شناسه خبر : 44415 لینک کوتاه

ترک سیستان

ابرچالش آب چگونه سیستان را از جمعیت خالی کرد؟

 

شهلا کاظمی‌پور / جامعه‌شناس 

استان سیستان و بلوچستان به لحاظ وسعت جغرافیایی با بیش از ۱۱ درصد از مساحت کشور، بعد از استان کرمان دومین استان پهناور کشور است. میانگین سالانه بارش استان از میانگین کشوری کمتر است و پوشش گیاهی بسیار تنکی دارد. بیشتر نقاط این استان، آب‌وهوای گرم و خشک دارد و سال‌هاست از کم‌آبی رنج می‌برد، میزان بارندگی در این استان از ۴۴ میلی‌متر در میرجاوه تا ۱۶۸ میلی‌متر در نیکشهر متفاوت است. این استان حدود ۳۷۰ کیلومتر مرز آبی در کرانه شمالی دریای عمان دارد و به‌رغم برخورداری از جاذبه‌های گردشگری بسیار متنوع طبیعی، تاریخی و صنایع دستی سنتی، نتوانسته است به عنوان یکی از قطب‌های گردشگری در کشور مطرح شود.

بی‌آبی در سیستان و بلوچستان، دامپروری، کشاورزی و صیادی روستاییان را نابود کرده و زندگی آنها را با شرایط عجیبی مواجه کرده است. هیچ ذخیره آبی وجود ندارد و تنها انبوهی خاک، زمین‌های کشاورزی فرسود و ساکنانی که از 100 به 10 و از 10 به یک رسیده‌اند. در جنوب استان سیستان و بلوچستان که آن را بلوچستان می‌خوانند، دیگر قطره‌ای آب در زیر زمین نیست، بارانی نمی‌بارد و روستاها نه آب برای کشاورزی دارند، نه آب برای خوردن.

واژه خشکسالی را می‌توان کاهش غیرطبیعی بارش در یک دوره طولانی‌مدت که باعث بحران آب در مصارف مختلف از جمله بهداشت، کشاورزی، صنعت و... می‌شود، تعریف کرد. نکته قابل توجه این است که خسارت و اثرات ناشی از خشکسالی را گاهی بیشتر یا برابر با میزان خسارت ناشی از سیل و زلزله می‌دانند.

براساس برآورد مرکز آمار ایران، جمعیت استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۴۰۱ معادل 15 /3 میلیون نفر و ضریب شهرنشینی آن ۵۳ درصد در مقابل ضریب شهرنشینی ۷۶درصدی کل کشور است. تراکم جمعیت آن ۱۷ نفر در هر کیلومترمربع است که این رقم برای کل کشور ۵۱ نفر است. بالاترین نرخ باروری با 48 /3 فرزند در مقابل نرخ باروری 74 /1نفری کل کشور را دارد. بالاترین جمعیت جوان کشور در این استان ساکن هستند، به‌طوری که حدود ۶۴ درصد از جمعیت استان زیر ۳۰ سال دارند. استان سیستان و بلوچستان بر اساس نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1395)، دو میلیون و 775 هزار نفر جمعیت داشته است. طی پنج‌ساله 1395-1390، 59627 نفر به‌صورت مهاجر از این استان خارج شده و 30126 نفر از استان‌های دیگر به این استان وارد شده‌اند. در ضمن 52657 نفر نیز طی این دوره در درون استان جابه‌جایی مکانی داشته‌اند. مقایسه این ارقام نشان می‌دهد که خالص مهاجرت در این استان منفی است و بیش از 29 هزار نفر طی پنج‌سال 1395-1390 بیشتر از واردشدگان، از این استان خارج شده‌اند. به عبارتی سالانه حدود شش هزار نفر از جمعیت استان به دلیل مهاجرفرستی کاسته شده است.

مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا مکانی است که بین دو واحد جغرافیایی صورت می‌گیرد. این تحرک جغرافیایی، تغییر اقامتگاه از مبدأ یا محل سکونت به مقصد یا محل ورود است. مهاجرت به عنوان یک واقعه تاثیرگذار بر رشد و تغییر جمعیت مورد توجه است. مهاجرت یک فرآیند اجتماعی است و پیامدهای زبانی، اجتماعی، فرهنگی و روانی گوناگون دارد که هویت و ارزش‌های فرد مهاجر را دستخوش تغییر می‌کند. مهاجرت سبب ایجاد تماس‌ها، برخوردها، ارتباطات گوناگون و... در جامعه میزبان می‌شود که گسترش این عوامل موجب پدیده دوگانگی و چندگانگی در سطح فردی و اجتماعی می‌شود. مهاجرت فرآیند پیچیده و وابسته به عوامل متعدد فرهنگی، شغلی، اقتصادی، آموزشی، علمی، سیاسی و حتی ایدئولوژیک است و این عوامل دست‌به‌دست هم می‌دهند و سبب می‌شوند فرد از تاریخ و جغرافیای خاصی که تمامی هویت فرهنگی و اجتماعی او را تشکیل می‌دهد جدا شود و به جایی دیگر پناه ببرد. مهاجرت را می‌توان پدیده پیچیده‌ای دانست که با زمان، فرهنگ و شرایط اقتصادی در ارتباط است. مهاجرت معمولاً به دو دلیل عمده اتفاق می‌افتد: «عوامل دافعه مبدأ» و «عوامل جاذبه مقصد». در صورتی که عوامل دافعه مبدأ عامل مهاجرت باشند، مهاجران از انتخاب‌های منفی برخوردارند یعنی افراد کم‌سوادتر، فقیرتر و نیازمندتر مبادرت به مهاجرت می‌کنند و اگر عوامل جاذبه مقصد عامل مهاجرت باشند، مهاجران بیشتر به دلیل ادامه تحصیلات، استخدام در مراکز دولتی و رسمی و داشتن جایگاه مناسب در مقصد مهاجرت می‌کنند. در ضمن مهاجرت به دو نوع اجباری و اختیاری تفکیک می‌شود. مهاجرت‌های اجباری عمدتاً به دلیل بلایای طبیعی (مانند: سیل، زلزله، خشکسالی و ...) و حوادث (مانند: جنگ، موانع سیاسی، عدم امنیت جانی و مالی و...) هستند. این نوع مهاجرت‌ها عمدتاً به‌صورت گروهی اتفاق می‌افتند که باعث بروز مشکلات و حتی بحران‌هایی در هر سه جامعه (فرد مهاجر، مبدأ و مقصد) می‌شوند.

در استان سیستان و بلوچستان، خشکسالی یکی از عوامل اصلی جابه‌جایی (مهاجرت) جمعیت به‌شمار می‌آید. مقوله مهاجرت‌های اجباری و گروهی از استان سیستان و بلوچستان به دلیل تشدید شرایط خشکسالی طی سال‌های اخیر به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. چون مهاجرت بر هر سه سازمان اجتماعی، یعنی سازمان اجتماعی مهاجران، سازمان اجتماعی مبدأ و سازمان اجتماعی مقصد اثر می‌گذارد.

خشکسالی به وجودآورنده شبکه‌ای از اثرات است که بسیاری از بخش‌های اقتصادی را دربر گرفته و تاثیری بسیار فراتر از خشکسالی فیزیکی تجربه‌شده در منطقه دارد. این پیچیدگی به دلیل آن است که آب از جمله ملزومات اساسی برای تولید کالاها و ارائه خدمات است. اثرات خشکسالی به‌طور عادی به دو نوع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می‌شوند. کاهش سطح زیر کشت و تولید محصولات زراعی، کاهش حاصلخیزی مراتع و جنگل‌ها، افزایش آتش‌سوزی‌ها، کاهش سطح آب، افزایش مرگ‌ومیر دام‌ها و خسارت وارده به حیات وحش و زیستگاه‌های ماهیان، نمونه‌هایی از اثرات مستقیم این پدیده هستند. از سوی دیگر، کاهش تولید و سطح زیر کشت محصولات زراعی می‌تواند موجب کاهش درآمد کشاورزان و شاغلان این بخش، افزایش قیمت غذا، رشد بیکاری، کاهش درآمدهای مالیاتی ناشی از کاهش مخارج مصرفی، افزایش جرائم و اعلام دعوی و مشکلات حقوقی در زمینه تاخیر در بازپرداخت وام‌های بانکی شود که این موارد نمونه‌هایی از اثرات غیرمستقیم خشکسالی محسوب می‌شود که به نحوی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خشکسالی به شمار می‌آیند. خشکسالی عمدتاً شامل تاثیرات این پدیده بر سلامتی و کاهش کیفیت زندگی، امنیت عمومی، درگیری و رقابت بین مصرف‌کنندگان آب و بی‌عدالتی‌های متعدد، همگی ناشی از گسترش اثرات خشکسالی است.

افزایش خشکسالی‌های شدید و حاد می‌تواند بر کشاورزی و به‌تبع آن بر اشتغال در مشاغل مربوط به آن و در نتیجه، مهاجرت تاثیر بگذارد. مشکلات زیست‌محیطی از جمله خشکسالی استان سیستان و بلوچستان همچنان مشکلاتی را برای زندگی مردم به وجود آورده است که مردم ناچار به رها کردن خانه و زندگی خود و مهاجرت به دیگر شهرهای استان یا استان‌های دیگر شده‌اند. مناطق در معرض خشکسالی شدید همان مناطقی هستند که به دلیل محرومیت مزمن، موقعیت شکننده‌تری دارند و آسیب اجتماعی‌شان نیز افزون‌تر است. وخیم‌تر شدن شرایط اقلیمی موجب تشدید آسیب‌پذیری اجتماعی هم خواهد شد. باید توجه داشت قهقرای اقلیمی در همه جای سرزمین یکسان رخ نمی‌دهد. قهقرای اقلیمی ناهمسان، موجب توسعه سرطانی محرومیت و ناامنی در برخی مناطق و افزایش احساس تبعیض خواهد شد که کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی، به افزایش ازهم‌گسیختگی مزمن اجتماعی منجر خواهد شد. در استان سیستان و بلوچستان با توجه به وجود اقلیت‌های قومی عدم توجه به پیامدهای ناشی از خشکسالی و رسیدگی به مردم این مناطق به افزایش فقر و محرومیت توده عظیمی از ساکنان آن می‌انجامد. مهاجرت‌های گسترده داخلی و خارجی، گاهی اوقات باعث بروز تنش و تهدیداتی برای امنیت ملی می‌شوند که ضرورت توجه هرچه بیشتر به تقاضای مردم این منطقه برای جلوگیری از سیل مهاجرت را می‌طلبد. 

دراین پرونده بخوانید ...