شناسه خبر : 19755 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جایگاه ایران در زیرساخت‌های اقتصادی خوب نیست

پای‌بست ویران

وقوع همزمان پیر شدن زیرساخت‌ها در کشورهای صنعتی و رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و نیاز به افزایش سرمایه‌گذاری در حوزه‌های زیرساختی سبب شد تا دنیا نیاز به افزایش چهار‌درصدی سرمایه‌گذاری سالانه در حوزه‌های زیرساختی داشته باشد.

مونا مشهدی‌رجبی
وقوع همزمان پیر شدن زیرساخت‌ها در کشورهای صنعتی و رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و نیاز به افزایش سرمایه‌گذاری در حوزه‌های زیرساختی سبب شد تا دنیا نیاز به افزایش چهار‌درصدی سرمایه‌گذاری سالانه در حوزه‌های زیرساختی داشته باشد. در صورتی که تا نیمه دوم دهه جاری ما شاهد رشد چهار‌درصدی سرمایه‌گذاری در این حوزه باشیم می‌توانیم تا سال 2017 میلادی به نرخ رشد اقتصادی مطلوب دست پیدا کنیم. مرکز مشاوره اقتصادی «بین» در گزارش اخیر خود با اشاره به این مطلب که در سال‌های گذشته اغلب سرمایه‌های دولتی زمینه را برای توسعه زیرساخت‌ها فراهم کرده بود، نوشت: تاکنون تنها 15 درصد از پروژه‌های زیرساختی با استفاده از سرمایه‌های خصوصی توسعه پیدا کرده بود ولی با اتمام تدریجی بحران اقتصادی دنیا، انتظار می‌رود تا آینده‌ای نه‌چندان دور سهم سرمایه‌های خصوصی در این بخش افزایش یابد. پیش‌بینی‌ها از رسیدن سهم سرمایه‌های بخش خصوصی به بالغ بر 26 درصد سرمایه‌گذاری در حوزه‌های زیرساختی تا سال 2020 میلادی حکایت دارد. مرکز مشاوره اقتصادی «بین» در این مورد می‌نویسد: چالش‌های زیادی برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌های زیرساختی وجود دارد که بخشی از آن را موانع اقتصادی و بخش دیگر را موانع قانونی تشکیل می‌دهد. این موانع هرساله میلیاردها دلار از سرمایه‌ها را از ورود به بازار زیرساخت‌ها دور می‌کند.
مطالعات نشان می‌دهد طی 10 سال گذشته 75 درصد از سرمایه‌گذاری‌های خصوصی انجام‌شده در حوزه‌های زیرساختی در بخش تجهیزات نفت و گاز طبیعی، نیرو و در نهایت بخش نفتی صرف شده است و در آینده هم این سه بخش جذب‌کننده بخش اعظم سرمایه‌های خصوصی خواهند بود. این سه بخش را می‌توان بخش کلیدی زیرساختی دانست و دومین بخش از پروژه‌های زیرساختی که نیازمند سرمایه است بخش اجتماعی زیرساخت‌هاست که بخش‌های بهداشتی و آموزشی را در خود جای داده است. انتظار می‌رود سرمایه‌گذاری در حوزه‌های اجتماعی زیرساختی هم تا سال 2020 میلادی بالغ بر پنج درصد در هر سال رشد کند و این رشد هر روز بیشتر از قبل شود. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که در کشورهای آسیایی و کشورهای خاورمیانه از مهم‌ترین حوزه‌هایی که نیازمند سرمایه هستند می‌توان به بخش آموزش اشاره کرد. ارتقای سطح آموزش و مهارت‌های مورد نیاز برای نیروی کار از عواملی است که خود می‌تواند زمینه‌ساز افزایش فرصت رشد اقتصادی و صنعتی در کشور شود و به دنبال خود استقبال سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود به عرصه اقتصادی کشور را فراهم کند.
کشورهای در حال توسعه به خصوص کشورهای قاره آسیا نیاز دارند تا با فراهم کردن فرصت برای جذب سرمایه‌های خارجی اقدام به توسعه زیرساخت‌های شهری کنند. توسعه خطوط مترو و وسایل حمل و نقل عمومی در کنار توسعه شبکه‌های جاده‌ای از مسائلی است که باید مدنظر قرار گیرد. این شبکه‌های ارتباطی می‌تواند باعث تسهیل تجارت و تسهیل سفر بین کشورها شود و خود سودآوری زیادی را برای اقتصادهای منطقه به همراه بیاورد. مطالعات نشان می‌دهد کشورهای آسیایی نیازمند جذب هزار میلیارد دلار سرمایه برای توسعه زیرساخت‌های خود هستند. بیشترین نیاز به توسعه زیرساخت‌ها در کشورهای چین و هند خواهد بود که در سال‌های اخیر رشد اقتصادی را تجربه کرده‌اند و با سرعت زیادی در مسیر توسعه اقتصادی حرکت می‌کنند ولی زیرساخت‌های لازم را برای تبدیل ‌شدن به یک کشور صنعتی ندارند. مقامات اقتصادی کشور چین معتقدند با جذب سرمایه‌های خارجی تا سال 2020 میلادی می‌توانند وضعیت زیرساخت‌های خود را در حد کشورهای صنعتی کنند ولی کشور هند تا رسیدن به این هدف فاصله زیادی دارد.
اما خاورمیانه به دلیل مالکیت منابع ارزشمند نفت و گاز طبیعی یکی از مهم‌ترین مناطق دنیاست و همین مساله سبب شده است تا سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌های انرژی و حمل و نقل در این کشورها با سرعت بیشتری پیگیری شود. کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به منظور افزایش نرخ رشد اقتصادی و توسعه صنعتی نیاز به سرمایه‌گذاری 3/4 هزار میلیارد‌دلاری ظرف 15 سال آینده دارند. مجمع اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا اعلام کرد این سرمایه برای ایجاد شغل برای 50 میلیون نفر ظرف 15 سال آینده در این منطقه ضروری است. خاورمیانه با جمعیتی بالغ بر 400 میلیون نفر 60 درصد از ثروت نفتی دنیا و 40 درصد از منابع گازی جهان را در خود جای داده است. این در حالی است که 23 درصد از ساکنان این منطقه با درآمدی کمتر از دو دلار در هر روز زندگی می‌کنند و در زمره فقرای دنیا قرار گرفته‌اند. بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند با توجه به اینکه نرخ رشد جمعیت در خاورمیانه و شمال آفریقا برابر با 2/2 درصد است، نرخ رشد جمعیت جهان تا سال 2030 میلادی دو برابر خواهد شد و سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها به منظور ایجاد فرصت شغلی در کشورهای این منطقه اهمیت زیادی دارد. بانک جهانی تاکید کرده است عدم سرمایه‌گذاری کافی در توسعه زیرساخت‌ها در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا سبب می‌شود تا نرخ فقر در این منطقه افزایش پیدا کند.
زیرساخت یک ساختار فیزیکی و سازمانی یا خدمت و تجهیزاتی است که برای کار کردن اقتصاد ضرورت دارد و از جامعه حمایت می‌کند و ریشه فرانسوی دارد. مفهوم زیرساخت از سال 1927 میلادی تاکنون مورد استفاده قرار می‌گرفت و در آن زمان به تجهیزاتی اطلاق می‌شد که برای کار کردن یک سیستم ضروری بود. در دهه 1940 میلادی زیرساخت به تجهیزات ارتشی اطلاق شد تا اینکه به تدریج مفهوم زیرساخت در تمامی حوزه‌های شهری مورد استفاده قرار گرفت. بعد از توسعه علم اقتصاد این مفهوم بیش از پیش استفاده شد. اقتصاددانان کینزینی کلمه زیرساخت را به دارایی‌های عمومی اطلاق کردند که باعث تسریع روند تولید و بهبود فرآیند تولید می‌شد. در این زمان هیچ یک از دارایی‌های بخش خصوصی که با هدف تسهیل و تقویت فرآیند تولید به کار گرفته می‌شد به عنوان یک زیرساخت در نظر گرفته نمی‌شد.
با توسعه استفاده از مفهوم زیرساخت در اقتصاد، به تدریج مفهوم زیرساخت سخت و نرم هم مطرح شد. زیرساخت «سخت» به شبکه‌های فیزیکی بزرگی اطلاق می‌شود که برای عملکرد یک سازمان صنعتی مدرن ضروری است و زیرساخت «نرم» به تمامی موسساتی اطلاق می‌شود که برای حفظ سلامت اقتصادی و حفظ استانداردهای اجتماعی و فرهنگی در یک کشور ضرورت دارد. از جمله زیرساخت‌های نرم موجود در یک کشور می‌توان به سیستم‌های مالی، سیستم‌های آموزشی، سیستم‌های درمانی، سیستم‌های دولتی و سیستم‌های قانونی اشاره کرد. این زیرساخت‌ها در چهار گروه قرار می‌گیرند که این چهار گروه عبارتند از زیرساخت‌های دولتی، زیرساخت‌های اقتصادی، زیرساخت‌های اجتماعی و در نهایت زیرساخت‌های فرهنگی و ورزشی و تفریحی. از مصادیق زیرساخت‌های «سخت» می‌توان به زیرساخت‌های حمل و نقل، زیرساخت‌های انرژی، زیرساخت‌های مدیریت آب، زیرساخت‌های ارتباطی، زیرساخت‌های فاضلاب و زیرساخت‌های رصد زمین و شبکه‌های ارزیابی وضعیت زمین اشاره کرد.

زیرساخت‌های حمل و نقل
طبق گزارش اکونومیست طی سال‌های آینده بیشترین سرمایه مورد نیاز در پروژه‌های زیرساختی در دنیا به بخش حمل و نقل اختصاص خواهد داشت. پیش‌بینی می‌شود تا سال 2030 میلادی 58 هزار میلیارد دلار سرمایه برای توسعه زیرساخت‌ها در دنیا مورد نیاز است و بیشترین سهم از این سرمایه باید وارد بخش حمل و نقل شود. انتظار می‌رود تا سال 2030 میلادی 24 هزار میلیارد دلار برای توسعه زیرساخت‌های بخش حمل و نقل در دنیا مورد نیاز است و سرمایه مورد نیاز برای توسعه زیرساخت‌های بخش نیرو در دنیا برابر با 14 هزار میلیارد دلار و زیرساخت‌های مرتبط با شبکه‌های مدیریت آب 12 هزار میلیارد دلار و سرمایه مورد نیاز برای توسعه شبکه‌های مخابراتی برابر با هشت هزار میلیارد دلار خواهد بود. مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرد در سال 2013 میلادی 7/2 هزار میلیارد دلار در توسعه زیرساخت‌ها در دنیا سرمایه‌گذاری شده است در حالی که سرمایه لازم برای توسعه زیرساخت‌ها در دنیا برابر با 7/3 هزار میلیارد دلار است و این کسری طی سال‌های آینده می‌تواند باعث ضعف زیرساخت‌ها و به دنبال آن کاهش نرخ رشد اقتصادی و صنعتی در کشورهای مختلف جهان شود.
از آنجا که زیرساخت‌های بخش حمل و نقل بیشترین میزان سرمایه را برای توسعه نیاز دارد بنابراین در این مقاله به ارائه تعریف دقیق‌تر و جامع‌تری در مورد زیرساخت‌های حمل و نقل و وضعیت زیرساخت‌های حمل و نقل در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا می‌پردازیم. زیرساخت‌های حمل و نقل را می‌توان به هشت گروه مختلف تقسیم کرد.
اول: جاده‌ها و شبکه‌های بزرگراهی شامل ساختارهایی از قبیل پل‌ها و تونل‌ها، سیستم‌های الکتریکی مثل چراغ‌های راهنمایی و چراغ‌های خیابان‌ها، پیاده‌روها و فضای سبز شهری و ایجاد امکانات خاص در اطراف خیابان‌ها از قبیل ایجاد صندلی‌هایی برای استراحت در خیابان‌ها و تعمیر ‌راه‌ها و جاده‌ها و ارتقای کیفی آنها.
دوم: سیستم‌های حمل و نقل عمومی (سیستم‌های ریلی ارتباطی، مترو و تراموا و ایجاد نظام استفاده عمومی از دوچرخه و ایجاد فضای اجاره دادن دوچرخه در کنار توسعه شبکه حمل و نقل با اتوبوس)
سوم: خطوط ریلی از قبیل ساختارها، تجهیزات ترمینال‌ها (ایستگاه‌ها و محوطه اطراف ترمینال)، سیستم سیگنالینگ ترمینال‌ها و سیستم‌های ارتباطی
چهارم: کانال‌ها و آبراه‌هایی که نیازمند بازسازی دائمی هستند.
پنجم: بنادر و انبارهای نگهداری بنادر
ششم: فرودگاه‌ها و سیستم‌های حمل و نقل هوایی
هفتم: راه‌های دوچرخه‌سواری در شهر و پیاده‌روها شامل پل‌های عابر پیاده و زیر‌گذرهای عابر پیاده و دیگر ساختارهای ویژه برای دوچرخه‌سوارها و افراد پیاده
هشت: مسیرهای حمل بار.
انقلاب‌های کشورهای عربی در سال‌های گذشته سبب شد فضای خاورمیانه در این سال‌ها بحرانی شود و به دنبال آن سرمایه‌گذاری در این کشورها تنزل پیدا کند و نرخ رشد اقتصادی و صنعتی هم سیر نزولی را طی کند. با بازگشت آرامش نسبی به فضای سیاسی این کشورها، نیاز این کشورها به سرمایه‌های خارجی به منظور توسعه زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی افزایش یافته است. بانک جهانی در گزارش جدید خود متوسط نرخ رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را در سال 2013 میلادی برابر با 8/2 درصد اعلام کرد که نصف متوسط نرخ رشد اقتصادی این منطقه در سال 2012 میلادی بوده است. نرخ رشد اقتصادی خاورمیانه در سال 2013 میلادی یعنی سالی که بحران در سوریه و مصر بالا گرفته بود کمتر از 30 درصد نرخ رشد اقتصادی این منطقه در فاصله سال‌های 2005 تا 2007 میلادی بود.
ماتیو الاباستر یکی از تحلیلگران اقتصادی می‌گوید: منطقه با بحران مالی بسیار سختی دست به گریبان است. در سال‌های اخیر تصمیمات سرمایه‌گذاری بسیار کمی برای ورود سرمایه‌ها به اقتصاد این منطقه اتخاذ شده است و قیمت انواع دارایی‌ها و کالاهای سرمایه‌ای سیر نزولی به خود گرفته است و همین مسائل زمینه را برای تنزل نرخ رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه فراهم کرده است.
در نتیجه این درگیری‌های داخلی و جنگ‌های خارجی در کشورهای خاورمیانه هم زیرساخت‌های موجود در کشورها آسیب دیدند و هم اینکه فرصت و منابع مالی برای توسعه زیرساخت‌های موجود در کشورهای خاورمیانه فراهم نشد. به همین دلیل هم‌اکنون شرایط زیرساخت‌های صنعتی به خصوص زیرساخت‌های صنعت نفت و راه‌ها و جاده‌ها در این کشورها بسیار ضعیف است و سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها مساله‌ای است که همه مردم در این منطقه به دنبال آن هستند.
آمار نشان می‌دهد در سال 2013 میلادی سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌های کشورهای خاورمیانه 8/5 درصد رشد کرده است در حالی که در سال قبل از آن نرخ رشد سرمایه‌گذاری در این بخش برابر با چهار درصد بوده است. بیشترین سهم از این سرمایه‌ها در کشورهای امارات متحده عربی و قطر هزینه شد. کشور امارات در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های زیادی در توسعه زیرساخت‌های شهری کرده است و قطر هم در حال آماده شدن برای میزبانی جام جهانی در سال 2022میلادی است. به همین دلیل هم این کشورها میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در مقابل سرمایه صرف‌شده در کشورهای لبنان و مصر و عراق و ایران در این سال‌ها بسیار کمتر از میزان مورد نیاز بود و به همین دلیل هم نتوانستند شاهد افزایش نرخ رشد اقتصادی و صنعتی متناسب با پتانسیل‌های اقتصادی خود باشند.

وضعیت زیرساخت‌ها در ایران
کیفیت زیرساخت‌های ایران کمتر از متوسط جهانی است؛ این وضعیت در شمار زیادی از کشورهای در حال توسعه از قبیل چین، هند و اندونزی هم دیده می‌شود، ولی کشورهایی از قبیل ترکیه، مالزی و امارات در شرایط بسیار خوبی قرار دارند و شاخص آنها بالاتر از متوسط جهانی است. در سال گذشته ایران از نظر کیفیت زیرساخت‌ها در میان 135 کشور دنیا در جایگاه هفتادوپنجم قرار داشت و شاخص کیفیت زیرساخت‌ها در این کشور برابر با چهار بود.
مجمع جهانی اقتصاد که این گزارش را بر مبنای اطلاعات سال 2011 میلادی تهیه کرده است، در ایده‌آل‌ترین حالت، شاخص کیفیت زیرساخت‌ها را برابر با هفت در نظر گرفته است. در این رده‌بندی شاخص کیفیت زیرساخت‌ها در امارات برابر با 2/6 بوده و این کشور در رده‌بندی جهانی در جایگاه یازدهم قرار گرفته است. کانادا در این رده‌بندی در جایگاه 13، عمان در جایگاه 21 و آمریکا در جایگاه 23 دنیا قرار گرفته است. شاخص کیفیت زیرساخت‌ها در ترکیه نیز برابر با 1/5 بوده است و این کشور در فهرست مذکور در جایگاه چهلم دنیا واقع شده است.
در نیمه اول سال 2014 میلادی شاخص ناکارآمدی زیرساخت‌ها در ایران برابر با 27/257 بوده است. این شاخص که معیاری از نرخ بازدهی به مقیاس ترافیک است مدت زمان صرف‌شده در ترافیک و کیفیت راه‌ها و جاده‌ها را در نظر می‌گیرد. طبق این شاخص در نیمه اول سال 2014 میلادی تهران در جایگاه شانزدهم دنیا قرار داشته است. در این رده‌بندی شهر سیاتل آمریکا در اولین جایگاه قرار داشت و شاخص ناکارآمدی زیرساخت‌ها در این شهر برابر با 12/508 بوده است. در این دوره زمانی مدت زمانی که هر فرد باید در ترافیک صرف می‌کرد 33/39 دقیقه بود و میزان تصاعد دی‌اکسید کربن در هر سفر برابر با 22/8630 گرم بود.
در نیمه اول سال 2014 میلادی شاخص ترافیک تهران برابر با 15/305 بوده است و مدت زمانی که هر فرد برای هر سفر درون‌شهری باید طی می‌کرد برابر با 61 دقیقه اعلام شد. میزان تصاعد دی‌اکسید کربن در هر سفر برابر با 59/9504 گرم اعلام شد. سازمان بهداشت جهانی در این گزارش نوشت که دلیل اصلی بالا بودن شاخص ترافیک و شاخص ناکارآمدی زیرساخت‌ها در تهران نامناسب بودن راه‌ها و جاده‌ها و صرف مدت زمان زیاد برای هر سفر درون‌شهری در تهران بود. در نیمه اول سال 2014 میلادی مدت زمانی که هر نفر برای یک سفر درون‌شهری در بمبئی هند باید صرف کند 33/72 دقیقه است. در شهر نایروبی کنیا برای هر سفر 14/67 دقیقه، پونه کشور هند 20/65 دقیقه و استانبول کشور ترکیه 24/64 دقیقه و در نهایت در قاهره کشور مصر 46/63 دقیقه زمان برای هر سفر درون‌شهری صرف شد. تهران در این رده‌بندی در جایگاه ششم قرار دارد.

طول جاده‌ها
به گزارش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، در سال گذشته ایران از نظر طول جاده‌های دنیا در جایگاه بیست و نهم قرار داشت. در این سال طول جاده‌های ایران برابر با 172927 کیلومتر بوده است در حالی که کشور ترکیه که مساحتی کمتر از ایران دارد در همین سال دارای 352046 کیلومتر بوده است.
در سال گذشته طول جاده‌های کشور پاکستان برابر با 239226 کیلومتر بوده است. کشورهای تایلند و اوکراین در این رده‌بندی در جایگاه 28 و جایگاه 30 قرار دارند. طول جاده‌های کشور تایلند برابر با 180053 کیلومتر و طول جاده‌های کشور اوکراین برابر با 169496 کیلومتر بوده است. کشور عراق که سال‌ها درگیر جنگ و بحران‌های داخلی بوده است و نه سرمایه‌گذاری و نه هیچ برنامه‌ای برای توسعه زیرساخت‌هایش انجام نشده است در فهرست سال گذشته در جایگاه 82 در میان 100 کشور مورد مطالعه قرار داشت. در این سال طول جاده‌های عراق برابر با 44900 کیلومتر بوده است. افغانستان هم در این فهرست در جایگاه 86 قرار گرفته است و طول جاده‌ها در این کشور آسیایی برابر با 42150 کیلومتر اعلام شده است. اولین کشور این فهرست از نظر طول جاده‌ها کشور ایالات متحده آمریکاست. این کشور دارای 6506204 کیلومتر جاده بود و کشور چین بعد از آمریکا در جایگاه دوم این فهرست قرار داشت. مطالعات نشان می‌دهد طول جاده‌های کشور چین معادل 50 درصد طول جاده‌ها در آمریکاست. کشور چین با جمعیتی بالغ بر 3/1 میلیارد نفر و وسعتی بسیار زیاد 3860800 کیلومتر جاده دارد. آخرین کشور این فهرست تاجیکستان است و طول جاده‌های این کشور برابر با 27767 کیلومتر است.
کشورهای اروپایی با وجود اینکه وسعت زیادی ندارند ولی شبکه راه‌ها و جاده‌های بسیار پیشرفته‌ای دارند. در سال گذشته طول جاده‌های کشور فرانسه در میان تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشتر از دیگر کشورها بود. در این سال طول جاده‌های فرانسه برابر با 951200 کیلومتر و آلمان 644480 کیلومتر بوده است.
طول جاده‌ها در ایران در سال 2012 میلادی تنها برابر دو درصد طول جاده‌ها در آ‌مریکا و معادل 27 درصد طول جاده‌ها در کشور آلمان بود. این در حالی است که مساحت ایران در مقایسه با شمار زیادی از کشورهای این فهرست یعنی اغلب کشورهای همسایه بزرگ‌تر است و شرایط اقتصادی هم در این کشور نسبت به اغلب همسایگان کشور دارای ثبات بیشتری است ولی ضعف ورود سرمایه‌های خارجی در اقتصاد ایران سبب شد زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی و عمرانی رشد چندانی نداشته باشد و همین مساله در روند رشد اقتصادی کشور اثر منفی بر جای بگذارد.

طول خطوط ریلی
ایران از نظر طول خطوط ریلی در دنیا در میان 100 کشور در جایگاه 25 قرار گرفته است. در سال گذشته میلادی طول خطوط ریلی در ایران برابر با 8442 کیلومتر بود. در حالی که ترکیه دارای 8699 کیلومتر خط ریلی بود. آمریکا از نظر طول خطوط ریلی در دنیا در جایگاه اول قرار داشت و چین و روسیه و هند و کانادا در جایگاه دوم تا پنجم قرار داشتند. طول خطوط ریلی در کشور پاکستان برابر با 7791 کیلومتر و در کشور مصر برابر با 5083 کیلومتر است. ایران در میان تمامی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در وضعیت بهتری قرار دارد و اغلب شاخص‌های ارائه‌شده در مورد کیفیت زیرساخت‌های این کشور بهتر از دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقاست ولی با توجه به پتانسیل‌های این کشور و ظرفیت‌های اقتصادی آن باید سرمایه‌های بیشتری در جهت توسعه خطوط ریلی سرمایه‌گذاری شود. یک دلیل مهم برای بهتر بودن وضعیت ایران نسبت به دیگر کشورهای منطقه را می‌توان استفاده از سرمایه‌های داخلی و درآمدهای ناشی از فروش نفت برای توسعه زیرساخت‌ها دانست. اگرچه تحریم‌های اقتصادی غرب علیه ایران به خصوص طی سال‌های اخیر آسیب زیادی به روند توسعه زیرساخت‌ها در ایران وارد کرد. در سال گذشته طول خطوط ریلی در کشور الجزایر برابر با 3689 کیلومتر و در نیجر برابر 3505 کیلومتر بود. عراق در این فهرست در جایگاه 67 دنیا قرار گرفته است و طول خطوط ریلی در این کشور برابر با 2272 کیلومتر است و مراکش هم دارای 2067 کیلومتر است. کشورهای سوریه و عربستان سعودی هم در انتهای این فهرست قرار دارند. در سال‌های اخیر ایران سرمایه‌گذاری‌های زیادی در توسعه خطوط ریلی و مترو انجام داده است و در صورتی که شرایط اقتصادی در این کشور بهبود پیدا کند می‌توان انتظار داشت جایگاه ایران در این فهرست ارتقا یابد.
طول شبکه ریلی در آمریکا بیش از 250 هزار کیلومتر بوده است و طویل‌ترین و گسترده‌ترین شبکه ریلی در دنیا را دارد. 80 درصد توسط شبکه ریلی باری به یکدیگر متصل شده است ولی وسعت شبکه ریلی مسافربری در این کشور برابر با 35 هزار کیلو‌متر است. انتظار می‌رود تا سال 2030 میلادی 27 هزار کیلومتر سیستم ریلی پرسرعت در کشور ساخته شود. خطوط ریلی پرسرعت کالیفرنیا اولین پروژه ریلی پرسرعت در آمریکا خواهد بود. دومین کشور از نظر طول خطوط ریلی در جهان کشور چین است. در سال گذشته طول خطوط ریلی در این کشور برابر با 100 هزار کیلومتر بوده است و در سال 2013 میلادی 08/2 میلیارد مسافر و 22/3 میلیارد تن بار را جابه‌جا کردند. انتظار می‌رود با تکمیل پروژه‌های توسعه زیرساخت‌ها تا سال 2050 میلادی، طول شبکه ریلی در کشور چین به بالغ بر 270 هزار کیلومتر برسد.
روسیه در سال گذشته دارای 85500 کیلومتر خط ریلی بود و از نظر طول خطوط ریلی در جایگاه سوم دنیا قرار داشت. در سال 2013 میلادی این شبکه 08/1 میلیارد مسافر و 2/1 میلیارد تن بار را جابه‌جا کرد. روسیه پروژه‌ای با سرمایه 35 میلیارد دلار برای توسعه شبکه ریلی در دستور کار دارد. کشور هند در سال گذشته دارای 65 هزار کیلومتر شبکه ریلی بود و کشور کانادا دارای 48 هزار کیلومتر شبکه ریلی بود.

طول خطوط لوله انتقل منابع انرژی
ایران در مجموع دارای 35804 کیلومتر خط لوله انتقال منابع انرژی است. این کشور دارای هفت کیلومتر خط لوله انتقال میعانات انرژی و 12 کیلومتر خط لوله انتقال گاز تقطیر‌شده است. در سال گذشته طول خط لوله انتقال گاز طبیعی در کشور برابر با 20155 کیلومتر و 570 کیلومتر خط لوله انتقال نفت-گاز مایع بود. از آنجا که صادرات نفت یکی از مهم‌ترین حوزه‌های اقتصادی ایران است در سال گذشته این کشور دارای 7123 کیلومتر خط لوله انتقال نفت بود در حالی که طول خط لوله انتقال فرآورده‌های تصفیه‌شده در این کشور برابر با 7937 کیلومتر بوده است.
طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز طبیعی در ایران با وجود ظرفیت‌های بالای تجارت انواع فرآورده‌های انرژی چندان زیاد نیست. در سال گذشته طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز طبیعی در روسیه برابر با 252257 کیلومتر و ایالات متحده آمریکا دارای 793285 کیلومتر بوده است. طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز طبیعی مایع در کشور چین در سال گذشته برابر با 75742 کیلومتر بوده است. این در حالی است که کشور آلمان که اقتصادی صنعتی و توسعه‌یافته است ولی دارای ذخایر نفت و گاز طبیعی نیست دارای شبکه گسترده خطوط لوله است. این کشور در سال گذشته دارای 33250 کیلومتر خط لوله انتقال نفت و گاز طبیعی مایع بود. طول خط لوله انتقال نفت و گاز در کشور کانادا در سال گذشته برابر با 75835 کیلومتر بوده است. ایران با وجود دارا بودن منابع انرژی کلان دارای شبکه خطوط لوله گسترده‌ای نیست و به همین دلیل نیازمند استفاده از سرمایه‌های کلان برای توسعه این شبکه است. سرمایه‌گذاری در توسعه خطوط انتقال نفت و گاز و منابع انرژی در تمامی کشورها انجام می‌شود ولی این سرمایه‌گذاری در کشورهای صادرکننده بیشتر از مصرف‌کننده‌هاست. در سال‌های گذشته به دلیل بحران‌های اقتصادی دنیا سرمایه‌گذاری در این حوزه با کاهش پنج‌درصدی نسبت به مدت مشابه پنج سال قبل از آن همراه بود. مطالعات نشان می‌دهد بیشترین سرمایه‌گذاری در خطوط لوله انتقال گاز طبیعی مایع انجام شده است و دلیل این مساله هم پیش‌بینی در مورد آینده بازار انرژی در جهان است.
طول شبکه انتقال منابع انرژی در ایران کمتر از 45 هزار کیلومتر است. البته باید در نظر داشت که در سال‌های اخیر و بعد از تحریم‌های اقتصادی سرمایه‌گذاری بسیار اندکی در توسعه زیرساخت‌های ایران انجام شد و همین مساله سبب شد طول این خطوط لوله نسبت به ظرفیت‌های موجود کم باشد. البته باید در نظر گرفت که مساحت یک کشور هم تاثیر زیادی در طول خطوط لوله دارد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها