شناسه خبر : 45301 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پرچم‌دار کینز

لارنس کلاین چرا برنده جایزه نوبل اقتصاد شد؟

 

سارا بنی‌صدر / نویسنده نشریه 

اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه پنسیلوانیا، لارنس کلاین، یکی از چهره‌های پیشرو در اقتصادسنجی بود. او به دلیل کارش در ایجاد الگو‌های کامپیوتری برای پیش‌بینی روندهای اقتصادی جایزه یادبود نوبل در علوم اقتصادی را در سال 1980 دریافت کرد. کلاین در طول زندگی خود الگوهایی ایجاد کرد که روندهای اقتصادی را نه‌تنها برای ایالات‌متحده، بلکه در مقیاس جهانی پیش‌بینی می‌کرد. او الگوهایی آماری ایجاد کرد که اقتصاد کینزی را تجسم می‌کرد و هنوز به عنوان ابزاری از سوی فدرال‌رزرو و سایر بانک‌های مرکزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کلاین در سپتامبر 1920 در اوماها، بزرگ‌ترین شهر ایالت نبراسکا به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی او در سیستم مدارس دولتی همین شهر سپری شد، به طوری که آموزش دوران دبیرستان در دروس پایه ریاضیات، انگلیسی، زبان‌های خارجی و تاریخ بسیار برایش مفید واقع شد. گرچه در همان زمان از آن آگاه نبود، تجربه بزرگ شدن در دوران رکود بزرگ نقش زیادی بر زندگی فکری و حرفه‌ای کلاین داشت و دوران دانشگاه نیز متعاقباً به او مبنایی برای درک این تجربه و توسعه برخی مهارت‌های تحلیلی داد تا با جنبه‌های مهم اقتصادی این دوران و زمان‌های دیگری که در راه بود برخورد کند. شیفتگی اولیه او نسبت به ریاضیات عالی در سطح دانشگاه به شکوفایی تفکر نظری منجر شد که می‌توانست مبنایی برای برخورد با مسائل اقتصادی فراهم کند.

کلاین برای ادامه تحصیل به دانشکده ریاضیات در کالج شهر لس‌آنجلس پیوست. آموزه‌های آن انگیزه بسیاری در او برانگیخت و شروع جنگ جهانی دوم نیز نقشی بی‌بدیل بر افکار او درباره روابط متقابل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی داشت. کلاین برای ادامه تحصیل در دوره لیسانس به دانشگاه برکلی رفت و این دوران توانست نکات مورد نیاز را در سطوح پیشرفته اقتصاد و ریاضیات در اختیار او بگذارد. او متوجه شد که یک جامعه و مجله‌ای حرفه‌ای («اکونومتریکا») در حال شکوفایی است و با اشتیاق فراوان وارد این حوزه مطالعاتی شد.

پس از پایان تحصیلات در برکلی، کلاین برای ادامه تحصیل به موسسه فناوری ماساچوست (MIT) پیوست و به یکی از اولین دانشجویان دکترای اقتصاد این دانشگاه تبدیل شد. پیوستن به ام‌آی‌تی این فرصت را در اختیار او قرار داد تا زیر نظر پل ساموئلسون تحصیل کند، به طوری که توانست در عرض دو سال مدرک دکترای خود را دریافت کند. ساموئلسون نخستین فرد آمریکایی بود که در سال 1970 جایزه نوبل اقتصاد را برنده شد. کار با ساموئلسون به او این امکان را داد تا بتواند درک خوبی از اقتصاد و روش‌های ریاضی برای روبه‌رو شدن با مسائل اصلی موضوع پیدا کند.

پس از پایان دوره دکترا، کلاین تصمیم گرفت به گروه پژوهشی کمیسیون کولز در دانشگاه شیکاگو بپیوندد. جیکوب مارشاک، مدیر کمیسیون به او ماموریت داد تا تلاش‌های اولیه برای ساخت الگوی اقتصادسنجی را که به وسیله یان تینبرگن، اقتصاددان هلندی، انجام شده بود احیا کند. در شیکاگو، او در میان کهکشانی از ستارگان جای گرفته بود، که تیالینگ کوپمانس، تئودور اندرسون، لئونید هورویچ، کنث ارو و دون پاتینکین در میان آنها دیده می‌شدند.

کلاین موفق شد اولین مدل از یکسری از الگو‌های اقتصادسنجی کلان را تکمیل کند. او درک خود را از اقتصادسنجی تقویت کرد، در مورد عملکرد اقتصاد مطالعه کرد و چندین مسیر نظری مانند تجمیع، سیستم‌های تقاضا و پیش‌بینی را شروع کرد. او در کولز مدلی از اقتصاد ایالات‌متحده برای پیش‌بینی توسعه نوسانات تجاری و مطالعه تاثیرات سیاست اقتصادی-سیاسی دولت طراحی کرد. هدف کلاین از زمانی که در سال 1942 اولین مدرک خود را از دانشگاه برکلی دریافت کرد و تخصص در علم جدید اقتصادسنجی را آغاز کرد، این بود که اقتصاد را به گونه‌ای تمرین کند که به حل مشکلات دنیای واقعی کمک کند؛ بنابراین شروع به تجزیه‌وتحلیل نوسانات اقتصادی کرد تا دریابد اقتصاد کلان به طور کلی چطور کار می‌کند.

پرسش این بود که چگونه می‌توانیم به سوالات «چه می‌شود اگر» در اقتصاد پاسخ دهیم؟ بدیهی است که نمی‌توان همه چیز را در مورد یک کشور پیچیده با چند میلیون نفر دانست، بنابراین باید تقریب‌هایی انجام شود. این دقیقاً چیزی بود که کلاین تلاش کرد با الگو‌هایش انجام دهد. به گفته او، «ما سیستم‌های معادله‌ای در اختیار داریم و قیمت‌ها و نرخ‌های بهره را پیدا می‌کنیم که از این معادلات پیروی کنند؛ محدودیت‌هایی که از سوی مقامات نظارتی در نظر گرفته می‌شوند اعمال می‌شوند و تلاش این است که مسیر رشد اقتصاد را پیش‌بینی کنیم».

83کلاین با مدل‌های خود نه‌تنها راه‌هایی برای بازنمایی یک اقتصاد ایجاد کرد، بلکه توانست پیش‌بینی کند که چگونه تحت تاثیر تغییر در سیاست‌های آتی قرار می‌گیرد. همان‌طور که کلاین می‌گوید، می‌توانیم بپرسیم که اگر اقتصاد تحت تاثیر رویدادهای تصادفی یا نظریه‌های نادرست قرار گیرد، چگونه خواهد بود؟

در حالی‌ که ایالات‌متحده هنوز در جنگ جهانی دوم حضور داشت، از کلاین خواسته شد تا وضعیت اقتصادی کشور را در دوره پس از جنگ مدل‌سازی کند. مردم بر این باور بودند که اقتصاد به رکود فرو خواهد رفت، اما کلاین و تیم پژوهشی‌اش نشان دادند که این اتفاق رخ نخواهد داد، چراکه تقاضا برای کالاهای مصرفی وجود دارد که به دلیل جنگ برآوردنشده مانده‌اند. سربازانی که به خانه می‌آیند نیز تقاضا را افزایش می‌دهند. کلاین ادعا می‌کرد که نتایج او نشان می‌دهد که اقتصاد بسیار قوی خواهد بود؛ چراکه مبنای خوبی برای تحقق بخشیدن به آنچه ما تقاضای متوقف‌شده از سوی مصرف‌کنندگان می‌نامیم وجود خواهد داشت. پیش‌بینی‌های کلاین درست از آب درآمد و این تنها باری نبود که او توانست صحت پیش‌بینی‌های اقتصادسنجی را ثابت کند. او وضعیت اقتصادی کره و ویتنام را نیز بعد از جنگ به‌درستی پیش‌بینی کرد. کلاین استدلال کرد که «مردم می‌ترسند پس از توافق صلح، به رکودی که در دهه 1930 داشتیم بازگردیم، اما با استفاده از الگوهایمان نشان دادیم که چنین شکستی وجود نخواهد داشت».

کلاین بعد از پایان جنگ به اروپا رفت و یک سال تحصیلی را در کنار راگنار فریش و تریگو هاولمو گذراند. او تابستان 1947 را در اتاوا گذراند و توانست به ساخت اولین مدل از سری الگوهای اقتصادسنجی به دولت کانادا کمک کند. زمانی که سال بعد به ایالات‌متحده بازگشت به دعوت آرتور برنز و با کمک‌هزینه فوق‌دکترا به کارکنان «دفتر ملی تحقیقات اقتصادی» پیوست و توانست برخی مطالعات اقتصادسنجی درباره کارکردهای تولید را انجام دهد که رویکردهایی را گشود که با گذر زمان همچنان کاربرد دارند.

کلاین آن زمان به تخمین اثرات ثروت به‌ویژه دارایی‌های نقدی بر رفتار پس‌انداز علاقه‌مند شد و به کارکنان مرکز تحقیقات Survey Research Center در دانشگاه میشیگان پیوست. او در میشیگان کار خود را روی ساخت الگو‌های کلان اقتصادسنجی دوباره آغاز کرد، به طوری که به همراه یکی از شاگردانش به نام آرتور گلدبرگر الگویی را طراحی کرد که به «مدل کلاین-گلدبرگر» معروف شد.

کلاین در دوران کاری‌اش در شیکاگو به حزب کمونیست پیوست؛ حرکتی که بعدها برایش مشکل‌ساز شد. او در مصاحبه‌ای در سال 1976 گفت که اعضای حزب اصرار داشتند  قبل از سخنرانی برای حاضران درباره اقتصاد مارکسیستی صحبت کند. او از حزب خارج شد، اما در زمانی که در میشیگان تدریس می‌کرد، عضویت گذشته او در حزب کمونیست در جلسه استماع کمیته فعالیت‌های غیرآمریکایی مجلس نمایندگان مطرح شد و دانشگاه او را برکنار کرد. کلاین در این زمان تصمیم گرفت آمریکا را ترک کند و به همراه خانواده‌اش به انگلستان برود. او به دانشگاه آکسفورد پیوست تا در مورد داده‌های پس‌انداز آکسفورد مطالعه کند و مدلی از اقتصاد بریتانیا بسازد.

اما چهار سال بعد، دعوتی از سوی مدرسه وارتون دانشگاه کالیفرنیا، او را دوباره به خانه بازگرداند. او کار روی مجموعه‌ای از مدل‌ها را آغاز کرد که بعدها به «مدل‌های وارتون» معروف شدند. کلاین در طول این سال‌ها سفرهای بسیاری داشت و در پروژه‌های الگو‌سازی بسیاری از کشورها به ویژه ژاپن و مکزیک مشارکت و بر تعدادی از پایان‌نامه‌ها نظارت کرد که به تلاش برای الگوسازی پایدار برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته تبدیل شد.

او در اوایل دهه 1960 تصمیم گرفت با فروش پیش‌بینی‌های اقتصادسنجی به خریداران بخش خصوصی و دولتی از تحقیقات در مطالعات کمی اقتصادی در پنسیلوانیا حمایت کند. این شرکت در طول سال‌ها به یک شرکت غیرانتفاعی تبدیل شد و در نهایت به یک انتشارات خصوصی فروخته شد تا به عنوان یک شرکت انتفاعی فعالیت خود را دنبال کند. وجوه حاصل از فروش شرکت «همکاران پیش‌بینی اقتصادی وارتون» در بودجه تحقیقاتی و آموزش عمومی دانشگاه قرار می‌گرفت.

او نظریه‌های خود را در مورد مدل‌سازی گسترش داد تا بر پیوندهای اقتصادهای مختلف -جریان کالاها و خدمات و سرمایه در میان کشورها- تمرکز کند. کلاین که به طور مکرر به سایر کشورها سفر می‌کرد مجله «اینترنشنال اکونومیک ریویو»  را تاسیس کرد که به طور مشترک با دانشگاه اوزاکا در ژاپن تهیه می‌شد.

کمیته‌ای از شورای تحقیقات اجتماعی (SSRC) که یک سازمان مستقل مستقر در ایالات‌متحده آمریکاست، در سال 1959 به این مساله پرداخت که یک الگوی اقتصادسنجی برتر از ایالات‌متحده آمریکا ایجاد کند. کلاین به عنوان پژوهشگر اصلی به طور کامل در این سرمایه‌گذاری شرکت کرد که بیش از 10 سال ادامه داشت. نتایج و روش‌هایی در این دوره ابداع شد که کل دوره تحقیقاتی کلاین را برای مدتی شکل داد. نتایج پژوهش‌های این پروژه به موسسه بروکینگز منتقل شد و کمیته SSRC توجه خود را از پژوهش‌های تیمی برای ساختن مدلی از ایالات‌متحده آمریکا به انجام یک مدل برای تجارت جهانی معطوف کرد تا سازوکار انتقال بین‌المللی را بررسی کند. پروژه لینک (LINK) در سال 1968 آغاز شد و بعدها به یک سرمایه‌گذاری تعاونی بین‌المللی تبدیل شد که مرکز هماهنگی و نرم‌افزار آن در دانشگاه پنسیلوانیا قرار داشت. این پروژه سال‌ها با افزودن کشورهای جدید، فرآیندهای اقتصادی جدید و افق‌های زمانی طولانی‌تر همچنان به پیشرفت خود ادامه داد و برای کشورها این امکان را فراهم کرد تا پروژه‌های ساخت الگو‌های اقتصادسنجی را آغاز کنند.

کلاین علاقه خود را از تمرکز روی یک مساله صرفاً ملی به یک مساله بین‌المللی تغییر داده بود؛ چراکه اقتصادی که در گذشته به آن به عنوان یک اقتصاد بسته فکر می‌کرد، در اواخر دهه 1960 بسیار بازتر شده بود. او دریافته بود که مطالعه واقعی اقتصاد آمریکا بدون مطالعه دقیق اقتصاد جهان ممکن نیست. پروژه لینک توانست با هماهنگ کردن تحقیقات از کشورهای مختلف نخستین الگوی اقتصادسنجی جهانی را تولید کند. دانشمندان امیدوار بودند که هماهنگی آنها را قادر کند تا دریابند چگونه تغییرات در اقتصاد یک کشور بر دیگر کشورها اثر می‌گذارد.

پروژه لینک نمونه خوبی بود که نشان می‌داد کلاین چگونه به گفت‌وگوی آکادمیک بین‌المللی پایبند بود. اگرچه او به خاطر صرف زمان و تلاش برای کشورهای سوسیالیستی مورد انتقاد قرار گرفت، اما با اقتصاددانان در لهستان، چکسلواکی و چین ارتباط برقرار کرد و شروع به الگو‌سازی اقتصادهای برنامه‌ریزی‌شده متمرکز کرد. هنگامی که چین سیاست‌های اصلاحات اقتصادی خود را در دهه 1970 آغاز کرد، کلاین در مورد چگونگی کمک به رشد اقتصاد با همکاران چینی خود تبادل نظر کرد.

زمانی که کلاین کار خود را آغاز کرد تا اواسط دهه 1950 که فرآیندها با استفاده از ماشین‌ها خودکار شدند، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها هنوز به‌سختی با دست انجام می‌شد. اما او با استفاده از فناوری جدید، الگوی پیش‌بینی اقتصادسنجی وارتون خود را طراحی کرد که بر توسعه اقتصادی آمریکا متمرکز بود. این مدل شامل بیش از هزار معادله برای پیش‌بینی نوسانات اقتصادی و شرایط تجاری بود و نقش تغییرات مالیات و هزینه‌های عمومی را ارزیابی می‌کرد.

کلاین با وجود پیشنهاد کاری از سوی جیمی کارتر پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1977 هرگز موقعیت علمی خود را رها نکرد. با این حال اغلب درباره سیاست اظهارنظر می‌کرد. زمانی که تغییر از تولید نظامی به غیرنظامی هنوز موضوعی داغ بود، او به صورت علنی اعلام کرد که اگر دولت از سیاست‌های اقتصادی مناسب پیروی کند تقاضا در اقتصاد می‌تواند حفظ شود. به نظر او،  کالاهای نظامی برای تولید جریان درآمدی آینده طراحی نشده‌اند و  کلاین مطمئن بود که نه کشورهای ناتو و نه کشورهای پیمان ورشو از تغییر به تولیدات غیرنظامی آسیب نخواهند دید. 

دراین پرونده بخوانید ...