شناسه خبر : 15357 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فدرال‌رزرو

نوع مناسب اصلاحات

شاید پس از بروز بدترین بحران مالی در طول یک قرن گذشته، انجام چنین کاری اجتناب‌ناپذیر باشد اما طرح‌های بازسازی فدرال‌رزرو آمریکا بسیار پر‌تعداد هستند.

شاید پس از بروز بدترین بحران مالی در طول یک قرن گذشته، انجام چنین کاری اجتناب‌ناپذیر باشد اما طرح‌های بازسازی فدرال‌رزرو آمریکا بسیار پر‌تعداد هستند. برخی از جمهوریخواهان خواستار آن هستند که تصمیمات سیاست پولی بانک مرکزی از سوی دفتر حسابداری دولتی که خود یک بازوی کنگره است، مورد حسابرسی قرار گیرند. دیگران دوست دارند از فرمولی استفاده کنند که سیاست پولی را در نظام هدایت خودکار قرار می‌دهد و هرگاه فدرال‌رزرو اقدامات مداخله‌جویانه انجام می‌دهد، رئیس آن در برابر کنگره پاسخگو باشد. بدبین‌ترین افراد از نظریه‌های توطئه دم می‌زنند. درباره اینکه چگونه فدرال‌رزرو دلار را بی‌پایه می‌کند. این گروه خواستار حذف کامل بانک مرکزی هستند. تمام این طرح‌ها فاجعه‌آمیز هستند. چرا که یا استقلال بانک مرکزی را مخدوش یا سیاست پولی را دچار آشفتگی می‌کنند. خوشبختانه نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری هیچ کدام تمایلی به حذف فدرال‌رزرو ندارند. دونالد ترامپ می‌گوید ممکن است پس از پایان دوره جنت یلن او را با یک جمهوریخواه جایگزین سازد. این کار نه عاقلانه است و نه انقلابی. هیلاری کلینتون قصد دارد قوانین مربوط به تعیین اعضای هیات‌عامل 12 بانک منطقه‌ای قدرتمند در فدرال‌رزرو را تغییر دهد.
حق با اوست. فدرال‌رزرو فرونپاشیده است اما وضعیتی متزلزل دارد. نظام فدرال‌ منطقه‌ای باعث می‌شود بانک‌های تجاری بر مقررات‌گذاران تاثیرگذارند و پول‌های عمومی را به سمت سهامداران خصوصی هدایت کنند. رئیس‌جمهور آینده به همراه کنگره باید این نظام را کاملاً متحول سازند. نظام فدرال‌رزرو که در سال 1913 به وجود آمد، پیدایش خود را مدیون کارتر گلاس است. کسی که نام او بر قانون گلاس-استیگال قرار گرفت. بر اساس این قانون بانکداری سرمایه‌گذاری از بانکداری خرد تفکیک شد. به خاطر تلاش‌های گلاس بود که آمریکا صرفاً یک مقام پولی ندارد، بلکه شبکه‌ای از بانک‌های منطقه‌ای دارد که تحت نظارت هیات روسای کل در واشنگتن هستند. در زمان تشکیل فدرال‌رزرو هدف گلاس آن بود که قدرت اقتصادی زیادی به دیوان‌سالاران واشنگتن داده نشود. بانک‌های منطقه‌ای شبیه ایالت و هیات روسای کل شبیه کنگره عمل می‌کردند. به منظور کسب رضایت بانکدارانی که خواستار عدم دخالت دولت در کسب و کارشان بودند، بانک‌ها خود سرمایه هر فدرال‌رزرو منطقه‌ای را تامین و دوسوم از مدیران آنها را منصوب می‌کنند. مدیران به نوبه خود رئیس‌کل را انتخاب می‌کنند که بر یک مبنای گردشی یک رای از پنج رای کرسی‌های FOMC را در اختیار می‌گیرند؛ کمیته‌ای که مسوول تعیین نرخ بهره برای کل کشور است. این اقدامات همه ضروری بودند چرا که تا سال 1980 عضویت در نظام فدرال‌رزرو اختیاری بود.
از اقدامات مداخله‌جویانه دولت امروز هم اجتناب می‌شود. نظام فدرال‌رزرو معاملات شیرینی در اختیار بانک‌ها قرار می‌دهد: بیشتر آنها سود سالانه شش‌درصدی بدون خطری را به خاطر سرمایه‌گذاری‌های اجباری خود در فدرال‌رزروهای منطقه‌ای دریافت می‌کنند. این درصد سه برابر مبلغی است که هم‌اکنون دولت برای سرمایه‌گذاری 10ساله در بازار بدهی می‌پردازد. اگر چه در حال حاضر این سود به 70 بانک بزرگ تعلق می‌گیرد، حدود 1900 بانک کوچک در نظام فدرال‌رزرو که بخشی از سهام فدرال‌رزرو منطقه‌ای را در اختیار دارند، نیز سود می‌برند. سود سهام برای بانک‌هایی که قبل از سال 1942 سهام را خریداری کردند، معاف از مالیات است. مهم‌ترین وظیفه فدرال‌رزرو منطقه‌ای نظارت بر بانک‌های آن منطقه است. بنابراین نظام گلاس به طرز خطرناکی به بانک‌ها اجازه می‌دهد تا خود مقررات‌گذار خود باشند و به جای اینکه در ارتباط میانه دولت و وال‌استریت باشند، به یک دفتر اجرایی دارای سهم تبدیل می‌شوند. بانکدارانی که در هیات‌مدیره فدرال‌رزرو منطقه‌ای قرار می‌گیرند، مستقیماً مسوول مقررات نیستند و برای رئیس فدرال‌رزرو منطقه‌ای رای نمی‌دهند. اما بانک‌ها مدیرانی خارجی را منصوب می‌کنند که حق رای دارند. علاوه بر این، بانکداری در رای‌گیری برای عزل رئیس فدرال‌رزرو منطقه‌ای مشارکت دارند.
این امر خود نگران‌کننده است چرا که شبکه‌های سیاسی حق نمایندگی زیادی به فدرال‌رزروهای منطقه‌ای در FOMC می‌دهند. سیستم به گونه‌ای طراحی شده است که هیات روسای کل واشنگتن که از سوی رئیس‌جمهور منصوب و از سوی سنا تایید می‌شوند، اکثریت داشته باشند. اما کاخ سفید در پر کردن خلأها کند عمل کرده است. بخشی به خاطر عدم همکاری سناست که به عنوان مثال، در سال 2010 پیتر دایموند اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد را شایسته ریاست ندانست. با وجود این در بیشتر دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما، فدرال‌رزروهای منطقه‌ای به همان اندازه روسای کل حق رای دارند. این امر از آن جهت مهم است که بانک‌ها از نرخ بهره بالاتر سود می‌برند. همان‌گونه که عقاید مخالف نشان می‌دهند روسای کل فدرال‌رزروهای منطقه‌ای پرهیاهوترین اعضای کمیته FOMC هستند.

اصلاح فدرال‌رزرو
رئیس‌جمهور بعدی می‌تواند با پذیرش پیشنهاد خانم کلینتون و پیش بردن آن به اصلاح امور بپردازد. بخش خصوصی باید به طور کامل از فدرال‌رزرو خارج شود. سرمایه بانک‌های فدرال‌رزرو از پول دولتی تامین و سود بانک‌های مرکزی بین مالیات‌دهندگان توزیع شود. اگر بانکداران در هیات‌مدیره فدرال‌رزروهای منطقه‌ای نباشند، این نظام از وجود متخصصان خالی خواهد شد. این نظام تعداد زیادی از بانکداران سابق را استخدام کرده و همیشه می‌تواند از مشورت بنگاه‌های تحت نظارت خود بهره‌مند شود. برخی نگران آن هستند که هر تلاشی برای اصلاحات به بروز نظرات نامناسب دیگر منجر شود. این نگرانی چندان بی‌مورد نیست. اما دخالت بخش خصوصی در فدرال‌رزرو زمینه را برای انتقادها و نظریه‌پردازان توطئه فراهم می‌کند. حضور بخش خصوصی این نگرانی را تقویت می‌کند که طبقه حاکمی که به فکر خود هستند، سیاست‌های اقتصادی را تدوین کنند. در درازمدت، اصلاحات باید فدرال‌رزرو را در مقابل دخالت‌های نامطلوب حفظ کند.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها