شناسه خبر : 22671 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی انسانی به موضوعی اقتصادی

کتاب نردبان شکسته به چه مسائلی توجه دارد و چرا باید خوانده شود؟

در سال‌های اخیر نابرابری اقتصادی در دنیا افزایش یافته و به بالاترین سطح در یک قرن اخیر رسیده است ولی این نابرابری اقتصادی تنها در میزان درآمد و میزان هزینه ما در زندگی تاثیر ندارد بلکه روی نحوه تفکر ما در زندگی، نحوه پاسخگویی ما به شرایط پراسترس، عملکرد سیستم ایمنی بدن و حتی دیدگاه‌های اخلاقی ما تاثیر‌گذار است.

در سال‌های اخیر نابرابری اقتصادی در دنیا افزایش یافته و به بالاترین سطح در یک قرن اخیر رسیده است ولی این نابرابری اقتصادی تنها در میزان درآمد و میزان هزینه ما در زندگی تاثیر ندارد بلکه روی نحوه تفکر ما در زندگی، نحوه پاسخگویی ما به شرایط پراسترس، عملکرد سیستم ایمنی بدن و حتی دیدگاه‌های اخلاقی ما تاثیر‌گذار است. آمریکا در سال‌های اخیر شاهد بیشترین نرخ افزایش نابرابری اقتصادی در میان کشورهای صنعتی بوده است و به همین دلیل است که شمار زیادی از مردم در این کشور از شرایط مالی و اقتصادی ناراضی هستند و تعداد زیادی وضعیت کنونی را برای خود ایده‌آل می‌دانند ولی این افزایش نابرابری اقتصادی زمینه را برای بیشتر شدن بیماری‌های روانی و مشکلات اجتماعی و سلامتی هم فراهم کرده است و این مشکلات موضوع اصلی مورد بحث در کتاب تازه‌ای است که کیث پِین تالیف کرده است.

کیث پِین که یک دانشمند فعال در حوزه روانشناسی و رفتارشناس است و طی 15 سال اخیر به مطالعه روی جنبه‌های مختلف رفتار انسان در مواجهه با شرایط نابرابر اقتصادی و اجتماعی پرداخته است، بر این باور است: نابرابری اقتصادی و تاثیرات آن روی زندگی مردم را می‌توان یک مطالعه بین‌رشته‌ای دانست. مطالعات دانشمندان حوزه روانشناسی، علوم عصبی و اقتصاد رفتاری در درک بهتر این مساله کمک کرده است و حتی می‌توان از دیدگاه‌های دانشمندان فعال در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی هم در این زمینه استفاده کرد.

این مطالعات جامع و همه‌گیر باعث شد تا بتوانیم درک بهتری از تغییرات رفتاری انسان‌ها داشته باشیم و کتاب نردبان شکسته هم نقطه اوج این تلاقی برای تشریح بهتر مساله بود. نکته مهمی که در کتاب نردبان شکسته به آن اشاره شد این است که احساس فقر در انسان‌ها- زمانی که فرد خود را با دیگران مقایسه می‌کند و احساس می‌کند کمتر از دیگران از نظر اقتصادی رشد کرده است و جایگاه اقتصادی نامناسبی دارد- همان اندازه در روان انسان‌ها تاثیر دارد که فقر مالی آنها موثر است. به یک معنا می‌توان گفت احساس فقیر بودن باعث می‌شود تا فرد از نظر جسمی و روانی آسیب ببیند و حتی فرصت رشد اقتصادی را هم از خود بگیرد و یک چرخه بیمار را در زندگی او ایجاد کند.

 نیویورک‌تایمز با اشاره به بخش‌هایی از این کتاب می‌نویسد: در ایالت‌هایی از آمریکا که نابرابری اقتصادی بیشتر است و مردم بیشتر احساس فقیر بودن دارند، نرخ مشکلات اجتماعی و خشونت‌های انسانی بیشتر است. در این ایالت‌ها امید به زندگی کمتر است و مشکلات جدی سلامتی جسمی و روانی بیشتر است و همین مشکلات باعث شده است آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای خشونت‌آمیز هم در این ایالت‌ها بیشتر دیده شود. در مناطقی که نابرابری اقتصادی بالاتر است شمار بیماران روانی بیشتر و میزان جرائم بالاتر است و تمامی این مشکلات اجتماعی حاصل یک سیاستگذاری نادرست اقتصادی در کشوری است که نام ابرقدرت اقتصادی را بر خود نهاده است.

کتاب نردبان شکسته حتی دلیل فرزند‌آوری بیشتر زنان در کشورهای فقیر و نرخ بالاتر فرزند‌آوری در میان زنان طبقات پایین اقتصادی در آمریکا در مقایسه با دیگر طبقات اقتصادی را هم با توجه به مساله نابرابری اقتصادی و اثرات روانی آن تشریح کرده است. این کتاب به سوالاتی از قبیل اینکه چرا زنان فقیر در سن کمتری اولین فرزند خود را به دنیا می‌آورند، چرا طرز فکر مردم در مورد جایگاه اقتصادی آنها روی تصمیمات سیاسی‌شان تاثیر می‌گذارد، چگونه فقر می‌تواند باعث افزایش سطح استرس در زندگی افراد شود و تهدیدی برای سلامت انسان‌ها باشد، چگونه نابرابری در محیط کار روی راندمان کاری افراد تاثیر می‌گذارد پاسخ می‌دهد. اما نکته‌ای که در این کتاب به آن اشاره شد و تاکنون در کتاب‌های تالیف‌شده در زمینه نابرابری اقتصادی مورد توجه قرار نگرفته بود این است که چرا در جوامعی که نابرابری اقتصادی بیشتر است مردم گرایش‌های مذهبی بیشتری دارند. پاسخ این سوال یکی از چالش‌برانگیزترین و مهم‌ترین بخش‌های کتاب نردبان شکسته بود و باعث شد حتی تفکرات مذهبی مردم آمریکا هم با توجه به دیدگاه‌های اقتصادی و روانی قابل توجیه شود.

 از نظر این دانشمند احساس عقب ماندن در زندگی و از دیگران دلیل اصلی عصبانیت و ناراحتی‌های روانی مردم است و این دلیلی است که باعث شد تا سفیدپوستان طبقه کارگر در آمریکا در انتخابات سال ۲۰۱۶ میلادی به دونالد ترامپ رای بدهند. اگر ثروتمندان به افزایش ثروت خود ادامه دهند در حالی که بقیه جامعه آمریکا رشد معناداری را در درآمد و ثروتشان تجربه نمی‌کنند، باید منتظر افزایش سطح خشونت و ناآرامی‌های اجتماعی در کشور باشیم زیرا هر روز تعداد افرادی که حس می‌کنند به آنچه می‌خواستند نرسیده‌اند بیشتر می‌شود.

اثرات روانی نابرابری اقتصادی

در سال‌های اخیر مطالعات زیادی در مورد نابرابری اقتصادی در دنیا انجام شد. یکی از جامع‌ترین مطالعات از سوی ریچارد ویلکنسون و کیت پیکت انجام شد. آنها تلاش کردند تا دریابند چگونه فاکتورهای اقتصادی روی مشکلات سلامتی و اجتماعی در بسیاری از کشورهای صنعتی دنیا تاثیر می‌گذارد. طبق یافته‌های مطالعات این دو دانشمند رابطه مستقیمی بین مشکلات اجتماعی و سلامتی در یک کشور و میزان نابرابری اقتصادی در آن وجود دارد. به این معنا که اگر در یک کشور نابرابری اقتصادی بیشتر باشد مشکلات سلامتی و اجتماعی بیشتر است و این ارتباطی به ارزش تولید ناخالص داخلی کشور یا سرانه تولید ناخالص داخلی یا حتی متوسط درآمد خانوارها ندارد. از آنجا که آمریکا یکی از کشورهایی است که بیشترین نابرابری را در میان تمامی کشورهای توسعه‌یافته دارد، مشکلات اجتماعی و سلامتی در این کشور بیش از دیگر کشورهای صنعتی است.

نتیجه یافته‌های این مطالعه ارزشمند علمی در کنار مطالعات دیگری که در زمینه نابرابری انجام شده است و تجربیات شخص در کتابی با عنوان نردبان شکسته نوشته کیث پِین استاد روانشناسی دانشگاه کارولینای شمالی آورده شده است. کتاب نردبان شکسته در ۲۸۸ صفحه در روز دوم می سال ۲۰۱۷ میلادی چاپ شده است و تمرکز اصلی آن روی تاثیرات روانی نابرابری اقتصادی است و طبق مطالب تالیف‌شده در این کتاب تمامی افرادی که در یک جامعه یا کشور دارای نابرابری اقتصادی زندگی می‌کنند تحت تاثیر تبعات منفی این نابرابری قرار می‌گیرند. نویسنده این کتاب با توجه به تجربیات شخصی خود می‌گوید این تنها افراد طبقات پایین اقتصادی نیستند که در جامعه نابرابر آسیب می‌بینند بلکه تمامی طبقات اقتصادی تجربه مشابهی دارند زیرا تاثیر منفی آنها روی روان و ذهن افراد ماندگار است.

نابرابری اقتصادی و دنیای سیاست

نیویورک‌تایمز در مورد بخش مرتبط با سیاست این کتاب نوشت: بخشی که به سیاست مرتبط است هم پیچیده است و هم بسیار روشنگر. در این بخش با استفاده از داده‌های مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ میلادی بیان شد که طرفداران حزب جمهوریخواه در آمریکا از نظر اقتصادی در سطح پایین‌تری نسبت به طرفداران حزب دموکرات هستند. اما این تنها یک بعد ماجراست و در ابعاد دیگر ما می‌توانیم به رابطه بین نابرابری اقتصادی و عضویت افراد در حزب‌های مختلف و طرفداری آنها از احزاب مختلف برسیم و حتی دلیل رای دادن افراد احزاب مختلف علیه یکدیگر را هم می‌توان با این دیدگاه تشریح کرد.

پین می‌نویسد: محافظه‌کاران اعتقاد دارند جامعه‌ای که در آن هرج‌ومرج وجود داشته باشد در بدترین شرایط ممکن قرار دارد در حالی که جمهوریخواهان تلاشی برای تغییری که زمینه‌ساز هرج‌ومرج یا بهتر شدن اوضاع بشود انجام نمی‌دهند.

 آنها بر این باورند که باید وضعیت کنونی حفظ شود و آرامش و ثبات در وضعیت موجود باقی بماند و به همین دلیل ما شاهد تحولات کمی در این عرصه هستیم. در این فصل کتاب در مورد دلایل ایجاد نابرابری اقتصادی مطلبی بیان نشده است ولی این بخش را با این جملات به پایان رسانیده است:

در سال ۲۰۱۴، یک‌سوم افرادی که در نظرسنجی موسسه پیو شرکت کرده بودند فکر می‌کردند طرفداران احزاب مخالف آنها نه‌تنها در اشتباه به سر می‌برند بلکه تهدیدی جدی برای سلامت جامعه هستند. این طرز تفکر بسیار خطرناک است زیرا زمانی که احزاب مخالف، دشمن نام‌گذاری شوند مردم به خود حق می‌دهند تا در پاسخ به تصمیمات و سخنان و عملکرد طرفداران حزب مخالف هر عکس‌العمل نادرستی را نشان دهند.

بدون شک یافته این موسسه مطالعاتی را نمی‌توان تصویری کلی از کل جامعه آمریکا دانست ولی بر مبنای همین یافته می‌توان ادعا کرد با توجه به این مطالعه و مطالعات دیگری که در این زمینه انجام شده است فضای سیاسی آمریکا به دلیل افزایش نابرابری اقتصادی از سلامت کافی برخوردار نیست.

نوشته پین در مورد اینکه چگونه نابرابری اقتصادی روی تصمیمات افراد، اعتقادات آنها و حتی سلامت آنها تاثیر می‌گذارد بسیار الهام‌بخش و روشنگر است. هر بخش از این کتاب به‌طور کامل به تشریح تاثیرات نابرابری اقتصادی روی شرایط روانی و سلامتی و تصمیم‌گیری‌های افراد پرداخته است و در هر یک از این بخش‌ها هم از نتایج مطالعات مرتبط علمی استفاده شده است.

نابرابری اقتصادی و تبعیض نژادی

اطلاع‌رسانی در هر یک از این بخش‌ها بسیار جامع است ولی بهترین و تاثیر‌گذارترین بخش را می‌توان بخش مربوط به تبعیض نژادی در این کتاب دانست. در این بخش تبعیض نژادی با توجه به مساله نابرابری اقتصادی تشریح شده است که دیدگاه‌هایی کاملاً متفاوت نسبت به دیگر دیدگاه‌های مطرح‌شده در این حوزه است.

او این بخش مهم کتاب را با تشریح این مساله آغاز کرد که سفیدپوستان و سیاهپوستان در مورد تبعیض‌هایی که گروه دیگر تجربه می‌کنند چه دیدگاهی دارند. در بخشی از کتاب آمده است:

سفیدپوستان تبعیض نژادی را به‌صورت یک بازی با جمع صفر می‌دانند و بر این باور هستند که هرچه تبعیض کمتری علیه سیاهپوستان قائل شوند، سیاهان رفتار تبعیض‌آمیزتری علیه آنها خواهند داشت. این مساله برای سفیدپوستان آمریکایی به اندازه‌ای ملموس بود که شمار زیادی از آنها در اوایل قرن بیست‌و‌یکم میلادی از دادگاه خواستند تا به تبعیض علیه سفیدپوستان در آمریکا رسیدگی کند. آنها مدعی بودند تبعیضی که علیه سفیدپوستان وجود دارد بیش از تبعیض علیه سیاهپوستان است.

 پین برای نشان دادن نادرست بودن ادعای این افراد به نتایج مطالعات مختلف در زمینه فرم‌های درخواست کار و سهم سیاهپوستان زندانی یا سهم سفیدپوستان زندانی و تعداد سال‌هایی که هر یک در زندان به سر می‌بردند اشاره و اثبات کرد که هنوز تبعیض علیه سیاهپوستان بیشتر از سفیدپوستان است. وی اضافه کرد: زمانی که سفیدپوستان احساس می‌کنند موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنها تضعیف شده است، عکس‌العمل‌های نژاد‌پرستانه بیشتری دارند. البته نمی‌توان گفت تنها موقعیت مالی آنها در این احساس تاثیر‌گذار است. در بسیاری از موارد حتی از نظر مالی موقعیت بهتری نسبت به قبل دارند ولی به دلیل افزایش سطح نابرابری اقتصادی فکر می‌کنند جایگاه اقتصادی آنها در کشور تضعیف شده است و همین احساس برای عکس‌العمل نژاد‌پرستانه آنها در مقابل سیاهپوستان ضروری است.

چرا باید بخوانیم

در سال‌های اخیر کتاب‌های زیادی در زمینه نابرابری اقتصادی در آمریکا تالیف شده است ولی در اغلب این کتاب‌ها تنها به جنبه اقتصادی این نابرابری و عملکرد اقتصادی مردم اشاره شده بود در حالی که انسان یک موجود بسیار پیچیده است و بعد روانی او اهمیت زیادی دارد. این کتاب نابرابری اقتصادی را به‌عنوان مولفه‌ای تاثیر‌گذار در تمانی تصمیمات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی انسان‌ها معرفی می‌کند و از این جهت اهمیت دارد که می‌تواند سهم زیادی از رفتارهای انسان را با توجه به این عامل تشریح کند. بنابراین مطالعه این کتاب می‌تواند دید انسان را در مورد تاثیر مسائل اقتصادی تغییر دهد و اهمیت علم اقتصاد و سیاست‌های اقتصادی را در زندگی انسان‌ها و حتی جوامع به‌خوبی نشان دهد و این مساله را می‌توان وجه تمایز کتاب تالیف‌شده از سوی کیث پِین با دیگر دانشمندان علوم اقتصادی یا اجتماعی دانست. 

 

کتابی گویا و کاربردی

 نردبان شکسته کتابی گویا و بسیار کاربردی است. این کتاب که یک کتاب بین‌رشته‌ای اقتصادی و روانشناسی است به تحلیل شکافی پرداخته است که بین جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم و جامعه‌ای که می‌خواهیم داشته باشیم، وجود دارد و نشان می‌دهد حتی آمریکا که ابرقدرت اقتصادی دنیا و ثروتمندترین کشور است با مدینه فاضله انسان فاصله زیادی دارد.

این کتاب گام مهمی است در جهت شناختن پیچیدگی‌هایی که در نتیجه نابرابری اقتصادی در جامعه ایجاد می‌شود. این کتاب مساله نابرابری اقتصادی را از جنبه روانی و اجتماعی تحلیل می‌کند و با کتاب‌هایی مانند آناتومی نا‌برابری، نوشته پر مولاندر که به تحلیل نابرابری اقتصادی از نظر اقتصادی پرداخته است قابل مقایسه است، البته از آنجا که این کتاب‌ها از زوایای مختلفی به بررسی تاثیر نابرابری اقتصادی روی اجتماع پرداخته‌اند می‌توانند به درک بهتر این معضل بزرگ اقتصادی کمک کنند.

با وجود اینکه نابرابری اقتصادی روی ابعاد مختلف زندگی انسان تاثیر می‌گذارد ولی شناسایی دقیق مصادیق آن کار دشواری است و این دانشمندان توانسته‌اند ذهن انسان را به سمت و سوی درستی در شناخت مصادیق این معضل اقتصادی روی روان و ذهن انسان هدایت کنند. مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخشی که در این کتاب قرار گرفته است تحلیل رفتارهای سیاسی جامعه آمریکا با توجه به نابرابری اقتصادی حاکم در این کشور است. با تحلیلی که پین در این کتاب ارائه داده است می‌توان به‌درستی دلیل هر جهت‌گیری سیاسی و هر تصمیم سیاسی مردم آمریکا را درک کرد و حتی برای اینکه تجربیات مشابهی در این زمینه در آینده وجود نداشته باشد راهکار مناسب ارائه داد. راهکاری که عملی باشد و از واقعیت جامعه دور نباشد.

دراین پرونده بخوانید ...