تاریخ انتشار:
صنعتی که بیش از ۱۳ درصد ارزش بازار را در اختیار دارد
فرصتها و تهدیدهای صنعت پتروشیمی
در بورس تهران، چهار صنعت فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی از پرطرفدار و پربازدهترین صنایع بورسی هستند
در بورس تهران، چهار صنعت فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی از پرطرفدار و پربازدهترین صنایع بورسی هستند که در مجموع بیش از 55 درصد از ارزش بازار بورس را تشکیل میدهند و نکته جالب توجه آنکه بیش از 63 درصد پرتفوی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نیز در اختیار همین چهار صنعت است. در بین این چهار صنعت برتر بورس، صنعت شیمیایی یکی از پربازدهترین و پرحاشیهترین صنایعی است که به دلیل عدم شفافیت تصمیمات دولتی، فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده اما در مجموع بازده این صنعت که بیش از 13 درصد ارزش بازار را به خود اختصاص داده است، از ابتدای سال تاکنون بیش از 100 درصد بوده که آن را به یکی از پربازدهترینهای بورسی تبدیل کرده است. صنعت پتروشیمی یکی از صنایع جذاب بورس است و نهتنها در بین سرمایهگذاران حقیقی، بلکه در بین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نیز بسیار پرطرفدار است. در واقع به طور میانگین حدود 18 درصد از ارزش بازار صندوقها را این صنعت به خود اختصاص داده که بالغ بر 473 میلیارد ریال است. این صنعت، یکی از صنایع استراتژیک کشور است که سهم آن در
خاورمیانه بیش از 27 درصد و در دنیا 5/2 درصد است. محصولات این شرکت به عرضه و تقاضا حساس بوده و رونق آن تابعی از رشد اقتصاد جهانی است. کاهش تقاضای چین به عنوان مصرفکننده اصلی، بر بازار محصولات این شرکت موثر است. چین یکی از کشورهای هدف صادرات ایران نیز هست. در شرایطی که عدم اطمینان و ابهام در خصوص شرایط اقتصادی کمرنگ شده و به نظر میرسد اقتصاد جهانی روبه بهبود است، تقاضا برای محصولات این شرکت نیز افزایش یافته و مادامی که رشد اقتصاد جهانی مثبت است، تقویت میشود. برخی پیشبینیها حاکی از افزایش مصرف مواد خام در دنیاست. خوراک شرکتهای پتروشیمی، گاز و نفتاست. عامل اصلی تعیین قیمت نفتا، نفت خامی است که برای تولید آن مورد استفاده قرار میگیرد. گاز نیز دیگر ماده اولیه مورد نیاز شرکتهای این گروه است که تحت تاثیر هدفمندی یارانهها قرار دارد. نسبت قیمت بر درآمد صنعت شیمیایی در بورس بنا بر آخرین گزارش بورس، 06/5 است که از متوسط نسبت قیمت بر درآمد بازار که 67/5 است، کمتر است. شرکتهای پتروشیمی شازند، آبادان، پارسان، کرمانشا و شپدیس نسبت قیمت بر درآمدی کمتر از پنج دارند. شخارک و شیراز در این صنعت نسبت قیمت بر
درآمدی بیش از شش دارند. شرکتهای این صنعت همچنین از سهام شناور آزاد مناسبی برخوردارند که معاملات سهام آنها را روان میکند.
ساختار تامین مالی شرکتهای پتروشیمی در مجموع جسورانه است و بدهی بخش عمدهای از تامین مالی شرکتهای این گروه را تشکیل میدهد که میتواند ریسک شرکتها را در شرایط بد اقتصادی افزایش دهد. ضمن اینکه سیاست تقسیم سود بالای این شرکتها میتواند در شرایط بد اقتصادی، گردش سرمایه شرکتها را با چالش مواجه کند.
مزیتهای این صنعت عبارتند از دسترسی آسان به بازار مصرف، بهرهمندی از خوراک با قیمت منطقی نسبت به سایر رقبای منطقه، طرحهای توسعه شرکتهای بورسی برای افزایش ظرفیت تولید که برخی از آنها در سالهای آینده به بهرهبرداری میرسد، افزایش مقدار و نرخ فروش شرکتها در شرایط تورمی، ارزش جایگزینی بالای شرکتهای پتروشیمی و توجه ویژه دولت به صنعت پتروشیمی که موجب افزایش سرمایهگذاری در این بخش شده است. بر اساس برنامه پنجم توسعه قرار است به ظرفیت تولید 110 میلیون تن محصولات پتروشیمی دست یابیم.
پتانسیل شرکتهای این صنعت برای سودآوری زیر سایه افزایش نرخ ارز و در نهایت احتمال تعدیل عایدی در گزارشهای میاندورهای از جمله مزیتهای شرکتهای این گروه محسوب میشود.
اگرچه خوراک با قیمت کمتری نسبت به کشورهای منطقه در اختیار شرکتهای پتروشیمی قرار میگیرد، اما اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میتواند با افزایش قیمت گاز، این مزیت نسبی را کاهش داده و بهای تمامشده را کمی افزایش دهد. شرکتهایی که از گاز طبیعی استفاده میکنند، با اجرای هدفمندی یارانهها، سودشان متاثر خواهد شد. البته هنوز جزییات هدفمندی یارانهها مشخص نیست ولی به نظر نمیرسد مجلس با اجرای یکباره قانون هدفمندی و رشد شدید قیمتها موافقت کند.
تعیین نرخ خوراک شرکتهایی که از نفتا استفاده میکنند، با ارز مبادلهای و فروش محصولات با ارز مبادلهای، روشی منطقی بوده و این شرکتها را از زیر یوغ حمایتهای دولتی خارج میکند. هرچند ممکن است بهای تمامشده شرکتها را افزایش دهد.
وجود تحریمها علیه ایران نیز تهدیدی برای صنعت پتروشیمی محسوب میشود و تا حدودی فروش شرکتها را متاثر کرده است، اما ابلاغ دستورالعملی مبنی بر ممنوعیت صادرات شرکتهای پتروشیمی، این گروه را که تسعیر نرخ ارز یکی از دلایل تعدیل عایدی آنها محسوب میشود، بیشتر نگران کرده است. البته این دستورالعمل با انتقادات فراوانی همراه شده که در نهایت منجر به خروج برخی محصولات از شمول ممنوعیت صادرات شده و به نظر میرسد با توجه به فشار مسوولان، ممنوعیت صادرات در بیشتر محصولات پتروشیمی برداشته شود. شرکتهای پتروشیمی برای فروش داخلی، بیشتر محصولات خود را در بورس کالا عرضه میکنند که آن هم تحت تاثیر نظارتهای دولتی بر قیمتهای عرضهکنندگان است.
ابهامات موجود در قیمتگذاری نرخ خوراک و نیز فروش شرکتها قبل از مذاکرات هستهای و نگرانی از تشدید تحریمها، سبب بیتوجهی بازار به سهامی شد که روزی لیدر بازار بودند که البته یکی از دلایل حاشیهنشینی سهام این گروه و تردید سرمایهگذاران، اعلام پیشبینی سودهای محافظهکارانه برخی شرکتهای این صنعت برای سال 92 بود. در واقع بیشترین رنجی که شرکتهای این گروه بردند، ابهامات مربوط به تصمیمگیری دولتی بوده است. نتیجه مذاکرات هستهای میتواند سمت و سوی ارزش پول ملی را در کشور تعیین کند. در صورت مثبت بودن مذاکرات، نرخ برابری دلار به ریال کاهش مییابد و این موضوع هرچند در ابتدا یک شوک به شرکتهای پتروشیمی وارد میکند اما کمرنگ شدن تحریمها، با کاهش ریسک صنعت و بهبود فروش آنها، در نهایت به نفع شرکتهای پتروشیمی خواهد بود و بار دیگر به رونق این صنعت در بورس میانجامد زیرا شرکتهای این گروه قابلیت سودآوری بالایی دارند. بررسی صورتهای مالی شرکتهای بورسی نشان میدهد بسیاری از آنها توانستند تحریم را دور بزنند و سود خود را افزایش دهند. در صورت بینتیجه بودن مذاکرات و یا موکول شدن آن به دور بعدی که دور از انتظار هم نیست، به نظر میرسد نرخ برابری دلار به ریال کمی افزایش یابد که در صورت رفع ممنوعیت صادرات، میتواند بر رشد سود این گروه موثر باشد. به دلیل متنوع بودن فاکتورهای تاثیرگذار بر بازار سهام و سودآوری شرکتهای پتروشیمی و نداشتن برنامهریزی مشخص در خصوص آینده این صنعت، تحلیل روند گروه کمی سخت است و بسته به نتیجه مذاکرات هستهای، اجرای فاز دوم هدفمندی، تصمیمات دولتی در خصوص نرخ خوراک و قیمت محصولات و نوع فروش محصولات شرایط تغییر خواهد کرد.
ساختار تامین مالی شرکتهای پتروشیمی در مجموع جسورانه است و بدهی بخش عمدهای از تامین مالی شرکتهای این گروه را تشکیل میدهد که میتواند ریسک شرکتها را در شرایط بد اقتصادی افزایش دهد. ضمن اینکه سیاست تقسیم سود بالای این شرکتها میتواند در شرایط بد اقتصادی، گردش سرمایه شرکتها را با چالش مواجه کند.
مزیتهای این صنعت عبارتند از دسترسی آسان به بازار مصرف، بهرهمندی از خوراک با قیمت منطقی نسبت به سایر رقبای منطقه، طرحهای توسعه شرکتهای بورسی برای افزایش ظرفیت تولید که برخی از آنها در سالهای آینده به بهرهبرداری میرسد، افزایش مقدار و نرخ فروش شرکتها در شرایط تورمی، ارزش جایگزینی بالای شرکتهای پتروشیمی و توجه ویژه دولت به صنعت پتروشیمی که موجب افزایش سرمایهگذاری در این بخش شده است. بر اساس برنامه پنجم توسعه قرار است به ظرفیت تولید 110 میلیون تن محصولات پتروشیمی دست یابیم.
پتانسیل شرکتهای این صنعت برای سودآوری زیر سایه افزایش نرخ ارز و در نهایت احتمال تعدیل عایدی در گزارشهای میاندورهای از جمله مزیتهای شرکتهای این گروه محسوب میشود.
اگرچه خوراک با قیمت کمتری نسبت به کشورهای منطقه در اختیار شرکتهای پتروشیمی قرار میگیرد، اما اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میتواند با افزایش قیمت گاز، این مزیت نسبی را کاهش داده و بهای تمامشده را کمی افزایش دهد. شرکتهایی که از گاز طبیعی استفاده میکنند، با اجرای هدفمندی یارانهها، سودشان متاثر خواهد شد. البته هنوز جزییات هدفمندی یارانهها مشخص نیست ولی به نظر نمیرسد مجلس با اجرای یکباره قانون هدفمندی و رشد شدید قیمتها موافقت کند.
تعیین نرخ خوراک شرکتهایی که از نفتا استفاده میکنند، با ارز مبادلهای و فروش محصولات با ارز مبادلهای، روشی منطقی بوده و این شرکتها را از زیر یوغ حمایتهای دولتی خارج میکند. هرچند ممکن است بهای تمامشده شرکتها را افزایش دهد.
وجود تحریمها علیه ایران نیز تهدیدی برای صنعت پتروشیمی محسوب میشود و تا حدودی فروش شرکتها را متاثر کرده است، اما ابلاغ دستورالعملی مبنی بر ممنوعیت صادرات شرکتهای پتروشیمی، این گروه را که تسعیر نرخ ارز یکی از دلایل تعدیل عایدی آنها محسوب میشود، بیشتر نگران کرده است. البته این دستورالعمل با انتقادات فراوانی همراه شده که در نهایت منجر به خروج برخی محصولات از شمول ممنوعیت صادرات شده و به نظر میرسد با توجه به فشار مسوولان، ممنوعیت صادرات در بیشتر محصولات پتروشیمی برداشته شود. شرکتهای پتروشیمی برای فروش داخلی، بیشتر محصولات خود را در بورس کالا عرضه میکنند که آن هم تحت تاثیر نظارتهای دولتی بر قیمتهای عرضهکنندگان است.
ابهامات موجود در قیمتگذاری نرخ خوراک و نیز فروش شرکتها قبل از مذاکرات هستهای و نگرانی از تشدید تحریمها، سبب بیتوجهی بازار به سهامی شد که روزی لیدر بازار بودند که البته یکی از دلایل حاشیهنشینی سهام این گروه و تردید سرمایهگذاران، اعلام پیشبینی سودهای محافظهکارانه برخی شرکتهای این صنعت برای سال 92 بود. در واقع بیشترین رنجی که شرکتهای این گروه بردند، ابهامات مربوط به تصمیمگیری دولتی بوده است. نتیجه مذاکرات هستهای میتواند سمت و سوی ارزش پول ملی را در کشور تعیین کند. در صورت مثبت بودن مذاکرات، نرخ برابری دلار به ریال کاهش مییابد و این موضوع هرچند در ابتدا یک شوک به شرکتهای پتروشیمی وارد میکند اما کمرنگ شدن تحریمها، با کاهش ریسک صنعت و بهبود فروش آنها، در نهایت به نفع شرکتهای پتروشیمی خواهد بود و بار دیگر به رونق این صنعت در بورس میانجامد زیرا شرکتهای این گروه قابلیت سودآوری بالایی دارند. بررسی صورتهای مالی شرکتهای بورسی نشان میدهد بسیاری از آنها توانستند تحریم را دور بزنند و سود خود را افزایش دهند. در صورت بینتیجه بودن مذاکرات و یا موکول شدن آن به دور بعدی که دور از انتظار هم نیست، به نظر میرسد نرخ برابری دلار به ریال کمی افزایش یابد که در صورت رفع ممنوعیت صادرات، میتواند بر رشد سود این گروه موثر باشد. به دلیل متنوع بودن فاکتورهای تاثیرگذار بر بازار سهام و سودآوری شرکتهای پتروشیمی و نداشتن برنامهریزی مشخص در خصوص آینده این صنعت، تحلیل روند گروه کمی سخت است و بسته به نتیجه مذاکرات هستهای، اجرای فاز دوم هدفمندی، تصمیمات دولتی در خصوص نرخ خوراک و قیمت محصولات و نوع فروش محصولات شرایط تغییر خواهد کرد.
رزا فیروزی/ کارشناس بازار سرمایه
دیدگاه تان را بنویسید