شناسه خبر : 45158 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گسترش اشتباه

چرا بریکس‌پلاس اتفاق فوق‌العاده‌ای نیست؟

 

 دارون عجم‌اوغلو / اقتصاددان

در وهله اول، ممکن است خبر گسترش بریکس و اضافه شدن کشورهای عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، اتیوپی، مصر و آرژانتین به این گروه خبر خوبی به نظر برسد. یک بریکس‌پلاس قدرتمند با 11 عضو می‌تواند نماینده بهتری از اقتصادهای نوظهور جهان باشد و وزنه تعادلی مفیدی علیه هژمونی آمریکا ایجاد کند.

با وجود این، از بسیاری جهات، اعلام بریکس مبنی بر اضافه شدن اعضای جدید نشان‌دهنده یک فرصت ازدست‌رفته بزرگ است. جهان به این موضوع نیاز ندارد که کشورهای بیشتری تحت سیطره روسیه و چین قرار بگیرند یا برای مقابله با ایالات‌متحده متحد شوند. جهان در حال حاضر به یک گروه‌بندی سوم مستقل واقعی برای ایجاد یک وزنه تعادل در برابر محور چین-روسیه و قدرت ایالات‌متحده نیاز دارد.

به این دلیل که گسترش تنها شامل کشورهایی شده که در حال حاضر رابطه دوستانه‌ای با چین دارند، بریکس‌پلاس تنها به عنوان ابزار دیپلماسی دیگری برای چین عمل خواهد کرد و به جای نمایندگی از منافع اقتصادهای نوظهور، امکان مشارکت بیشتر چین را در این کشورها فراهم می‌کند. البته به احتمال زیاد این موضوع به ضرر کارگران و مردم آن کشورها تمام خواهد شد، چرا که سرمایه‌گذاران خارجی چینی تمایل دارند فساد، کاهش شفافیت، و مگاپروژه‌های بی‌فایده‌ای را که با وام‌های سنگین تامین مالی می‌شوند، تحمل یا حتی تشویق کنند.

علاوه بر این، اضافه شدن عربستان سعودی، مصر، ایران، اتیوپی و امارات، بریکس را به یک جامعه ضددموکراتیک‌تر تبدیل خواهد کرد. 

با این حال، دموکراسی در صدر فهرست نهادهایی قرار دارد که اقتصادهای نوظهور برای اطمینان از موفقیت اقتصادی و اجتماعی آینده خود بیشتر به آن نیاز دارند. در پژوهشی که به همراه سورش نایدو، پاسکال راسترپو و جیمز رابینسون انجام دادیم دریافتیم که از منظر تاریخی دموکراسی‌سازی موجب می‌شود تا کشورها طی پنج تا 10 سال به رشد اقتصادی سریع‌تری دست پیدا کنند. موضوعی که ناشی از افزایش سرمایه‌گذاری در آموزش، سلامت و دیگر خدمات عمومی است.

در مقابل، به نظر می‌رسد تعامل با چینی‌ها به ممانعت از دموکراسی و حتی دامن زدن به اقتدارگرایی منجر خواهد شد. با توجه به اینکه بسیاری از کشورهای نوظهور با بحران دموکراسی مواجه‌اند و روزبه‌روز بر تعداد کشورهایی که تضعیف نهادهای دموکراسی را تجربه می‌کنند افزوده می‌شود، بریکس‌پلاس جدید همانند تهدیدی است که می‌تواند بر آتش این مساله بیفزاید.

اکنون که رقابت میان چین و ایالات‌متحده در حال تشدید شدن است -و به‌طور بالقوه نظم جهانی را تغییر می‌دهد-، اقتصادهای نوظهور به‌طور فزاینده‌ای به صدای مستقل خود نیاز دارند. به هر حال، بعید است که با بدتر شدن روابط میان ایالات‌متحده و چین و کاهش تجارت دوجانبه و جریان‌های مالی میان این دو ابرقدرت، منافع آنها تامین شود.

به همین ترتیب، اقتصادهای نوظهور باید بتوانند بر آینده هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های دیجیتالی که به سرعت در حال تکامل هستند، تاثیر بگذارند. حتی اگر شور و شوق فعلی در مورد ابزارهای مولد هوش مصنوعی (مانند ChatGPT) بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته باشد، پیشرفت‌های سریع در هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های ارتباطی همچنان در کوتاه‌مدت محتمل است و این موارد بر همه کشورها تاثیر گذاشته و تقسیم کار جهانی را بازسازی می‌کند.

این فناوری‌ها می‌توانند اثرات منفی شگرفی روی کارگران به ویژه در جهان نوظهور داشته باشند، به‌خصوص در کشورهایی نظیر هند که در حال حاضر خدمات اداری مختلفی را صادر می‌کنند. 

در نهایت هر دو گروه کارگران یقه‌سفید و یقه‌آبی در سراسر جهان ممکن است نه با نیروی کار گران‌قیمت و تحصیلات عالی در کشورهای ثروتمند، بلکه با نرم‌افزار، ماشین‌آلات و روباتیک پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی رقابت کنند.

فناوری‌های مشابه همچنین احتمالاً در بسیاری از کشورها ساختار سیاسی را بازسازی می‌کنند، زیرا رسانه‌های اجتماعی و اطلاعات نادرست مبتنی بر هوش مصنوعی (از جمله جعل عمیق (deep fake) و سایر فناوری‌های دستکاری) به‌طور فزاینده‌ای بر افکار عمومی و سیاست‌های انتخاباتی تاثیر می‌گذارند. 

بیشتر اقتصادهای در حال توسعه و نوظهور، نهادهای حمایتی لازم را برای نظارت و ایجاد حفاظ در برابر چنین اختلالاتی ندارند.

علاوه بر این، تکنولوژی‌های جدید به‌طور بی‌سابقه‌ای به دولت‌ها ابزارهای قدرتمندی برای نظارت بر جمعیت و سرکوب مخالفان خود می‌دهد. رژیم‌های خودکامه در حال حاضر این تکنولوژی‌ها و تکنیک‌ها را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. 

پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که تکنولوژی نظارتی چین به سرعت به دیگر کشورهای غیردموکراتیک صادر شده و شرکت هوآوی به تنهایی چنین تجهیزاتی را به 50 کشور صادر کرده است.

در شرایط فعلی، آینده فناوری‌های مختلف عمدتاً از سوی مقامات چینی، غول‌های فناوری ایالات‌متحده (با درجه محدودی از نظارت) و -به‌طور فزاینده‌ای- قوانین اتحادیه اروپا شکل می‌گیرد. هیچ یک از این قطب‌ها منعکس‌کننده 

منافع جهان در حال ظهور و همچنین بریکس‌پلاس که به احتمال زیاد هم‌راستا با خواسته چین حرکت خواهد کرد، نخواهد بود.

خوشبختانه، انتخاب محدود خود چین از اعضای جدید ممکن است فرصتی برای ظهور یک جایگزین امیدوارکننده برای بریکس‌پلاس ایجاد کرده باشد. سایر اقتصادهای نوظهور بزرگ مانند اندونزی، ترکیه، مکزیک، کلمبیا، مالزی، نیجریه، بنگلادش و کنیا می‌توانند یک بلوک واقعاً مستقل تشکیل دهند، با این امید که در نهایت آرژانتین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی را برای پیوستن به خود جذب کنند. اگرچه هر یک از این کشورها اخیراً مشکلات خاص خود را با فرآیندهای دموکراتیک داشته‌اند، اما تجربه آنها در مورد دموکراسی، همراه با اندازه اقتصادی آنها، زمینه‌های مشترکی را به آنها می‌دهد.

حتی بیشتر از این، آنها می‌توانند به صورت جمعی استقلال خود را از چین و آمریکا اعلام کنند و در بحث درباره آینده جهانی‌شدن و فناوری همان صدایی باشند 

که جهان نوظهور واقعاً به آن نیاز دارد. چنین انتخاب‌هایی بسیار مهم‌تر از آن است که به رقبای ژئوپولیتیک امروزی واگذار شود. 

دراین پرونده بخوانید ...