شناسه خبر : 46626 لینک کوتاه

رستگاری در آسمان

اُلیو آن بیچ چگونه به ملکه هوانوردی جهان تبدیل شد؟

388داستان زنی که صنعت هوانوردی جهان را متحول کرد، از ریسک‌پذیری یک مرد آغاز می‌شود. اُلیو آن بیچ، همسر والتر اچ. بیچ بود که در جنگ جهانی اول، پروازهای موفقیت‌آمیزی با نسخه اولیه هواپیماهای نظامی انجام داد. والتر بدون اینکه بخواهد، آغازگر مسیری شد که ملکه هوانوردی جهان را پرورش داد و سبب شد نام او در صنعت هوافضا ماندگار شود. میل همیشگی انسان به پرواز و کاوش در ناشناخته‌های آسمان، سبب معرفی پیشگامان بسیاری شده که آسمان را به زمین دوخته‌اند؛ اما هیچ‌کدام به اندازه والتر اچ. بیچ هیجان ماجراجویی را درک نکرده‌اند. بیچ که 30 ژانویه 1891 در مزرعه‌ای نزدیک به پولاسکی ایالت تنسی ایالات‌متحده متولد شد، بسیار زودتر از پسربچه‌های دیگر، رویاهای پرواز را در سر پرورش داد. پسر ماجراجوی داستان ما، در 14سالگی با استفاده از مواد اولیه و ابزارهای دورریختنی که اطراف خانه‌اش پیدا کرده بود، گلایدری ساخت که طراحی‌اش را نیز خود انجام داده بود. مادر والتر از اینکه ملحفه‌هایش به منظور استفاده در بدنه گلایدر تکه و پاره شده بود، عصبانی به نظر می‌رسید اما در دل، به پسرش افتخار می‌کرد و حتی زمانی که والتر در نخستین آزمایش خاص هوانوردی خود شکست خورد، از میزان افتخار مادر به فرزندش کاسته نشد. 10 سال بعد و در جولای 1914، والتر نخستین پرواز انفرادی خود را با هواپیمای دو بال کورتیس انجام داد. او این هواپیما را با همراهی یکی از دوستانش بازسازی کرده بود اما به دلیل ترسی که دوستش از ارتفاع داشت، تصمیم گرفت خودش به تنهایی هواپیما را هدایت کند. در نهایت هم موفق شد و نخستین گام‌های خلبان شدن را برداشت. در سال 1917 و زمانی که ایالات‌متحده وارد جنگ جهانی اول شد، والتر بیچ در نیروی هوایی ارتش نام‌نویسی کرد. او سه سال به عنوان خلبان، مربی پرواز و مهندس در ارتش خدمت کرد و پس از جنگ، به عنوان یک طراح و برنامه‌ریز صنعت هوانوردی به سراسر ایالات‌متحده رفت و ایده‌های خود را برای بهبود طراحی و ساخت هواپیما، در اختیار ارتش قرار داد. والتر در سال 1921 به کانزاس رفت و به استخدام شرکت

E. M. Laird درآمد. این شرکت، یک هواپیمای دوباله با دو جایگاه برای خلبانان اختراع کرده بود و تلاش می‌کرد با افزایش قابلیت‌های محصول، آن را به بازار هوانوردی جهان عرضه کند. استعداد ذاتی والتر سبب شد این هواپیما نه‌تنها از نظر عملکردی بهبود یابد، بلکه در مسابقات هوایی متعدد، نظر کارشناسان و فعالان صنعت هوانوردی را نیز جلب کند. همین عامل نیز سبب شد تا E. M. Laird سود بسیاری به دست آورد. اکنون دیگر زمان آن بود که والتر به عنوان مدیرعامل شرکت E. M. Laird مشغول به کار شود. او که مشتاق به دست آوردن اختیارات بیشتر برای به‌کارگیری دانش و عملی کردن ایده‌های خود در مورد طراحی هواپیما بود، در سال 1924 استعفا کرد تا یک شرکت هواپیمایی مسافرتی را افتتاح کند. طی چهار سال پس از افتتاح، Travel Air به بزرگ‌ترین تولیدکننده هواپیماهای تجاری در جهان تبدیل شد. در سال 1929 و درست زمانی که به نظر می‌رسید صنعت هوانوردی در اوج دوران شکوه و پیشرفت خود قرار دارد، سقوط بازار سهام سبب شد تا این صنعت با مشکلات بسیاری روبه‌رو شود. طبیعی بود که در این شرایط، سهام شرکت Travel Air نیز با سقوط روبه‌رو شد و والتر را واداشت تا شرکت خود را با شرکت هواپیماسازی کرتیس رایت ادغام کند. پس از این اتفاق، او به عنوان رئیس شرکت هواپیماسازی و معاون فروش شرکت مادر مشغول به کار شد و راهبردهای تجاری‌سازی هواپیما را در این شرکت به پیش برد.

ملکه وارد می‌شود

همکاری والتر بیچ و شرکت هواپیماسازی کرتیس رایت زیاد طول نکشید. او نمی‌خواست فقط در حوزه طراحی و تولید مشغول به کار باشد و علاقه‌مند بود در بازار هم نقش‌آفرینی کند. بنابراین، از شرکت جدا شد و در آوریل 1932 با همکاری اُلیو آن بیچ، همسرش، که آن روزها هنوز ملکه هوانوردی جهان نشده بود، شرکت هواپیماسازی بیچ را تاسیس کرد. اُلیو در آن شرکت، منشی و خزانه‌دار بود و والتر را در امور اجرایی همراهی می‌کرد. او 18 سال به عنوان مدیرعامل شرکت هواپیماسازی بیچ فعالیت کرد اما مرگ ناگهانی‌اش در ماه‌های پایانی سال 1950، صنعت هوانوردی را در شوک فروبرد. با وجود این، در شرایطی که همگان تصور می‌کردند مرگ بهترین طراح و صنعتگر هواپیمای جهان، صنعت هوانوردی را با مشکلات زیادی روبه‌رو کند، اُلیو آن بیچ توانست از آموخته‌هایش وام بگیرد و نام والتر را زنده نگه دارد. اُلیو در میان پیشگامان صنعت هوانوردی، به عنوان دربردارنده ترکیبی خارق‌العاده از بینش و واقع‌گرایی شناخته می‌شود. او بلندپروازی را از والتر یاد گرفت و واقع‌گرایی را از مادرش به ارث برده بود. اُلیو در 25 سپتامبر 1903 به دنیا آمد. پدرش یک پیمانکار ساختمان بود و بر حسب پروژه‌هایی که به دست می‌آورد، خانواده‌اش را نیز به همان منطقه می‌برد تا در کنار هم زندگی و کار کنند. همین عامل سبب شد تا خانم ملور، مادر اُلیو، مسئولیت‌های زیادی را در زندگی بر عهده داشته باشد. در عین حال، استقلال ملور به اُلیو هم سرایت کرد و او در هفت‌سالگی صاحب حساب بانکی شد و در 11سالگی وظیفه پرداخت صورتحساب‌های خانوادگی را بر عهده گرفت. در سال 1917، یعنی زمانی که والتر در ارتش خدمت می‌کرد، خانواده اُلیو به ویچیتا نقل مکان کردند و او در مدرسه بازرگانی آمریکا مشغول به تحصیل شد. پس از اینکه در 18سالگی توانست از مدرسه فارغ‌التحصیل شود، به استخدام یک شرکت پیمانکاری برق در آگوستا درآمد. نخستین گام‌های پیوستن اُلیو به صنعت هوانوردی، در سال 1924 برداشته شد. در این سال او به عنوان منشی در شرکت Travel Air مشغول به کار شد و تنها زن کارمند در میان کارمندان این شرکت شد. تنهایی اُلیو در Travel Air زمانی بیشتر شد که دیگران متوجه شدند مدرک خلبانی ندارد؛ این اتفاق، طعنه‌های بسیاری را به سویش روانه کرد. همین اتفاق سبب شد تا وارد یک چالش بی‌نظیر شود. او از مهندس ارشد خواست یک نقشه دقیق از یک هواپیما که همه قطعاتش برچسب‌گذاری شده بود در اختیار او بگذارد. او این نقشه را به‌طور کامل مطالعه کرد، به یاد سپرد و به اندازه‌ای در این حوزه تحقیق کرد تا به یک آموزش‌دهنده طراز اول برای همه منشی‌های شرکت هوانوردی تبدیل شود. او هیچ‌گاه پرواز را یاد نگرفت و همواره در پاسخ به چرایی این اتفاق، از نادرست بودن نگرش مربیان پرواز سخن می‌گفت: «ایده مربیان از آموزش خلبانی به یک زن این بود که او را برای بدلکاری آماده کنند؛ آنها می‌خواستند سروته پرواز کردن هواپیما را با یک خلبان زن امتحان کنند و این موضوع هیچ‌گاه برای من مطلوب نبود.» زمانی که در Travel Air فعالیت می‌کرد، مسئولیت مدیریت مکاتبات و اسناد، نگهداری سوابق و بعدها مدیریت خرید و پیگیری امور دفتر مدیرعامل را بر عهده داشت. چیزی نگذشت که به عنوان دستیار اجرایی والتر که مدیرعامل Travel Air بود مشغول به فعالیت شد و یک سال بعد از ادغام Travel Air با کرتیس رایت، با والتر ازدواج کرد و به نیویورک رفتند. پس از این مهاجرت بزرگ و زمانی که والتر مسئولیت مدیریت ارشد را در شرکت کرتیس رایت بر عهده داشت، اُلیو ترجیح داد مدتی از فعالیت تجاری دور بماند. او دو سال بیکار ماند و سپس همراه با همسرش، شرکت هواپیماسازی بیچ را به راه انداخت. این شرکت هواپیماسازی بخش زیادی از سودآوری خود را مدیون مدیریت صحیح مالی اُلیو بود. او که از 11سالگی مدیریت هزینه‌های خانواده‌اش را یاد گرفته بود، شرکت هواپیماسازی بیچ را نیز از نظر مالی کنترل کرد و تاثیر بسیاری بر فعالیت‌های این شرکت بر جای گذاشت. این روند، هشت سال ادامه داشت و والتر در سال 1940 بیمار شد. او یک سال تمام در بیمارستان بستری بود و در غیابش، اُلیو توانست شرکت را اداره کند. این زن خودساخته، با تکیه بر 15 سال همکاری نزدیک با همسرش، بدون اینکه لحظه‌ای شک کند، رهبری شرکت را بر عهده گرفت و آن یک سال پرتلاطم را که والتر در بیمارستان بستری شده بود، پشت سر گذاشت. یکی از نخستین اقدامات مالی اُلیو، دریافت تسهیلات میلیون‌دلاری برای تامین مالی تجهیزات مورد نیاز برای تولید هواپیماهای نظامی بود. این ریسک بزرگ به خوبی جواب داد و کشورهای زیادی مشتری هواپیماهای نظامی ساخته‌شده توسط الیو و همسرش، والتر شدند.

یکه و تنها در مدیریت هوانوردی

والتر بیچ در سال 1950 درگذشت و اُلیو را تنها گذاشت. همان سالی که والتر درگذشت و الیو به عنوان مدیرعامل رسمی شرکت هواپیماسازی بیچ فعالیت خود را آغاز کرد، یک فرصت بی‌نظیر برای توسعه فعالیت‌های این شرکت هواپیماسازی به دست آمد. همزمان با شروع درگیری‌ها در شبه‌جزیره کره، یک سفارش ویژه به شرکت هواپیماسازی بیچ رسید و اُلیو با آغوش باز از این فرصت استقبال کرد. شرکت هواپیماسازی بیچ با هدایت اُلیو به رشد خود ادامه داد و با درنظرگیری سیاست‌های عاقلانه و برنامه‌ریزی‌شده، گسترش یافت و تنوع محصول را در برنامه‌های خود جای داد. این شرکت، اکنون دیگر به یک شرکت بی‌رقیب در صنعت هوانوردی تبدیل شده بود. موفقیت‌های شرکت به مدت 30 سال ادامه داشت اما در ابتدای دهه 80، شرایط به گونه‌ای پیش رفت که اُلیو به این نتیجه برسد که باید شرکت خود را با یک شرکت هواپیماسازی دیگر ادغام کند. بنابراین، پیشنهاد شرکت ریتون برای ادغام را پذیرفت و به عنوان عضو هیات‌مدیره و مدیر اجرایی شرکت جدید مشغول به کار شد. او دو سال در این مسئولیت فعالیت کرد و سپس بازنشسته شد تا نخستین مدیر زن بازنشسته صنعت هوانوردی جهان لقب بگیرد. اُلیو 11 سال بعد و زمانی که 89 سال داشت، در سال 1993 درگذشت. مرگ او، یک مرگ بی‌سروصدا، آرام و به دور از حاشیه بود. قلب او در خواب از کار ایستاد اما سبب شد به الگوی بی‌نظیری برای زنان جهان تبدیل شود. زندگی سراسر موفقیت او، ادای احترام به ملت و سیستم آزادانه‌ای بود که اجازه داد یک زن از نقش منشی به بانوی اول صنعت هوانوردی تبدیل شود.

388-1

شیوه‌های مدیریتی ملکه هوانوردی

اُلیو آن بیچ، چهره‌ای پیشگام در صنعت هوانوردی بود که به دلیل شیوه‌های مدیریت منحصربه‌فرد خود در میان مدیران جهان شناخته می‌شد. او با تکیه بر همین شیوه‌های مدیریتی، توانست موفقیت‌های بسیاری برای شرکت هواپیماسازی بیچ به دست آورد. او در طول زندگی حرفه‌ای خود مهارت‌های رهبری، تصمیم‌گیری استراتژیک و تعهد به تعالی را به خوبی فراگرفت و از آنها در شرایط مناسب استفاده کرد. این مهارت‌ها و شیوه صحیح استفاده از آنها سبب شد شرکت تحت مدیریتش، به یک تولیدکننده هواپیمای پیشرو تبدیل شود. یکی از شیوه‌های مدیریتی منحصربه‌فردی که اُلیو از آن استفاده کرد، تمرکز ویژه بر برنامه‌ریزی استراتژیک و تعیین اهداف مناسب برای توسعه‌های تجاری و تولیدی شرکت بود. او اهمیت تعیین اهداف روشن، صریح و شفاف و همچنین تهیه نقشه راه برای دستیابی به این اهداف را به خوبی درک می‌کرد. اُلیو اعتقاد بسیار زیادی به ایجاد و درنظرگیری چشم‌انداز بلندمدت برای شرکت و همسو کردن همه تلاش‌ها در راستای تحقق این چشم‌اندازها داشت. همین شرایط نیز سبب شد تا او با تعیین اهداف و برنامه‌های دقیق، شرکت را در دوره‌های رشد و تغییر هدایت کند و با ایجاد نقشه راه دقیق، گستره جدیدی را در مقابل سازمانش توسعه دهد. اُلیو علاوه بر برنامه‌ریزی استراتژیک، تاکید بسیاری بر کیفیت و نوآوری داشت. او از دیدگاه‌های سخت‌گیرانه‌ای در حوزه نوآوری برخوردار بود و اعتقاد داشت هر ابتکاری نمی‌تواند جنبه نوآوری به خود بگیرد. این دیدگاه شرایطی فراهم آورد تا شرکت هواپیماسازی بیچ هواپیماهای باکیفیتی تولید کند که نیازها و انتظارات مشتریان را به خوبی برآورده می‌کرد و گاهی موجب شگفت‌زدگی آنها می‌شد. او الزامات کنترل کیفیت را به دقیق‌ترین شیوه ممکن اجرا می‌کرد و با سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، اطمینان می‌یابد محصولات شرکتش، بهترین مشخصه‌های تکنولوژیک را دارا هستند. اُلیو با اولویت دادن به کیفیت و نوآوری، شرکت هواپیماسازی بیچ را از دیگر رقبای خود متمایز کرد و جایگاه ویژه‌ای در صنعت هوانوردی به دست آورد. یکی دیگر از جنبه‌های مهم مدیریت اُلیو، تمرکز بر پرورش فرهنگ سازمانی مثبت بود. او به ایجاد یک محیط کاری حمایتی و توانمند اعتقاد زیادی داشت و تلاش می‌کرد برای کارکنانش شرایطی فراهم آورد که متخصصان شرکت در آن شرایط، احساس ارزشمندی، انگیزه و مشارکت کنند. اُلیو اهمیت ایجاد روابط قوی با کارکنان، تشویق ارتباطات باز و ترویج فرهنگ همکاری و کار گروهی را به خوبی تشخیص می‌داد و با پرورش فرهنگ سازمانی مثبت، توانست با جذب استعدادهای برتر به شرکت و حفظ کارمندان کلیدی، مشارکت و بهره‌وری کارکنان را تا حد قابل توجهی افزایش دهد. این عامل سبب شد شرکت هواپیماسازی بیچ از برند کارفرمایی بسیار قوی و قدرتمندی در میان دیگر شرکت‌های دیگر برخوردار باشد. اُلیو همچنین مهارت‌های رهبری موثر را در مدیریت تغییر و بحران‌های تجاری نیز به نمایش گذاشت. او در طول زندگی حرفه‌ای خود، با چالش‌های متعددی از جمله رکود اقتصادی، اختلال در صنعت هوانوردی و پیشرفت‌های سریع فناوری روبه‌رو بود. با این حال، در برابر تغییرات انعطاف‌پذیر و سازگار باقی ماند. او نوآوری را پذیرفت، به دنبال فرصت‌های جدید رفت و تصمیم‌های استراتژیک خاصی گرفت تا موقعیت شرکت هواپیماسازی بیچ را برای موفقیت بلندمدت تثبیت کند. علاوه بر آن، اُلیو یک مدیر رویایی به‌شمار می‌رفت که اهمیت پیشرفت و یادگیری مستمر را به خوبی درک می‌کرد. او معتقد بود باید همواره جلوتر از پیش‌بینی‌ها و عملکردها حرکت کند. بر همین اساس، تلاش می‌کرد تحولات آینده صنعت هوانوردی را پیش‌بینی کند و با شرایط متغیر بازار سازگار شود. اُلیو فرهنگ یادگیری مداوم و یکپارچه را در سازمان تشویق کرد و فرصت‌های آموزشی و توسعه حرفه‌ای را برای کارکنانش فراهم آورد. همین عامل نیز سبب شد با پرورش فرهنگ بهبود مستمر، نوآوری، خلاقیت و سازگاری را در شرکت هواپیماسازی بیچ نهادینه کند و این شرکت، به یکی از الگوهای مدیریتی در صنعت هوانوردی جهان تبدیل شود. 

دراین پرونده بخوانید ...