شناسه خبر : 1512 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سعید اسلامی‌بیدگلی از شائبه دست‌های پشت پرده در بورس می‌گوید

سازمان بورس شفاف‌سازی کند

سایه فتحی
یک روز بعد از اعلام توافق هسته‌ای تالار شیشه‌ای نمایش متفاوتی را به اجرا گذاشت که نه‌تنها باعث شوک‌زدگی اهالی این تالار شد بلکه به حرف و حدیث‌هایی دامن زد که برخی شائبه سیاسی، دست‌های پشت پرده، مانور دلواپسان و... در بورس را مطرح کردند. اگرچه گفته شد واکنش منفی بازار سهام به توافق هسته‌ای ناشی از آن بوده که بازار خبر توافق را از قبل پیش‌خور کرده و روزهای پایانی مجامع شرکت‌ها هم مزید بر علت شده بود. با این حال این شائبه از سوی کارشناسان بازار سرمایه رد نشده است و آنها معتقدند سازمان بورس در این زمینه باید شفاف‌سازی کند و از پشت پرده عرضه سنگین برخی حقوقی‌ها در آن روز بگوید. به این بهانه با سعید اسلامی‌بیدگلی کارشناس سرشناس بازارهای مالی و استاد دانشگاه به گفت‌وگو پرداختیم. او معتقد است ممکن است غرض‌های سیاسی در معاملات بورس پس از اعلام توافق هسته‌ای وجود داشته باشد اما یقیناً یک گروه خاص نمی‌تواند به سادگی بازار سرمایه‌مان را متزلزل کند! در ادامه شرح این گفت‌وگو را می‌خوانید.
اتفاقات عجیب در بازار سرمایه بعد از توافق هسته‌ای باعث شد تا گمانه‌زنی‌هایی مبنی برای خرابی تعمدی بازار مطرح شود. برخی فعالان بازار عنوان کردند ریزش بورس در این روز بدون منطق بوده و به عرضه سنگین تعدادی از حقوقی‌ها برمی‌گردد در حالی که پیش‌بینی‌های کارشناسی بر این بود که بازار پس از توافق با جو روانی مثبت مواجه خواهد شد و با توجه به ایجاد ثبات اقتصادی، رشد قابل توجهی می‌یابد. نظر شما چیست؟
قبل از اینکه این پرسش را پاسخ بدهم باید به این نکته اشاره کنم که رابطه اقتصاد با بازار سرمایه در اقتصاد ایران چگونه است. بازار سرمایه نماگری از اقتصاد است و واقعیت‌های اقتصادی در آن نمایان می‌شود اما آیا در اقتصاد ایران به مرحله‌ای رسیده‌ایم که بازار سرمایه بر مبنای واقعیت‌های اقتصادی حرکت کند؟ اگر قرار است بازار سرمایه، نماگر خوبی برای اقتصاد کشور باشد قطعاً باید شفافیت در آن حاکم و ترکیب سهام در این بازار ترکیب مناسبی از ساختار اقتصادی کشور باشد. طبیعتاً می‌دانیم که بازار سرمایه کشورمان این‌گونه نیست. با این اوصاف همیشه انتظار نداریم بازار سرمایه، عکس‌العمل خوبی نسبت به اقتصاد کشور نشان دهد. یعنی انتظار نداریم وقتی اوضاع اقتصاد رو به بهبود است بازار سرمایه‌مان هم در این راستا حرکت و رشد کند. یا زمانی که اوضاع اقتصاد کشور نامناسب است، بازتاب آن فوراً در بازار سرمایه‌مان نشان داده شود. دلیلش این است که ترکیب بازار سرمایه کشور مطابق با ترکیب اقتصاد کشور نیست و شفافیت کاملی هم ندارد. از طرفی بازار سرمایه‌مان هم مثل بقیه بخش‌های کشور، تحت کنترل محسوس و نامحسوس نهادهای حاکمیتی و شبه‌حاکمیتی است. وقتی در اقتصاد کشوری، حجم بزرگی از اقتصاد کشور را نهادهای حاکمیتی و شبه‌حاکمیتی، اداره می‌کنند، طبیعتاً در بازار سرمایه هم بسیاری از شرکت‌های پذیرفته‌شده و نهادهای سرمایه‌گذاری به این نهادها وابسته هستند. نهادهایی که همان‌طور که می‌دانیم بسیاری از آنها شفافیت مالی چندانی ندارند. آن وقت چطور انتظار داریم بازار سرمایه‌مان شفاف باشد و نماگر مناسبی برای اقتصادمان باشد؟

با این اوصاف شما اتفاقاتی را که در بازار سرمایه پس از توافق هسته‌ای افتاد که منجر به ریزش بازار شد، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در واکنش منفی بازار نسبت به توافق هسته‌ای به چند موضوع توجه داشته باشیم. اول اینکه، روند مذاکرات هسته‌ای طولانی شد و دو سال این مساله ادامه داشت. بورس در سال اول، عکس‌العمل‌های به نسبت سریعی نشان می‌داد. اما این روند طولانی باعث شد بازار خبر توافق را پیش‌خور کند. از طرف دیگر بانک‌ها گزارش‌های خوبی ارائه نکرده‌اند. طبیعی بود که این انتظار وجود نداشت که گروه بانکی پس از توافق با اقبال مواجه شود. حالا این مسائل را هم در نظر بگیرید و روزهای پایانی فصل مجامع شرکت‌ها نیز و مطالبه نقدینگی از بازار با توجه به تعطیلات چندروزه هم وجود داشت. بنابراین همین عوامل خود اثر منفی بر بازار می‌گذارد و ریزش شاخص را در پی دارد. تنها به صرف اینکه عرضه‌های برخی حقوقی‌ها در روز پس از توافق سنگین بوده نمی‌توان به یقین گفت پای مسائل سیاسی در میان است! اتفاقاً در آن روز فروش حقیقی‌ها هم زیاد بوده است.

اما برخی اظهار نظرها در این روزها مطرح شده است که گفته شده یک گروه خاص که بیش از 25 درصد کل بازار را در دست دارد و این به آن معناست که این گروه می‌توانند در لحظه‌ای نبض بازار را در دست بگیرند علت اصلی ریزش بورس پس از توافق است. آیا می‌توان گفت عده‌ای خاص در بورس تهران آنقدر قدرت دارند که مسیر این بازار را تغییر دهند؟
من با این‌گونه تحلیل‌ها که جریانی صد درصد حاکم بر بازار سرمایه تلاش کرد بازار را منفی نشان دهد، موافق نیستم. اگر چه فکر می‌کنم ممکن است غرض‌هایی وجود داشته باشد و ابهامات در این زمینه را رد نمی‌کنم. اما یک گروه خاص نمی‌تواند به سادگی بازار سرمایه‌مان را متزلزل کند! منکر نمی‌شوم که ممکن است در مورد بعضی از خرید و فروش‌ها غرض‌هایی هم وجود داشته باشد. ولی اثبات این موضوع به شواهد آماری نیاز دارد. سازمان بورس اوراق بهادار باید در این زمینه شفاف‌سازی انجام دهد تا مشخص شود چقدر از این معاملاتی که طی روزهای پس از توافق انجام شد معاملات سیاسی بوده است. به هر حال می‌دانیم بازار سرمایه ما تحت تاثیر شدید رفتارهای توده‌وار قرار دارد. وقتی در این بازار به هر دلیلی، معقول یا نامعقول، یک عده می‌فروشند همه فروشنده می‌شوند یا عکس آن اتفاق می‌افتد. بنابراین لازم است که مسوولان سازمان بورس شفاف‌سازی کنند و حجم معاملات هریک از حقوقی‌ها و حقیقی‌ها را به طور شفاف بیان کنند تا به این شایعات خاتمه دهند. از نظر من گروه‌های سیاسی هم شبیه گروه‌های اقتصادی هستند و از حداقل عقلانیتی برخوردار هستند. فکر نمی‌کنم گروه‌های سیاسی بخواهند در جهت زیان‌های اقتصادی بزرگی حرکت کنند چون خودشان هم آسیب خواهند دید. آنها هم در همین فضا کسب و کار دارند. بر فرض من چرا باید بروم دلار مثلاً 3500 تومانی را بخرم برای اینکه دلار را گران کنم و فضای سیاسی ایجاد کنم، در حالی که می‌دانم دلار دو ماه دیگر می‌شود 3100 تومان. لذا به زیان گروه خودم حرکت نمی‌کنم. یک گروه سیاسی هم قطعاً این مسائل را در نظر می‌گیرد و تصور نمی‌کنم حاضر باشد منافع اقتصادی خود را مثلاً برای اینکه بازار یک تا دو روز منفی باشد به خطر بیندازد. بنابراین هر چقدر که بازار شفاف حرکت کند، آن موضوع باعث می‌شود که معاملات با اهداف و غرض‌های سیاسی کمتر شود.

با این حال سازمان بورس سکوت کرده و درباره شائبات واکنشی نشان نداده است. با این اوصاف در این‌گونه مواقع نقش نهاد ناظر چیست؟
وظیفه اصلی نهاد ناظر بازار ایجاد شفافیت است. آن هم در شرایطی که ما در حال ورود به دوران پساتحریم هستیم و باید به هر طریقی شفافیت حاکم شود که در راستای بهبود وضعیت اقتصاد و بازارهای کشور گام برداریم. حتی این موضوع در مورد بانک مرکزی هم صدق می‌کند. اگر مسائلی بعد از توافق در بازار ارز رخ داده است باید بانک مرکزی به طور شفاف در این زمینه سخن بگوید اینکه ما بگوییم رفتارهای مشکوک در بازار ارز مشاهده شده است بیشتر به شایعات دامن می‌زنیم و کاربرد این‌گونه کلمات مبنای علمی ندارد. یا اینکه در مورد دلارهای بلوکه‌شده اعداد و ارقام متفاوت ارائه شده است. عجیب است که بانک مرکزی آمار دقیقی از دلارهای بلوکه‌شده ندارد و ارقام متفاوت در این زمینه مطرح می‌شود. ما اکنون به اطلاعات صحیح و شواهد آماری نیاز داریم. سازمان بورس اوراق بهادار و بانک مرکزی به عنوان متولیان بازارهای مالی کشور باید از اظهارنظرهای غیرشفاف بپرهیزند و کاملاً علمی، صحبت کنند. دولت باید، صد درصد شفافیت اطلاعاتی داشته باشد. جالب است رئیس‌کل بانک مرکزی رقمی درباره پول‌های بلوکه‌شده ارائه می‌دهد و دیگر مسوولان رقم‌های دیگری را اعلام می‌کنند و نظراتشان کاملاً متفاوت است. حتی دولت باید زمان‌بندی ورود پول‌های بلوکه‌شده را در اختیار فعالان کسب و کار قرار دهد. برای اینکه این زمان‌بندی، بر قیمت دلار تاثیر می‌گذارد و اگر شفافیت وجود نداشته باشد ایجاد رانت می‌کند. اکنون که می‌خواهیم وارد دوران پساتحریم شویم باید دولت و حاکمیت به عدم شفافیت پایان بدهند و اطلاعات اقتصادی را در اختیار فعالان اقتصادی و مردم قرار دهند. اگر قرار است ما به دوران پساتحریم وارد شویم و به سمت بهبود وضعیت اقتصاد حرکت کنیم لازمه آن شفافیت و دسترسی همگان به اطلاعات اقتصادی است. اگر واقعاً دولت قصد دارد در دوران پساتحریم در مسیر توسعه و رشد قرار گیرد باید انضباط برنامه‌ریزی را در اولویت و سرلوحه قرار دهد.

با این اوصاف وضعیت اقتصاد و بازار سرمایه را با توجه به اینکه توافق انجام شده و قرار است وارد دوران پساتحریم شویم چگونه ارزیابی می‌کنید؟
امیدوارم که دولت خیلی زود، برنامه‌های اقتصادی پساتحریم خودش را اعلام کند. باید اطلاعات اقتصادی همگانی شود. یعنی همان‌طور که اطلاعات اقتصادی در اختیار بانک مرکزی و وزارت اقتصاد است باید مردم هم همان اطلاعات را داشته باشند. این وظیفه اول دولت است. مادامی که دولت این حق مردم را به رسمیت نشناسد، چگونه انتظار داریم بخش خصوصی در اقتصاد ایران رشد کند و فضای کسب و کار توسعه پیدا کند؟
در بازار سرمایه نیز انتظار داریم سازمان بورس اوراق بهادار، برنامه‌های توسعه خود را در پساتحریم اعلام کند و شرکت‌ها را مجاب کند، پیش‌بینی‌های جدیدشان را در زمان کوتاه ارائه کنند و مرتب هم این پیش‌بینی‌ها را برای دوره‌های سه‌ماهه، شش‌ماهه و یک‌ساله اطلاع‌رسانی کنند. حتی سازمان بورس باید از شرکت‌ها بخواهد برنامه‌های سالانه، سه‌ساله و پنج‌ساله خود را تهیه کنند، و در اختیار مردم بگذارند. وقتی سازمان بورس و شرکت‌ها اطلاعات شفاف در اختیار همگان بگذارند سطح تحلیل‌ها هم بالا می‌رود و این موضوع به رشد سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه کمک می‌کند. نباید نسبت به این نکته کلیدی بی‌توجه باشیم. البته به سرمایه‌گذاران بازار سرمایه توصیه می‌کنم عجله نکنند. تجربه بازار سرمایه در دنیا نشان می‌دهد کسانی در بازار موفق هستند که در بازار حضور بلندمدت دارند و دائماً وارد و خارج نمی‌شوند. برای کسب بازدهی مناسب باید سرمایه‌گذار برنامه بلندمدت در بازار سرمایه داشته باشد. از طرفی سرمایه‌گذاران باید از شرکت‌ها، سازمان بورس و دولت بخواهند شفاف عمل کنند و اطلاعات را از آنها پنهان نگه ندارند. دسترسی همگان به اطلاعات اقتصادی باید به مطالبه عمومی شهروندان تبدیل شود. وقتی من از حقوق شهروندی‌ام بی‌اطلاع باشم و آن را مطالبه نکنم دولت هم از این مساله گذر می‌کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها