انتظارات تورمی
نابرابریهای نژادی در بازار کار چگونه قابل توضیح است؟
در این فصل، دو مقاله پژوهشی با موضوعات متفاوت اما هر دو مرتبط با مسائل اقتصادی و اجتماعی بررسی شده است. نخستین مقاله به «نابرابریهای نژادی در بازار کار» میپردازد و با تحلیل دادههای ۱۲۰ ساله نشان میدهد که چگونه سیاهپوستان در مقایسه با سفیدپوستان با تاخیر قابلتوجهی به مشاغل با درآمد بالاتر و مهارتمحور دست یافتهاند. یافتهها حاکی از آن است که در اوایل قرن بیستم، مشاغل سخت و کمدرآمد عمدتاً به سیاهپوستان واگذار میشد، در حالی که سفیدپوستان زودتر به سمت مشاغل تحلیلی و مدرن حرکت کردند. این شکاف نژادی نهتنها در طول زندگی یک نسل، بلکه در گذر نسلها نیز تداوم یافته و به نابرابری پایدار اقتصادی منجر شده است. پژوهشگران تاکید میکنند که برای درک کامل این نابرابری، باید واکنشهای متفاوت گروههای نژادی به تغییرات فناوری و اقتصادی نیز در نظر گرفته شود.
مقاله دوم با عنوان «انتظارات تورمی و چرخه بیتوجهی» به بررسی تاثیر افزایش تورم بر رفتار اقتصادی خانوارها و بنگاهها میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که پس از دورههای تورمی شدید، انتظارات مردم از تورم بهصورت پایدار افزایش مییابد، حتی زمانی که سیاستگذاران تلاش میکنند با ابزارهای آموزشی مانند تبیین اهداف تورمی، این انتظارات را مهار کنند. مشابهت این روند با دهه ۱۹۷۰ نشاندهنده آن است که وقتی انتظارات تورمی از کنترل خارج میشوند، کاهش آن بهسادگی امکانپذیر نیست. این پژوهش پیشنهاد میکند که برای شکستن چرخه بیتوجهی، باید راهکارهایی فراتر از آموزش صرف در نظر گرفته شود، از جمله سیاستهای اقتصادی قویتر و اعتمادسازی موثرتر.