شناسه خبر : 12 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کوچک شدن صنعت سرمایه‌گذاری

مدیریت صندوق مالی

بخشی از بزرگ‌ترین ثروت‌ها در جهان نوین توسط کسانی جمع‌آوری شده است که مراقب پول دیگران هستند. مدیران صندوق‌های تامین‌ و دارایی‌های خصوصی به خاطر دریافت بخشی از درآمد سالانه سرمایه‌های صندوق میلیاردر شده‌اند.

ترجمه: جواد طهماسبی/اکونومیست

بخشی از بزرگ‌ترین ثروت‌ها در جهان نوین توسط کسانی جمع‌آوری شده است که مراقب پول دیگران هستند. مدیران صندوق‌های تامین‌ و دارایی‌های خصوصی به خاطر دریافت بخشی از درآمد سالانه سرمایه‌های صندوق میلیاردر شده‌اند. نکته جالب توجه آن است که بسیاری از این ثروت‌ها در زمانی به دست آمده‌اند که سرمایه‌گذاران برای کسب درآمد از بازار سهام یا اوراق قرضه دولتی نیاز به پرداخت کارمزد ندارند. صندوق‌های رهگیر یا کم‌فعالیت آنهایی هستند که قصد ندارند در بازار غوغا کنند بلکه از رویه دارایی‌های یک حوزه خاص پیروی کرده و درصد بسیار اندکی را به عنوان کارمزد دریافت می‌کنند. در مقابل صندوق‌های خطرپذیر و فعال آنهایی هستند که مدیران‌شان برای یافتن دارایی‌های بهتر از حد متوسط تلاش می‌کنند. این صندوق‌ها هزینه زیادی دارند و اگر نتوانند در درازمدت عملکرد قابل ملاحظه‌ای داشته باشند هزینه‌ها کلیه بازگشت سرمایه را خواهند بلعید. به عنوان مثال اگر 100 هزار دلار را به مدت 30 سال با نرخ بهره 6 درصد و کارمزد 25/0 درصد سرمایه‌گذاری کنید پورتفوی شما تقریباً 535 هزار دلار ارزش خواهد داشت اما اگر کارمزد سالانه 5/1 درصد باشد این ارزش به 375 هزار دلار سقوط می‌کند.
حتی سرمایه‌گذاران خبره نیز اعتقاد دارند صندوق‌های رهگیر با هزینه کمتر گزینه‌های منطقی‌تری هستند. به عقیده آنها یک سرمایه‌گذار بهتر است 10 درصد از پول خود را در اوراق قرضه دولتی کوتاه‌مدت و 90 درصد باقیمانده را در صندوق‌های کم‌هزینه شاخص S&P500 سرمایه‌گذاری کند.
همزمان با آشنا شدن سرمایه‌گذاران با این مفاهیم ریاضیاتی، مدیران صندوق‌های فعال متوجه فشارهایی شده‌اند که در صنایع دیگری مانند روزنامه، ضبط‌وپخش آهنگ و تاکسیرانی مشاهده می‌شود. این صنایع نقش پیشرو خود را از دست داده‌اند و دیگر سودهای کلان تولید نمی‌کنند. در مقابل پیش‌بینی‌های حسابداران نشان می دهد تا سال 2020 صندوق‌های کم‌هزینه سهم خود در صنعت جهانی مدیریت صندوق پول را دو برابر کرده و از 11 به 22 درصد خواهند رساند.
نسل گذشته سرمایه‌گذاران بر این اعتقاد بودند درآمدی که مدیران صندوق‌ها کسب می‌کنند به میزان مهارت‌شان بستگی دارد. اکنون مشخص شده است بازگشت سرمایه محصول عواملی است که به راحتی می‌توان آنها را تکرار کرد. همانند خریدارانی که به دنبال اجناس کم‌هزینه‌تر هستند سرمایه‌گذاران کنونی از برندهای بسیار گران به کالاهای ارزان‌تر روی آورده‌اند. این تحول می‌تواند مدیران صندوق‌های فعال را از کار بیکار کند.
سه عامل در تغییر رویه مدیریت صندوق موثر است. اولین عامل افزایش پورتفوی دارایی صندوق‌های معاملاتی (ETF) است که شاخص‌ها را رهگیری می‌کنند و معاملات را بر مبنای آن انجام می‌دهند. این بخش هم‌اکنون به اندازه صندوق‌های تامین بزرگ شده است. میانگین کارمزد این صندوق‌ها 25/0 درصد است که در صندوق‌های تخصصی کمتر می‌شود. به عنوان نمونه صندوق اسپایدر (Spider) که شاخص S&P500 را پیگیری می‌کند فقط 09/0 درصد کارمزد می‌گیرد. در مقایسه با رقیب خود یعنی صندوق‌های متقابل، صنعت صندوق معاملاتی نسبتاً کوچک است اما شکاف بین آنها روزبه‌روز کمتر می‌شود. طبق برآوردهای موسسه سرمایه‌گذاری شرکتی (ICI) بین سال‌های 2008 و 2013 صندوق‌های معاملاتی توانستند 895 میلیارد دلار از جریان سرمایه را جذب کنند. این در حالی است که سهم صندوق‌های متقابل با مدیریت فعال فقط 403 میلیارد دلار بود. تغییر رفتار مشاوران مالی دلیل دیگری برای گسترش صندوق‌های معاملاتی است. در گذشته بسیاری از این مشاوران کمیسیون‌هایی را از مدیران صندوق دریافت می‌کردند. این مبالغ در کارمزدهای سالانه صندوق لحاظ می‌شد. در این وضعیت تضاد منافع به وجود می‌آمد: آن دسته از کالاهایی که از نظر مشاوران بهترین بودند لزوماً برای مراجعان مناسب نبودند. صندوق‌های رهگیر کم‌هزینه پول کافی برای پرداختن به مشاوران نداشتند در نتیجه تصمیم گرفتند از توصیه‌های آنها استفاده نکنند.
بهترین راه برای اطمینان از استقلال و بی‌طرفی مشاوران آن است که آنها پول خود را از مشتریان دریافت کنند نه از صندوق، اما مشتریان اندکی حاضر بودند چنین هزینه‌ای بپردازند. در بریتانیا، معرفی آیین‌نامه توزیع خرده‌فروشی (RDR) در سال 2013 کمیسیون‌ها را برداشت و مشاوران را ملزم کرد تا هزینه واقعی مشاوره با مشتریان را اعلام کنند. این کار باعث می‌شود به تدریج راه برای توسعه صندوق‌های کم‌هزینه باز شود. دیگر کشورها نیز از این رویه پیروی می‌کنند. نسخه‌های تقلیدی این آیین‌نامه در هند و استرالیا تهیه شدند و در سوئیس، آلمان، ایتالیا و آفریقای جنوبی در حال تدوین هستند. پیش‌بینی می‌شود تا سال 2020 تقریباً تمام بازارهای توسعه‌یافته مقرراتی ارائه دهند که بتوانند منابع فروشنده (یا کارگزار) را با منافع مشتری هماهنگ سازند. علاوه بر این، برخی مشتریان اطمینان به نفس دارند و مستقیماً و بدون نظر مشاوران، محصولات مالی را خریداری می‌کنند. اینترنت و گسترش همایش‌های مرتبط با محصولات این کار را برای آنها ساده‌تر ساخته است. رویه دومی که باعث تحول مدیریت صندوق‌ها شده است افزایش شاخص‌های جایگزینی است که به «بتای هوشمند» معروف هستند. شاخص‌های متعارف دارایی‌ها را بر اساس ارزش آنها ارزیابی می‌کنند: از این دیدگاه بزرگ‌ترین سهام آنهایی هستند که بالاترین سرمایه در بازار را داشته باشند. این روش می‌تواند بهترین راه برای اندازه‌گیری چگونگی عملکرد کلی بازار باشد. اما به عقیده علاقه‌مندان‌، بتای هوشمند بهترین رویکرد برای سرمایه‌گذاری نیست. سهامی که قیمت‌شان به سرعت بالا می‌روند وزن بیشتری دارند در مقابل سهامی که به سرعت سقوط می‌کنند و ارزان به نظر می‌رسند وزن کمتری دارند. اگر سرمایه‌گذاران شاخص‌ها را رهگیری کنند ممکن است با قیمت بالا خریداری کنند و با قیمت پایین به فروش برسانند. برای اجتناب از این مشکل، شاخص‌های بتای هوشمند شرکت‌ها را بر مبنای فروش، یا سود یا حتی فراز و فرود آنها وزن‌دهی می‌کنند. در واقع آنها با هزینه کمتر کاری را انجام می‌دهند که مدیران صندوق‌های فعال در پی اجرای آن هستند. با وجود اینکه هنوز عده‌ای به این رویکرد اعتماد ندارند، هم‌اکنون حدود 330 میلیارد دلار در صندوق‌های بتای هوشمند سرمایه‌گذاری شده است. رویه سوم در پشت تحولات، افزایش یکنواخت مشارکت تعریف‌شده (DC) صندوق‌های بازنشستگی کشوری است. در طول قرن بیستم کارفرمایان صندوق‌های بازنشستگی با مزایای تعریف شده ارائه می‌دادند که با آخرین حقوق کارمندان انطباق داشت. اگر طرح بازنشستگی با کمبود بودجه مواجه می‌شد کارفرما موظف بود کمبود را رفع کند. این الزام کارفرمایان را وادار می‌کرد تا در پی سرمایه‌گذاری‌هایی با سود بالا باشند و از خدمات مدیران صندوق‌های فعال با کارمزد بالا استفاده کنند. اما در صندوق‌های بازنشستگی مشارکتی، کارفرما فقط مشارکت دارد و پرداخت نهایی به بازار بستگی دارد. کارمند خود بار خطر سرمایه‌گذاری را بر دوش می‌کشد. کارفرمایان از این روش استقبال می‌کنند و این نوع صندوق‌ها به دنبال صندوق‌های کم‌هزینه رهگیر شاخص‌ها هستند چرا که کارمندان هزینه کمتر را ترجیح می‌دهند. شرکت‌های بزرگ بریتانیایی اکنون در 41 درصد از طرح‌های خود این روش را بر‌می‌گزینند. این تحول زمینه فعالیت مدیران فعال را کمتر ساخته است. در بریتانیا و آمریکا هم بخش خصوصی و هم دولت ارائه‌دهندگان خدمات بازنشستگی را به سمت صندوق‌های کم‌هزینه سوق داده‌اند.

پولی برای امیدهای قدیمی
نکته تعجب‌آور آن است که این تحول در صنعت صندوق مالی زودتر اتفاق نیفتاده است. اولین صندوق رهگیر که عملکرد شاخص ‌S&P5OO را دنبال می‌کرد 40 سال پیش تاسیس شد. بخشی از کندی این تحول به خاطر نحوه خریدوفروش صندوق‌هاست. کمیسیون‌های کارگزاران تاسیس صندوق‌های مدیریت شده را جذاب ساخت و بسیاری از مردم نیز برای سرمایه‌گذاری به بانک روی آوردند. بنابراین انگیزه‌ای برای کمتر کردن هزینه‌ها دیده نمی‌شد. در واقع بخشی از جذابیت بانکداری چندمنظوره برای بانک‌ها آن بود که بانک‌ها می‌‌توانستند محصولات دارای سود حاشیه‌ای بیشتر را به صاحبان حساب‌های سپرده بفروشند. دلایل دیگر ریشه در روانشناسی دارند. وقتی مشتریان کتاب یا آهنگی را خریداری می‌کنند بلافاصله به رضایت می‌رسند در حالی که ممکن است سال‌ها طول بکشد تا بفهمند آیا خرید خدمات صندوق‌های متقابل تصمیم درستی بوده است یا خیر. بنابراین ممکن است هزینه عامل اصلی انتخاب نباشد. علاوه بر این، با وجود الزامات قانونی، سرمایه‌گذاران ممکن است عقیده داشته باشند که عملکرد گذشته یک صندوق راهنمایی برای رسیدن به ثروت آینده است. بنابراین آنها در جست‌وجوی بهترین صندوق هستند. امید یک مزیت بازاری برای مدیران صندوق‌های فعال است. سکون سرمایه نیز عاملی دیگر است. سرمایه‌گذارانی که پول خود را در یک صندوق فعال می‌گذارند دیگر آن را منتقل نمی‌کنند. هرچند ممکن است از خوبی یا بدی عملکرد سرمایه خود مطلع نباشند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها