شناسه خبر : 21222 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا اصلاح‌طلبان متحد می‌مانند؟

ضرورت ناگزیر

انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته را می‌توان یکی از بارزترین رفتارهای سیاسی مردم ایران در سه دهه گذشته به شمار آورد. رفتاری که به آنچه مردم در جریان انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ انجام دادند بسیار شباهت داشت و همانند همان سال، کاری کرد که شرایط سیاسی را بتوان به دو بخش قبل و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری تقسیم کرد.

محمد‌جواد حق‌شناس/عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی

انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته را می‌توان یکی از بارزترین رفتارهای سیاسی مردم ایران در سه دهه گذشته به شمار آورد. رفتاری که به آنچه مردم در جریان انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ انجام دادند بسیار شباهت داشت و همانند همان سال، کاری کرد که شرایط سیاسی را بتوان به دو بخش قبل و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری تقسیم کرد. اما برای بررسی بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه قدرت در نظام جمهوری اسلامی همزمان با انتخابات ریاست‌جمهوری باید چند نکته را در نظر گرفت. اول اینکه تحولات سیاسی دو‌ساله انتهایی دوران محمود احمدی‌نژاد، به گونه‌ای بود که باعث شد بسیاری از اصولگرایان حامی او، از همراهی‌اش دست بکشند و حتی به نوعی به تقابل با وی بپردازند. موضوعی که به شکل‌گیری شکاف قابل توجهی در جریان اصولگرایی منتهی شد. از سوی دیگر، مواضع صریح، شفاف و تاثیرگذاری که رهبر معظم انقلاب در ماه‌های منتهی به انتخابات و به ویژه در پیام نوروزی خود بدان اشاره کردند، تا حدود زیادی باعث شد تا تکلیف انتخابات تعیین شود. بیان مواضعی همچون ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات، لزوم وجود گرایش‌های سیاسی متفاوت در این عرصه و همچنین عدم اطلاع هیچ‌کدام از نزدیکان ایشان به رای نهایی‌شان، آغازی بود برای دعوت عامه مردم به انتخابات. علاوه بر این، اتفاقاتی که در جریان بررسی صلاحیت‌های انتخاباتی پیش آمد نیز آثار و تاثیرات خاصی برجای گذاشت که در نهایت منجر به بازگشت دوباره اصلاح‌طلبان به عرصه شد. رد صلاحیت اکبر هاشمی‌رفسنجانی -‌ رئیس‌جمهوری پیشین و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام -، رد صلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی-‌ مسوول دفتر محمود احمدی‌نژاد که از حمایت‌های بی‌دریغ او و حلقه اطرافیانش برخوردار بود -‌ و رد صلاحیت کامران باقری‌لنکرانی -‌ فرد مورد تایید حلقه مصباح‌یزدی و جبهه موسوم به پایداری -‌ عملاً باعث شد تا فضای انتخابات به سمت یک فضای دو‌قطبی هدایت شود. فضایی که یک قطب آن را حسن روحانی -‌ چهره اصولگرای میانه‌رو که در سال‌های اخیر با مواضع اصلاح‌طلبانه‌اش توانسته بود نظر سید‌محمد خاتمی، اکبر هاشمی‌رفسنجانی و علی‌اکبر ناطق‌نوری را به دست آورد -‌ تشکیل می‌داد و قطب دیگرش هم متشکل از افراد شاخص اصولگرایی از ولایتی گرفته تا جلیلی بود. این اتفاق باعث شد تا حسن روحانی بتواند در عرصه انتخابات موفق شود. ورود او به عرصه تصمیم‌گیری در قوه مجریه باعث شد تا عملاً شرایط در کشور تغییر کند و جریان اصلاح‌طلب و تمام گروه‌هایی که دل در گرو منافع ملی داشتند، فرصتی مهم به دست آورند تا فعالیت خود را در کشور از سر گیرند. در این شرایط به نظر می‌رسد رویکرد موجود در جناح‌های سیاسی در سال پیش رو، مبتنی بر رقابت‌های سنگین و در صورت عدم کنترل، توام با چالش‌های جدی به ویژه در عرصه رقابت‌های مهم مجلس شورای اسلامی در اسفندماه 94 باشد. طبیعی است در این شرایط لزوم وحدت بین اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است. ائتلافی که محوریت آن با سید‌محمد خاتمی است و محمدرضا عارف آن را همراهی می‌کند. ائتلافی که در آن شاهد حضور جبهه‌های سیاسی مهمی چون جبهه اصلاح‌طلبان و جریان اصلاحات از یک سو و جریان حلقه اطرافیان هاشمی‌رفسنجانی و چهره‌های شاخص اصولگرای معتدل با محوریت علی‌اکبر ناطق‌نوری از سوی دیگر هستیم. بدون شک این حرکت می‌تواند سیاستی را که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری شکل گرفت دنبال کند و قطعاً می‌تواند بخش‌هایی از مجلس شورای اسلامی را که در اکثریت است به دست گیرد. طبیعی است که در این شرایط و در صورت ائتلاف میان اصلاح‌طلبان و اجماع آنها، جریان افراطی که اکنون در مجلس شورای اسلامی فعالیت می‌کند و به جبهه پایداری موسوم است و حلقه اطرافیان مصباح‌یزدی در آن حضور دارند، عملاً امکان موفقیت قابل توجه در این انتخابات را نخواهند داشت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها