شناسه خبر : 6774 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هژبر یزدانی به‌روایت اسناد

امپراتور عدد سیزده

برای یک دانشجوی تاریخ که می‌خواهد از تاریخ معاصر بنویسد، ساختمان ویلایی خیابان فرشته نبش چناران یکی از قشنگ‌ترین جاهای دنیاست. آنجا می‌شود روزها و هفته‌ها میان قفسه‌های کتاب و برگه‌های اسناد و عکس، غلت خورد و نفس کشید و زندگی کرد و زمان را نفهمید.

شادی معرفتی
برای یک دانشجوی تاریخ که می‌خواهد از تاریخ معاصر بنویسد، ساختمان ویلایی خیابان فرشته نبش چناران یکی از قشنگ‌ترین جاهای دنیاست. آنجا می‌شود روزها و هفته‌ها میان قفسه‌های کتاب و برگه‌های اسناد و عکس، غلت خورد و نفس کشید و زندگی کرد و زمان را نفهمید. قضاوت درباره هژبر یزدانی کار سختی بود، بیشتر وقت‌ها سردرگم می‌ماندم که او یک رانت‌خوار فاسد است یا یک کارآفرین هوشمند. اما تصویری که از او در لابه‌لای اسناد دیدم، تصویری بود که شاید کمتر کسی دیده باشد. تصویر مردی که اگرچه کم‌سواد بود، اما خط خوشی داشت و لابه‌لای خاطراتش شعر هم می‌نوشت، تصویر جوانی عاشق‌پیشه که از اندوه عشق می‌سرود. با او از سنگسر تا خانه‌اش در سه‌راه زندان تهران و ویلایش در فرمانیه روبه‌روی خیابان ندا همسفر شدم و تصویر مردی را دیدم که اگرچه فسادهای بانکی فراوانی داشت، اما برای تاسیس بیمارستان و مدرسه و... بانی عمل خیر می‌شد.
گزارشم را بر اساس اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران نوشتم، که از میان انبوهی سند، تنها تعداد اندکی از آنها فرصت دیده شدن یافته‌اند، اسنادی که اگرچه برخی از آنها پیشتر نیز منتشر شده‌اند، اما کمتر به آنها پرداخته شده است. جالب آنکه موقع صفحه‌بندی، کد حروفچینی که به مطلب مربوط به این گزارش اختصاص یافت، شماره سیزده بود، انگار او حق داشت، عدد سیزده سرنوشت محتوم وی بود.

دراین پرونده بخوانید ...

  • سلطان و شبان

    تجارت فردا با همکاری موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر می‌کند: اسنادی از زندگی جنجالی هژبر یزدانی سرمایه‌دار معروف دوره پهلوی

    سلطان و شبان

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها