شناسه خبر : 3235 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا اوباما در سال ۱۳۹۵ به تهران سفر خواهد کرد؟

فانتزی دور ازدسترس

پیش‌بینی آنچه در روابط ایران و آمریکا در سال ۹۵ رخ می‌دهد، بنا بر شرایط کنونی و معادلات موجود در فضای بین‌المللی چیزی فراتر از آنچه طی سال ۹۴ به وقوع پیوسته است، نخواهد بود.

index:1|width:50|height:50|align:right علی بیگدلی/تحلیلگر مسائل غرب اروپا و آمریکا
پیش‌بینی آنچه در روابط ایران و آمریکا در سال ۹۵ رخ می‌دهد، بنا بر شرایط کنونی و معادلات موجود در فضای بین‌المللی چیزی فراتر از آنچه طی سال ۹۴ به وقوع پیوسته است، نخواهد بود. اینکه مثلاً تصوراتی همچون سفر باراک اوباما به تهران را در ذهن بپرورانیم، نیازمند توضیحی مبتنی بر وضعیت فعلی این روابط است، البته در همین ابتدای این مطلب باید تاکید کرد که در بازه باقی‌مانده از دوران ریاست جمهوری آقای اوباما، بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد. توجه داشته باشیم که عمق اختلافات ما با آمریکا بسیار است و این به خودی خود مانع چنین تصمیم و رخدادی در سال ۹۵ و به‌طور کلی در بازه زمانی کوتاه‌مدت می‌شود.

تصور سفر اوباما به ایران در آمریکا
قطعاً اگر بخواهیم تصور کنیم که در ماه‌های آخر دولت اوباما چنین سفری اتفاق بیفتد؛ همین امر و نتایج آن ابعاد گوناگونی در فضای داخلی این کشور خواهد داشت؛ مثلاً این اتفاق می‌تواند بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا تاثیر بسزایی بگذارد. به عبارتی این سفر و افزایش روابط با ایران به عنوان پیروزی در سیاست خارجی این دولت، می‌تواند رای دموکرات‌ها را افزایش دهد. اما با توجه به فشاری که کنگره بر اوباما به ویژه در زمینه سیاست خارجه دولت او وارد می‌کند و اختلافات و مشکلاتی که در این بین وجود دارد، بعید است که چنین تصمیمی از سوی او گرفته شود. البته اگر در آینده دموکرات‌ها پیروز انتخابات ریاست جمهوری شوند، ممکن است که این برنامه را دنبال کنند.

تصور سفر اوباما در ایران
حال وجه دیگری در قبال چنین تصمیم و سفری به مسائل داخلی کشور ما برمی‌گردد. در کشور ما هم نهادهای تاثیرگذار تاکنون به آن مرحله از رضایت نرسیده‌اند، که با چنین سیری در بهبود روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا کنار بیایند. به عبارتی شرایط داخلی کشور ما هم برای بهبود روابط آن هم در این شکل و حد و اندازه که به سفر رئیس‌جمهور آمریکا به کشور منجر شود، فراهم نیست. در این مساله‌ میان فضای داخلی ما و آمریکا تشابه بسیاری وجود دارد، در آمریکا هم این شرایط تاکنون مهیا نشده است. در کشور ما تا سال‌ها امکان برقراری ارتباط با آمریکا وجود نخواهد داشت. بسیاری از مسوولان و قدرتمندان در کشور بر این دیدگاه هستند که ارتباط با آمریکا اشتباه است و باید این اختلافات و عدم برقراری روابط ادامه یابد و هیچ تصویری از پایان این اختلافات و ایجاد روابط حتی در آینده ترسیم نمی‌کنند. وقتی نهادهای قدرتمند و اثرگذار در این میان چنین نگاهی دارند، در آینده نزدیک شاهد تحولی اساسی نخواهیم بود.

مسائل منطقه و آثار آن بر روابط دو کشور
موضوع دیگری که احتمال چنین تحولی را در یک سال آینده، دور از انتظار و باور می‌کند؛ فشارهای منطقه‌ای بر روابط دو کشور است. با توجه به شرایط سوریه، ما دشمنان سرسختی مانند عربستان در منطقه داریم، که روی آمریکا، روی لابی‌های یهودی و روی کنگره آمریکا نفوذ قابل توجهی دارند. نحوه نقش‌آفرینی و دخالت ما در مساله‌ سوریه به گونه‌ای است که دقیقاً عربستان را در نقطه مقابل ما قرار داده است. از آن سو هم روابط پشت پرده میان عربستان و اسرائیل بر سر ایران نیز بسیار گسترده شده است. بر همین اساس و با وجود چنین شرایطی احتمال گسترش قابل توجه روابط دیپلماتیک میان دو کشور بسیار اندک است و بعید است بتوان چشم‌اندازی از روابط میان ایران و آمریکا داشته باشیم. با تمام این اوصاف شرایط بسیار سختی برای تلطیف روابط و بهبود آن چه در ایران و چه در آمریکا و چه در منطقه وجود دارد.

توافق هسته‌ای و آثار آن بر روابط دیپلماتیک میان دو کشور
موضوع توافق هسته‌ای صورت‌گرفته هم در روابط میان ایران و کشورهای 1+5 موضوعی استثنایی است و هم در جامعه جهانی و از نگاه کلان. در این میان اوباما از این بحث توافق هسته‌ای یک پیروزی سیاسی به دست آورد، چنانچه خانم کلینتون هم درباره آن بسیار سخن می‌گوید به گونه‌ای که نه‌تنها منطقه بلکه جهان ازیک بحران مهم دیپلماتیک رهایی یافت. این خود امتیاز بزرگی نه‌تنها برای آمریکا بلکه برای همه کشورهای اروپای غربی بود. باید توجه داشته باشیم توافق هسته‌ای با همه ابعادی که دارد تفاوت بسیاری با برقراری روابط میان ایران و آمریکا دارد. در آمریکا توافق هسته‌ای حساسیت برقراری روابط را ایجاد نکرده است. در توضیح این موضوع باید به این نکته اشاره کرد با توجه به اینکه طی این سال‌ها، این کشورها ما را به حمایت از تروریسم متهم می‌کردند، این کار از دیدگاه آمریکا فقط جلوگیری از تبدیل شدن ایران به ایران اتمی بوده است. به عبارتی آنها بر این باورند که با این کار جلوی بحرانی محتوم را گرفته‌اند. پس از این جنبه موضوع ایران برای آمریکا مهم بوده است و باید حل می‌شد. البته در این زمینه هم کنگره باز مخالفت‌هایی داشت اما در نهایت مجبور به موافقت شد. این مساله‌ نمی‌تواند اثر خاصی در برقراری رابطه میان ایران و آمریکا در بازه زمانی کوتاه‌مدت داشته باشد.

انتخابات آمریکا و رابطه با ایران
باوجود همه امیدواری‌هایی که در دوره زمامداری حسن روحانی و باراک اوباما درباره حل سوءتفاهمات میان ایران و ایالات متحده به‌وجود آمده است، تا جایی که در تابستان همین امسال محمدجواد ظریف (ولو غیرمترقبه) در راهروی سازمان ملل با رئیس‌جمهوری آمریکا دست داد و مذاکرات برجام نیز به سبب عزم دو کشور برای دستیابی به توافق به نتیجه رسید، اما نباید بیش ‌از اندازه نسبت به آینده خوش‌بین بود. به ویژه اینکه یکی از مناقشات اصلی در مبارزات انتخاباتی این دوره ریاست‌جمهوری آمریکا در بخش سیاست خارجی نوع تعامل با ایران است. به هر صورت نامزدها برای تامین خواسته‌های لابی‌های پرنفوذ که اتفاقاً می‌توانند سرنوشت هر یک از نامزدها را تا حدود زیادی تغییر دهند، مجبور به اظهاراتی هستند که در برخی موارد با منافع ملی کشورشان در تضاد باشد. باید دید ادبیات رادیکال و ستیزه‌جویانه‌ای که به ویژه از سوی دونالد ترامپ نامزد پیشرو در اردوگاه جمهوریخواهان درباره توافق اتمی ایران و قدرت‌های جهانی مطرح می‌شود، تا چه اندازه بر تعاملات نوپای ایران و ایالات‌ متحده سایه خواهد انداخت. این روند عملاً می‌تواند به تهدیدی بزرگ در مسیر آینده تعاملات ایران و آمریکا بدل شود.

سخن آخر
اگر بخواهیم به طور درست این موضوع را باز کنیم، گیر ما با آمریکا چندان ارتباطی با دولت ما یا دولت آنها ندارد، بلکه بیشتر مشکل موجود بر سر رژیم اسرائیل است. چنانچه حتماً شنیده‌اید رئیس‌جمهوری آلمان هم چند روز پیش اعلام کرد: «تا زمانی که ایران رابطه‌اش را با اسرائیل اصلاح نکند با ایران هیچ معامله‌ای را انجام نمی‌دهیم.» این موضوع در آمریکا به مراتب محسوس‌تر است، لابی‌های قدرتمند یهودی که در آمریکا هستند و مداخلات کنگره مانع از چنین تحولی در روابط میان دو کشور می‌شود و حتی اگر دولت بعدی (که در سال ۹۵ مشخص می‌شود) دموکرات باشد، باز هم بعید است که بتوانند در برابر این لابی‌ها بایستند و چنین اقدامی را رقم بزنند.
البته بنابر شواهد موجود شاید شخص آقای اوباما چندان بی‌میل برای گسترش روابط با ایران آن هم در این سطح که در ابتدای بحث مطرح شده، نباشد و شاید در آستانه انتخابات رای‌آوری هم داشته باشد اما فشارهای داخلی در آمریکا بیش از آن است که اجازه چنین تحولی را در روابط ما بدهد. تا زمانی که اسرائیل کارشکنی کندکمتر نقطه امیدواری برای حل اختلافات‌مان با آمریکا وجودخواهدداشت و چشم‌انداز یک‌ساله برای تغییرات بسیار اندک است همان‌طور که پیشتر اشاره شد حتی اگر شخص آقای اوباما با این مساله‌ موافق و خواهان آن باشد باز هم چنین نمی‌شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها