شناسه خبر : 37628 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فراق مهاجرت مغزها

تولید علمی جهان چگونه از محدودیت‌های مهاجرتی صدمه دید؟

 

نیما صبوری/ مترجم

68-1در حالی که استعدادها ممکن است هر کجای این کره خاکی متولد شوند، اما مکان‌های معدودی در پروراندن این استعدادها تخصص یافته‌اند. به عنوان مثال، ارسطو از شمال یونان به آتن رفت تا در کلاس‌های درس افلاطون حضور یابد و سپس عازم مقدونیه شد تا اسکندر مقدونی را تحت تعلیم خود قرار دهد. تازه‌تر و در دهه‌های اخیر آمریکا به یکی از قطب‌های جذاب برای استعدادهای خارجی تبدیل شده و نقشی پررنگ در شبکه جهانیِ دانش و فعالیت‌های علمی ایفا می‌کند. با این حال شیوع طاعون «کووید 19» و محدودیت‌های مهاجرتی که اخیراً در آمریکا معرفی شد (توسط دولت دونالد ترامپ) در کنار عامل دیرینه چالش‌های مالی، ممکن است اثرات منفی بر فعالیت‌های علمی جهان بگذارد. در حالی که تاکنون مطالعات مختلفی پیرامون اثرات منفی محدودیت‌های مهاجرتی آمریکا بر رقابت‌پذیری این کشور در حوزه علم و نوآوری صورت گرفته، اما توجه کمی به فهم چگونگی اثرگذاری موانع مهاجرتی آمریکا بر فعالیت‌های علمی جهانی شده است. بر این اساس در این یادداشت مطالعه‌ای از نظر می‌گذرد که سعی دارد آثار محدودیت‌های مهاجرتی (با تمرکز بر محدودیت‌های معرفی‌شده در آمریکا) را بر تولید دانش جهانی بیازماید و در پی آن مشخص کند که کدام اقدامات سیاستی احتمالاً به پیشرفت مرزهای دانش جهانی کمک می‌کند.

مقدار کمی اثرگذاری محدودیت‌های مهاجرتی بر جریان بین‌المللی علم و دانش هنوز نیز ناواضح است، عمدتاً به خاطر دشواری جمع‌آوری اطلاعات به هم مرتبط حوزه‌های مهاجرت و تولیدات علمی در مقیاس جهانی. البته با توجه به نقش‌آفرینی برجسته جریان‌های مهاجرتی در فعالیت‌های نوآورانه جهان، به نظر می‌رسد تبیین اثرگذاری موانع مهاجرتی آمریکا بر پیشرفت جهانی علوم لازم و به‌موقع باشد. وابستگی شدید فعالیت‌های علمی به جریان بین‌المللی اشخاص و ایده‌ها، چارچوب این فعالیت‌ها را روزافزون به سمتی سوق می‌دهد که بیشترین بهره از همکاری‌های بین‌المللی بُرده شود.

شواهد حاکی از آن است که جوانان کشورهای در حال ‌توسعه که استعدادی مشابه با همتایان خود در کشورهای توسعه‌یافته دارند، در طول زندگی خود کمتر موفق به کمک به پیشرفت مرزهای دانش جهانی می‌شوند. بنابراین با برداشتن موانع مهاجرت این جوانان به جاهایی که استعدادشان شکوفا می‌شود، ظاهراً بهره علمی عظیمی نصیب جامعه جهانی می‌شود. این در حالی است که تحولات اخیر همچون شیوع طاعون «کووید 19» و تغییر در سیاست‌های مهاجرتی آمریکا موانع را بر سر راه مهاجرت‌های بین‌المللی بلندتر کرده است. به عنوان مثال، ویزاهای تحصیلی در ایالات ‌متحده (نوع F1) بین سال‌های مالی 2019 تا 2020 کاهشی 70درصدی یافت. گفتنی است بسیاری از مهاجرانی که به خاطر موانع مهاجرتی و مسافرتی اخیر نمی‌توانند برای کار و تحصیل به آمریکا بروند، سهم قابل‌توجهی از بااستعدادترین مردم جهان به حساب می‌آیند.

در مقاله‌ای که چهار اقتصاددان با نام‌های روچیر آگاروار1 از «صندوق بین‌المللی پول»، پاتریک گوله2 و جف اسمیت3 از «دانشگاه بَث» انگلیس و آینا گانگولی4 از «دانشگاه ماساچوست آمهِرست» آمریکا در «موسسه اقتصاد نیروی ‌کار آی‌زدای»5 به چاپ رسانده‌اند، مقدار کمی اثرگذاری موانع مهاجرتی آمریکا بر پیشرفت جهانی علوم مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مقاله برای ارزیابی پیشرفت علمی از مجموعه اطلاعات جمع‌آوری‌شده از برندگان جایزه نوبل، مدال‌آوران فیلدز6 (مدالی که مشهور به نوبل ریاضیات است) و شرکت‌کنندگان در المپیاد بین‌المللی ریاضی7 استفاده شده است. این مجموعه اطلاعات شامل تاریخچه حرفه‌ای زندگی، مهاجرت و دستاوردهای علمی دو هزار و 200 مدال‌آور المپیاد جهانی ریاضی از یکصد کشور جهان نیز می‌شود.

به‌طور خلاصه یافته‌های این مقاله چهار پیام دارد. اول، با استفاده از اطلاعات مربوط به برندگان جایزه نوبل و مدال‌آوران فیلدز نتیجه گرفته می‌شود که مهاجران به آمریکا نقشی محوری در شبکه دانش جهانی دارند، با سهم 20 تا 33درصدی از این نخبگان. دوم، با بهره‌گیری از اطلاعات مربوط به شرکت‌کنندگان و برندگان المپیاد جهانی ریاضی نشان داده می‌شود که مهاجران به آمریکا بهره‌وری بالاتری نسبت به مهاجران به سایر کشورها دارند: مهاجران به آمریکا چهار برابر و مهاجران به انگلیس بیش از دو برابر بهره‌ورتر از همتایان خود که مهاجرت نکرده‌اند، هستند. سوم، «تامین مالی هزینه‌ها» یکی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از مهاجرت استعدادها به آمریکاست. در میان کسانی که از کشورهای در حال ‌توسعه در المپیاد ریاضی شرکت کردند، 66 درصد آرزوی تحصیل در آمریکا را داشتند، در حالی که تنها 25 درصد آرزوی خود را جامه عمل پوشاندند. و چهارم، یافته‌های این مقاله حاکی از آن است که مشوق‌های خاصی که باعث پایین آوردن مرزهای مهاجرتی به آمریکا می‌شوند -شامل رسیدگی به محدودیت‌های مالی برای استعدادهای خارجی برتر- می‌تواند تولیدات علمی جهان توسط استعدادهای آینده را تا 44 درصد افزایش دهد.

68-2

الگوهای مهاجرتی استعدادهای جهان

الگوی مهاجرتی برندگان جایزه نوبل، چشم‌اندازی روشن از شبکه مدرن دانش جهانی فراهم می‌سازد. در شکل 1 جریان مهاجرتی برندگان نوبل رشته‌های شیمی، فیزیک و شیمی به تصویر کشیده شده است. در این تصویر، گره‌ها یا دایره‌ها، کشورهای محل تولد و کشورهای محل سکونت هنگام دریافت جایزه نوبلِ برندگان هستند. خطوط جهت‌داری که این گره‌ها را به هم متصل می‌کنند نیز جریان مهاجرتی را نشان می‌دهد، جایی که خطوط ضخیم‌تر بیانگر شدت بیشتر مهاجرت هستند. همان‌طور که در شکل مشاهده می‌شود، چند کشور معدود که درآمد سرانه بالا دارند، نظیر آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان قطب‌های جذاب برای استعدادهای کشورهای مختلف (عموماً کشورهای با درآمد متوسط) به شمار می‌روند. از لحاظ کمی، نقش آمریکا در این شبکه، محوری است. مهاجران به آمریکا سهمی یک‌پنجمی (20درصدی) از برندگان جایزه نوبل جهان دارند. این یافته با نتایج مطالعات پیشین نیز سازگار است، مبنی بر اینکه عمده استعدادهای برتر جهان به آمریکا مهاجرت می‌کنند، در حالی که تنها اندکی از آنها به کشورهای زادگاه خود بازمی‌گردند (وینبرگ 2011 و کِر 2018). با این حال ارزیابی نوبلیست‌ها ممکن است همراه با تورش باشد، چراکه این افراد عمدتاً موفقیت علمی خود را مدیون تجارب تحصیلی هستند، و اشخاص نخبه و بااستعدادی که به مدارج بالای علمی دست نمی‌یابند به ندرت در این گروه قرار می‌گیرند. برای مثال، در نمونه مورد بررسی برندگان نوبل، تنها یک فرد متولد گروه کشورهای کم‌درآمد یا پایین‌تر از درآمد متوسط است. بدین منظور برای کاهش این تورش کاذب، می‌توان نمونه‌ای از افراد بااستعدادی را مدنظر قرار داد که استعداد خود را در اوایل جوانی نمایان می‌سازند: مدال‌آوران المپیاد جهانی ریاضی. مطالعات پیشین نشان می‌دهد که این استعدادهای جوان ظرفیت ویژه‌ای در پیشبرد مرزهای دانش دارند. برای مثال، احتمال اینکه برندگان مدال طلای المپیاد ریاضی برنده مدال فیلدز ریاضیات هم شوند پنج برابر بیشتر از دانش‌آموختگان دکترای رشته ریاضی در 10 دانشگاه برتر جهان است. با این حال هر‌چند مشارکت‌کنندگان از کشورهای در حال ‌توسعه در المپیاد جهانی ریاضی موفق‌تر هستند اما با احتمال کمتری نسبت به همتایان خود در کشورهای توسعه‌یافته می‌توانند مرزهای دانش را جابه‌جا کنند.در شکل 2، جریان مهاجرتی برندگان مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی بین سال‌های 1981 تا 2000 میلادی ترسیم شده است. همانند برندگان نوبل، آمریکا مقصدی جذاب برای طلایی‌های المپیاد جهانی که در سایر کشورها متولد می‌شوند، به‌شمار می‌رود، البته با این تفاوت که در اینجا زادگاه استعدادهای مهاجر عمدتاً کشورهای کم‌درآمد و کمتر از درآمد متوسط است. به علاوه تعداد مدال‌آورانی که در آمریکا زندگی می‌کنند پنج برابر بزرگ‌تر از مدال‌آوران متولد این کشور است، نسبتی بسیار بالا در مقایسه با سایر کشورها (شکل 3). گام بعدی اندازه‌گیری نقش مهاجران -به‌خصوص آنهایی که به آمریکا مهاجرت می‌کنند- در جابه‌جایی مرزهای علمی جهان است. منظور از مرزهای علمی در اینجا دستاوردهای جدید و پیشگام در حوزه‌های مختلف علوم است. بدین منظور، برندگان سال‌های 2001 تا 2019 جایزه نوبل رشته‌های فیزیک، شیمی و پزشکی و همچنین مدال‌آوران سال‌های 1990 تا 2018 فیلدز ریاضیات مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. یافته‌ها حکایت از آن دارد که 21 درصد از برندگان جایزه نوبل و 33 درصد از مدال‌آوران فیلدز، مهاجران به آمریکا هستند. 11 درصد از دیگر نوبلیست‌ها و 30 درصد دیگر مدال‌آوران فیلدز هم از مهاجران به سایر کشورها هستند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که مهاجرت نقشی مهم در تولید جهانی علم و دانش دارد، و آمریکا به عنوان مقصد جذاب مهاجرت در این نقش‌آفرینی بازیگر اصلی است.

68-3

سخن پایانی

با بهره‌گیری از طیفی از داده‌های نو، در این یادداشت چگونگی اثرگذاری موانع مهاجرتی بر تولیدات علمی جهان از نظر گذشت. لُب کلام هم این است که موانع مهاجرتی -که یکی از عوامل اصلی آن مسائل مالی است- مانع از پروراندن کامل پتانسیل‌های استعدادهای جهانی می‌شود، امری که به پیشرفت علمی جهان لطمه می‌زند.

ارزیابی چرایی و چگونگی اهمیت محدودیت‌های مهاجرتی که در آمریکا معرفی شد آن‌گونه که در این یادداشت بهره گرفته شد از منظر چارچوب علم و دانش جهان امری به‌موقع و درخور بود. با جلوگیری از تحصیل و اشتغال شمار فراوانی از درخشان‌ترین استعدادهای جهانی در جایی که بهره‌وری آنها حداکثر است، موانع مهاجرتی احتمالاً به هر دو افراد بااستعداد و پیشرفت علمی جهان صدمه می‌زند. حتی در نبود سیاستگذاری و نااطمینانی‌های محدودکننده مهاجرت، جامعه آمریکا به خاطر شیوع طاعون «کووید 19» با کاهش مهاجران ورودی مواجه شده است. به علاوه با توجه به سیر رو به رشد ملی‌گرایی، در آینده ممکن است مرزهای این کشور به روی مهاجران بسته‌تر شود. این تحولات مقیاس تهدیدات متوجه پیشرفت‌های علمی را قابل ‌توجه‌تر می‌کند.

با نگاه به آینده و در بلندمدت، احتمالاً قطب‌های جاذب جدیدی برای استعدادهای جهان غیر از آمریکا ظهور می‌کند، اتفاقی که تحول در ساختار و عملکرد شبکه جهانی دانش را به دنبال دارد. یک عامل کلیدی که احتمالاً باعث بهره‌وری بالاتر مهاجران به آمریکا نسبت به سایرین شده این است که آنها با سایر استعدادهای مهاجر به این کشور تعامل بیشتری می‌یابند. به‌طور مشابه، بخشی از اینکه آمریکا قبله آمال بسیاری از استعدادهای جهانی است به این موضوع مربوط می‌شود که سایر استعدادها نیز به این کشور مهاجرت می‌کنند. هیچ دلیلی وجود ندارد که این سازوکار در کشورهایی همچون انگلیس، آلمان، سوئیس، کانادا، سنگاپور، چین یا امارات اتفاق نیفتد. البته برای اینکه یک کشور بتواند خود را به عنوان یک قطب برای استعدادها معرفی کند، رسیدگی به محدودیت‌های مالی اولویت اول است. برداشتن این گام به تنهایی می‌تواند جریان جهانی مهاجرت استعدادها را کاملاً تغییر دهد.

با توجه به استراتژی هدفمند برخی دانشگاه‌های آمریکا در به‌کارگیری استعدادهای خارجی به واسطه ارائه کمک‌هزینه و امکانات تحصیلی (همچون ام‌آی‌تی که 25 درصد از شرکت‌کنندگان در المپیاد جهانی ریاضی مورد بررسی در این مقاله را جذب کرده است)، موفقیت ایالات‌متحده در جذب برترین استعدادهای جهانی دور از انتظار نبود. بنابراین اگر سایر کشورها بتوانند این مدل «آمریکا-ام‌آی‌تی» را برای خود جور کنند، آثار منفی محدودیت‌های مهاجرتی آمریکا بر پیشرفت علمی جهان احتمالاً تسکین می‌یابد. مدل «آمریکا-ام‌آی‌تی» ترکیبی است از: الف- ثبات در باز بودن مرزهای مهاجرتی؛ ب- اعطای کامل کمک‌هزینه تحصیلی به استعدادهای برتر (به‌خصوص به آنهایی که از کشورهای کم‌درآمد می‌آیند)؛ و ج- معرفی یک دانشگاه رده‌بالا به عنوان خانه استعدادهای جهان.

با این حال هر دو عامل اقتصاد سیاسی و چالش‌های بودجه‌ای ممکن است شرایط را برای سایر کشورها در دستیابی همزمان به این سه عامل سخت کند. البته ممکن است فرصت‌های دست‌یافتنی دیگری برای جامعه علمی جهان وجود داشته باشد. برای مثال، اقدام اخیر برخی از دانشگاه‌های برجسته در ایجاد پردیس‌های آکادمیک در کشورهایی که مرزهای باز دارند، می‌تواند به هموارسازی این مسیر کمک کند. به عنوان نمونه، مراکزی همچون دانشگاه نیویورک در ابوظبی یا دانشگاه ملی ییل در سنگاپور دانشگاه‌های مطلوب استعدادهای مشارکت‌کننده در نظرسنجی این مقاله معرفی شده‌اند. مدل دیگر همانی است که از سوی دولت برزیل طراحی و اجرا شد: «موسسه دولتی ریاضیات محض و کاربردی» که به قطبی برای استعدادهای قاره آمریکای جنوبی تبدیل شده است. بنابراین تغییر جغرافیایی مراکز یادگیری می‌تواند یک روش جایگزین برای غلبه بر آثار سوء بالا آمدن مرزهای مهاجرتی بر پیشرفت علوم باشد. تقویت مراکز تحصیلی در کشورهای درحال‌توسعه به منظور پرورش و شکوفاسازی استعدادهای ملی آن کشور نیز کمک‌کننده خواهد بود.

موانع مهاجرت -خصوصاً چالش‌های مالی که اخیراً شیوع کرونا و اجرای سیاست‌های ملی‌گرایانه به آن اضافه شده است- ناخواسته بسیاری از اشخاص مستعد را از به بلوغ رساندن استعدادهایشان محروم می‌سازد. فراتر از این، چنین موانعی جوان‌های بااستعداد را وادار به تحصیل در مکان‌هایی می‌کند که مطابق با میل آنان نیست. در این رابطه سیاستگذاران و جوامع علمی جهان باید به‌موقع اقداماتی را در دستور کار قرار دهند تا فرصت‌هایی برابر در اختیار اشخاص مستعد قرار گیرد و شرایط برای پیشرفت روزافزون علم و دانش جهان فراهم شود.

پی‌نوشت‌ها:

1- Ruchir Agarwal (International Monetary Fund)  / 2-  Patrick Gaulé (University of Bath and IZA)  / 3- Geoff Smith (University of Bath)  / 4- Ina Ganguli (University of Massachusetts Amherst)  / 5- The IZA Institute of Labor Economics  / 6-  Fields Medal

7-  International Math Olympiads (IMO)

دراین پرونده بخوانید ...