شناسه خبر : 8199 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چه عواملی بر مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی اثرگذارند؟

تلنگرهای کوچک برای اثرات بزرگ

اهمیت بالای سرمایه اجتماعی در اداره یک جامعه توجه بسیاری از متخصصان و تحلیلگران را در بررسی رفتارهای آحاد مردم به‌ویژه در امور سرنوشت‌ساز به خود جلب کرده است.

محمدتقی عیسایی / رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

اهمیت بالای سرمایه اجتماعی در اداره یک جامعه توجه بسیاری از متخصصان و تحلیلگران را در بررسی رفتارهای آحاد مردم به‌ویژه در امور سرنوشت‌ساز به خود جلب کرده است. تصمیم تک‌تک آحاد جامعه می‌تواند آثاری بسیار بزرگ‌تر از آنچه برای هر یک از تصمیم‌گیرندگان متصور است بر وضعیت کنونی و آتی جامعه بر جای بگذارد. از این‌رو بخش قابل توجهی از یافته‌های تحقیقات علمی در حوزه علوم رفتاری در سال‌های اخیر متمرکز بر متغیرهای موثر بر نگاه و انتخاب گزینه به صورت انفرادی و نیز در تعامل با دیگران بوده است. دستاوردهای حوزه روان‌شناختی با تمرکز بر فرآیندهای ذهنی موثر بر تصمیم‌گیری به قدری امیدوارکننده بوده که در کشورهای پیشرفته علاوه بر کانون‌های کاملاً آکادمیک نهادهایی برای کمک به سازمان‌های اداره‌کننده جامعه شکل گرفته‌اند تا مشارکت جمعی در اجرای سیاست‌های سازنده و موثر بر سرنوشت جامعه را افزایش دهند. مسائل پیچیده‌ای از این طریق قابل حل است و اداره جوامع در قرن ۲۱ با آن گره خورده است. مشارکت در کاهش آلودگی هوا، صرفه‌جویی در مصرف انرژی، حفاظت و مصرف بهینه منابع آب شیرین، پرداخت مالیات و تفکیک پسماند خشک و تر نمونه‌های مهمی هستند که سرنوشت جامعه در گرو سیاست‌های مدبرانه همراه با عزم عمومی برای اجرای آنهاست.
تحقیقات نشان داده که سیاست‌ها و قوانین مرتبط را می‌توان به‌گونه‌ای تنظیم کرد که به عنوان تلنگرهای کوچک، مشارکت عمومی را به‌گونه‌ای جلب کند تا اثرات بزرگ اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. به عنوان مثال اهدای عضو در صورت بروز مرگ مغزی برای درمان بسیاری از بیماران اهمیت حیاتی دارد. تحقیقات مقایسه‌ای بین 10 کشور مختلف نشان داده تفاوت بسیار معناداری میان واکنش جامعه به پیش‌فرض‌های قانونی این حوزه بوده است. رویکرد کشورهای دسته اول این بوده که تک‌تک آحاد مردم موافق هستند که در صورت بروز مرگ مغزی، اعضای بدن آنها به همنوعان خود اهدا شود و هر فردی که با این فرض موافق نیست، می‌تواند با تکمیل یک فرم مانع از اهدای عضوش در صورت بروز مرگ مغزی شود. رویکرد دوم کاملاً متفاوت بوده و هریک از آحاد جامعه که علاقه‌مند به اهدای عضوشان هستند باید با ثبت‌نام و تکمیل فرم موافقت خود را اعلام کنند. در این تحقیق تفاوت‌های فرهنگی نیز تحلیل شده و نتیجه این شده که در حالت اول مشارکت عمومی بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد و در حالت دوم مشارکت در این امر مهم و خیر در بهترین شرایط و با بیشترین تبلیغات و اطلاع‌رسانی 20، 30 درصد بوده است. این مثال صرفاً کاربرد یکی از یافته‌های علوم‌شناختی یعنی اثر پیش‌فرض‌ها بر قضاوت و تصمیم انسان را نشان می‌دهد. در هیچ یک از دو گروه کشورها از مردم برای تصمیم‌گیری سلب اختیار نشده ولی پیش‌فرض‌های متفاوت آثار بسیار متفاوتی بر کیفیت زندگی مردم گذاشته است. در سال‌های اخیر، یکی از مسائل چالشی پیش روی سیاستگذاران در کشور ما پرداخت یارانه نقدی بوده که به‌طور گسترده افراد نیازمند و غیرنیازمند را تحت پوشش قرار داده و تلاش برای حذف یارانه آحاد غیرنیازمند از طریق دعوت عمومی به انصراف چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. استفاده از علوم شناختی و رفتاری می‌تواند کمک قابل توجهی به برداشت عمیق‌تر از دلایل عدم استقبال عمومی از انصراف و نیز سیاستگذاری در این زمینه و سایر زمینه‌هایی که نیازمند مشارکت اجتماعی هستند، کند. در ادامه کاربرد برخی از یافته‌های علمی در ارتباط با رویکرد مردم و سیاستگذاری در این حوزه به اختصار مورد اشاره قرار می‌گیرد.
تحقیقات نشان داده حساسیت نسبت به زیان دو برابر حساسیت نسبت به منفعتی معادل آن است؛ اثر روانی یک میلیون تومان ضرر تقریباً دو برابر یک میلیون تومان منفعت است. زیان‌گریزی ویژگی مهم بسیاری از انسان‌هاست که اتفاقاً می‌تواند به جای اتخاذ تصمیم‌های بهتر به تصمیم‌های نامناسب منتهی شود. یکی از تبعات زیان‌گریزی آن است که چنانچه در بین گزینه‌های قابل انتخاب یکی به زیان قطعی و دیگری به زیان احتمالی منتهی شود، اکثر افراد گزینه دوم را انتخاب می‌کنند با امید به اینکه شرایط به‌گونه‌ای به نفع آنها رقم بخورد که از زیان قطعی رهایی یابند. طبیعی است که در مساله‌ یارانه‌ها، انتخاب گزینه اعلام انصراف از یارانه موجب قطع دریافت فوری شده و انتخاب گزینه عدم انصراف از دریافت یارانه موجب تداوم دریافت تا آینده‌ای نامشخص می‌شود و شاید هم قطع یارانه در آینده کلاً منتفی شود. بنابراین دور از انتظار نیست که بسیاری از تصمیم‌گیرندگان در پی آن باشند که با دست خود موجب زیان قطعی حاصل از قطع یارانه نشوند و زمان آن تا اتخاذ تصمیم توسط غیر از خودشان به تعویق بیفتد. یکی از دیگر چالش‌های موثر بر تصمیم در این حوزه فقدان تعریفی واحد از معنای واژه یارانه است. در تعامل با مردم در کوچه و خیابان می‌توان به‌راحتی به برداشت‌های متنوعی در بین آحاد مردم از معنای یارانه دست یافت؛ برخی آن را وجهی برای جبران گران شدن قیمت سوخت، برخی آن را سهم خود از درآمدهای نفتی و افرادی هم آن را کمک دولت به خانوارهای آسیب‌پذیر می‌دانند. شناسایی باورهای متفاوت نسبت به این موضوع در سطح جامعه برای برنامه‌ریزی بسیار مهم است. سوالات مرتبط با این بخش عبارتند از: هریک از این باورها چه سهم و درصد نفوذی در بین عموم مردم دارد؟ واکنش مورد انتظار غالب در معتقدان به هر یک از باورهای فوق هنگام مواجهه با گزینه‌های تصمیم‌گیری در ارتباط با انصراف از دریافت یارانه چیست؟ این باورها نسبت به یارانه نقدی که پدیده جدیدی است چگونه در جامعه رواج پیدا کرده‌اند؟ کدام یک از این باورها اصالت بیشتری دارند و برای رواج آن با هدف صرفه و صلاح جامعه باید سرمایه‌گذاری کرد؛ به‌علاوه، فرهنگ‌سازی و اصلاح برداشت عمومی و شناسایی واجدان شرایط دریافت را منوط به آن دانست. در این زمینه وجود تعریف واحد و باور مشترک از معنای یارانه در فضای سیاستگذاری نیز اهمیت فراوان دارد؛ چرا که همدلی و همراهی مسوولان برای اتخاذ تصمیم‌های راهبردی نسبت به این موضوع تحت تاثیر آن قرار دارد.
یافته‌های علمی وجود دارد که نشان می‌دهد عموم انسان‌ها تمایل دارند در امور مختلف عدل و انصاف را رعایت کنند، اما ذهن بسیاری از انسان‌ها در تشخیص اینکه چه اقداماتی منصفانه است به‌شدت دچار سوگیری می‌شود؛ ذهن انسان اغلب گزینه‌ای را منصفانه‌تر می‌داند که منفعت آن برای شخص تصمیم‌گیرنده بیشتر باشد؛ دلایلی که توجیه‌کننده گزینه‌های منفعت‌بخش باشند، از وزن و اعتبار بالاتری در فرآیندهای ذهنی برخوردار می‌شوند تا دلایلی که در مخالفت با این گزینه‌ها در ذهن متبادر می‌شوند. ذهن هر یک از ما آمادگی بیشتری برای توجه به دلایل و شواهدی دارد که توجیه‌کننده تداوم دریافت یارانه باشد تا نهی‌کننده آن. فضای تصمیم‌گیری در این شرایط به هیچ وجه ساده نیست و نمی‌توان انتظارات ایده‌آل‌گرایانه داشت.
انتظار می‌رود مقایسه میان منافع بزرگ حاصل از انصراف و منافع حاصل از دریافت یارانه نقدی انسان را به این نتیجه برساند که بهتر است انصراف دهد. در اینجا نیز نکته قابل توجه آن است که منافع کوتاه‌مدت و منافع درازمدت در ذهن ما انسان‌ها اهمیت یکسان ندارند و این پیچیدگیِ مساله‌ را بیشتر می‌کند. احساسات در این بخش نقش قابل توجهی ایفا می‌کند؛ منافع قطعی قابل استفاده در کوتاه‌مدت لذت‌بخش‌تر و راضی‌کننده‌تر هستند و قانع کردن خود برای صرف نظر کردن از آنها برای همگان آسان نیست و نیازمند تلاش ذهنی فرد تصمیم‌گیرنده و تذکر دیگران و اقدامات نظارتی است و از این‌رو دور از انتظار نیست که بسیاری از افراد هنگام تصمیم‌گیری، منافع قطعی و کوتاه‌مدت را بر منافع درازمدت ترجیح دهند.
عوامل بالا با شدت اثرهای متفاوتی بر هریک از سرپرست‌های خانوار هنگام تصمیم‌گیری نسبت به انصراف یا تداوم دریافت یارانه نقدی موثرند. عوامل توضیح‌دهنده رفتار مردم در این زمینه و عدم تلاش بسیاری از آنها برای انصراف از یارانه بیش از موارد ذکرشده هستند و تلاش برای شناخت نظام‌مند آنها برای تعیین سیاست‌های اثربخش لازم بوده و مقدم بر سناریوهای اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی، طراحی سامانه‌های اینترنتی و فرم‌های انصراف و درخواست است. شناسایی و بهره‌گیری از ارزش‌های معنوی ریشه‌دار در فرهنگ جامعه پس از شناسایی تله‌های ذهنی برای کمک به رهایی از عوامل گمراه‌کننده می‌تواند بسیار مثمر‌ثمر باشد.
موضوع مشارکت عمومی برای عبور از گردنه صعب‌العبور یارانه نقدی تنها یک نمونه از مسائل چالشی است که حل آن برای پیشرفت جامعه مهم است، اما تحلیل‌های علمی نشان می‌دهد فضای تصمیم‌گیری فردی برای هر یک از ما به عنوان یک انسان، آکنده از چالش‌های ذهنی بوده و قضاوت صحیح در آن آسان نیست. چالش‌های ذهنی مشابهی در پرداخت مالیات، رعایت قوانین رانندگی، مشارکت در کاهش مصرف آب و برق، حفاظت از طبیعت و... وجود دارند که برای جلب مشارکت عمومی در جهت صرفه و صلاح جامعه می‌توان از علوم‌شناختی و علوم رفتاری برای شناسایی و تدبیر نسبت به آنها بهره برد. مطالعه سازوکارهایی که در سال‌های اخیر در کشورهایی نظیر هندوستان، آمریکا، انگلستان و کانادا برای کمک به دولت‌ها ایجاد شده نشان می‌دهد جلب پشتیبانی و مشارکت عمومی بیش از هر چیز نیازمند معماری و طراحی سیاست‌ها و مکانیسم‌های تصمیم‌گیری به‌گونه‌ای است که از یک سو حق انتخاب را محفوظ بدارد و از سوی دیگر چالش‌های ذهنی تصمیم‌گیرندگان را به رسمیت شناخته و راهکارهایی را در نظر گرفته باشد تا انتخاب گزینه‌های مناسب توسط اکثریت مردم تجلی‌بخش مشارکت آنها در تصمیم‌های درست سرنوشت‌ساز باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها