شناسه خبر : 49405 لینک کوتاه

بدهی به طبیعت

چرا آب و برق کشورها قطع می‌شود؟

بحران آب، دیگر نه یک هشدار دوردست اقلیمی بلکه واقعیتی روزمره و ملموس در زندگی ایرانیان شده است. سال آبی جاری با ثبت یکی از خشک‌ترین دوره‌های نیم‌قرن اخیر، تصویری نگران‌کننده از آینده‌ای نه‌چندان دور ترسیم کرده؛ آینده‌ای که در آن واژه‌هایی مانند «جیره‌بندی»، «انتقال اضطراری» و «تنش آبی» دیگر فقط در ادبیات کارشناسی استفاده نمی‌شوند، بلکه وارد گفت‌وگوی روزمره خانواده‌ها، کسب‌وکارها و تصمیم‌گیران شده‌اند. در این پرونده، به سراغ این پرسش رفته‌ایم که جیره‌بندی آب، به‌مثابه یکی از ابزارهای مدیریت بحران، چه تبعاتی برای اقتصاد، جامعه و زیست‌بوم ایران خواهد داشت؟ آیا راه‌حل‌های اضطراری، چاره بحران‌های ساختاری‌اند؟ آنچه امروز در قالب افت سطح مخازن سدها، کاهش ۳۸درصدی بارش‌ها و هشدارهای پیاپی از سوی مدیران منابع آب می‌شنویم، صدای یک بدهی انباشته به طبیعت است؛ بدهی که سال‌ها با توسعه ناپایدار، کشاورزی پرمصرف، انتقال آب بین‌حوضه‌ای و بی‌توجهی به تاب‌آوری سرزمینی، بر دوش محیط ‌زیست ایران انباشته شده است. در گفت‌وگو با کارشناسانی چون مجتبی آشینه و سعید صوفی‌زاده، از منظرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به ابعاد این بحران نگریسته‌ایم و این پرسش را طرح کرده‌ایم که آیا می‌توان بدون اصلاح سیاست‌های مصرف و بدون مشارکت مردم در گفت‌وگوی ملی درباره آب، از تابستانی خشک و پرتنش عبور کرد؟ در کنار این، به پیوند ناترازی آبی با ناترازی انرژی نیز پرداخته‌ایم؛ اختلال در تامین برق که این روزها نه‌تنها در ایران، بلکه در کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا و پرتغال نیز تجربه می‌شود، نشان می‌دهد که بحران‌های اقلیمی، مرز نمی‌شناسند، اما در کشورهایی که ساختار حکمرانی آب و انرژی عقلانی‌تر است، تاب‌آوری در برابر این بحران‌ها بیشتر است. 

دراین پرونده بخوانید ...