شناسه خبر : 18606 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بحرانی دیگر در راه است

حدود شش سال از آغاز بحران مالی آمریکا گذشته است. اکنون بحران مالی در چه مرحله و وضعیتی قرار دارد؟

مارک تورنتون، اقتصاددان آمریکایی
حدود شش سال از آغاز بحران مالی آمریکا گذشته است. اکنون بحران مالی در چه مرحله و وضعیتی قرار دارد؟
به لحاظ آماری، اقتصاد آمریکا از آن بحران بیرون آمده اما به نظر می‌رسد رو به سوی بحرانی دیگر در حرکت است. نرخ بیکاری کاهش یافته، اما تابعی گسترده از افرادی وجود دارد که به لحاظ آماری از نیروی کار حذف شده‌اند، زیرا برای مدت بسیار زیادی بیکار بوده‌اند. این افراد دیگر در محاسبات نیستند و جزو افراد جویای شغل هم نیستند چون از یافتن آن ناامید شده‌اند. باید اذعان کنیم که بنیان اقتصاد آمریکا در حقیقت از سال 2007 ضعیف‌تر است.
به نظر شما پیامد سیاست تسهیل مقداری که فدرال‌رزرو آن را برای احیای اقتصاد آمریکا برگزیده است، چه خواهد بود؟ کارساز خواهد بود یا اقتصاد را بی‌ثبات‌تر خواهد کرد؟
تسهیل مقداری در سطح کارساز خواهد بود زیرا قیمت سهام و اوراق قرضه را بالا می‌برد. همچنین، وضعیت بازار مسکن را بهبود می‌بخشد. با این حال، این سیاست نهایتاً اقتصاد را بی‌ثبات‌تر می‌کند، چون در حالی که بازار سهام سرزنده به نظر می‌رسد، مردم حقیقتاً محتاط یا وحشت‌زده‌اند. از طرفی دولت بدهی زیادی بالا آورده است.
آینده اقتصاد آمریکا را چطور ارزیابی می‌کنید؟
بخش‌های مبتکر و کارآفرین اقتصاد آمریکا کلیدهای موفقیت ما هستند. این بخش‌ها دستاوردهای بسیاری بزرگی داشته و خواهند داشت. پرسشی که باقی می‌ماند این است که واشنگتن برای توازن بودجه خود چه می‌کند؟ آیا به استقراض، چاپ پول، و مالیات‌گیری ادامه خواهد داد؟ راهی که در آن، آینده غمبار است. یا اینکه هزینه‌ها را کاهش می‌دهد، برنامه‌ها را اصلاح و بودجه خود را متوازن می‌کند و دست و پا زدن در امور خارجی را کاهش خواهد داد؟ اگر این راه انتخاب شود، همگی در صلح و خوشبختی به سر خواهیم برد.
نظرتان درباره وضعیت اقتصادی منطقه یورو چیست؟ آیا بحران اتحادیه اروپا منطق اقتصادی متفاوتی دارد؟ یا اینکه با اقتصاد آمریکا مشابه است؟
بسیاری بر این باورند که رخدادهای پیش‌بینی‌نشده در منطقه یورو جرقه بحران جهانی دیگری را خواهد زد. مشکل منطقه یورو این است که مشروعیت پولی آلمان را بر کشورهایی چون پرتغال، ایتالیا، ایرلند، یونان و اسپانیا تحمیل کرده است. آنها قادر بودند با نرخ‌های بهره پایین‌تری استقراض کنند، زیرا ارزش ارزی وام‌ها و اوراق قرضه بر حسب یک نرخ نسبتاً ثابت - یورو - تعیین می‌شد، به جای اینکه منطبق بر ارزهای کهنه‌ای چون لیر ایتالیا یا دراخمای یونان باشد.
آینده اقتصاد اتحادیه اروپا و به ویژه واحد پولی اتحادیه، یورو، را چگونه می‌بینید؟ همان طور که می‌دانید، برخی کشورها مانند یونان، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا با مشکلات اقتصادی جدی روبه‌رو هستند و نخست‌وزیر انگلستان از یک همه‌پرسی برای ماندن یا خروج از اتحادیه اروپا سخن می‌گوید.
منطق حکم می‌کند که آن کشورها از اتحادیه اروپا خارج شوند و این که شاید اتحادیه اروپا کاملاً به ارزهای تشکیل‌دهنده‌اش تقسیم شود. اقتصادهای اروپایی شمالی و شرقی اصلاحات بیشتر و بهتری انجام داده و رشد بالاتری را تجربه خواهند کرد. اقتصادهای اروپایی جنوبی اصلاحات اقتصادی درستی انجام نداده‌اند و به لنگیدن ادامه خواهند داد. آنها اگر بخواهند اصلاحات مهم و مثبتی انجام دهند، منجر به سرمایه‌گذاری خارجی خواهد شد. با این حال، در این نقطه ممکن است ناآرامی‌های اجتماعی نیز بروز کند. بسیاری از کشورهای اروپایی راه به سوی وضعیتی بسیار دشوار دارند.
به عنوان یک اقتصاددان اتریشی، نظرتان درباره راهکارهای مناسب برای گذشتن از بحران اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا چیست؟
هر دو این مناطق به یک نظام پولی پایدار نیازمندند که به جای یک بانک مرکزی که از هیچ و پوچ پول ایجاد می‌کند بر طلا و نقره استوار باشد. دولت باید بودجه خود را در سطوح پایین‌تری متوازن کند، مالیات‌ها را کاهش دهد و مقررات و موانع را از سر راه کارآفرینی بردارد. باید برنامه‌هایی اعلام و اجرا شود که به بدهی عمومی پایان بخشد و برنامه‌های رفاهی مانند امنیت اجتماعی را خاتمه دهد. دولت آمریکا با شهروندان خود، همچنان که با دیگر دولت‌ها، در جنگ است. کارآفرینان و حرفه‌ای‌ها تحت هجوم قرار گرفته‌اند، ثروتمندان مجبورند مالیات بیشتری بپردازند، بحث‌‌هایی بر سر مصادره اسلحه از صاحبان آنها در میان است و چیزی بیش از دو میلیون نفر شهروند زندانی داریم که اکثراً به خاطر فعالیت‌های غیرخشونت‌آمیز در زندان‌اند. کلید خوشبختی این است که هر کس از جمله دولت، باید به حقوق مالکیت هر فرد احترام بگذارد.
حال بپردازیم به مسائل اقتصادی خارج از آمریکا و اروپا. درباره ظرفیت و استعداد بازارهای نوظهوری چون چین، هند و برزیل چه فکر می‌کنید؟ این بازارها تا کجا می‌توانند راه رشد اقتصادی را در سال 2013 طی کنند؟
این اقتصادها بسیار به اقتصاد جهانی وابسته‌اند. به طور کلی، چین محصولات تولیدی می‌فروشد، هند خدمات ارائه می‌دهد و برزیل مواد خام صادر می‌کند. بدون وجود آمریکا و اروپا و سایر نقاط دنیا، آنها قادر به رشد نیستند. هر کسی باید بداند که در طولانی‌مدت همه ما با هم یا شکست می‌خوریم یا پیروز می‌شویم. ممکن نیست بتوانید وضع خود را با ضربه زدن به همسایه بهبود ببخشید. وقتی کل همسایگان در وضع شورشی به سر می‌برند، وضعیت برای تجارت مناسب نیست و هیچ کسی پیروز نمی‌شود.
شما اقتصاددان بزرگی هستید و برای پیش‌بینی بحران جهانی شهرت دارید. اما اکنون می‌خواهم درباره مساله‌ای متفاوت از شما سوال کنم؛ درباره بحران تحریم‌های اقتصادی و مالی آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا بر کشورهایی مانند ایران. از نظرگاه اقتصادی، آثار این تحریم‌ها چیست؟ نهایتاً چه کسی بیشتر از این تحریم‌ها آسیب می‌بیند؟ آیا ابزار اقتصاد گزینه‌ای مناسب برای پیشبرد مسائل سیاسی است؟ چرا به هنگام دشمنی دولت‌ها، مردم باید زیان ببینند؟
تحریم‌های اقتصادی عموماً کارساز نیستند. نرخ موفقیت آنها بسیار پایین است و در طول زمان نیز کاهش یافته است. تحریم‌ها را می‌توان معادل گردن‌کلفتی همسایه در حوزه سیاست خارجی دانست. تحریم‌های اقتصادی اغلب به کشورهای تحریم‌کننده صدمه می‌زند، زیرا فرصت‌های تجارت را نادیده می‌گیرند. تحریم‌ها به مردم مناطق تحت تحریم نیز آسیب می‌زند، اما به ندرت به اهداف ادعاشده خود می‌رسند. غالباً بسیاری از به اصطلاح موفقیت‌های به دست آمده را بهتر است به استدلال‌های اخلاقی و تنش‌های داخلی نسبت داد تا به تحریم‌های اقتصادی. ایرانی- آمریکایی‌های بسیاری در ایالات متحده زندگی می‌کنند و آنهایی که من می‌شناسم، از آنچه ایالات متحده با مردم ایران می‌کند، واقعاً برآشفته‌اند.

تحریم‌های اقتصادی
اقتصاد آمریکا از آن بحران بیرون آمده اما به نظر می‌رسد رو به سوی بحرانی دیگر در حرکت است. نرخ بیکاری کاهش یافته، اما تابعی گسترده از افرادی وجود دارد که به لحاظ آماری از نیروی کار حذف شده‌اند، زیرا برای مدت بسیار زیادی بیکار بوده‌اند.
تحریم‌های اقتصادی عموماً کارساز نیستند. نرخ موفقیت آنها بسیار پایین است و در طول زمان نیز کاهش یافته است. تحریم‌ها را می‌توان معادل گردن‌کلفتی همسایه در حوزه سیاست خارجی دانست. تحریم‌های اقتصادی اغلب به کشورهای تحریم‌کننده صدمه می‌زند، زیرا فرصت‌های تجارت را نادیده می‌گیرند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها