شناسه خبر : 10019 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با مهدی بکایی مدیرعامل اپل ایران

خودمان، خودمان را تحریم کرده‌ایم

مهدی بکایی یکی از اولین افرادی است که اپل را به بازار ایران معرفی کرده است، خودش می‌گوید که اولین نیست و پیش از او کسان دیگری نیز بودند، اما هیچ کدام فعالیت‌شان را به صورت جدی ادامه ندادند. او پس از سال‌ها فعالیت در این حوزه، نظرات جالبی درباره‌ فعالیت‌های اپل در ایران دارد.

خودمان، خودمان را تحریم کرده‌ایم

مهدی بکایی یکی از اولین افرادی است که اپل را به بازار ایران معرفی کرده است، خودش می‌گوید که اولین نیست و پیش از او کسان دیگری نیز بودند، اما هیچ کدام فعالیت‌شان را به صورت جدی ادامه ندادند. او پس از سال‌ها فعالیت در این حوزه، نظرات جالبی درباره‌ فعالیت‌های اپل در ایران دارد. متن این گفت و گو در ادامه می‌آید.

***

 ممکن است درباره سابقه حضور اپل در ایران توضیحاتی ارائه کنید، چراکه تا جایی که می‌دانم شما یکی از قدیمی‌ترین شرکت‌هایی هستید که در این رابطه فعالیت می‌کنید.
ما اولین نیستیم اما شرایطی ایجاد کردیم که آشنایی مردم با محصولات اپل بیشتر شود. فعالیت ما از سال ۸۲ به صورت رسمی آغاز شد و پیش از ما هم شرکت‌هایی بودند که منحل شدند و آن زمان یک یا دو شرکت بیشتر نبود که در حوزه‌ اپل فعالیت داشت. در آن زمان کامپیوترهای اپل مثل الان نبود. بلکه CPU این کامپیوترها تنها می‌توانست سیستم عامل مک را اجرا کند و به همین دلیل طرفدار زیادی نداشت چراکه بیشتر کاربران آشنایی زیادی با اپل نداشتند و اسم اپل معمولاً برای کاربران تخصصی مطرح می‌شد. مهم‌ترین اتفاقی که برای اپل افتاد این بود که اجازه نصب ویندوز را روی سیستم‌ها داد. این اتفاق حدود سال ۸۴ یا ۸۵ افتاد و در این زمان مراجعه عامه مردم به اپل بیشتر شد اما هنوز کاربران حرفه‌ای مثل موسیقی‌دانان و گرافیست‌ها بیشتر به سمت اپل آمدند و عامه مردم هنوز توجه چندانی به این محصول نداشتند. البته پس از مدتی در مصاحبه‌ای که سال ۸۷ یا ۸۸ داشتم گفتم که اپل بیشتر در ایران مد شده است. به دلیل اینکه به سواد اینکه می‌توان با آن به خوبی کار کرد و یا نه، کسی کاری نداشت و بیشتر جنبه‌ یک کالای مدشده را به خود گرفت. اپل زمانی در ایران خیلی بیشتر خود را مطرح کرد که آیفون را معرفی کرد. در آن زمان مردم تنها با آی‌پاد سر و کار داشتند که دستگاهی بود که به عنوان MP3Player یا MP4Player مطرح بود و دستگاه‌های مشابه آن نیز وجود داشتند. اپل با آیفون صنعت را زیر و رو کرد و با معرفی آیفون اتفاق بسیار مهمی در صنعت تلفن همراه افتاد و مردم با اپل آشنا شدند. همین الان هم ۵۰ درصد مردم جهان هنگامی که نامی از اپل می‌آید هنوز آیفون را به خاطر می‌آورند و دیگر محصولات اپل را نمی‌شناسند. مثلاً سال ۸۶ هنگامی که ما در نمایشگاه شرکت کردیم آیمک را مردم که می‌دیدند می‌گفتند این تلویزیون چند؟

 خیلی جالب است.
بله، مردم نمی‌دانستند، یا شاید می‌گفتند این LCD‌ چند، اصلاً نمی‌دانستند که محصولی می‌تواند وجود داشته باشد که همه‌ امکانات آن در پشت LCD باشد و تنها با یک موس و کیبورد کار کند. ما اولین شرکتی بودیم که با اپل در الکامپ شرکت کردیم. نکته‌ای که ما را با دیگران در حوزه اپل متمایز کرد این بود که ما خدمات نرم‌افزاری گذاشتیم. به این صورت که مشتریان معمولاً این دغدغه را داشتند که ما محصول را خریدیم حالا برای نرم‌افزار چه کنیم. این بود که خدمات ما برای بخش حرفه‌ای جامعه جذاب بود و این بخش از کار ما استقبال کرد و کار پیش رفت. موضوع دوم این بود که ما هنگامی که دستگاه را می‌فروختیم روی توانایی استفاده از دستگاه تمرکز می‌کردیم. به این صورت که مثلاً هنگامی که شما یک خودرو می‌خرید ممکن است که بسیاری از امکانات خودرو را ندانید و به همین دلیل هزینه کرده‌اید ولی نمی‌توانید از امکانات چیزی که خریده‌اید استفاده کنید. این اشکالی بود که سعی ما بر این بود که محصولی که فروخته می‌شود یک دوره زمانی کوتاه آموزش هم دارد. این کلیاتی بود از آنچه اپل تاکنون در ایران گذرانده است.

 ما هنوز درباره تحریم صحبت نکرده‌ایم.
درباره تحریم، بحثی که تحریم دارد مربوط به دیروز و امروز نیست و کلاً پس از انقلاب ایران ما هیچ مراوده‌ای با آمریکا نداشته‌ایم و در نتیجه ما هیچ‌گاه ارتباط خاصی با آمریکا نداشتیم. پس تحریم‌ها همیشه سر جای خودشان بودند و شرکت اپل مستقیم به ما چیزی نمی‌فروخت و در طول سال‌ها با استفاده از واسطه‌ها کالا تامین می‌شد، اما مشکل از آنجا شروع شد که گفتند به هیچ‌وجه و تحت هیچ شرایطی نباید محصول اپل به ایران برسد تا جایی که عده‌ای را به جرم اینکه محصول را به صورت غیر‌مستقیم به ایران فروخته‌اند، زندانی کردند. البته کالاها به طور مستقیم نیر نیامده بودند، بلکه فروخته شده بود به امارات و از آنجا به ایران آمده بود. اما چون مقصد ایران بود مشکل ایجاد شده بود. پس از آن دیگر به خاطر تحریم‌های بسیار شدیدتر بانک‌ها و نیز عدم فروش به کاربر ایرانی این ماجرا ریشه‌دارتر و مشکل‌تر شد. اما این مشکلات هیچ‌گاه روی تامین کالای ما تاثیر نگذاشت. این‌گونه که از سال ۸۸ به بعد به صورت قارچ‌گونه تعداد کسانی که روی اپل کار می‌کردند بسیار زیاد شد. مثلاً شما اگر به مجتمع کامپیوتر پایتخت در سال ۸۰ مراجعه می‌کردید اصلاً اپلی در آنجا نمی‌دیدید. در سال ۸۲ ممکن بود که کنار بقیه‌ محصولات نت‌بوک‌های اپل را ببینیم و این روند تا سال ۸۸ ادامه پیدا کرد و از سال ۸۸ رسماً اپل جای خود را باز کرد و فروشندگان شروع به فعالیت کردند و مشکلی که وجود داشت این بود که سواد و آگاهی را کاربران نداشتند و همان اتفاقی که زمانی درباره برندهای دیگر افتاد درباره اپل نیز اتفاق افتاد و مثلاً سونی زمانی جایگاهی مشخص برای خود داشت، توشیبا زمانی قدرتمند بود اما آنقدر بد کار شد و قطعات غیر‌استاندارد وارد ایران شد، مشتریان مشکل پیدا کردند. مثلاً درباره مموری روی دستگاه‌های اپل، اگر شما روی دستگاه اپلی که باس 1066 دارد مموری با باس 1333 قرار دهید، می‌شناسد اما در طولانی‌مدت کنترلر مموری مین بورد از کار می‌افتد و این یعنی تغییر مین بورد و بازار ما این آگاهی را نداشت و این اتفاق برای چندین دستگاه دیگر اتفاق افتاد و در نتیجه اپل بیشتر برای واردکنندگان سودآوری مطرح بوده است نه اینکه یک برند سطح بالای دنیا وارد شده است و باید روی آن درست کار شود.

 فکر می‌کنید رفع تحریم اصولاً تاثیری روی فروش محصولات اپل داشته باشد؟ چون بر اساس مطالبی که شما فرمودید ما تا حالا هیچ‌گاه مشکلی نداشته‌ایم، اما بحث اپ استور اپل نیز مطرح می‌شود...
- خیر، اگر منتظر چیز خاصی باشید، خیر اتفاق خاصی نخواهد افتاد. نکته جالب‌تری برایتان بگویم، برخلاف بسیاری از دوستان که فکر می‌کنند اگر اپل در ایران یک استور راه‌اندازی کند و یا یک نمایندگی رسمی به کسی بدهد می‌تواند پول بسیار زیادی به دست آورد باید گفت خیر در ایران این اتفاق نخواهد افتاد. در واقع اپل قواعد و قوانین مخصوص به خود را دارد. مثلاً می‌گوید که دستگاه را می‌فروشد با n درصد زیر قیمت درون سایت و فروشنده بایستی مقدار مشخصی سود به دست بیاورد و قیمت واضح و مشخص است اما ما در ایران وضعیتی متفاوت داریم. ما امروز قیمتی اعلام می‌کنیم و فردا قیمت ما تغییر می‌کند. اکنون ما حدود سه سال است که با این روند آشنا هستیم، دلار هر روز تغییر می‌کند، آیا یک شرکت معظم می‌تواند با تغییر قیمت هر روزه خود را وفق دهد؟

 طبعاً یک شرکت نمی‌تواند خود را به خوبی با این روند وفق دهد.
پس در نتیجه هنگامی که گفته می‌شود سامسونگ از ایران می‌رود یا اینکه فلان شرکت کمتر کار می‌کند اینها همه تبعات دارد و نکته این است که هنگامی که دلار نوسان بسیار زیادی دارد مثلاً یک دستگاه دوهزاردلاری هنگامی که دلار ۱۰۰ تومان ارزان می‌شود قیمت آن باید دو هزار تا ۱۰۰ تومان کاهش قیمت دهد و اگر دلار ۱۰۰ تومان گران شود باید دو هزار تا ۱۰۰ تومان گران شود و این رقم، رقم کمی نیست.

البته اصلاً رقم کمی نیست.
دو هزار تا ۱۰۰ تومان می‌شود ۲۰۰ هزار تومان و این رقم فقط درون قیمت خرید است و با هزینه‌های جانبی می‌شود ۳۰۰ هزار تومان، یعنی اینکه شرایط در وضعیت فعلی شرایطی نیست که الان شرکتی مثل اپل بتواند به خوبی و مستقل در ایران حضور داشته باشد.

 به نظر من رسید که رفع تحریمی که اکنون اپل انجام داده است دقیقاً بعد از ماجرای تحریم ایران از طرف سامسونگ اتفاق می‌افتد، به نظر شما این دو ماجرا آیا ربطی به هم ندارند؟
نکته این است که هنگامی که رابطه‌ مالی ما با آمریکا به وضعیت مطلوب برسد و ما بتوانیم فعالیت‌های بانکی خود را به راحتی انجام دهیم، خواسته یا ناخواسته شرکت‌هایی مثل سامسونگ که نوع محصولی که تولید می‌کنند درجه‌بندی دارد، البته من شناخت زیادی از این محصولات ندارم و تنها محصولی که دارم یک یخچال و فریزر است، به همین دلیل شاید صلاحیت زیادی برای نظر دادن درباره این برند مخصوص را نداشته باشم، اما مطلبی که می‌خواهم عرض کنم این است که هنگامی که یک شرکت آمریکایی کالایی را عرضه می‌کند مطمئن باشید که این از نظر روانی بسیار روی بازار هدف تاثیرگذار است و مثلاً از یک شرکت اروپایی بیشتر تاثیرگذار است، چراکه بهترین محصولاتی که در جهان تولید می‌شود بازار هدف‌شان کجاست؟

طبعاً آمریکاست.
دقیقاً، مثلاً سونی سه نسخه از محصولات دارد، آسیایی، اروپایی و آمریکایی.

بله.
چرا؟

 قاعدتاً کیفیت‌هایی متفاوت دارند.
یک کیفیت است، دوم بازار آمریکاست که شاید حتی ارزان‌تر باشد، همین سونی که می‌فروشد در بازار آمریکا ممکن است ارزان‌تر به فروش برساند، اما چون بازار رقابتی است و رابطه حرف کمتری برای گفتن دارد و هر محصولی که کیفیت بهتری داشته باشد آنجا شرایط بهتری برای خریدار وجود دارد که بتواند آن را بخرد و تعداد خریداری که می‌تواند محصول را بخرد خیلی بیشتر از جاهای دیگر است و به همین دلیل بهترین محصول را به آنجا می‌فرستد. اگر ما قوانین و مقررات مطلوبی داشتیم، اگر مثلاً هرگاه اسم چین می‌آمد، ما نمی‌گفتیم کیفیت محصولات خوب نیست، یا اینکه در تلویزیون بگویند آن کشور پر‌جمعیت است، در این وضعیت من مسوول مشکل دارم که اجازه می‌دهم کالای بی‌کیفیت وارد کشورم بشود. بحث اول بحث قیمت است و بحث دیگر این است که ما نظارت کافی نداشتیم. بحث من این است که اپل هم‌اکنون در صنعت IT تاپ‌ترین برند را دارد، این‌طور نیست؟

 چرا همین‌طور است.
اما چرا کیفیت آن با وجود اینکه در چین تولید می‌شود وارد هر کشوری که می‌شود از نظر کیفی برابری دارد با کالای دیگر کشورها، مثلاً آمریکا، فرانسه، اسپانیا، آفریقای جنوبی، افغانستان و... مشکل ما هستیم که اجازه می‌دهیم کالای بی‌کیفیت وارد کشورمان شود. اسم نمی‌برم اما برندی هست که در دنیا به خوبی می‌فروشد و کالای بی‌کیفیتش سر از بازار ما در می‌آورد و کالای باکیفیتش از آمریکا، حالا مقصر کیست؟

 بله، درست می‌فرمایید.
من مدتی بحث داشتم در زمانی که ‌آی‌پد تازه معرفی شده بود یعنی کالایی که در دنیا هیچ نمونه‌ای نداشت و در مصاحبه‌ای از من پرسیده شد که نظر من درباره استانداردی که این کالا باید بشود چیست؟ ما معمولاً استاندارد را بر اساس اینکه کالای تولید خودمان چگونه است می‌گذاریم یعنی اینکه اگر کالایی قرار است وارد شود باید کیفیتی برابر یا بالاتر از تولید ما داشته باشد، و نکته دوم این است که این کالا کالای مشابهی ندارد و تازه در دنیا اختراع شده و هیچ مشابهی ندارد. مثالی از شرکت اپل می‌زنم، زمانی مایکروسافت به این خاطر که بسیار رشد کرده بود، دولت آمریکا از ترس اینکه اگر برای مایکروسافت اتفاقی بیفتد و کارهای اقتصادی اشتباهی انجام دهند اقتصاد آمریکا به مشکل می‌خورد، آیا این موضوع را به خاطر دارید؟

 بله، به خاطر دارم.
قرار بود این‌ شرکت تبدیل به سه شرکت شود، اما این کار را نکردند و این ماجرا گذشت و شرکتی به نام اپل رشد کرد. تنها محصولات اپل نبود که رشد کرد، بلکه کشوری به نام آمریکا پشت اپل بود که این شرکت را به اینجا رساند. دلیل آن را نیز می‌گویم. آیا به خاطر دارید که زمانی دل در هر فیلمی، در هر تیزری و در هر محصولی که تولید می‌شد حضور داشت؟ اکنون اپل جای آن را گرفته است و هالیوود برای اپل تبلیغ می‌کند. در ایران لوگوها را حذف می‌کنند، اگر ایران‌خودرو و سایپا خودروهای ملی ما هستند و ما باید از آنها کسب درآمد کنیم پس چرا ثروتمندان ما باید سوار خودروهای میلیاردی شوند که لوگوهایشان را پاک می‌کنید؟ می‌توان با این شرکت‌ها قرارداد بست و هزینه تبلیغات را دریافت کرد که برای آن هم تبلیغ شود. مثلاً فرد اگر ۱۵۰۰ساله هم باشد اگر لوگوی یک پژو حذف شود، می‌داند که این پژو ساخت ایران‌خودرو است. مثلاً می‌توان با ایران‌خودرو و سایپا قرارداد بست و از آنها هزینه تبلیغات را دریافت کرد و برای آنها تبلیغ کرد تا هم صدا و سیما و هم این شرکت‌ها از آن سود ببرند. مثلاً ما درباره تبلت ملی صحبت زیادی می‌کنیم، هنگامی که ۹۰ درصد از قطعات آن در کشور دیگری تولید می‌شود و در ایران تنها اسمبل می‌شود دیگر نمی‌توان گفت که یک برند ملی است. ما کدام ثبت اختراع این تبلت را داشته‌ایم که بخواهیم بگوییم مثلاً از اپل بهتر است یا از سامسونگ بدتر است؟ همین نیز ایرادی ندارد، اما اگر خدمات درست و ساپورت خوب نیز پشت آن باشد می‌توان به آن امیدوار بود، در واقع باید این برند را مجبور کرد که با بهترین کیفیت تولید کند، اما مشکل ما این است که با هر کیفیت نازلی که محصول تولید شود می‌گذاریم وارد بازار شود. اما درباره اپل این اتفاق نیفتاد، حمایت دولتی پشتش نبود، اما دولت به او پول نداد، می‌دانید چرا؟ چون خودش پول ساخت، اپل دو سال پیش میزان نقدینگی‌اش از دولت آقای اوباما بیشتر بود، اما اگر این اتفاق در کشورهای جهان سوم بیفتد، آیا آن بخش اقتصادی را حذف نمی‌کنند؟

چرا، احتمالاً نابود می‌شود، به همین دلیل شرکت‌هایی که درآمدهای این‌گونه دارند معمولاً در قسمت‌های سیاه اقتصاد هستند.
نکته‌ای که ما اساساً با آن مشکل داریم واردات کالاست، باید من بازرگان از همان تعرفه و تسهیلاتی استفاده کنم که شرکت‌های شبه‌دولتی از آن استفاده می‌کنند. البته ما همه جای دنیا رانت داریم اما در سطح کلان نه در سطح خرد، و مشکلی که ما در ایران داریم رانتی است که حتی در سطح خرد وجود دارد. اگر ما بتوانیم چیزی را که داریم به بهترین وجه کنار هم بگذاریم و با شرایط جامعه خود وفق دهیم می‌توانیم به نتایج خوبی برسیم. اگر بخواهیم از نظر اقتصادی رشد کنیم باید الگو داشته باشیم، مثل استیو جابز. در واقع اگر مدیری خلاق و پول‌ساز است چرا باید برای او ایجاد مشکل کنیم؟ مدتی پیش اعلام شد که واردات کامپیوتر و لوازم جانبی آن ممنوع است. این اتفاق چه شوک روانی سختی به بازار می‌دهد؟ اولین کسی که مصاحبه کرد من بودم. گفتم خیلی جالب است، ما خودمان، خودمان را تحریم کردیم. از یک سو او به ما سخت می‌گیرد و او نیز تکنولوژی خود را به ما نمی‌دهد چراکه این تکنولوژی سواد و دانایی ما را بالا می‌برد و ما به جای اینکه کار کنیم و شروع به موازی‌کاری کنیم تا بتوانیم خودمان تولید کنیم به سمت دیگری می‌رویم. مثلاً من بحث سخت‌افزار رایانه را می‌گویم، چراکه در بخش نرم‌افزار خدا را شکر اتفاقات مثبتی روی داده است، هر چند که کپی رایت هیچ پایه‌ای در ایران ندارد. به سادگی قفل نرم‌افزارها شکسته می‌شود و به سادگی نیز به همین نام به فروش می‌رود. به نظر من این کار از قاچاق مواد مخدر بدتر است، چراکه این فرد از ایران می‌رود و ما مجبور می‌شویم کسی را از خارج استخدام کنیم و به او دلاری پول بدهیم. اما این ماجرا سر دیگری نیز دارد. گاهی اتفاق می‌افتد که یک شرکت دولتی به شرکت دولتی دیگری سفارش تولید یک نرم‌افزار را می‌دهد و شرکت خصوصی قیمت می‌دهد مثلاً یک میلیارد تومان برای نرم‌افزار، در حالی که نرم‌افزار بیش از ۵۰ میلیون نمی‌ارزد. نه حمایت درستی می‌کنیم و نه به درستی بازار را کنترل می‌کنیم. می‌توان با اطلاع‌رسانی و برنامه‌های مشخص جلوی این کار را گرفت. قانون باید به گونه‌ای باشد که بتوان جلوی یک کار را به صورت کامل و مشخص گرفت و با جرائم با دیدی خاص و درست برخورد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها