شناسه خبر : 2143 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خشم رادیکال‌ها از گام‌های نخست رئیس‌جمهور

آیا باید منتظر تحول در رابطه ایران با آمریکا باشیم؟

«… حسن روحانی معجزه‌گر نیست، معجزه قرن و دهه هم نیست، اصلاً معجزه ندارد. اتصال ویژه‌ای به آسمان و اتصالی به پشت پرده‌ها ندارد … معجزه را حسن تدبیر، وحدت ملت و ایثار همه کارگزاران نظام درست می‌کند، همه باید دست به دست هم بدهیم.»

سید حمید متقی
«... حسن روحانی معجزه‌گر نیست، معجزه قرن و دهه هم نیست، اصلاً معجزه ندارد. اتصال ویژه‌ای به آسمان و اتصالی به پشت پرده‌ها ندارد ... معجزه را حسن تدبیر، وحدت ملت و ایثار همه کارگزاران نظام درست می‌کند، همه باید دست به دست هم بدهیم.» این جملات اگر در هر کجای دنیا از سوی رئیس‌جمهور بر زبان جاری می‌شد، حضار با تعجب به هم می‌نگریستند و از خود می‌پرسیدند مگر قرار بوده ما یک «شمن» یا پیشگو انتخاب کنیم، که او این‌چنین سخن می‌گوید. مخاطبان زیرک‌تر نیز در ذهن احتمالاً این چنین تحلیل می‌کردند که کشور دچار بحران بزرگی شده است و همه راه‌های منطقی به بن‌بست رسیده و رئیس‌جمهور با گزینش این کلمات تلاش دارد بدون اعتراف به ناکارآمدی خود عمق بحران را به حضار یادآور شود. اگر این جملات را یک دهه پیش در این سرزمین نیز می‌شنیدیم، احتمالاً ما نیز به همین نتایج می‌رسیدیم. در اوج بحران‌های این کشور در دو دهه نخست انقلاب نه رهبر کبیر جمهوری اسلامی ادعای کرامت و ارتباط ویژه با غیب داشت و نه سایر بلندپایگان نظام. در چند دهه اخیر از میان زمامداران اصلی ایران تنها محمدرضا پهلوی به صراحت از ارتباط با عالم غیب، تشرف به محضر امیرالمومنین در رویای صادقه و دیدار با پیشوای غایب شیعیان سخن گفته بود ولا غیر.
با این حال برد حیرت‌انگیز محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم برای دوستداران و حامیان او نیز به اندازه منتقدانش تعجب‌برانگیز بود. به غیر از شخص محمود احمدی‌نژاد که ماه‌ها پیش از انتخابات به صراحت از حضورش در پاستور سخن گفته بود، حتی در چشمان متعجب چاوس رئیس‌جمهور ونزوئلا که در مراسم رونمایی از مجسمه سیمون بولیوار توفیق هم‌صحبتی با شهردار وقت پایتخت را یافته بود، نگاه کرده بود و گفته بود در آینده با هم بسیار کار خواهیم داشت! کسی باور نمی‌کرد که به این زودی‌ها نام احمدی‌نژاد در اجاره‌نامه پاستور ثبت شود. با توجه به فاصله رای اندک احمدی‌نژاد با سایر رقبا در دور نخست انتخابات، می‌توان این پیروزی را ناشی از تصادف عنوان کرد، اما حامیان احمدی‌نژاد که خود را خالق فتح‌الفتوح 27 خردادماه می‌دانستند، بدشان نمی‌آمد که به این پیروزی رنگی قدسی ببخشند. کافی است به نشریات آن زمان توجه کنید تا به سادگی نشانه‌هایی از این خواست و علاقه را مشاهده کنیم. به طور مثال محمود احمدی‌نژاد در نخستین دیدارهای خود پس از پیروزی به ملاقات آیت‌الله تقی مصباح‌یزدی رفت تا مراتب ارادت خود را به این استاد حوزه علمیه نشان دهد. مصباح یزدی در این جلسه تاکید کرد: «...خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت قائم یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشه‌های اسلامی ظهور یافته، مرتبه‌ای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام (ص) تحقق پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) تحقق خواهد یافت.» این استاد حوزه پیش از این دیدار نیز اعلام کرده بود: «... یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل می‌کرد: قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا پیش از نیمه شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی عصر (عج) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من حتی اسم احمدی‌نژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمی‌شناختم» (هفته نامه پرتو سخن، ۸ تیر ۱۳۸۴، صفحه آخر). آن روزها هر اقدامی که «آن خسرو انجام می‌داد شیرین بود» ولاجرم مستظهر به اراده غیب. شخص احمدی‌نژاد نیز در ایجاد این وضعیت بی‌تقصیر نبود. از پیشگویی‌های پیامبرگونه و بسیار قاطع درباره آینده نزدیک گرفته تا ماجرای حصن و حصار نور در سازمان ملل همگی نشان از آن داشت که رئیس دولت نهم برای خود رسالتی عظیم قائل است ولاجرم خود را به گونه‌ای برگزیده می‌داند. همراهانش هم در مناقبش کتاب معجزه هزاره سوم می‌نوشتند. ما در این مجال به شایعاتی درباره صندلی خالی، ظرف خالی، سجاده خالی و... اشاره نمی‌کنیم. ادبیات آخرالزمانی در کنار بعضی از اقدامات از جمله شایعه تدوین میثاق‌نامه دولت و انداختن آن در چاه جمکران همگی نشانه‌هایی بود از علاقه حلقه یاران احمدی‌نژاد برای ادعای ارتباط ویژه با آسمان‌ها و غیب. نتیجه منطقی این‌گونه تصورات، حق دانستن کامل خود و باطل دانستن منتقدان و مخالفان اقدامات کابینه بود. کافی است به سخنرانی احمدی‌نژاد در شب آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها توجه کنید. از سخنان احمدی‌نژاد این برداشت به وجود می‌آمد که العیاذبالله این قانون با فرمان امام غایب در حال اجراست. به ادعای احمدی‌نژاد پول این یارانه نیز مال امام زمان بوده و در نتیجه حتماً پربرکت است. این قبیل اقدامات چون تیغی دودم بود که شاید از سویی در صورت موفقیت مردم را به مذهب علاقه‌مند کند، اما در صورت شکست ضربه ناگواری به اعتقادات عامه مردم وارد می‌کرد. این امر سبب شده بود بسیاری از مومنان جامعه از این شیوه مدیریتی یاران حلقه احمدی‌نژاد به شدت خشمگین شوند. حال اما پس از هشت سال شاهد حضور رئیس‌جمهوری هستیم که نه برای خود رسالتی جهانی و ماورائی قائل است، نه خود را برگزیده آسمان‌ها و معجزه قرن می‌داند. همین امر هم سبب شده به جای شعارهای بلندپروازانه‌ای از قبیل مدیریت جهان مهم‌ترین وظیفه خود را «نشاندن لبخند بر چهره شهروندان ایران بداند». زمینی کردن قدرت می‌تواند سبب شود برای حل بسیاری از معضلات کشور به جای چشم دوختن به آسمان‌ها، تلاش کرد تا در زمین برای آن راهی پیدا کرد.

خشم رادیکال‌ها از گام‌های نخست رئیس‌جمهور
سرانجام پس از چهار روز بحث و گفت‌وگو 15 عضو کاروان
18 نفره روحانی از پیچ بهارستان سالم عبور کردند و سه نامزد پیشنهادی نتوانستند اعتماد بهارستان‌نشینان را جلب کنند. رادیکال‌های جریان اصولگرا که در ماه گذشته تلاش داشتند به هر صورت ممکن شائبه فشار بر روحانی در انتخاب اعضای کابینه‌اش را مطرح کنند، امیدوار بودند که رئیس‌جمهور در گام‌های بعدی تا حدودی از روندی که تاکنون پیش گرفته عقب‌نشینی کند. اما انتخاب محمدعلی نجفی به عنوان معاونت رئیس‌جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی به شدت موجب خشم این جریان شد. این اقدام با معرفی سرپرست‌های سه وزارتخانه بدون وزیر وارد مرحله تازه‌ای شد. انتخاب جعفر توفیقی-وزیر علوم دولت دوم خاتمی- برای سرپرستی وزارت علوم عملاً پاسخ قاطعی به جریان افراطی منتقد حضور گزینه‌های غیر‌اصولگرا در وزارت علوم بود. اگر توفیقی طبق گفته اکبر ترکان مشاور عالی رئیس‌جمهور به مجلس معرفی شود، مجلسی‌ها با چالش بزرگی مواجه خواهند شد. انتخاب علی‌اصغر فانی به سرپرستی وزارت آموزش و پرورش نیز نشان از هوشمندی ویژه رئیس‌جمهور و عدم تمایل او برای سپردن این پست کلیدی به نیروهای اصولگرا بود. فانی از جمله مدیران کارآمد، کم‌حاشیه و کاملاً آشنا با وزارت آموزش و پرورش به شمار می‌آید. او قرار بود در کابینه دوم سیدمحمد خاتمی به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی شود، اما طی تحولاتی که هنوز نیز همه جنبه‌های آن آشکار نشده است در کمتر از 24 ساعت مانده به روز معرفی کابینه جای خود را به مرتضی حاجی- نامزد وزارت تعاون‌- داد. انتخاب فانی به عنوان سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش، عملاً سلاح جریان افراطی مبنی بر مخالفت با حضور یک چهره سیاسی در راس این وزارتخانه کلیدی را از دست آنان می‌گیرد. هرچند فانی به جریان چپ سنتی نزدیک است و با نخست‌وزیر دوران جنگ دوستی داشته است، اما هیچ‌گاه در فعالیت‌های حرفه‌ای سیاسی حضور نداشته و در زمینه سلامت اقتصادی نیز شیوه دوست قدیمی خود را پیگیری کرده است. بنابراین بعید به نظر می‌رسد که در صورت معرفی او به مجلس اصولگرایان بتوانند با بهانه‌هایی چون index:4|width:200|height:133|align:left سیاسی‌کاری، ناکارآمدی و یا عدم شناخت آموزش و پرورش او را کنار بزنند. شاید در این میان تنها گزینه‌ای که می‌توانست قاطعانه‌تر معرفی شود سیدرضا صالحی‌امیری بود. به احتمال زیاد این مدیر روحانی به بهانه عدم آشنایی با حوزه ورزش از سوی نمایندگان مورد حمله قرار گرفته و به راحتی با رای منفی آنان مواجه می‌شود. با همه این احوال به نظر می‌رسد، روحانی و مشاورانش در تعامل خود با سایر قوا بی‌گدار به آب نزده‌اند و برای آینده نقشه راه دقیقی تدوین کرده‌اند، نقشه‌ای که به سرعت در آن گام برداشته و عملاً رادیکال‌ها را در موضع انفعال قرار داده است. در این میان اما وضعیت سازمان محیط زیست هنوز مبهم است. درحالی‌که هر روز اخباری ناامیدکننده از این حوزه به گوش می‌رسد، اما هنوز خبری از انتصاب روسای این سازمان منتشر نشده است. در روزهای ابتدایی استقرار روحانی اخباری درباره انتصاب مدیر موفق اسبق این سازمان - معصومه ابتکار- به گوش می‌رسید، اما به نظر می‌رسد به سبب برخی اختلاف سلیقه‌ها این امر تا حدود زیادی منتفی شده است، مگر اینکه روحانی خود وارد میدان شده و این قبیل سوءتفاهمات را برای اداره بهتر این سازمان رفع کند. به هر حال باید منتظر آینده ماند و دید در زورآزمایی بعدی دولت میانه‌روها و رادیکال‌ها کدام یک پیروز خواهد شد؟

آیا باید منتظر تحول در رابطه ایران با آمریکا باشیم
در روزهای اخیر آرام‌آرام پازل نوع تعامل ایران با ایالات متحده در حال تکمیل است. حضور دیپلمات کارکشته‌ای که به خوبی تعاملات داخلی قدرت در ینگه‌دنیا را می‌شناسد در راس دستگاه دیپلماسی ایران نشان از آن دارد که همه بزرگان کشور به این نتیجه رسیده‌اند که باید در نوع تعامل با آمریکا تحولاتی صورت بگیرد. در هفته گذشته آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در گفت‌وگویی به صراحت درباره رابطه با ایالات متحده سخن گفت. او در بخشی از این مصاحبه تاکید کرد: «... من در سال‌های آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمت‌شان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیات‌تان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است... در دوره ریاست‌جمهوری می‌خواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم. می‌خواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم.» این اظهارات را با سخنان رئیس‌جمهور در دوره انتخابات مقایسه کنید. او نیز با ادبیاتی دیگر همین سخنان را تکرار می‌کرد. او در آن روزها تکید داشت که به جای اینکه با اروپایی‌ها چانه‌زنی کنیم برویم با «خود کدخدا سنگ‌هایمان را وابکنیم» این تحولات درست در زمانی ایجاد می‌شود که برخی از نمایندگان آمریکایی نیز خواهان مذاکره مستقیم با ایران شده‌اند. در همین زمان با انتشار اسناد جدیدی سیا مجدداً بر نقش فعال در کودتای 28 مرداد که از سوی سلطنت‌طلبان قیام ملی و از سوی تنی چند از اصولگرایان اقدامی کاملاً قانونی خوانده می‌شود، تاکید می‌کند. کودتایی که مادلین آلبرایت وزیر وقت امور خارجه آمریکا هنگام ریاست‌جمهوری خاتمی از نقش آمریکا در آن ابراز تاسف کرد. این پازل‌ها در کنار سفر سلطان عمان به تهران همگی می‌توانند تصویری تازه از وضعیت آرایش نیروهای آمریکایی و ایرانی در عرصه دیپلماسی ارائه دهند. هرچند که سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران تاکید کرده است سفر سلطان قابوس به ایران هیچ ارتباطی به روابط ایران با دیگر کشورها ندارد، اما قبول کنید که کمتر ناظری باور می‌کند که این سفر تنها برای چاق‌سلامتی مسوولان دو کشور باشد.index:5|width:200|height:134|align:left

و اما انتخاب شهردار پایتخت
آن روزی که اکثریت اصولگرای مجلس با وجود مخالفت سایر جریان‌ها، رای به تجمیع انتخابات شوراهای شهر و روستای کشور با ریاست‌جمهوری داد، کمتر نماینده‌ای از این جریان در ذهن خود متصور بود که با این تصمیم خود ممکن است دو کرسی مهم کشور را توامان از دست بدهند. مخالفان این طرح تاکید داشتند در صورت تجمیع این دو انتخابات عملاً انتخابات شورای شهر زیر سایه انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد رفت، در مقابل اصولگرایان که با توجه به تحولات یک دهه اخیر کشور عملاً رقیبی برای خود نمی‌یافتند، بر این باور بودند که چه اتفاق مبارکی است که به صورت طبیعی شهردار پایتخت و رئیس‌جمهور از یک جریان باشند. قاعدتاً به سبب اهمیت انتخابات ریاست جمهوری، مردم به ویژه در شهرهای بزرگ تلاش می‌کنند در انتخابات شورای شهر نیز به یاران نامزد محبوب خود رای دهند. با اعلام نتایج انتخابات 24 خرداد هرچند که اصلاح‌طلبان و میانه‌روها در انتخابات شوراهای پایتخت انرژی چندانی نگذاشته بودند، اما در اتفاقی قابل تامل اکثریت را از اصولگرایان ربودند و عملاً اصولگرایان را از دو سمت مهم ریاست‌جمهوری و شهرداری دور کردند. در روزهای اخیر رسانه‌های جریان اصولگرا تلاش ویژه‌ای صرف کرده‌اند که وضعیت شورای شهر را طبیعی و مانند روال سابق نشان دهند، اما نوع تغییر و تحولات در این روزها نشان از آن دارد که زمامداران شهرداری پایتخت نیز وضعیت را دریافته‌اند و در حال اثاث‌کشی از ساختمان بهشت هستند. در اخبار محافل سیاسی پایتخت چنین به گوش می‌رسد که سردار محمدباقر قالیباف خود را برای حضور در بنیاد مستضعفان آماده می‌کند. ایازی معاون او نیز در حال رفتن به وزارت کشور است. از اخبار داخلی شورای چهارم نیز چنین استنباط می‌شود که بخت محسن هاشمی برای تصدی شهرداری پایتخت بیش از سایر نامزدها‌ست و احمد مسجدجامعی نیز خود را برای جانشینی مهدی چمران آماده می‌کند. در مقابل خبرگزاری فارس و دوقلوی آن تسنیم هنوز تاکید می‌کنند قالیباف شهردار و چمران رئیس شوراست. تا10 روز دیگر خواهیم دید کدام یک از این گمانه‌ها بر واقعیت استوار بوده و کدام‌یک مبنی بر خواست تولید‌کنندگان خبر تهیه شده است.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها