شناسه خبر : 786 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رای «نه» به همه‌پرسی ایتالیا و اروپا را به کجا می‌برد؟

ورژن ایتالیایی پوپولیسم

پس از اینکه رای‌دهندگان در روز یکشنبه چهارم دسامبر برنامه اصلاحی نخست‌وزیر ایتالیا، ماتئو رنتزی، را رد کردند، اقتصاد این کشور به آشفتگی تازه‌ای دچار شده است.

عباس شهرابی
پس از اینکه رای‌دهندگان در روز یکشنبه چهارم دسامبر برنامه اصلاحی نخست‌وزیر ایتالیا، ماتئو رنتزی، را رد کردند، اقتصاد این کشور به آشفتگی تازه‌ای دچار شده است. نظام بانکی کشور، با هشت بانکی که گرفتار وام‌های سمی هستند (یعنی وام‌هایی که هزینه وصولشان بیش از ارزش خود وام است)، گرفتار مشکلات عمیقی است، و همه‌پرسی نیز امید آنها را به جذب دوباره سرمایه و نجات یافتن از این مخمصه تباه کرد. اقتصاد ایتالیا در طول دو دهه گذشته رشد اندکی را شاهد بوده است، و با رای منفی مردم ایتالیا به سیاست‌های بازارگرایانه رنتزی، دورنمای سرمایه‌گذاری‌های جدید -از هر دو منبع داخلی و خارجی- تیره‌وتار شده است. به گفته کارشناسان، نوسان‌ها و آثار این واقعه در سرتاسر اروپا، به ویژه در ثبات یورو و تلاش‌هایی که برای ادغام اقتصادی قاره انجام می‌شود، احساس خواهد شد. رای منفی به همه‌پرسی ایتالیا عمدتاً همچون نشانه‌ای منفی در بستر رشد احساسات پوپولیستی علیه مهاجرت و جهانی‌سازی در اروپا دیده می‌شود. دیدگاه‌های مشابهی درباره انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده و رای به «برگزیت» در ماه ژوئن -که راه را برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا گشود- مطرح شده است. دادگاه عالی بریتانیا پرونده‌ای را در دست بررسی دارد با این موضوع که آیا نخست‌وزیر این کشور، ترزا می، یا پارلمان اختیار آغاز مذاکرات برگزیت با اتحادیه اروپا را دارد یا خیر. پوپولیسم دست‌راستی همچنین می‌تواند بر انتخابات پیش رو در فرانسه، آلمان و هلند هم اثر بگذارد. با این حال، جنبش پوپولیستی روز یکشنبه چهارم دسامبر، در انتخابات ریاست‌جمهوری اتریش ضربه سنگینی خورد، زیرا الکساندر فان در بلن -نامزد چپ‌گرای حزب سبز- توانست بر نوربرت هوفر -نامزد راست افراطی از «حزب آزادی»- پیروز شود. برندان اولری، مائورو گیلن و جما دیپوپا درباره دلالت‌های این رای در ایتالیا، چالش دادگاه عالی درباره برگزیت و مسائل مربوط به آن بحث کردند. برندان اولری (Brendan O'Leary) استاد علوم سیاسی، سیاست تطبیقی و روابط بین‌الملل در دانشگاه پنسیلوانیا است. او 22 کتاب به رشته تحریر درآورده یا در نگارش آنها سهیم بوده است. اولری در سال 2016 برنده جایزه خوان لینز شد که هر سال از سوی انجمن بین‌المللی علوم سیاسی اهدا شود. او ویراستار مجموعه کتاب‌هایی تحت عنوان «تنش ملی و قومی در قرن بیست‌ویکم» است، مجموعه‌ای که از سوی انتشارات دانشگاه پنسیلوانیا منتشر می‌شود. او سابقه مشاوره سیاسی و قانونی به سازمان ملل، اتحادیه اروپا، حکومت اقلیم کردستان عراق، دولت‌های بریتانیا و ایرلند و حزب کارگر بریتانیا در دوره روند صلح ایرلند را در کارنامه خود دارد. مائورو اف گیلن (Mauro F. Guillen) جامعه‌شناس آمریکایی-اسپانیایی و مدرس رشته مدیریت در کالج وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. گیلن همچنین مدیر موسسه مطالعات مدیریتی و بین‌المللی جوزف اچ لودر و نیز مدیر مرکز آموزش و پژوهش کسب‌وکار بین‌المللی پن لودر است. کتاب معروف او «الگوهای مدیریت: کار، اقتدار و سازمان در چشم‌اندازی تطبیقی» (1994) نام دارد. جما دیپوپا (Gemma Dipoppa) دانشجوی دکترای سیاست تطبیقی در دانشگاه پنسیلوانیاست. در ادامه گزارشی از این میزگرد می‌آید که در رادیوی کالج کسب‌وکار وارتون (دانشگاه پنسیلوانیا) برگزار شد.

نظام بانکی مصیبت‌زده
در جبهه اقتصادی، نگرانی اصلی در ایتالیا آینده نظام بانکی این کشور است. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، بانک‌های ایتالیا حدود 360 میلیون یورو (385 میلیون دلار) بدهی مشکوک دارند. پیش از انتخابات، فایننشال تایمز گزارش کرد که در صورت شکست طرح رنتزی در همه‌پرسی، تا هشت بانک ایتالیایی در خطر ورشکستگی قرار می‌گیرند. در میان این بانک‌ها، بانکMonte dei Paschi di Siena سومین بانک بزرگ ایتالیا از نظر حجم دارایی- قرار دارد که در حال حاضر جذب مجدد سرمایه را از سر می‌گذراند و در حال مذاکره با صندوق ذخیره ارزی دولت قطر و نهادهای دیگری برای جذب سرمایه است.
جذب مجدد سرمایه از سوی بانک Monte dei Paschi di Siena حیاتی است. برندان اولری، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید: «اگر این تلاش شکست بخورد، تردیدها و پرسش‌هایی پیش می‌آید درباره اینکه آیا مالیات‌دهندگان ایتالیایی باید به نجات بانک‌ها کمک کنند، یا اینکه آیا مشکلات بانک‌ها راهکار بسامانی خواهد داشت یا نه.» اولری اشاره می‌کند که اتحاد بانکی جدید اتحادیه اروپا در شرف سامان‌گرفتن است و تحت مقررات آن است که نیاز به نجات بانک‌ها با پول مالیات‌دهندگان یا بانک مرکزی اروپا نیست.
جما دیپوپا، دانشجوی ایتالیایی دوره دکترای سیاست تطبیقی در دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید: «رنتزی در حال مذاکره برای انتقال بانک‌های بحران‌زده ایتالیا به اوضاعی بهتر بود.» به باور دیپوپا، حالا غیاب یک دولت «خلئی ایجاد می‌کند» و آن مذاکرات متوقف می‌شود. او می‌افزاید که تعداد کمی اعتقاد داشتند که رنتزی پیروز می‌شود، اما شکست 68‌درصدی نیز او را شگفت‌زده کرد. او امیدوار است گذار سریع و بی‌تنشی به یک دولت جدید صورت بگیرد تا از هرگونه بی‌ثباتی جلوگیری شود.
مائورو گیلن، استاد مدیریت کالج وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید: «همه‌پرسی ایتالیا در زمان بدی برگزار شد.» او می‌افزاید که بزرگ‌ترین بانک‌های ایتالیا «نیازمند اقدام عاجل» برای خلاص کردن خود از وام‌های سمی هستند، چراکه این امر بر ثبات منطقه یورو اثر می‌گذارد. گیلن می‌گوید: «فقدان دولت در ایتالیا به این معناست که اقدامات ضروری برای تضمین اینکه بانک‌ها فرو نمی‌پاشند، به تاخیر می‌افتد.» در حالی که رنتزی استعفای خود را تسلیم کرده، رئیس‌جمهور ایتالیا، سرجیو ماتارلا، از او خواسته تا زمان تصویب بودجه سال 2017 صبر کند.
گیلن به این نکته اشاره می‌کند که ایتالیا در 70 سال گذشته 63 دولت داشته است. بخشی از این واقعیت به یک «بن‌بست» در نظام حکومتی ایتالیا نسبت داده می‌شود که در آن «سنا به همراه پارلمان قدرت سیاسی بسیار زیادی دارد». طرح رنتزی شامل پیشنهادهایی برای تغییر قانون اساسی ایتالیا و تسهیل اصلاحات اقتصادی و تسریع تصمیم‌گیری‌های دولت می‌شد. گیلن می‌افزاید: «رهبران اروپایی در مجموع از رنتزی راضی هستند. آنها بر این خیال بودند که ایتالیا سرانجام اصلاحات را آغاز می‌کند.» او می‌گوید حالا روشن نیست که نتیجه همه‌پرسی رای علیه رنتزی بوده، یا علیه دولتی که خواستار بسط قدرت و اختیاراتش است یا علیه طرح اصلاحات. گیلن می‌افزاید: «به گمان ترکیبی از هر سه اینهاست.»
به گفته گیلن، تنها امکان معقول برای کمک‌رسانی به بانک‌های ایتالیا یک بسته نجات در سطح منطقه یورو است. این بسته می‌تواند از مجرای برنامه بانک مرکزی اروپا در خرید اوراق قرضه -که در آن بانک مرکزی اروپا اوراق قرضه دولت و شرکت‌ها را می‌خرد- بیاید. گیلن می‌گوید: «بانک مرکزی اروپا قدرت کافی ندارد. اما مساله این است که با وجود توسعه پولی اروپا، اقتصاد ایتالیا بهبود نمی‌یابد.» او به دو نشانه -یکی مثبت و دیگری منفی- اشاره می‌کند که حاکی از دورنماهای آینده برای اروپا هستند. نشانه مثبت برای اروپا این است که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا در حال کاهش است، و این کمک می‌کند که صادرات رقابتی‌تر شود و اقتصادهای منطقه بهبود یابند. نشانه منفی احتمال بی‌ثباتی در بازارهای نوظهور است که از افزایش نرخ بهره از سوی فدرال‌رزرو آمریکا تاثیر منفی می‌گیرند. به نظر گیلن، «سرمایه‌گذاران دچار بدبینی می‌شوند و تقاضای جهانی را کاهش می‌دهند».

محاسبه غلط و بسته اشتباه
به باور اولری، درخواست همه‌پرسی از سوی رنتزی عمدتاً همچون محاسبه غلط جو عمومی تلقی می‌شود، دقیقاً مثل زمانی که نخست‌وزیر سابق بریتانیا، دیوید کامرون، در ژوئن گذشته خواستار همه‌پرسی برای خروج کشورش از اتحادیه اروپا شد. او می‌گوید: «رنتزی حقش بود. او با بیان اینکه اگر رای‌دهندگان از پیشنهادهایش حمایت نکنند استعفا می‌دهد، عملاً مقام خود را به همه‌پرسی گذاشت، کاری که انجام آن ضروری نبود.» به گفته اولری، رنتزی وقتی گفت «یا از من حمایت کنید، یا استعفا می‌دهم»، دو‌دستی هدیه‌ای به مخالفانش داد. این امر به مخالفان او اجازه داد که خودشان را بسیج کنند، حتی اگر بسیاری از آنها پوپولیست نبودند. او می‌افزاید: «رنتزی شمار دشمنان بالقوه‌اش را به حداکثر رساند.»
اولری می‌گوید که اگر رنتزی همه پیشنهاداتش را درون یک بسته نمی‌ریخت و آنها را یکی‌یکی پیش می‌کشید، می‌توانست حمایت کافی برای آنها جلب کند. اولری شکست رنتزی را به «اعتماد به نفس بیش از اندازه و این باور او که تمرکز قدرت برای اجرای اصلاحاتی خاص ضروری است و نیز این ترس او که دولت و محبوبیتش در حال افول است» نسبت می‌دهد. اولری به یاد می‌آورد که رنتزی با برنامه‌ای ضد سیاست‌های ریاضتی اتحادیه اروپا به قدرت رسید و کوشید خودمختاری ایتالیا در سیاستگذاری -به ویژه سیاستگذاری مالی- را به این کشور بازگرداند. او می‌گوید: «به گمان من، او از این می‌ترسید که زمان از دست برود و از این رو کوشید در یک بسته فوری این کار را انجام دهد.» به نظر اولری، با وجود این، پیشنهادهای رنتزی پیش از شکست کامرون در رای برگزیت مطرح شده بود. گیلن شکست رنتزی را به گردن «ناتوانی احزاب جریان اصلی از کنترل وضعیت و سیاستمداران فرصت‌طلبی که گرد خود حمایت جمع کرده‌اند» می‌اندازد. او می‌گوید در اتریش این فشار پوپولیستی از سوی حزب آزادی آمد؛ حزبی که عمدتاً ضد مهاجرت است. «آنچه در اتریش اتفاق افتاد، از نظرگاه اینکه اتریشی‌ها از انتخاب یک پوپولیست اجتناب کردند نکته مثبتی است. اما دیدن اینها در ایتالیا بسیار دلسردکننده است.»

چرا ایتالیا مهم است؟
گیلن می‌گوید که شکست برنامه‌های پوپولیستی در انتخابات اتریش «نشانه خوبی است»، اما با این حال اشاره کرد که اتریش کشوری کوچک با تاثیری اندک در منطقه است. به نظر گیلن، آنچه در ایتالیا رخ می‌دهد به مراتب مهم‌تر است. «اگر اوضاع در ایتالیا خراب شود، اهمیت بالایی دارد. این اپیزودی دیگر در کل ماجرای اروپا با بحران بدهی‌ها از 2009 تاکنون است. بحران ایتالیا اگر رخ دهد، زمان بدی رخ می‌دهد، زیرا حمایت بیشتری برای احزاب پوپولیستی ضد اصلاحات جلب می‌کند. این یک جریان است - برگزیت، انتخاب ترامپ، و حالا ایتالیا. آزمون بزرگ بعدی انتخابات فرانسه است.»
دیپوپا استدلال می‌کند که برای پیشبرد رشد ایتالیا، دولت باید بیشتر در نوآوری و آموزش سرمایه‌گذاری کند، و اقداماتی برای بهبود رقابت‌پذیری کسب‌وکارهای کوچک انجام دهد. او می‌افزاید که چنین اصلاحاتی که دولت رنتزی برای بهبود رقابت‌پذیری کشور و تسریع روندهای بوروکراتیک دولت آغاز کرد، باید ادامه یابند. اولری می‌گوید طبقه سیاسی ایتالیا می‌داند که سیاستگذاری اقتصادی آن را سیاست‌های اتحادیه اروپا «عمیقاً محدود» کرده است.
او می‌افزاید: «آنها بذرهای یک بحران بانکی را در مقابل چشمان خود می‌بینند. چطور می‌خواهند با این موضوع دست‌و‌پنجه نرم کنند؟ چطور می‌خواهند برای حل آن به شیوه‌ای معتبر با اتحادیه اروپا تعامل داشته باشند؟» اینها پرسش‌هایی همچنان گشوده‌اند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها