شناسه خبر : 42456 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

افق تاریک

تشدید تحریم‌ها چه عواقبی برای اقتصاد ایران دارد؟

 

 مهرداد عمادی / اقتصاددان

در حال حاضر افق پیشرفت در مذاکرات با ایران بسیار منفی است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود درباره ایران که در ماه آگوست تهیه شد همراه با آن گزارشی که ایران را در حال تامین پشتیبانی برای پهپاد روسیه در اوکراین می‌دانست و همچنین فشاری که اخیراً مقامات اسرائیلی در سفرهایشان بر آلمان و آمریکا آوردند فضا را برای دستیابی به یک توافق اتمی منفی کرد و طرف مقابل را قانع کرد که ایران در حال خریدن زمان است و تمایلی به ارائه شفاف برنامه هسته‌ای خود ندارد. در بین کشورهای غربی فرانسه همچنان تلاش دارد توافق برجام حفظ شود اما در برلین، لندن و واشنگتن تمایل برای احیای برجام بسیار پایین رفته است. 

هرمی‌شدن

در این میان تحریم‌های واشنگتن علیه ایران به صورت هرمی در حال بزرگ شدن است. اگرچه که لیست تحریم‌های اعلام‌شده شامل امارات، چین و هنگ‌کنگ می‌شود اما لیست اصلی بسیار گسترده‌تر از این لیست است. این لیست شامل کشورهایی در جنوب اروپا، دو کشور در آمریکای لاتین و مرکزی و سه کشور در آسیاست. این نشان می‌دهد که طول تحریم‌ها در حال گسترده شدن است. 

گزارش رویترز شامل لیستی بود که خزانه‌داری آمریکا به همراه وزارت امور خارجه آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی ارائه داده بودند. در حال حاضر جنوب و شرق آسیا زیر ذره‌بین هستند اما در مرحله بعد کانال‌هایی در بلاروس، قزاقستان، ازبکستان، ارمنستان و ترکیه مورد بررسی قرار می‌گیرند. 

پیامد تحریم

پیامد این تحریم‌ها برای اقتصاد ایران بسیار زیان‌بار است. تشدید این تحریم‌ها سیگنال منفی به شرکت‌های بازرگانی و بانک‌ها می‌دهد و ریسک ارتباط با ایران را بیش از پیش افزایش می‌دهد. باید این را در نظر بگیریم که اثر روانی تحریم‌ها بسیار بیشتر از اثر مستقیم تحریم‌هاست. در روند تحریم‌های جدید آمریکا و اروپا بسیار همگام هستند. 

ارزش رسانه‌ای ناآرامی‌ها

در رابطه با آمریکا دو رخداد از اهمیت بالایی برخوردار است. مورد اول، تحولات اخیر در ایران پوشش خبری بیشتری از وقایع اوکراین در رسانه‌های آمریکایی داشت. 

به عبارت دیگر ناآرامی‌ها در ایران ارزش رسانه‌ای و اجتماعی بیشتری از تهدید اتمی روسیه علیه اوکراین داشت و توانست اخبار اوکراین را در رده دوم بگذارد. مورد دوم تعدادی از نمایندگان مجلس و سیاستمداران آمریکا به این نتیجه رسیدند که مسائل ایران را فقط در چارچوب قرارداد برجام و مساله غنی‌سازی نگاه نکنند و این را ببینند که در ایران یک جنبش اجتماعی شکل گرفته است و این جنبش خواهان تغییرات سیاسی اجتماعی و اقتصادی است.

ابزار مذاکرات

با توجه به شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی آمریکا باید در نظر داشته باشد که خواسته‌های مردم ایران در این چارچوب چیست و آمریکا در چه راستایی می‌تواند با در نظر گرفتن این خواسته‌ها فضا را برای تغییر رفتار ایران در پروژه اتمی تغییر دهد. 

باید این را بپذیریم که این مساله ابزار مهمی است که در مذاکرات استفاده می‌شود. به عبارت دیگر زمانی که کشوری در درون دچار چالش و ناآرامی است در موضع ضعف قرار دارد. در حال حاضر این انتظار در واشنگتن به وجود آمده که ایران باید میزان شفافیت در پروژه اتمی را افزایش داده و سقف فعالیت‌هایش را در رابطه با موشک‌های بالستیک تغییر دهد. 

اگر ایران فکر می‌کند که می‌تواند مسائل پادمانی آژانس را پیش از برجام بردارد دچار اشتباه استراتژیک بزرگی شده است. در حال حاضر برنامه موشکی از میز مذاکره برداشته‌شدنی نیست. دلیلش هم نوع رفتار ایران در داخل کشور است که نگاه اکثر دولت‌ها را تغییر داد. این انتظاری که ایران داشت که باید با تحکم خود بیش از 30 میلیارد فروش نفت به چین داشته باشد و می‌تواند تحریم‌های نفت خام را دور بزند؛ در حال حاضر دچار چالش شده است. ما در چند هفته آینده شاهد افزایش فشار به چین خواهیم بود؛ چینی‌ها پیام‌های نخست را دریافت کردند و خودشان می‌دانند که شرایط آنها در همگامی با شفافیت بیشتر در مورد انرژی هسته‌ای ایران متفاوت خواهد بود.

در حال حاضر فضای واشنگتن فضای سختی برای گفت‌وگو با ایران است؛ به این خاطر که افکار عمومی آمریکا مخالف مذاکره با ایران است. البته باید این نکته را هم در نظر بگیریم که این مورد در رابطه با همه کشورها از جمله آمریکا هم صدق می‌کند. برای مثال زمانی که آمریکا رفتار خشونت‌آمیزی با شهروندانش داشته باشد تاثیر منفی در سیاست خارجی این کشور خواهد داشت. 

زمانی که دولت ایران رفتار خشونت‌آمیزی با شهروندانش دارد این رفتار نمی‌تواند بدون پیامد باشد. مهم‌ترین پیامدی که خیزش جوانان در ایران داشته این بوده که میزان فهم مقامات واشنگتن را در مورد ایران تغییر داده است. دیدی که در دو ماه پیش در مورد ایران وجود داشت در حال حاضر وجود ندارد و تغییر پیدا کرده است. 

چیزی که حاکمیت از جامعه ایران نشان می‌دهد بسیار متفاوت از جامعه ایران است و این مساله مثبتی است، چون خودش این ایده را مطرح می‌کند که ایران توان تغییر اجتماعی دارد و اگر حاکمیت بخواهد سخت رفتار کند توان خود را در مذاکرات پایین می‌آورد؛ به این خاطر که در هیچ کشوری نمی‌شود با ناآرامی و خشونت در درون جامعه سیاست خارجی را پیش برد.

تغییر سیستمیک

همزمان با پیامد این اعتراضات بر روند مذاکرات ما شاهد یک تغییر سیستمیک در نگاه مدیران شرکت‌های اروپایی نسبت به ایران هستیم. 

در صحبتی که اخیراً با فردی که در رده ارشد پست‌های کلیدی در حوزه نفت بوده داشتم این فرد گفت که چقدر تحولات اخیر در ایران غیرمنتظره بوده. ما در اروپا اندازه و انرژی این اعتراضات را نمی‌دانستیم. تمام شاخص‌های شادی، فقر، اشتغال و سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد ایران در حال پس‌رفتن است. زمانی که تمام همسایه‌های ایران به‌جز افغانستان در حال پیشرفت هستند این تضاد فشار سنگین اجتماعی بر جوانان وارد کرده است. در اروپا چنین تغییری را می‌توان در زمان پایین آمدن دیوار برلین در اروپای شرقی مشاهده کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...