شناسه خبر : 29520 لینک کوتاه

ارزانی، مانع توسعه انرژی‌های پاک

گفت‌وگو با سعید منصورافشار درباره ضرورت‌ها و چگونگی توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور

سعید منصورافشار می‌گوید: چرا باید در ایران انرژی خورشیدی داشته باشیم، چون باید منابع خود را به تولیدات بهتری تبدیل کنیم و محیط زیست سالم‌تری داشته باشیم. نباید همه‌چیز را به دید توسعه روستایی نگاه کنیم. این اشتباه محض است. ما حدود دو میلیارد دلار واردات دارو و تجهیزات بیمارستانی داریم. دلیلش روشن است. چون ما با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنیم که بسیاری از آنها از طریق آلایندگی سوخت‌های فسیلی به وجود آمده‌اند.

ارزانی، مانع توسعه انرژی‌های پاک

تولید برق از انرژی‌های تجدیدپذیر، روزبه‌روز دارد در همه جای جهان جای خود را باز می‌کند. در اروپا البته مساله جدی است اما اخیراً چینی‌ها در این رابطه توانسته‌اند با طراحی چشم‌اندازهای توسعه خود گوی سبقت را از سایر کشورها بربایند. بعد از چینی‌ها البته هندی‌ها هم دست‌به‌کار شده‌اند و با استدلال‌هایی مثل گرانی سوخت‌های فسیلی و البته ایجاد کسب‌وکارهای مرتبط با صنایع نوین، به بهبود وضعیت اشتغال جوامع خود می‌پردازند. تولید انرژی از خورشید و باد که به نظر می‌رسد در ایران امکانات بالقوه طبیعی فراوانی برای آن وجود داشته باشد البته هنوز در اولویت کشور نیست. نه سیاست‌های توسعه‌ای کشور به این سمت‌وسو است و نه امیدی به بهبود فرآیند بهره‌برداری سوخت‌های فسیلی! به همین دلیل ایران به دلیل تولید آلایندگی یکی از 10 کشور تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای است و از سویی یکی از بزرگ‌ترین واردکننده دارو در جهان است. ربط این دو یعنی تشدید آلایندگی و بالا بودن خسارت حوزه سلامت و محیط زیست در ایران شاید بتواند توجیهی برای تغییر رویکردها برای بسترسازی بهره‌وری از انرژی‌های نو باشد. در گفت‌وگو با سعید منصورافشار کارشناس اقتصاد انرژی‌های تجدیدپذیر به ضرورت‌ها و چگونگی بهره‌وری و توسعه انرژی‌های نو در کشور به‌خصوص در روستاها پرداخته‌ایم.

♦♦♦

فعالیت‌ها در حوزه انرژی خورشیدی در ایران چگونه آغاز شده و چه ضرورت‌هایی برای توسعه انرژی‌های خورشیدی وجود دارد؟

بحث استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر مدت‌ها پیش در دنیا مطرح بوده که یکی از آنها بهره‌برداری از انرژی خورشیدی است. در ایران نیز موضوع انرژی خورشیدی به دلیل اینکه تابش زیادی در سرزمین داریم مورد توجه بوده است. اما واقعیت این است که آدرس‌های اشتباهی دارد داده می‌شود که در این باره توضیح می‌دهم. استفاده از انرژی خورشیدی با توجه به پیمان پاریس و تعهدات کشورها از جمله ایران، دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت و یک اجبار است. اگر کشورهای متعهد، تا سال 2025 گازهای گلخانه‌ای خود را تا میزان تعیین‌شده‌ای کاهش ندهند، جریمه می‌شوند. در واقع کشورها مالیات تولید کربن را خواهند داد. اما بحث انرژی خورشیدی در ایران به دلایل زیادی موفق نبوده است. سابقه این فعالیت به سال‌های اخیر برنمی‌گردد بلکه پیش از انقلاب نیز در جزیره خارک نیروی دریایی ارتش از سیستم فتوولتاییک (Photovoltaics) استفاده می‌کرد. اما در یک دهه اخیر تصمیم بر این شده که از این امکان برای توانمندسازی اماکنی مثل مناطق روستایی استفاده کرد.

آیا استفاده از پنل‌های خورشیدی و در نتیجه تولید برق، برای مبارزه با فقر و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی ایران امکان‌پذیر است؟

این مساله به طور کلی نیازمند بررسی فنی و اقتصادی است. در حوزه فنی باید گفت به دو روش انرژی خورشیدی قابل اجراست. یکی به شیوه تزریق به شبکه است (on grid) که روش اصولی و منطقی است و روش دیگر نیز off grid است که انرژی در باتری ذخیره می‌شود و زمانی که آفتاب نیست مورد استفاده قرار می‌گیرد. در روستاها اگر می‌خواهند چنین طرح‌هایی را اجرا کنند باید در نظر بگیرند که تزریق به شبکه اغلب جاها امکان‌پذیر نیست ولی متاسفانه الان دارند در اخبار تبلیغ می‌کنند که مثلاً فلان روستا پنج کیلووات در ساعت برق از خورشید تولید کرده که اصلاً این‌قدر تولید ناچیز است که این خبرها بیشتر به عوام‌فریبی شبیه است. مصرف برق یک خانه روستایی در صورت داشتن یخچال، تلویزیون، آبگرمکن و... بالای 30 کیلووات در ساعت است، حالا در نظر بگیرید در زمستان که آفتابی وجود ندارد، می‌خواهند چه کار کنند. مساله پشتیبانی فنی و مهندسی را نیز باید در نظر گرفت. این تولید برای ذخیره نیاز به باتری دارد. نگهداری باتری چگونه خواهد بود. این کار باتری مخصوص می‌خواهد که با تکنولوژی امروز هر پنج سال یک‌بار باید تعویض شود. باتری باید در حرارت 20 درجه سانتی‌گراد نگهداری شود. اگر در صفر درجه باشد مثلاً عمر باتری به دو ماه کاهش می‌یابد. صفحات سولار (Solar Panel) نیاز به نگهداری و تمیزکاری دارند. این صفحات در تهران به خاطر آلودگی هوا و فضولات پرندگان دائم باید تمیز شوند. قطعاً در روستاها هم گردوغبار و... وجود دارد. ضریب آسیب بسیار بالاست. مساله دیگر در این شیوه نگهداری تخصصی است. انرژی خورشیدی ساده به دست نمی‌آید. بعضی از مسوولان حتی می‌گویند از آفتاب انرژی مفت بگیریم! چه کسی گفته انرژی خورشیدی مفت به دست می‌آید؟ اتفاقاً انرژی گرانی است. تهیه سلول‌های خورشیدی، تولید و تهیه پایه‌های نگهدارنده در برابر طوفان‌ها، تهیه کابل‌های مخصوص و ضخیم، اینورتر و... اینها همه پرهزینه است و باعث تاسف است که برخی نمایندگان مجلس و مسوولانی هستند که اطلاع کافی ندارند و مثلاً وعده می‌دهند که کارخانه تولید پنل راه می‌اندازند. بنده به عنوان متخصص این رشته اطلاع کامل دارم که پیچیده‌ترین بخش یک نیروگاه خورشیدی تهیه اینورتر است که الان به دلیل کاربری چندگانه آن مشمول تحریم قرار گرفته است. اینورتر در ایران ساخته نمی‌شود. اما دستگاه‌هایی مثل UPS ساخته می‌شود اگرچه 70 درصد قطعات آن از خارج وارد می‌شود. اما اینورتری که به درد انرژی خورشیدی بخورد و تاخیر آن زیر یک‌دهم ثانیه باشد و در صورت قطع شدن برق شهر به صورت اتوماتیک روی مدار بیاید، در ایران قابل تولید نیست. در بعد خدمات پس از فروش انرژی خورشیدی، قضیه پیچیده‌تر است، چراکه نیاز به تکنسین‌ها و مهندسان بسیار باسواد و باتجربه دارد. ما چنین متخصصان و مهندسانی نداریم و اگر داریم در کدام روستای ما چنین نیروی انسانی متخصصی وجود دارد؟ متاسفانه در برخی محافل و حتی در مطبوعات تبلیغات و اظهارات غیرکارشناسی درباره استفاده از پنل‌های خورشیدی در روستاها مطرح می‌شود که درست نیست. دولت اعلام می‌کند که برق را هر کیلووات ساعت 930 تومان می‌خرد. قیمت تمام‌شده انرژی خورشیدی بسته به نوع متریال بین 1600 تا 3200 تومان با دلار جدید هزینه دارد.

تجربه دیگر کشورهای دنیا چگونه است؟ شما در آلمان کار می‌کنید، آنجا چگونه با این مساله کنار آمده‌اند؟

 در آلمان شرکت‌های خصوصی هستند که سیستم را به‌ طور کامل نصب می‌کنند که فقط پنل نیست بلکه همه اجزای یک نیروگاه را شامل می‌شود. بعد از نصب، کنتور گذاشته می‌شود و برق به شبکه وصل می‌شود. آمار سال 2015 می‌گوید متوسط فروش برق هر کیلووات ساعت برق سراسری، 19 سنت یورو بوده است و از طرف دیگر از تولیدکننده کیلوواتی 21 سنت یورو خریداری می‌کنند. لزوماً آلمانی‌ها عاشق محیط‌زیست نیستند. اینها ماهانه بین 90 تا 100 یورو درآمد داشته‌اند که این برای یک آلمانی رقم خوبی است. اما این بحث در ایران و در روستاها پیچیده است. در روستاها چگونه می‌خواهند برق را نگه دارند؟ هزینه نگهداری بسیار زیاد است. کابل‌کشی و میزان مصرف و زمستان‌ها و... چه می‌شود؟ در ماهان کرمان کار درستی صورت گرفته است. البته به شرطی که قیمت واقعی باشد. یک یا دو شرکت نروژی و انگلیسی برای تولید برق چند وقت پیش آمدند اما به کشورهایشان برگشتند. چون دلار نوسان زیادی داشت. بدحسابی وزارت نیرو را نیز باید در نظر گرفت. شرکت‌های زیادی هستند که از این وزارتخانه طلبکار هستند. باید به صورت کلان به این قضیه نگاه کرد.

به‌رغم همه ضرورت‌ها، نیازها و توانایی‌ها چرا انرژی خورشیدی در ایران جواب نداده است؟

متاسفانه دید حجره‌ای در مدیریت کلان توسعه کشور وجود دارد. یعنی آن دیدگاه در مورد انرژی خورشیدی می‌گوید، این انرژی گران است! البته باید در نظر گرفت که وقتی هرچند وقت یک‌بار تکنولوژی انرژی خورشیدی ارتقا می‌یابد به طور طبیعی قیمت آن پایین‌تر خواهد آمد. حضور چین به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده انرژی خورشیدی در جهان سبب شده الان وضعیت بهتر شود و پنل خورشیدی هر وات حدود یک دلار است. پیشتر این حدود هفت دلار بود.

چرا چین به سمت تولید انرژی‌های نو رفته است و امروزه بزرگ‌ترین تولیدکننده است ولی ما اصلاً سمت این نوع انرژی نرفته‌ایم؟

چون انرژی در چین گران است. در ایران به نظر من انرژی خورشیدی گران نیست ولی تفکر حجره‌ای نمی‌گذارد مثل چین به این موضوع نگاه کنیم. یکی از دلایل عدم رشد انرژی‌های پاک در ایران اساساً ارزانی انرژی است. برق کیلووات ساعتی در ایران 90 تومان است. این یعنی برق در ایران تقریباً مفت است. باید به سمت واقعی شدن قیمت‌ها رفت تا بتوان این وضعیت را سامان داد. دولت نباید قیمت‌ها را سرکوب کند و یارانه بدهد. این اشتباه محض تمام دولت‌ها در ایران بوده است. کجای دنیا بنزین لیتری شش سنت یورو است؟ در آلمان بنزین لیتری 38 /1 یورو است. یعنی حدود 21 هزار تومان. برق در آلمان 19 سنت یورو است. این تازه قرارداد ارزان است. واقعیت این است که انرژی ارزان است و ما مردم هم قدر آن را نمی‌دانیم. مردم تقصیری ندارند. در چین انرژی خورشیدی به نسبت دیگر انرژی‌ها مقرون‌به‌صرفه‌تر است. سوال این است، چرا باید در ایران انرژی خورشیدی داشته باشیم، چون باید منابع خود را به تولیدات بهتری تبدیل کنیم و محیط زیست سالم‌تری داشته باشیم. نباید همه‌چیز را به دید توسعه روستایی نگاه کنیم. این اشتباه محض است. ما حدود دو میلیارد دلار واردات دارو و تجهیزات بیمارستانی داریم. دلیلش روشن است. چون ما با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنیم که بسیاری از آنها از طریق آلایندگی سوخت‌های فسیلی به وجود آمده‌اند. در هوای آلوده کلانشهرها انواع بیماری به مردم تحمیل شده است. بیشترین آمار بیماری‌های سرطان و بیماری ریه متعلق به شهرهایی مثل تهران است. تکنولوژی نیروگاه‌های تولید برق و پالایشگاه‌های ما متعلق به 50 تا 60 سال پیش است. از تولید خودرو تا موتورخانه‌هایی که اکنون سوخت گاز مصرف می‌کنند، همه از تکنولوژی قدیمی استفاده می‌کنند، بنزین ما با اکتان پایین تولید می‌شود چون تکنولوژی پالایشگاهی ما ارتقا پیدا نکرده است. این مجموعه اتفاقات سبب افزایش بیماری و در نهایت بالا رفتن مصرف دارو می‌شود. راه‌حل کاهش آلام ناشی از بیماری‌ها همین استفاده از تکنولوژی جدید و انرژی‌های نو است. فیلم پسربچه چارلی چاپلین نمایش جالبی از چنین وضعیتی است. چارلی شیشه‌بر است و پسربچه را می‌فرستد تا شیشه‌های مردم را بشکند و چند دقیقه بعد خودش می‌رود و می‌گوید من شیشه‌بر و متخصص این کار هستم! داستان ما این‌گونه است. ما مریض تولید می‌کنیم تا دارو وارد کنیم و تجهیزات پزشکی بخریم!. انرژی نو تولید بیماری نمی‌کند و ما می‌توانیم با استفاده از انرژی‌های پاک، حتی از واردات بیشتر دارو پیشگیری کنیم.

راه‌حل نهایی و اولین گام برای رفتن به سمت تولید انرژی‌های نو در ایران چیست؟

باید قیمت انرژی واقعی شود. یک گام به عقب برمی‌گردم و آن اینکه اقتصاد اساساً باید آزاد و دست مردم باشد. برق باید خصوصی باشد. برق به چه دلیلی باید دست دولت باشد؟ کدام کشور پیشرفته دنیا برق را دولتی می‌فروشد؟ بخش خصوصی با تولید برق ایجاد رقابت می‌کند و برق ارزان هم می‌شود. اولین گام این است که مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته شود. اقتصاد از حالت دولتی و حکومتی خارج شود. اقتصاد ما الان 80 درصد دولتی است. به قول استاد فرزانه جناب آقای موسی غنی‌نژاد، نهادهای سرکوب قیمت‌ها مثل سازمان حمایت و تعزیرات باید همه منحل شوند. نرخ انرژی تابع رقابت آزاد و منطق بازار باشد. شرط توسعه انرژی خورشیدی این است که نرخ برق واقعی شود. مردم خودشان مدیریت مصرف کنند. مثلاً بروند موتورخانه‌هایشان را درست کنند و تکنولوژی آن را ارتقا بدهند. لباسشویی‌های جدید 150 وات مصرف دارند ولی لباسشویی‌های قدیم 900 وات مصرف دارند. خب مردم هم باید وسایل خود را تغییر دهند. اگر لامپ کم‌مصرف LED در روشنایی منازل استفاده شود؛ مصرف به یک‌پنجم کاهش پیدا می‌کند. باید به نور کم عادت کنیم. شرط رشد و توسعه پایدار و ایجاد انرژی‌های تجدیدپذیر تغییر در سبک زندگی و تجدیدنظر اساسی در پیکره اقتصاد دولتی است.

موانع توسعه انرژی‌های نو در ایران به جز مشکلاتی که در بحث اقتصاد آزاد و واقعی شدن قیمت‌ها داریم، چیست؟

ما باید تغییر فرهنگ پیدا کنیم و در مورد انرژی هم چنین است. ما نیازمند تغییر بافت فیزیکی خانه‌ها هستیم. بافت ساختمانی در کشور آماده این تکنولوژی نیست. اغلب خانه‌ها فرسوده هستند یا خانه‌های جدید چنین امکانی ندارند یا حتی برج‌هایی هستند که فضای کافی ندارند. باید وزش باد 100 کیلومتر در ساعت را پایه‌های این پنل‌ها تحمل کنند. باید 15 روز یک‌بار این صفحات شست‌وشو شوند. قطعاً این کار نیازمند تکنسین و متخصص است. نیازمند شکل‌گیری شرکت‌های خدماتی در این حوزه هستیم. این کار مردم عادی نیست و همین‌جاست که من معتقدم مطرح کردن استفاده از انرژی خورشیدی برای توسعه روستایی یا رفع فقر از روستاها آدرس غلطی است که داده شده است. حدود یک دهه پیش مد شد که برخی مسوولان تاکید کردند که با تولید پنل‌های خورشیدی انرژی خورشیدی مفت برداشت کنیم! در سمنان، زنجان، بیرجند، تهران و همدان مجوزهای ساخت پنل گرفتند. مگر ما چقدر مصرف پنل داریم؟ این روش غلط است. سال به سال تکنولوژی عوض می‌شود، تولید موبایل ساژم در چند سال پیش شاهد خوبی است و ما بهتر است با افزایش مهارت و تغییر در سیستم آموزشی دانشگاه‌ها به سمت ارائه خدمات فنی مهندسی و مدیریت انرژی‌های تجدیدپذیر برویم.

روستاها با توجه به وضعیت مهاجرت و تغییرات اقلیمی و مشکلات آب تا چه اندازه نیازمند چنین سرمایه‌گذاری هستند که حالا بحث رفع فقر در روستاها با توسعه انرژی خورشیدی به میان آمده است؟

روستاها در ایران دارد تخلیه می‌شود. راه‌حل در شرایط کم‌آبی این است که کشاورزی تعطیل شود. گسترش آی‌سی‌تی‌های روستایی و تغییر اشتغال به سمت اقتصاد دیجیتال و تمرکززدایی راه‌حل جلوگیری از این وضعیت است. بی‌شک مساله پنل‌های خورشیدی خیلی جوابگو نیست. باید به فکر کشاورزی فراسرزمینی بود. من جای دوستانی باشم که به فکر سرمایه‌گذاری در روستاها هستند هرگز چنین سرمایه‌گذاری نمی‌کردم. ممکن است بگویید کمبود برق داریم. ما باید دلایل افت توان در شبکه برق را مدنظر قرار دهیم. در برخی استان‌ها 30 درصد برق‌دزدی داریم. در تهران هم چنین است. باید جلوی این دزدی گرفته شود. باید مراجع تقلید این دزدی‌ها را حرام اعلام کنند. مساجد و مدارس چرا باید برق رایگان داشته باشند؟ باید مساجد را مردم اداره کنند. ما 35 درصد افت ولتاژ در نیروگاه‌ها داریم. در حال حاضر از 70 تا 75 هزار مگاوات برق ظرفیت اسمی نیروگاه‌ها تنها حدود 50 هزار مگاوات را می‌توانیم بهره‌برداری و درآمد کسب کنیم. بنابراین باید به سمت بازسازی و نوسازی نیروگاه‌ها برویم تا از این هدررفت انرژی جلوگیری کنیم. نیروگاه گازی قزوین بزرگ‌ترین آلوده‌کننده شهر قزوین است. باید جلوی گازهای گلخانه‌ای در این نیروگاه گرفته شود. ما جزو آسیب‌پذیرترین کشورها در مساله گازهای گلخانه‌ای و اثرات تغییرات اقلیمی هستیم. بنابراین باید ما برای کنترل گازها پیش‌قدم باشیم. از سوی دیگر ما جزو 10 کشور آلوده‌کننده هوا هستیم. راهکاری که پیشتر دادیم این بود که اگر اصرار است که روستاها برق خورشیدی تولید کنند باید شبکه برق را وصل کنند. صریحاً می‌توانم بگویم ما توانایی فنی و مهندسی چنین کاری را نداریم. ما فقط می‌توانیم نیروگاه‌هایی با ظرفیت محدود راه‌اندازی کنیم. شرکت‌هایی مثل یووه در آلمان هستند که 400 مگاوات برق تولید می‌کنند. ما در آن حد هم نیستیم. در چین تا حدود 1800 مگاوات نیروگاه تولید برق خورشیدی دارند. بعد از آنها هند است و آلمان بعد از اسپانیا در رتبه چهارم تولید برق خورشیدی در جهان است.

آیا زمینه‌ای برای فراگیر کردن توسعه انرژی‌های نو به جز ظرفیت‌های طبیعی در ایران می‌بینید؟

هیچ زمینه‌ای نمی‌بینم. تا وقتی انرژی ارزان است رفتن به این سمت اساساً بی‌فایده است.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها