌وگویی را مبارک می‌دانم تنها به شرطی که بستری باشد برای «یادگیری» بیشتر مردم. در پایان لازم است تاکید کنم که به هیچ عنوان قصد قضاوت درباره عملکرد دولت‌های گذشته را نداشته و ندارم و البته در صلاحیت خود نمی‌دانم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها