شناسه خبر : 6829 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به مشکلات تیم‌داری در ورزش ایران

عقب‌نشینی بخش خصوصی

مدت مدیدی است که مدیران حرفه‌ای ورزش در سراسر جهان دیگر به این مقوله به عنوان یک سرگرمی و فقط برای قهرمانی نگاه نمی‌کنند.

مرتضی میثاقی

مدت مدیدی است که مدیران حرفه‌ای ورزش در سراسر جهان دیگر به این مقوله به عنوان یک سرگرمی و فقط برای قهرمانی نگاه نمی‌کنند. حالا ورزش تبدیل به یک صنعت درآمدزا شده است که تنه به تنه صنعت توریسم، نفت و... می‌زند. کافی است نگاهی بیندازیم به درآمدزایی باشگاه‌های صاحب‌نام ورزشی در رشته‌های مختلف در سراسر دنیا که چگونه از راه‌هایی مانند جذب حامیان مالی و اسپانسرها، تبلیغات تلویزیونی، حق پخش، ترانسفر، فروش بلیت مسابقات و مواردی از این دست برای خود درآمدزایی می‌کنند. رشته‌های ورزشی امروز به عنوان یک صنعت از بخش‌های مختلفی تشکیل شده‌اند که تمامی آنها در جهت منافع آن باشگاه طراحی و برنامه‌ریزی شده‌اند که هر کدام از آن بخش‌ها نیز خود به بخش‌های دیگری تقسیم می‌شوند ولی رویکرد تمامی آنها به جنبه اقتصادی و درآمدی است. از آنجا که هر باشگاه ورزشی به عنوان یک شرکت که دارای سود و زیان است، تلقی می‌شود می‌بایست سیاستگذاری‌ها در آن باشگاه به نحوی تنظیم شوند که درآمدهای حاصله بیشتر از هزینه‌های آن باشگاه در یک سال (یک فصل) شود. مقایسه بین نوع درآمدزایی در باشگاه‌های معتبر ورزشی در رشته‌های مختلف در سراسر دنیا با باشگاه‌های ورزشی در ایران نشان می‌دهد اگر ساختار این باشگاه‌ها را از نظر بحث اقتصاد و بازاریابی بررسی کنید می‌بینید جایگاه مشخصی ندارند و افراد کارشناس، تحصیل‌کرده و با‌تجربه‌ای در این حوزه فعالیت نمی‌کنند. دولتی بودن بسیاری از باشگاه‌های ورزشی در ایران شاید خیال مدیران آنها را از تامین هزینه‌هایی هر چند در حد پایین راحت کرده است و حاضری‌خوری آنها باعث می‌شود مدیران ورزشی هیچ‌وقت به دنبال درآمدزایی از بسیاری از راه‌های موجود مانند سایر نقاط جهان نباشند. این در حالی است که در این زمینه تا حدودی وضع باشگاه‌هایی که در رشته فوتبال تیم‌داری می‌کنند بهتر است.
به هر حال اکثر تیم‌های لیگ برتری در فوتبال ایران وابسته به ارگان‌های دولتی یا نظامی هستند اما داستان در مورد تیم‌ها در رشته‌های پرطرفدار دیگر مانند بسکتبال و والیبال بسیار متفاوت است. کافی است به قدمت تیم‌های حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران نگاهی بیندازیم و این مقوله را با تیم‌های بسکتبال و والیبال مقایسه کنیم. هر چند در این بین استثنائاتی هم قطعاً وجود خواهد داشت اما بررسی دقیق نشان می‌دهد عمر تیم‌داری در رشته‌هایی مانند بسکتبال و والیبال و حتی کشتی بسیار کوتاه‌تر از آن چیزی است که باید باشد. تازه این در حالی است که در سالیان اخیر با توجه به موفقیت‌ها و قهرمانی‌های تیم‌های ملی دو رشته والیبال و بسکتبال ایران استقبال از تیم‌داری در این دو رشته بیشتر از قبل شده است اما همین امر هم خیلی باعث ایجاد میل و رغبت بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در این دو رشته پرطرفدار نشده است. آیا روزی خواهد رسید که شرکت‌های خصوصی با رغبت فراوان قدم در راه تیم‌داری در ورزش ایران بگذارند؟ آیا شرایطی فراهم خواهد شد تا بیلان سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ورزش ایران مثبت شود و تیم‌داری حرفه‌ای در ورزش ایران به معنای واقعی شکل بگیرد؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها