شناسه خبر : 36444 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

«بایدن» و «بازارها»

پیروزی بایدن بازارها را به کدام سو می برد؟

 
 
رسول فروغ‌فرد/ نویسنده نشریه

اگر از همه متغیرهای دیگر از جمله بحران کرونا فاکتور بگیریم، «پیروزی بایدن» بازارهای جهانی را به چه سمت و سویی خواهد برد؟ این سوالی است که سرمایه‌گذاران تمامی بازارهای مالی جهان فارغ از موقعیت جغرافیایی آنها، به دنبال پاسخ آن‌اند. پاسخ این سوال را می‌توان از دو طریق با دقت بالایی یافت؛ اول اینکه باید سیاست‌های مدنظر بایدن در زمینه جنگ تجاری با چین، برگشت به قراردادهای بین‌المللی، سیاست‌های مالی انبساطی و نقش ثبات‌ساز در حوزه سیاست خارجی را واکاوی کرد. دوم اینکه، روند دو هفته گذشته بازارها به دنبال اعلام غیررسمی پیروزی بایدن در انتخابات را مطالعه و از آن به‌عنوان راهنمای روند آتی بازارها استفاده کرد. در این گزارش اثر متغیر «انتخاب بایدن» بر پنج بازار مهم «سهام»، «طلا»، «دلار»، «نفت» و «رمزارزها» بررسی شده است. نتیجه این بررسی راوی سه نکته مهم است؛ اول اینکه بازارها سناریوی «تلاش‌های تنش‌آفرین ترامپ برای ماندن در قدرت» را تا حد زیادی رد کرده‌اند؛ بررسی شاخص «Fear Gauge» موید این ادعاست. دوم اینکه بازارها به طور کلی حضور بایدن را در کاخ سفید به معنای «کاهش ریسک جهانی» تلقی کرده‌اند؛ این ادعا خود را در کاهش قیمت در بازارهای به اصطلاح «پناهگاه امن مانند طلا و دلار» و افزایش قیمت در بازارهای ریسکی‌تر مانند سهام و نفت به وضوح نشان می‌دهد. سوم اینکه، بازارها حضور بایدن در کاخ سفید را عموماً همراه با افزایش سیاست مالی در اقتصاد آمریکا تلقی می‌کنند؛ این ادعا به کمک رشد خیره‌کننده در برخی بازارهای متاثر از سیاست مالی قابل اثبات است.

 

تلاقی اثر دو متغیر بایدن-کرونا

انتخابات ایالات متحده آمریکا همواره یکی از مهم‌ترین عواملی بوده که هم در جریان بلندمدت و هم در روند کوتاه‌مدت بازارهای جهانی تاثیر گذاشته است: این تاثیر در خصوص انتخابات اخیر این کشور پر‌رنگ‌تر و حتی شاید ماندگارتر هم باشد. چرا که تغییر کرسی کاخ سفید در این دوره تنها تغییر یک شخص یا حزب نخواهد بود بلکه تغییر ایدئولوژیک در بسیاری از ساختارها و سیاست‌های کلی آمریکا و حتی جهان خواهد بود؛ از واضح‌ترین شواهد موید این ادعا تغییر ریاست جمهوری در پایان دوره چهار‌ساله است؛ این تغییر نشان‌دهنده این است که چارچوب سیاستگذاری که در حوزه‌های داخلی و خارجی در سال‌های اخیر اجرا شده، با شدت بیشتری نسبت به دوره‌های گذشته از سوی اکثریت مردم رد شده و احتمالاً عموم جامعه انتظار تغییر بزرگ در فضای سیاستگذاری این کشور دارند. بنابراین می‌توان انتظار داشت اثر انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بر بازارهای جهانی بیشتر از هر انتخابات دیگری باشد؛ همان‌طور که تغییر بازارهای جهانی در دوره رای‌گیری تا انتخاب رسمی رئیس‌جمهور در دوره فعلی بیشتر از هر دوره‌ای بوده است؛ بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد در دوره انتخابات جاری شاخص بازارهای مالی در آمریکا بیشتر از تمامی دوره‌های انتخابات آمریکا رشد داشته است؛ همه این شواهد حاکی از آن است که تغییر ایدئولوژی که عمده مردم آمریکا با نه به ترامپ خواستار آن بودند که قرار است بر فعل و انفعالات بازارهای جهانی در زمینه‌هایی مانند تجارت خارجی، بازگشت به قراردادهای بین‌المللی و تغیر جهت سیاست خارجی اثر قابل ملاحظه‌ای بگذارد. البته نکته مهم این است که انتخابات آمریکا در دوره فعلی با بحران بزرگ ویروس کرونا همراه شده و این تلاقی زمانی باعث می‌شود نتوان اثر خالص این دو عامل مهم بر روی بازارها را استخراج کرد. به ویژه اینکه خبرهای خوب در خصوص موفقیت دو شرکت بزرگ آمریکایی در تولید واکسن کرونا روی بازارها اثراتی گذاشته که عمدتاً با اثر انتخاب بایدن به عنوان ریاست جمهوری این کشور همسو بوده است. با وجود این تلاقی زمانی، تا حدودی می‌توان اثر متغیر انتخاب جو بایدن را بر روی بازارهای جهانی با تجزیه و تحلیل رئوس سیاست‌های او در حوزه‌های مختلف اقتصادی-سیاسی تحلیل کرد.

54-1

بازار سهام و شاخص وحشت

اولین و مهم‌ترین بازاری که به انتخابات آمریکا واکنش نشان می‌دهد بازار سهام نه‌تنها در این کشور بلکه در تمامی کشورهای جهان است. اثر متغیر انتخابات بر روی بازارهای سهام را می‌توان به دو اثر متفاوت «اثر انتظاری» و «اثر حقیقی» تفکیک کرد. منظور از اثر انتظاری این است که قبل از اینکه اثر سیاست‌ها بتواند روی بازارها اثر داشته باشد، بازارها و بازیگران آن چه واکنشی نشان خواهند داد. از مهم‌ترین عواملی که اثر انتظارات را روایت می‌کند، نااطمینانی بوده که تا حد زیادی خود را در شاخص وحشت یا Fear Gauge نشان می‌دهد. این شاخص که به لحاظ محاسبات ریاضی تغییرات قیمت در معاملات «فیوچر» را نشان می‌دهد، به لحاظ تحلیلی نشان‌دهنده این است که چشم‌انداز بازیگران بازار از نظر نااطمینانی به چه صورت خواهد بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد در هفته‌های اخیر هر خبری که همسو با انتخاب جو بایدن به عنوان ریاست جمهوری آمریکا بوده، منجر به کاهش شاخص شده و برعکس هر خبری که احتمال انتخاب مجدد دونالد ترامپ را نشان می‌داد منجر به افزایش شاخص می‌شده است. به طوری که بعد از شروع شمارش آرای پستی در ایالت‌های کلیدی، این شاخص به میزان قابل توجهی با کاهش مواجه شد و تا روزهای اخیر این کاهش ادامه داشته است؛ این شاخص از عدد ۴۲ در روز پایانی رای‌گیری به عدد ۲۶ در تاریخ ۱۴ نوامبر کاهش یافته است. این کاهش سریع راوی دو نکته مهم است؛ اول اینکه بازار احتمال موفقیت برای تلاش‌های ترامپ در خصوص اصرار به ماندن در کاخ سفید را جدی نگرفته است و نکته دوم اینکه بازار به طور کلی انتخاب بایدن را به عنوان یک متغیر ثبات‌آور برداشت کرده است. این اثر را می‌توان در شاخص S&P 500 یافت؛ این شاخص بعد از انتخابات آمریکا تا روزهای گذشته با سرعت قابل توجه صعودی بوده است به طوری‌که در دو هفته گذشته از حدود ۳۳۰۰ واحد به بیش از ۳۶۰۰ واحد افزایش یافته است؛ البته ذکر این نکته ضروری است که همه افزایش شاخص به دلیل انتخابات آمریکا نبوده بلکه خبرهای مثبت منتشر‌شده از سوی دو شرکت بهداشتی بزرگ آمریکا روی بازارها نیز اثر قابل ملاحظه‌ای گذاشته است. بنابراین به طور کلی می‌توان گفت حضور جو بایدن در کاخ سفید متغیری است که از زاویه «انتظارات» روی بازارهای سهام در آمریکا و کشورهای بزرگ اثر فزاینده خواهد داشت. البته از نظر «اثرات واقعی» نیز انتظار می‌رود انتخاب جو بایدن به نفع بازار سهام باشد؛ چرا‌که بر اساس برنامه‌های احتمالی جو بایدن انتظار می‌رود در همه زمینه‌ها سیاست‌های مالی انبساطی اعمال شود و قدرت خرید جامعه تا حدودی افزایش یابد؛ بایدن با وعده افزایش مالیات‌ها قرار است در خصوص زمینه‌هایی مانند تامین اجتماعی، محیط زیست، بسته‌های حمایتی، و... سیاست‌های مالی انبساطی اعمال کند.

 

دو نیروی متضاد بر دلار آمریکا

دومین متغیری که از انتخابات آمریکا به طور کلی و برد جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ به طور خاص تاثیر قابل ملاحظه‌ای پذیرفته، شاخص دلار نسبت به ارزهای عمده است. عموماً شاخص دلار آمریکا از دو زاویه مختلف تحت تاثیر فعل و انفعالات سیاسی و اقتصادی قرار می‌گیرد. اولین زاویه همان تصویری است که مختص همه پول ملی هر کشوری است؛ یعنی انتظار می‌رود که یک رابطه مستقیم بین قدرت اقتصادی آن کشور (که در رشد اقتصادی بالا و صادرات بالاتر منعکس می‌شود) و ارزش پول ملی آن کشور وجود داشته باشد؛ هر‌چه پیش‌بینی‌ها در خصوص رشد اقتصادی و صادرات در آینده بالاتر باشد، تقاضا برای پول ملی کشور بیشتر شده و قیمت پول ملی افزایش می‌یابد. زاویه دوم عمدتاً مختص دلار آمریکاست؛ یعنی همان نگاهی که به طلا به عنوان یک دارایی امن می‌شود، اصولاً به دلار نیز به عنوان یک ارز مرجع خواهد شد؛ بنابراین ذیل این نگاه انتظار می‌رود هر چه ریسک جهانی کاهش یابد، شاخص دلار آمریکا نیز کاهش یافته و بر‌عکس هر چه بازیگران آینده اقتصاد جهانی را مات‌تر ببینند، بیشتر عرضه کننده ارزهای ریسکی‌تر و متقاضی دلار امن‌تر خواهند شد؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد در روزهای اخیر بازار ارز عمدتاً از نگاه دوم تاثیر پذیرفته است؛ به عبارت دیگر از یک طرف هنوز بازار به تحلیل روشنی از رشد اقتصادی و صادرات آتی آمریکا نرسیده اما به این نتیجه رسیده است که انتخاب جو بایدن باعث کاهش تنش‌های سیاسی داخلی و خارجی شده و آینده روشن‌تری را به بازارها هدیه خواهد کرد. این اثر را می‌توان به وضوح در روند اخیر شاخص دلار مشاهده کرد؛ شاخص دلار بلافاصله بعد از اعلام غیررسمی پیروزی بایدن با کاهش ارزش در بازارهای جهانی مواجه شد و از حدود 5 /93 به 5 /92 کاهش یافت. البته انتظار می‌رود هر چه زمان به جلو سپری شود اثر متغیر دوم کاهش یافته و اثر متغیر اول (یعنی پیش‌بینی رشد اقتصادی و صادرات) بیشتر خود را نمایان کند. به همین دلیل می‌توان انتظار داشت در آینده نزدیک (تنها از نظر انتخاب جو بایدن) دلار آمریکا به روند نزولی خود پایان داده و وارد یک مسیر با‌ثبات‌تر و احتمالاً افزایشی شود؛ واضح است که انتشار هر خبر مثبتی در خصوص بحران ویروس کرونا می‌تواند شیب کاهش دلار آمریکا را افزایش دهد.

 

طلا؛ از بیل کلینتون تا بایدن

طلا سومین بازار مهمی است که تحت تاثیر انتخابات آمریکا قرار می‌گیرد؛ بر خلاف بازارهای دیگر که به دلیل انتخابات آمریکا تحت تاثیر نیروهای متضاد قرار می‌گرفتند، اثر این انتخابات بر بازار طلا قابل پیش‌بینی‌تر است؛ عمدتاً به این دلیل که مهم‌ترین کارکرد طلا از نظر سرمایه‌گذاران کارکرد «پناهگاه امن» است؛ به این معنی که طلا با شدت بیشتری متغیر ریسک را نمایندگی می‌کند؛ به همین دلیل می‌توان با اطمینان زیاد گفت هر متغیری که منجر به کاهش ریسک جهانی شود اثر کاهنده و هر متغیری که در آتش نااطمینانی‌های جهانی بدمد اثر فزاینده بر بازار طلا خواهد داشت. به نظر می‌رسد انتخاب بایدن به عنوان متغیری تلقی شود که وضعیت جهانی را از یک حالت ریسکی به حالت کم‌ریسک شیفت دهد. این کاهش ریسک در متغیرهایی مانند کاهش تنش تجاری با چین، برگشت به قراردادهای بین‌المللی یا حتی جنگ تعرفه‌ای با کشورهای همسایه آمریکا خود را نشان می‌دهد. اثر تغییر قدرت در کاخ سفید بر روی قیمت این فلز گرانبها را می‌توان به وضوح در بلندمدت و با تعقیب دوره‌های مختلف ریاست جمهوری مشاهده کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد هر گاه دموکرات‌ها بر صندلی کاخ سفید نشستند طلا (به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری) با‌ثبات و تا حدودی کاهشی بوده است؛ در نقطه مقابل، حضور یک جمهوریخواه در کاخ سفید منجر به افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی شده است. بنابراین می‌توان انتظار داشت در ماه‌های پیش ‌‌رو و با فرض ثبات همه متغیرهای دیگر، بازار طلا با کاهش ارزش مواجه شود. البته بدیهی است که هر اتفاق ریسکی در بازارها و هر خبر منفی در خصوص بحران کرونا منجر به افزایش مجدد طلا خواهد شد.

55-1

بایدن و طلای سیاه

اثر انتخابات آمریکا بر روی بازار نفت به مراتب پیچیده‌تر از بازارهایی مثل طلا یا حتی دلار آمریکاست؛ چراکه این بازار علاوه بر ریسک جهانی از دو متغیر دیگر یعنی «تحریم کشورهای نفت‌خیز» و «تصمیمات بازیگران بزرگ نفت مانند اوپک» تاثیر می‌پذیرد. برخی تخمین‌ها نشان می‌دهند که تحریم‌های آمریکا علیه دو کشور ایران و ونزوئلا در سال‌های گذشته حدوداً منجر به کاهش سه‌درصدی عرضه در بازارهای جهانی نفت شده است. به همین دلیل انتظار می‌رود که رویکرد جو بایدن در خصوص تحریم این دو بازیگر نفت می‌تواند روی رفتار قیمت طلای سیاه در ماه‌های آتی اثر‌گذار باشد. البته اثر حضور جو بایدن در کاخ سفید روی دوگانه همکاری-تضاد در تصمیمات عرضه‌کننده‌های نفت مانند گروه اوپک اثر‌گذار خواهد بود: البته متغیر مهم‌تری که در ماه‌های آتی منجر به تغییر قیمت نفت در بازارهای جهانی خواهد شد، خبرهای مثبت در خصوص واکسن کروناست؛ خبرهای مثبت در این حوزه به معنای روشن شدن امیدها به رشد اقتصادی مثبت و افزایش تقاضای نفت در بازارهای جهانی خواهد بود. این اثر در رفتار قیمت نفت در روزهای گذشته قابل مشاهده است؛ طلای سیاه به دنبال انتشار خبرهای مثبت شرکت‌های دارویی آمریکایی در روزهای اخیر حدود شش دلار به ازای هر بشکه افزایش قیمت داشته است.

 

رمزارزها با سوخت هالوینگ

اثر انتخابات آمریکا بر بازار رمزارزها نیز چند‌پهلو است؛ بسیاری رمزارزها را مانند بازار طلا یک پناهگاه امن تلقی می‌کنند و معتقدند هر گونه کاهش ریسک در فضای جهانی منجر به کاهش قیمت ارزهای مجازی خواهد شد. اگر این تحلیل درست باشد، انتظار می‌رود مانند بازار طلا، انتخاب بایدن منجر به کاهش رمزارزها شود؛ اما واکنش بازار رمزارزها به بحران کرونا این تحلیل را تایید نمی‌کند؛ در ماه مارس سال جاری اگرچه طلا با افزایش قیمت مواجه شد اما رمز‌ارزها با کاهش قیمت ۶۰ درصدی مواجه شدند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین متغیری که روند ماه‌های آتی رمزارزها را تحت تاثیر قرار دهد، هالوینگ بیت‌کوین باشد که در ماه‌های گذشته شروع شد؛ این پدیده باعث کاهش سرعت استخراج بیت‌کوین شده و معمولاً بیت‌کوین را چندین ماه با افزایش قیمت مواجه می‌کند؛ به همین دلیل می‌توان گفت هالوینگ در ماه‌های آینده باعث ادامه روند فزاینده قیمت رمزارزها خواهد شد. بیت‌کوین در هفته‌های اخیر با افزایش قیمت کم‌سابقه مواجه شده و خود را به سقف تاریخی ۱۸ هزار دلار نزدیک کرده است؛ این رمزارز در روزهای گذشته به ۱۶ هزار و ۸۰۰ دلار نیز رسیده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند اگر بیت‌کوین مرز ۱۸ هزار دلار را رد کند می‌تواند به مرزهای تاریخی دیگری برسد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها