شناسه خبر : 39153 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

معمای گاز طبیعی

کمبود گاز تهدیدی برای اهداف سبز

یکی دیگر از بازارهای جهانی از حالت اشباع به وضعیت کمبود رسیده است. ماه سپتامبر گذشته در اروپا هزینه گرمایش یک خانه معمولی با گاز طبیعی 119 یورو (139 دلار) در سال بود و تاسیسات گازی قاره اروپا در حال سرریز شدن بودند. امروز همان هزینه به 738 یورو رسیده و ذخایر کمیاب شده‌اند. حتی در آمریکا که ذخایر فراوانی از گاز شیل دارد قیمت‌ها بیش از دو برابر شده‌اند هرچند سطح اولیه قیمت در آنجا پایین بود. اگر زمستان امسال فصل سردی باشد قیمت گاز باز هم بالاتر خواهد رفت. 

این کمبود دلایل زیادی دارد. بهار سرد در اروپا و تابستان گرم در آسیا تقاضا برای انرژی را افزایش داد. ازسرگیری تولید صنعتی باعث شد اشتهای جهانی برای گاز مایع (LNG) بیشتر شود. روسیه گاز کمتری به خطوط لوله اروپایی و مخازن آنها تزریق کرد. صاحب‌نظران با تردید می‌گویند احتمالاً روسیه تلاش می‌کند بازار را بترساند و همزمان اطمینان دهد که خط لوله جدید نورد استریم 2 مورد تایید قرار گرفته است اما روسیه نیز با اختلالاتی روبه‌رو شد. به عنوان نمونه یک کارخانه فرآوری در سیبری آتش گرفت. 

گاز طبیعی کمبود تولید برق از دیگر منابع را جبران می‌کند. تابستان امسال باد کمتری در اروپا وزید و خشکسالی به تولید برق آّبی آسیب زد. 

افزایش هزینه صدور مجوز تصاعد کربن در اتحادیه اروپا باعث شد برق تولیدی از زغال‌سنگ گران‌تر شود. بنابراین چاره دیگری جز آن نیست که گاز طبیعی برای تولید برق و همچنین گرمایش خانه‌ها سوزانده شود. 

در حالی‌که دیگر تنگناهای اقتصاد جهان از جمله کمبود کشتی‌های کانتینری و تراشه‌های کامپیوتری باعث شدند هزینه‌کرد سرمایه‌گذاری بالا برود سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی به پایین‌ترین سطح خود در درازمدت رسید. گاز شیل آمریکا نمی‌تواند کمک زیادی کند زیرا بازارهای گاز در زمینه گاز مایع به خوبی به یکدیگر پیوند نخورده‌اند. وقتی قیمت‌ها بالا بروند همان عرضه محدود سهمیه‌بندی می‌شود اما برای کاهش تقاضا لازم است قیمت‌ها افزایش زیادی داشته باشند. اگر ماه‌های پیش‌رو سرد باشند شاید اروپا مجبور شود بهای انرژی را تا حد زیادی بالا ببرد تا بنگاه‌ها و خانوارها به مصرف کمتر روی آورند. 

حل این مشکل مستلزم آن است که به‌طور صحیح مشخص شود کجای کار اشتباه بود. انرژی‌های تجدیدپذیر همیشه در دسترس نیستند و نمی‌توان روی آن حساب باز کرد. برق هسته‌ای کربن کمی ایجاد می‌کند و همیشه باید کار کند اما میزان آن بسیار اندک است. مداخلات دولتی و اعطای یارانه برای گاز فقط اوضاع را بدتر می‌کند. 

انرژی گران‌قیمت رای‌دهندگان را خشمگین می‌کند و به فقرا آسیب می‌زند. اما یارانه انرژی به سبک ایتالیا یا سقف‌گذاری برای قیمت‌ها به سبک بریتانیا کمبودها را تشدید می‌سازد و باعث می‌شود تعهد سیاستمداران به انرژی سبز توخالی به نظر برسد. 

دولت‌ها باید در صورت ضرورت برای کمک به خانوارها از سامانه رفاه استفاده کنند و همزمان به بازارهای انرژی کمک کنند تا عملکرد بهتری داشته باشند. 

چالش درازمدت آن است که در زمان تحول به‌ سمت استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر تلاطم‌ها آرام شوند. در نهایت تولید باتری‌های ارزان‌قیمت می‌تواند مشکل تناوبی بودن برق تجدیدپذیر را حل کند. در حال حاضر نیز ذخیره‌سازی بیشتر گاز می‌تواند سودمند واقع شود. در این میان تعدیلات بازار به بهبود شرایط کمک خواهند کرد. 

در بریتانیا بسیاری از عرضه‌کنندگان کوچک انرژی که برق را با قراردادهای یک‌ساله و قیمت ثابت به‌دست مصرف‌کنندگان می‌رسانند ولی خود آن را با نرخ‌های شناور خریداری می‌کنند ورشکسته خواهند شد. اگر این بنگاه‌ها تشویق شوند خود را در برابر افزایش بهای کلی‌فروشی بیمه‌ کنند در نهایت انگیزه بیشتری برای ذخیره فیزیکی گاز ایجاد خواهد شد. راه دیگر آن است که سرمایه‌گذاری برای اتصال شبکه‌ها افزایش یابد. به‌تازگی تلاش برای اتصال شبکه‌های برق فرانسه و بریتانیا با شکست مواجه شد. زیرساختارهای گاز مایع نیز باید به یکدیگر پیوند بخورند تا معاملات آربیتراژی بتواند تفاوت‌ها در عرضه جهانی انرژی را از میان بردارد. 

منابع انرژی ناپاک باید پرهزینه باشند. اما اگر جایگزین‌های قابل اتکا نداشته باشیم افزایش بها به تشدید تورم، استانداردهای پایین‌تر زندگی و عدم حمایت از جنبش‌های زیست‌محیطی منجر خواهد شد. اگر دولت‌ها نتوانند انتقال انرژی را به درستی مدیریت کنند بحران امروز اولین تهدید از چنین تهدیداتی خواهد بود که ثبات اقلیمی را هدف گرفته‌اند. 

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...