شناسه خبر : 35081 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازی بی‌برنده

چرا در سیاستگذاری کرونا هم چوب را خوردیم و هم پیاز را؟

  هادی چاوشی: در آمارهای رسمی، پیک اول بیماری کووید 19 در ایران در تعطیلات نوروزی رخ داده است؛ با مرگ روزانه حدود 150 نفر و ابتلای روزانه نزدیک به سه‌هزار نفر. پایین‌ترین رکورد ابتلا و مرگ‌ومیر کرونایی در سال 1399 هم در اردیبهشت و خرداد ثبت شده: 13 اردیبهشت (حدود دو هفته بعد از بازگشایی کسب‌وکارها) تنها 802 بیمار جدید مبتلا به کووید 19 در حساب و کتاب‌های وزارت بهداشت آمده و روز 5 خرداد تنها 34 مرگ ناشی از این بیماری. بعد از آن اما دوباره هم آمار ابتلا بالا رفته و هم نرخ مرگ‌ومیر روزانه چند بار رکورد زده است.

کسانی آمارهای رسمی اعلام‌شده از سوی وزارت بهداشت را باور ندارند و با استناد به افزایش غیرعادی شمار مرگ‌های گزارش‌شده توسط سازمان ثبت‌احوال، از ارقام دو تا چندبرابری قربانیان کرونا در ایران می‌گویند. کسانی دیگر، با استناد به همین آمارهای رسمی می‌گویند چرا با وجود همه هشدارها و اعلام خطرهای مسوولان درباره موج جدید کرونا، آمار مبتلایان روزانه تغییر چندانی نداشته و فقط ارقام مربوط به مرگ‌ومیر بالا رفته است؟ به نظر می‌رسد این نوع تردیدها ناشی از چیزی است که مسعود نیلی، 21 اسفند 1398 در سرمقاله روزنامه «دنیای اقتصاد» درباره‌اش هشدار داده بود: «معیارهایی که به غلط بر نظام اطلاع‌رسانی عمومی کشور حاکم است» و دولت را به این تصور انداخته که «انتشار تحلیلی آمار فوت‌شدگان و مبتلایان، مردم را نگران خواهد کرد». نیلی البته همان زمان نسبت به نقش‌آفرینی دو معضل دیگر در این حوزه نیز اعلام خطر کرده بود: «ضعف شدید اعتماد به نظام تصمیم‌گیری در حوزه‌های گوناگون» و «کیفیت ضعیف سیاستگذاری».

این روزها که با بالا گرفتن دوباره مرگ‌ومیرهای کرونایی، وزیر بهداشت نسبت به سهل‌انگاری «مردم و دوستانی غیر از مردم» در قبال ویروس کرونا ابراز ناراحتی می‌کند، این سوال پیش آمده که نقش سیاستگذاری‌های دولتی در بروز این وضعیت چه بوده است؟ آیا این سیاستگذاری‌ها که خروجی عقل جمعی دولت (به معنای عام کلمه) در بالاترین سطوح بوده، جای انتقاد ندارد؟ وزیر بهداشت در نشست اضطراری 18 تیر ستاد مبارزه با کرونا در کلانشهر تهران پاسخ داده که «اینها جهل ما نبود بلکه ضعف ما و زانو زدن ما در مقابل اقتصادی بود که بیش از این پتانسیل و کشش نداشت». رئیس‌جمهور هم در جلسه 21 تیر ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته است: «راحت‌ترین کار این است که همه‌چیز بسته شود اما بعدش هم مردم از گرسنگی و فقر و بیکاری به خیابان خواهند آمد.» در سوی دیگر اما رئیس سازمان برنامه و بودجه، شیوع کرونا را به عنوان یکی از دلایل کسری بودجه دولت برشمرده است. این یعنی بالاترین مقام‌های دولت پذیرفته‌اند که ما در این بزنگاه حساس، هم چوب را خورده‌ایم و هم پیاز را؛ هم اقتصادمان را از دست داده‌ایم و هم در مهار ویروس موفق نبوده‌ایم. بنابراین پرونده پیش‌رو همچنان به دنبال پاسخی برای این سوال خواهد بود: سیاستگذار درباره کرونا چه خطایی مرتکب شد که این‌گونه به دام افتاد؟

دراین پرونده بخوانید ...