شناسه خبر : 35790 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

قوی سیاه 60 ساله شد

نسیم طالب چگونه تصورات ما را درباره نااطمینانی تغییر داد؟

 

 

رویا سلطانی /نویسنده نشریه

نسیم نیکلاس‌طالب که در میان اقتصاددانان به «قوی سیاه» معروف است، همین روزها تولد 60سالگی‌اش را جشن می‌گیرد. قوی سیاه متولد سال 1960 در لبنان است. آقای طالب در سال 1975 و زمانی که کشورش گرفتار جنگ داخلی شد، زندگی کردن در یک «قوی سیاه» را تجربه کرد. نظریه قوی سیاه یکی از دلایل اصلی شهرت نسیم طالب، استاد برجسته در زمینه مدیریت ریسک در موسسه پلی‌تکنیک دانشگاه نیویورک است.

نسیم طالب، مدیریت ارشد کسب‌وکار را از مدرسه وارتون در پنسیلوانیا و دکترای خود در زمینه دانش مدیریت را از دانشگاه پاریس با ارائه پایان‌نامه مبنی بر ریاضیات مرتبط با قیمت‌گذاری ابزارهای مشتقه متمرکز دریافت کرد. پس از آن به یک بنگاه سرمایه‌گذاری در منهتن رفت و در کنار معامله‌گران حرفه‌ای مشغول به کار شد. نسیم طالب بیش از 20 سال به عنوان معامله‌گر ابزار مشتقه مالی و متخصص در زمینه پوشش دادن ریسک در برابر ریسک‌های غیرخطی و مدیریت بازدهی تحت توزیع پیچیده احتمالات گذراند. او در موسساتی مانند

Credit Suisse First Boston ،UBS ،BNP-Paribas ،Calyon و Deutsche Bank در جایگاه ارشد کار کرده است. او همچنین به بانک‌های مرکزی، نمایندگان دولت و سازمان‌های بین‌المللی در زمینه سیاستگذاری مبتنی بر ریسک مشاوره داده است. وی سپس تمرکز خود را بر پژوهش در زمینه ریسک و احتمالات کاربردی و چاپ مقالات در مجلات علمی قرار داد.

کمتر از پنج سال پس از فارغ‌التحصیلی وی، بازار سهام در دوشنبه سیاه سال 1987 شدیدترین سقوط تاریخی خود را تجربه کرد. در این روز، میانگین صنعتی شاخص داو جونز با افت 6 /22درصدی، بیشترین کاهش یک‌روزه در تاریخ بازار سهام آمریکا را رقم زد. این رویداد که هیچ اقتصاددان یا مدیر ریسکی وقوع آن را پیش‌بینی نکرده بود، حتی دلیل مشخصی هم نداشت. طالب اما می‌دانست یک رویداد شدید و غیرقابل پیش‌بینی رخ خواهد داد. او یک استراتژی مالی در پیش گرفت تا برای چنین رویدادی آماده باشد. در دوشنبه سیاه، در حالی که یأس همه وال‌استریت را فرا گرفته بود، نسیم طالب توانست ثروت هنگفتی به دست بیاورد. در واقع، پس از آنکه فدرال‌رزرو با وارد کردن نقدینگی به سیستم بانکی، نرخ بهره بین‌بانکی را کاهش داد، قراردادهای آتی مبتنی بر حساب‌های دلاری خارج از آمریکا1 یک جهش ناگهانی را تجربه کردند، عاملی که باعث شد نسیم طالب ده‌ها میلیون دلار سود کسب کند.79-1

کتاب‌های نسیم طالب به بیش از 35 زبان دنیا ترجمه شده‌اند. وی از زمان شروع حرفه دانشگاهی، بیش از 65 مقاله در زمینه‌های مختلف در خصوص ریسک و احتمالات به چاپ رسانده است.

این حسن شهرت باعث شد نسیم طالب در سال 2011 به انتخاب بلومبرگ، در فهرست 50 فرد تاثیرگذار دنیا در زمینه مالی قرار گیرد. او همچنین در فهرست 25 فارغ‌التحصیل موفق مدرسه وارتون حضور دارد.

همه اینها به واسطه هوش و ذکاوت او در تحلیل و تبیین مخاطرات اقتصاد است و به همین دلیل او را یکی از پیشگامان پوشش Tail risk یا ریسک‌های غیرمنتظره یا آنچه امروزه حفاظت در برابر قوی سیاه نامیده می‌شود، می‌شناسند. نظریه‌ای که هدف آن کاهش قرار گرفتن سرمایه‌گذاران در معرض حرکت‌های شدید بازار است. «برایان اپلیارد» در مقاله‌ای در روزنامه تایمز در سال 2008، او را باحرارت‌ترین اندیشمند جهان توصیف کرد. «دانیل کانمان» پیشنهاد در نظر گرفتن نام نسیم طالب در میان برترین روشنفکران جهان را داد، و گفت: «طالب نحوه تفکر بسیاری از مردم در ارتباط با نااطمینانی، به‌خصوص در بازارهای مالی را تغییر داده است.»

نسیم طالب نویسنده یک مجموعه پنج‌جلدی از مقالات فلسفی در زمینه نااطمینانی با عنوان اینسرتو2 است که طی سال‌های 2001 تا 2018 چاپ شده‌اند. این مجموعه شامل کتاب‌های فریب‌خورده تصادفی3 (2001)، قوی سیاه4 (2010-2007)، تخت پروکروستس5 (2010)، پادشکننده6 (2012) و پوست در بازی7 (2018) است. او آثار دیگری شامل یک کتاب تخصصی در زمینه مشتقات با عنوان پوشش دادن پویای ریسک: مدیریت گزینه‌های وانیلی و بیگانه8 (1997) و یک کتاب تخصصی در زمینه نظریه احتمالات کاربردی به نام عواقب آماری توزیع دم‌کلفت9 (2020) دارد. او به دلیل دیدگاه چندرشته‌ای برای مدل کردن خطا و نقش رویدادهای نادر و با تاثیرات شدید یا «قوهای سیاه» که در کتاب قوی سیاه درباره آن می‌نویسد معروف است.

 

قوی سیاه چیست؟

بر اساس داستانی که در ابتدای کتاب قوی سیاه نوشته شده است، پیش از کشف استرالیا، اروپایی‌ها بر این باور بودند که تمامی قوها سفید هستند. سال‌ها مشاهدات تجربی، این مساله را ثابت کرده بود و تا به آن روز، هیچ‌کس هیچ قویی به جز قوی سفید ندیده بود. زمانی که مشاهده یک قوی سیاه آن نظریه ساده را نابود کرد، همه غافلگیر شدند. طالب بیان می‌کند که این مساله محدودیت یادگیری از مشاهدات و تجربیات و شکنندگی دانش ما را روشن می‌سازد؛ زمانی که تنها یک مثال، یک گزاره عمومی به‌دست‌آمده از سال‌ها مشاهدات قوی سفید را نامعتبر کرد. با مشاهده قوی سیاه مردم اروپا مجبور شدند این مفهوم را در ذهن خود بازبینی کنند و قوی سیاه را به عنوان یک پدیده معمول در نظر بگیرند.

نسیم طالب قوی سیاه را استعاره از رویدادی توصیف می‌کند که سه ویژگی دارد؛ اولین ویژگی نگنجیدن رویداد در محدوده انتظارات معمول است، زیرا هیچ رویدادی در گذشته نمی‌تواند به احتمال رخ دادن آن اشاره کند. دو ویژگی دیگر قوی سیاه شامل شدید بودن اثرات رویداد و دیگری ارائه توضیحاتی پس از وقوع رویداد است، که آن را قابل پیش‌بینی نشان می‌دهد. رخدادی که کاملاً در این چارچوب توصیفی قرار می‌گیرد بحران مالی سال 2008 است که در واقع اهمیت کتاب قوی سیاه نیز بر همین مبناست، زیرا در این کتاب نسبت به وقوع بحران مالی سال 2008 هشدار داده می‌شود. او در کتابش راجع به بحران پیش‌رو این‌چنین هشدار می‌دهد:

«جهانی شدن شکنندگی درهم‌تنیده‌ای ایجاد می‌کند، در حالی که نوسان را کاهش می‌دهد و ظاهر پایداری به وجود می‌آورد. به عبارت دیگر، جهانی شدن قوهای سیاه مخربی را به وجود می‌آورد. ما اکنون بیش از پیش در معرض یک تهدید فروپاشی جهانی قرار داریم؛ در حالی که موسسات مالی در تعداد کمی بانک بزرگ ادغام می‌شوند و تقریباً تمامی بانک‌ها به هم وابسته هستند. در این سیستم مالی که به سمت بانک‌های غول‌آسای بوروکراتیک حرکت می‌کند، اگر یک بانک شکست بخورد، تمامی بانک‌ها شکست خواهند خورد. در واقع افزایش تمرکز بانک‌ها به نظر می‌رسد که احتمال وقوع بحران مالی را کاهش می‌دهد، اما زمانی که یک بحران رخ دهد، مقیاس جهانی بزرگ‌تری خواهد داشت و ما را شدیداً تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع ما از یک سیستم متنوع شامل بانک‌های کوچک با سیاست وام‌دهی متنوع به سمت یک چارچوب یکنوا از بنگاه‌های مشابه می‌رویم.»78-1

استدلال اصلی که طالب در کتاب قوی سیاه ارائه می‌دهد این است که ما در دو جهان زندگی می‌کنیم. جهان اول را می‌توان با تحلیل‌های آماری ابتدایی و فهم متعارف از روابط علی و معلولی توضیح داد. در این جهان ما می‌توانیم پیش‌بینی‌های نسبتاً دقیقی داشته باشیم. جهان دوم اما همانند جهان اول قابل توضیح نیست و نمی‌توان با پیش‌بینی‌های مورد اطمینان آن را بررسی و پیش‌بینی کرد. در واقع، ما نسبت به جهان دوم هیچ درکی نداریم زیرا با این فرض ساده‌لوحانه که ما می‌توانیم این جهان را مانند جهان اول درک کنیم، شهودهای ابتدایی خود را بر آن تحمیل کرده‌ایم. رهبران نمی‌توانند تفاوت میان این دو جهان را کاملاً به رسمیت نشناسند، زیرا جهان دوم بخش بسیار بزرگی از واقعیت امروز ما را تشکیل می‌دهد که شامل بازار سهام، چرخه‌های تجاری، جنگ، دارایی شرکت‌ها و مسیر شغلی است.

اینکه یک قوی سیاه را ندیده‌ایم، به معنای آن نیست که چنین جانوری وجود ندارد. اتفاقات نامحتمل زمانی که به وقوع می‌پیوندند، مردم آنها را به فهم خود از جهان اضافه می‌کنند و یک اتفاق غیرعادی به یک رویداد عادی تغییر ماهیت پیدا می‌کند. متخصصان و سیاستمداران خود را سرزنش می‌کنند که چرا وقوع این رویداد نامحتمل (که پس از اتفاق افتادن بدیهی به نظر می‌رسد) را پیش‌بینی نکرده بودند. طالب در کتاب قوی سیاه نسبت به ناتوانی در پیش‌بینی رویدادهای غیرمعمول با عواقب شدید به علت اعتماد بیش از حد بر نظریه‌های ناکامل هشدار می‌دهد.

نسیم طالب نظرهای بحث‌برانگیز زیادی را مطرح می‌کند. او از منتقدان جایزه نوبل در علم اقتصاد است و باور دارد این جایزه باید برداشته شود، زیرا نظریه‌های اقتصادی خسارت‌های ویران‌کننده‌ای به بار می‌آورند. او مخالف دانش از بالا به پایین است و معتقد است شکل‌گیری قیمت‌ها از یک فرآیند طبیعی پیروی می‌کنند. او بیان می‌کند که ارزش اختیار معامله توسط معامله‌گران به روش آزمون و خطا تعیین می‌شود، نه از طریق یک مدل، مدل‌هایی که مانند کنفرانس‌های سخنرانی برای پرندگان در باب نحوه پرواز هستند. طالب با استفاده از تجربه خود به عنوان معامله‌گر ابزار مشتقه استدلال می‌کند که پیش‌بینی‌های بازار سهام بی‌ارزش هستند، زیرا هیچ‌کس راجع به اینکه قیمت‌ها به چه سویی می‌روند نظری ندارد. پس از جهش یا افت ناگهانی قیمت سهام، متخصصان روایت‌های به ظاهر موجهی ارائه می‌دهند تا توجه عموم را از بی‌اطلاعی خود منحرف کنند. او بیان می‌کند که مدل‌های پیش‌گویانه، مدل‌های ریاضیاتی هستند که نمی‌توانند برخی ایده‌های کلیدی مانند ناممکن بودن دسترسی به تمامی اطلاعات مرتبط و تاثیرات شدید ناشی از وجود اختلافات کوچک ناشناخته در داده را در نظر بگیرند. این مساله نظریه‌ها یا مدل‌های مبتنی بر داده‌های تجربی را که نمی‌توانند رویدادهایی را که هنوز به وقوع نپیوسته‌اند، اما امکان رخ دادن دارند در نظر بگیرند، نامعتبر می‌کند.

او متخصصان را افرادی توصیف می‌کند که بر توابع نرمال معمولی و قابل فهمی باور دارند که در آنها اکثر توزیع حول مرکز است؛ خروجی‌های شدید هندسه فراکتال که در آنها همه چیز می‌تواند طی یک شب اتفاق بیفتد اما بسیار قدرتمندتر هستند. او همچنین بیان می‌کند که اساس اقتصاد محاسباتی غلط است و علم آمار اساساً ناکامل است، زیرا نمی‌تواند ریسک رویدادهای نادر را پیش‌بینی کند، مشکلی که نسبت به نادر بودن این رویدادها شدید است. طالب معتقد است آماردانان شبه‌دانشمندانی هستند که در ارتباط با خطر رویدادهای نادر، نالایقی خود را با معادلات پیچیده پنهان می‌کنند. این طرز تفکر انتقادهای زیادی را برانگیخته است. برای مثال انجمن آمار آمریکا یک شماره از مجله خود را به قوی سیاه اختصاص داد و در آن آمیزه‌ای از ستایش و انتقاد را از نکات اصلی کتاب، با تمرکز بر شیوه نگارش و ارائه ادبیات آماری، مطرح کرد. رابرت لوند استاد ریاضیات در دانشگاه کلمسون در خصوص کتاب قوی سیاه نوشت: نسیم طالب «در برخی موارد بی‌پروا و تحت بزرگ‌نمایی‌های اغراق‌آمیز است، آماردانان حرفه‌ای کتاب را در همه‌جا ساده‌لوح می‌یابند». آرون براون نویسنده، استاد اقتصاد محاسباتی و عددی در دانشگاه یه‌شیوا و فوردهام می‌گوید: «کتاب به گونه‌ای نوشته شده است که گویی طالب هیچ‌گاه از روش‌های غیرپارامتریک، محاسبات عددی، ابزارهای تجسمی یا تخمین پایدار نشنیده است.» با این حال، او قوی سیاه را «کتابی که خواندنش ضروری است» توصیف می‌کند و آماردانان را ترغیب می‌کند که از توهین‌ها چشم‌پوشی کنند تا «حقیقت مهم فلسفی و ریاضی» موجود در کتاب را دریافت کنند. طالب در چاپ دوم کتاب قوی سیاه پاسخ می‌دهد که «یکی از نظرات معمول اما بی‌فایده‌ای که می‌شنوم این است که برخی راه‌حل‌ها می‌تواند از «آمار پایدار» به دست آید. در تعجب هستم چگونه این روش‌ها می‌توانند اطلاعاتی تولید کنند، در حالی ‌که هیچ داده‌ای وجود ندارد». جان کی می‌نویسد طالب «نویسندگان و متخصصان را آدم‌های فرومایه یا نادانی توصیف می‌کند. نوشته او پر از مطالب نامرتبط، حاشیه‌ها و عبارات عامیانه است که مانند مکالمه یک داستان‌سرا، به جای یک تز با استدلال‌های محکم است. اما این موضوع لذت‌بخش است، زیرا در عین قانع‌کننده بودن خواندن کتاب را راحت کرده است. با این حال در زیر خشم و تمسخر او مطالب مهمی وجود دارد. مدل‌های مدیریت ریسکی که امروزه کاربرد دارند، رویدادهایی را که ادعا دارند کسب‌وکارها را در برابر آنها حفاظت می‌کنند در نظر نمی‌گیرند. این مدل‌ها روکشی از سفسطه تخصصی به‌کار می‌گیرند. تحلیلگران عددی مدیران عامل شرکت‌ها را در توهمی از احساس امنیت ساکت کرده‌اند». همچنین، دیوید فریدمن آماردان برکلی معتقد است تلاش‌های آماردانان برای تکذیب ‌نظر طالب متقاعدکننده نبوده است.

کتاب قوی سیاه نسیم طالب در ایران نیز ترجمه و چاپ شده است. دو ترجمه موجود یکی به قلم محمدابراهیم محجوب است که در انتشارات آریانا قلم چاپ شده است و دیگری ترجمه مریم بردبار که در انتشارات کتیبه پارسی به چاپ رسیده است. خواندن این کتاب زاویه دید جدیدی در ارتباط با چگونگی روبه‌رو شدن با تصادفی بودن رویدادها، ریسک و نااطمینانی در زندگی به ما می‌آموزد. دیدگاه طالب به ما می‌آموزد که به جای تلاش بر پیش‌بینی رویدادهای منفی باید تلاش کنیم تا خود را در برابر آنها محافظت کنیم.

سیستم‌هایی که اعتماد بیش از حد به پیش‌بینی دارند، نسبت به رویدادهای غیرقابل پیش‌بینی قوی سیاه شکننده هستند و از هم می‌پاشند. طالب بیان می‌کند که تکامل، برخلاف اقتصاددانان، پیش‌بینی نمی‌کند. در واقع این شوک‌ها، تغییر در آب و هوا یا در دسترس بودن غذاست که باعث می‌شود گونه‌های جانوری جدیدی به وجود آیند. طبیعت همچنین درجه‌ای از حشو را در سیستم خود برای محافظت خود در برابر شوک‌ها به‌کار می‌برد، برای مثال انسان‌ها دو کلیه و دو شش دارند. سیستم‌های بیولوژیک، از بی‌نظمی بهره می‌برند. سیستم پادشکننده تصادفی بودن و نااطمینانی را دوست دارند. آنها فراتر از انعطاف‌پذیر بودن یا پایدار بودن هستند؛ آنها با استرس و ناپایداری قدرتمندتر می‌شوند. در نتیجه، سازمان‌هایی که از تصادفی بودن شرایط بهره می‌برند چیره می‌شوند و سازمان‌هایی که از آن ضربه می‌خورند نابود خواهند شد.

طالب اصلی‌ترین چالش خود را ترسیم کردن ایده خود مبنی بر پایدارسازی و پادشکنندگی، به معنی چگونگی زندگی و رفتار در جهانی که آن را نمی‌شناسیم و به وجود آوردن پایداری نسبت به قوهای سیاه بیان می‌کند. یکی از کاربردهای ایده‌ای که در این زمینه مطرح می‌کند، تعریف کاراترین روش‌های مدیریت ریسک بر مبنای دوری کردن از مرکز به نفع ترکیبات خطی از حالات اکستریم همه حوزه‌ها از سیاست تا اقتصاد تا زندگی شخصی است. از منظر طالب، این روش نسبت به خطای تخمین پایدار است. برای مثال، او بیان می‌کند که سرمایه‌گذاری با ریسک معتدل بیهوده است، زیرا محاسبه ریسک سخت و ناممکن است. استراتژی مطلوب او همزمان هم شدیداً محافظه‌کارانه و هم شدیداً تهاجمی است. او بیان می‌کند 80 تا 90 درصد از ثروت خود را در سرمایه‌گذاری بدون ریسک مانند اوراق قرضه دولتی قرار دهید. در نتیجه در صورت وقوع رویداد قوی سیاه، اکثر ثروت شما از ضرر ایمن خواهد بود. 10 تا 20 درصد مابقی ثروت را در سرمایه‌گذاری‌های به شدت ریسکی مانند بنگاه‌های فعال در زمینه سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر که در کسب‌وکارهای نوپا سرمایه‌گذاری می‌کنند قرار دهید. بنابراین در صورت شکست این کسب‌وکارهای نوپا، پول زیادی از دست نمی‌دهید، اما در صورت موفق شدن یکی از این کسب‌وکارها، می‌توانید پول قابل توجهی به دست بیاورید. او این ایده را برای سلامتی و ورزش هم به‌کار می‌برد و بیان می‌کند به جای آنکه هر روز ورزش ملایم و ثابت کنیم، بهتر است اکثر اوقات ورزش سبک مانند پیاده‌روی آهسته انجام دهیم و گاهی اوقات ورزش سنگین انجام دهیم. او باور دارد که بدن انسان به گونه‌ای تکامل یافته است که در یک محیط تصادفی زندگی کند، محیطی که در آن تلاش‌های نامنتظره شدید متعددی به‌کار می‌برد و مقدار زیادی استراحت می‌کند.

چه قو‌های سیاه دیگری خارج از محدوده دید ما در کمین هستند تا بخشی از تاریخ بازارهای مالی شوند؟ حقیقت این است که حرکت بازارهای مالی بسیار تصادفی است. واقف بودن به این مساله که قوهای سیاه اتفاق می‌افتند تاثیرات بسیاری بر نحوه نگرش ما به ریسک خواهد داشت.

پی‌نوشت‌ها:

1- Eurodollar futures  / 2- Incerto

3- Fooled by Randomness  / 4- The Black Swan

5- The Bed of Procrustes   / 6- Antifragility

7- Skin in the Game

8- Dynamic Hedging: Managing Vanilla and Exotic Options

9- The Statistical Consequences of Fat Tails

منابع:

1- https: / /engineering.nyu.edu /news

2- https: / /www.nytimes.com /

3- https: / /hbr.org /

دراین پرونده بخوانید ...