شناسه خبر : 14063 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عبدالعظیم پویا، می‌گوید فرونشست دشت‌ها زلزله خاموش دوران ماست

دشت‌ها از کار می‌افتند

امروز دشت‌های کشور در شرایطی هستند که شاید هیچ‌گاه آب در دل‌شان تکان نخورد. این اتفاق برای دشت‌های کشور به معنای آسایش آنها نیست بلکه به این معناست که بسیاری از آنها دیگر آبی در دل خود ندارند که بخواهد تکان بخورد.

امروز دشت‌های کشور در شرایطی هستند که شاید هیچ‌گاه آب در دل‌شان تکان نخورد. این اتفاق برای دشت‌های کشور به معنای آسایش آنها نیست بلکه به این معناست که بسیاری از آنها دیگر آبی در دل خود ندارند که بخواهد تکان بخورد. بیش از ۷۰۰ هزار حلقه چاه عمیقی که طی ۳۰ سال گذشته در مناطق مختلف کشور حفر شده‌اند حجم سنگینی از برداشت آب را بر دشت‌های کشور تحمیل کرده‌اند که علاوه بر از بین بردن منابع آب‌های زیرزمینی، دشت‌ها را نیز با خطر فرونشست همراه کرده‌اند. «برداشت بی‌رویه از منابع آب‌های زیرزمینی باعث شده است تمام مناطق حاشیه کویر به ویژه مناطق یزد و کرمان با بحران فرونشست زمین مواجه شوند.» این را عبدالعظیم پویا، نویسنده کتاب «آبنامه یزد: شناخت سرزمین» به تجارت فردا می‌گوید. پویا که به عنوان پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایران نیز شناخته می‌شود از دشت‌های رفسنجان، بهادران و اردکان یزد به عنوان نمونه‌هایی از دشت‌ها که با بحران فرونشست زمین روبه‌رو هستند، نام می‌برد و خطر فرونشست در دشت‌های کشور را جدی عنوان می‌کند. از نگاه این پژوهشگر در صورت گسترده شدن فرونشست زمین در نتیجه برداشت‌های شبانه‌روزی و بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، دشت‌های ایران کارکرد خود را از دست می‌دهند و شاید هرگز قادر به نگه‌داشتن آب در دل خود نباشند، اتفاقی که می‌تواند سرآغاز بحرانی جدی‌تر در کنار کمبود آب در کشور باشد. عبدالعظیم پویا مسدود کردن چاه‌های عمیق غیرمجاز، خصوصاً چاه‌هایی را که در دشت‌های حاشیه کویر هستند از راهکارهای کوتاه‌مدت مبارزه با پدیده فرونشست زمین می‌داند و اصلاح روش‌های آبیاری در کشاورزی و رو آوردن به محصولات کم‌آب‌خواه را نیز در دسته راهکارهای بلندمدت قرار می‌دهد.



در شرایطی که بحران آب در حال سرایت به تمام نقاط ایران است و بسیاری از سدها با مشکل تامین آب مواجه هستند، گفته می‌شود دشت‌های کشور نیز با خطر فرو‌نشست همراه هستند تا آنجا که آمارها از در خطر بودن ۷۰ درصد از دشت‌های کشور می‌گویند. سوال اصلی این است که بحران آب چگونه از روی زمین به زیرزمین رسیده است؟
فرونشست دشت‌ها در ایران مساله‌ای نیست که به تازگی آغاز شده باشد، شاید از 20 سال قبل دشت‌ها دچار این مشکل شده‌اند اما از آنجا که فرونشست دشت‌ها به ظاهر احساس نمی‌شود و مقیاس یا عامل تشخیصی نیز برای آن وجود ندارد، مردم متوجه تغییرات دشت‌ها و میزان فرونشست آن نمی‌شوند. در برخی مناطق در آمریکا یا آفریقا که نفت یا آب استخراج می‌شود با نصب علامت‌هایی کاملاً مشخص می‌شود که زمین در چه وضعیتی قرار دارد، با مشخص بودن شرایط زمین می‌توان رسیدگی‌های لازم را برای آن انجام داد اما متاسفانه در ایران اقداماتی از این دست انجام نمی‌شود. در برخی مناطق کشورمان با بیرون آمدن لوله‌ها از زیرزمین این‌طور تصور می‌شد که این لوله‌ها هستند که از زیرخاک بیرون آمده‌اند اما در واقع بیرون ماندن لوله‌ها از زیرخاک به علت فرونشست زمین بوده است. متاسفانه با نشانه‌هایی از این دست می‌توان متوجه فرونشست زمین در برخی مناطق شد. اما علت اصلی فرو‌نشست دشت‌ها حفر چاه‌های عمیق است. این چاه‌های عمیق مقدار زیادی از آب و هوا را از خلل و فرج خاک‌ها پمپاژ می‌کنند و به بیرون می‌کشند. در نتیجه انجام این کار لایه‌های رویی زمین سنگین شده و به علت خالی بودن زمین پس از مدتی این لایه‌ها بر روی هم تلنبار می‌شوند و فرونشست زمین را به همراه می‌آورند. یکی از عوارض فرونشست زمین این است که پس از وقوع این اتفاق حتی اگر آب هم به این زمین‌ها تزریق شود، زمین به علت سفت شدن و پر شدن خلل و فرج‌هایش از خاک دیگر نمی‌تواند این آب را در خود نگه دارد و آب‌ها به صورت سیل بر روی زمین جاری می‌شوند.
البته در کنار برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، تغییرات اقلیمی هم یکی از دلایل فرونشست دشت‌ها به شمار می‌رود. خشکی، کم‌بارانی، افزایش گرما و به تبع آن تبخیر دائمی آب‌ها هم از عوامل دخیل در فرونشست دشت‌ها هستند، اما اینها همگی دلایلی هستند که از دست ما خارج است. مشکل بزرگ‌تری که در این میان وجود دارد به دست خود ما بر طبیعت تحمیل می‌شود و خطر کم‌آبی را بحرانی‌تر می‌کند. ما با حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق که از سال‌ها قبل آغاز کرده‌ایم آب را از منابع زیرزمین به روی زمین آورده‌ایم و آن را به راحتی تبخیر کرده‌ایم.

روند حفر چاه‌های عمیق طی سال‌های گذشته به چه صورت بوده و حالا چه تعداد چاه عمیق در کشور وجود دارد؟
تعداد چاه‌های عمیق در دهه ۳۰ بسیار انگشت‌شمار بوده‌اند و بیشتر در مناطقی مانند یزد و کرمان قرار داشتند که با مساله کم‌آبی مواجه بوده‌اند اما این تعداد انگشت‌شمار از چاه‌های عمیق از دهه ۳۰ تا دهه ۶۰ به حدود ۵۰ هزار حلقه رسید و برداشت آب از آنها ادامه داشت، اما عمق فاجعه از دهه ۶۰ تا به این سو رخ داد. ما از دهه ۶۰ تا به امروز بیش از ۷۰۰ هزار حلقه چاه عمیق حفر کرده‌ایم و به صورت شبانه‌روزی در حال برداشت از این چاه‌ها هستیم. ما با حفر این تعداد چاه عمیق که با رشد غیرمنطقی نسبت به سال‌های قبل همراه بوده‌اند منابع و ذخایر هزاران ساله آب را از زیرزمین خارج می‌کنیم بدون اینکه به سهم نسل‌های آینده فکر کرده باشیم، درست مثل اتفاقی که برای نفت در حال رخ دادن است. به هر حال این ذخایر روزی به پایان می‌رسند پس باید کمی منطقی‌تر به زندگی نسل‌های آینده نیز فکر کنیم.
تمام شدن ذخایر آب به یکباره اتفاق نمی‌افتد و چند مرحله را طی می‌کند. در مرحله اول وقتی سطح منابع آب زیرزمینی کم می‌شود، آب شور می‌شود و در برخی موارد منابع آب ‌شور به منابع آب شیرین بازمی‌گردند و کیفیت آب با مشکل همراه می‌شود. بعد از این مرحله ذخایر رو به اتمام می‌روند، مانند اتفاقی که حالا در برخی مناطق رفسنجان و یزد در حال رخ دادن است و چاه‌ها به خشکی رسیده‌اند. زمانی در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ در یزد که شهری خشک و کویری است، چاه‌هایی با عمق ۴۰ متر که به آنها ۴۰ گز می‌گفتند به آب می‌رسیدند اما امروز برای رسیدن به آب در یزد عمق چاه‌ها به ۲۵۰ متر در زیرزمین می‌رسد اما از آب اثری نیست. این یک واقعیت است که منابع آب تا بی‌نهایت ادامه ندارند و در جایی به اتمام می‌رسند، دیگر چه چاهی باید بزنیم که از ۲۵۰ متر بیشتر باشد؟ تمام این اتفاقات تلخ در نتیجه استخراج نامناسب و بی‌رویه آب در مدت‌زمانی کوتاه است، استخراج‌هایی که بیشتر از تحمل طبیعت بوده‌اند.

اگر بخواهیم عملکرد چاه‌های عمیق را با قنات‌ها مقایسه کنیم به چه نتیجه‌ای می‌رسیم؟
قنات‌ها عیب‌های چاه‌های عمیق را نداشتند. در گذشته منابع آب مورد استفاده مردم رودخانه‌ها یا قنات‌ها بوده‌اند. قنات‌ها در واقع میزان آبی را که طبیعت به واسطه بارش‌های سالانه به زمین می‌دادند، ذخیره می‌کردند و به مرور به سطح دشت‌ها می‌رساندند، بنابراین اتفاق ناگواری برای طبیعت نمی‌افتاد همان‌طور که طی دو تا سه هزار سالی که ایرانیان از قنات به عنوان یک منبع آب استفاده می‌کردند دشت‌ها و طبیعت دچار مشکلاتی که امروز گرفتار آن است، نبود. خطر از زمانی آغاز شد که ما با پمپ‌های مکانیکی بی‌رحمانه آب‌های زیرزمینی را پمپاژ و منابع آب‌های زیرزمینی را تهی کردیم.

دلایل اصلی سرعت گرفتن حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق که منجر به فرونشستن دشت‌ها شده است از نظر شما چیست؟
حفر چاه‌های عمیق از بعد از انقلاب به صورت خودسرانه آغاز شد و هر جایی که امکانش بود این چاه‌ها حفر می‌شدند. به هر حال در آن زمان مملکت دچار مشکلاتی مانند جنگ تحمیلی و مسائلی از این دست بود که باعث می‌شد نظارت کافی بر جریان حفر چاه‌های عمیق صورت نگیرد و به این ترتیب بخش زیادی از منابع آب‌های زیرزمینی به شکل بدی در معرض تبخیر قرار گیرد. گسترش فعالیت‌های عمرانی، فعالیت‌های کشاورزی و به خصوص افزایش جمعیت نیز از جمله مسائلی بودند که باعث افزایش بی‌رویه استخراج آب‌های زیرزمینی شدند.

بحران فرونشست دشت‌ها در حال حاضر بیشتر در کدام مناطق قابل توجه است؟
در حال حاضر تمام مناطق و دشت‌های حاشیه کویر به ویژه در یزد و کرمان دچار فرونشست هستند، الان به صورت دقیق نمی‌توان گفت میزان فرونشست این دشت‌ها چقدر بوده است زیرا برای رسیدن به این اندازه‌گیری به دستگاه‌های دقیقی نیاز است اما چیزی که در روی زمین قابل مشاهده است شکاف‌های عمیق و طولانی در طول دشت‌هاست. برای مثال در فاصله بین یزد و میبد که ۵۰ کیلومتر است، شکاف‌هایی به طول ۱۰ کیلومتر دیده می‌شود که همین شکاف‌ها نیز بیش از پیش باعث تبخیر آب‌های زیرزمینی و تشدید آن می‌شوند. در واقع اتفاقی که حالا برای دشت‌های ایران در حال رخ دادن است مانند زلزله‌هایی پنهانی و تدریجی است که در حال در هم کوبیدن دشت‌های ایران است.

آیا آثار دیگری به جز فرونشست دشت‌ها در نتیجه استخراج بی‌رویه منابع آبی وجود دارند؟
در واقع حفر چاه‌های عمیق و استخراج آب‌های زیرزمینی پیامدهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدتی را به همراه دارد. پیامدهای کوتاه‌مدت حفر چاه‌های عمیق رشد کشاورزی و فعالیت‌های عمرانی نظیر آن است که در مدت زمانی کوتاه باعث بهبود زندگی می‌شود. از آثار میان‌مدت حفر چاه‌های عمیق می‌توان به کم شدن آب‌های زیرزمینی و آب قنات‌ها اشاره کرد. برای مثال تعداد قنات‌های ما در سراسر ایران نزدیک به ۵۰ هزار بوده است اما حالا به دلیل پمپاژ بی‌رویه آب‌های زیرزمینی و حفر چاه‌های عمیق از این تعداد قنات که از اعماقی مابین ۱۰ تا ۱۰۰ متر آب برداشت می‌کرده‌اند که عمق زیادی به شمار نمی‌رود و به طبیعت آسیب نمی‌زند، نزدیک به ۷۰ درصد از کار افتاده‌اند. خروج ۷۰ درصد از قنات‌ها از چرخه تامین آب عدد بسیار تاسف‌باری است، قنات‌هایی که طی هزاران سال در ایران به وجود آمده‌اند و هزاران هزار انسان طی این سال‌ها روی این روش آبیاری که ابداع ایرانیان است کار کرده‌اند. اما حالا تعداد زیادی از این قنات‌ها که کارخانه‌های ارزان‌قیمت تامین آب بوده‌اند از کار افتاده‌اند. اما از آثار درازمدت حفر چاه‌های عمیق تمام شدن منابع آب زیرزمینی، دور شدن این منابع از مناطق قابل سکونت و در نهایت هم فرونشست زمین است. تمام شدن منابع آب به معنای متروکه شدن شهرهایی است که در مناطق خشک ایجاد شده‌اند، این خطری جدی و وحشتناک است که باید به سرعت شناخته شود.

در این میان راهکارهای سازمان‌های مرتبط با این بحران مانند وزارت نیرو برای پیشگیری از خطرات ناشی از برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی را چگونه می‌بینید؟
البته وزارت نیرو مشغول مطالعه بر روی این مخاطرات است و کارهایی نیز انجام داده است، برای مثال نسبت به حفر چاه‌های غیرمجاز و فعالیت آنها اخطارها و هشدارهای بسیاری داده‌اند اما این کارها فایده‌ای ندارد و باید برخورد جدی انجام شود. حفر چاه‌های عمیق به‌قدری پیش رفته است که به نظر می‌رسد کنترل آن از دست وزارت نیرو خارج است اما به هر حال با برنامه‌ریزی و قبل از آنکه کار به حداکثر غیرقابل بازگشت برسد، می‌توان کارهایی انجام داد. اما در صورتی که برداشت‌های غیرمنطقی ادامه پیدا کنند نمی‌توان به آینده امیدوار بود، در واقع به ترتیب فعلی که استخراج‌ها در حال پیش رفتن است به جاهایی می‌رسیم که فاجعه غیرقابل بازگشت خواهد بود. به عقیده بنده این جریان باید هرچه سریع‌تر اصلاح شود.

در صورت ادامه پیدا کردن استخراج‌های بی‌رویه، آیا خطر فرونشست کلانشهرها را نیز مانند دشت‌ها تهدید می‌کند؟
در کلانشهرها فرونشست زمین مانند دشت‌ها رخ نخواهد داد زیرا آب مورد نیاز کلانشهرها عمدتاً از منابع دوردست تامین می‌شود یعنی از دشت‌ها. برای مثال آب مورد نیاز شهری مانند تهران از سدها و دشت‌های اطراف تامین می‌شود و به زمین تهران بازمی‌گردد در صورتی که دشت‌های اطراف پس از برداشت رها و هر روز از روز قبل خالی‌تر می‌شوند. در واقع منابع آب در دشت‌ها پس از برداشت جایگزین نمی‌شوند پس در شهرها خطر فرونشست کمتر از دشت‌هاست.
اتفاقی که در دشت‌ها به دلیل جایگزین نشدن منابع آبی که استخراج می‌شود در حال رخ دادن است این است که دشت‌ها از کار می‌افتند و ساز و کار زمین از بین می‌رود. یعنی زمینی که برای میلیون‌ها سال آب را در خلل و فرج خود نگه می‌داشته دیگر نمی‌تواند این کار را انجام دهد و این به معنای یک بی‌آبی ادامه‌دار خواهد بود.

کشاورزی تا چه میزان در بحران فرو‌نشست دشت‌ها نقش دارد؟ این روزها کشاورزی به عنوان متهم ردیف اول بحران آب و فرو‌نشست دشت‌ها شناخته می‌شود، آیا می‌توان به دلیل این اتهام کشاورزی کشور را با تعطیلی همراه کرد؟
کشاورزی یکی از مقصرهای اصلی استخراج بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی است، زیرا چاه‌های عمیقی که برای کشاورزی حفر می‌شوند به درستی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، به این ترتیب که آبیاری سنتی غرقابی که در حال حاضر در کشور جریان دارد باعث می‌شود میزان کمی از آب به گیاه برسد، میزان کمی جذب زمین شود و بیشترین میزان تبخیر شود. به عقیده بنده حتی اگر لازم است باید مواد غذایی و برخی محصولات کشاورزی را از کشورهایی خریداری کنیم که آب زیادی دارند تا به این ترتیب منابع آبی خودمان برای نسل‌های آینده حفظ شوند. اما حتماً هم لازم نیست کشاورزی تعطیل شود ما باید تا آنجا که طبیعت اجازه می‌دهد کشاورزی کنیم و فضاهای سبز را برای خودمان ایجاد کنیم نه اینکه با فشار به منابع آب به کشت هندوانه و خربزه بپردازیم و آنها را به کشورهای عربی صادر کنیم. صادرات محصولاتی از این دست مانند این است که منابع آبی خودمان را که بسیار ارزشمند است به قیمت چند دلار از دست بدهیم در حالی که به جای کشت محصولاتی از این دست می‌توانیم بر روی کشاورزی کم‌آب‌خواه سرمایه‌گذاری کنیم. محصولاتی مانند پسته، زیتون یا زعفران که در کنار ارزشمند بودن و گران بودن به آبیاری بسیار کمی در حد سالی دو یا سه بار نیاز دارند. اما ما این محصولات را رها کرده‌ایم و به کشت هندوانه رو آورده‌ایم. انتخاب محصولات مناسب برای کشت در کنار اصلاح روش‌های آبیاری از ضروری‌ترین کارهایی است که باید برای حفظ منابع آب انجام داد.

مصارف شهری تا چه میزان بر دامن زدن به بحران دشت‌ها تاثیرگذار بوده‌اند؟
مصرف مردم نیز در این جریان بسیار تاثیرگذار است، برای مثال آب آشامیدنی که با زحمت بسیار و از مسیری دور به شهری مانند یزد می‌رسد، به آپارتمان‌ها هدایت می‌شود و با کشیدن یک سیفون به فاضلاب تبدیل می‌شود. از طرفی احداث کارخانه‌ای مانند فولاد در شهرهای کم‌آبی مانند یزد یا اصفهان اشتباه بزرگی است که به بحران آب و برداشت از منابع زیرزمینی دامن می‌زند. ما به راحتی آب آشامیدنی تصفیه‌شده‌ای را که در لوله‌های آب است به کارخانجات پرآب‌خواه نظیر فولاد می‌فرستیم که در هر ثانیه ۱۰۰ لیتر آب نیاز دارند. تمام اینها اشتباهاتی است که در نهایت با فجایعی نظیر تخلیه منابع آب زیرزمینی و فرونشست دشت‌ها اثر خود را به رخ خواهد کشید.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها