شناسه خبر : 12217 لینک کوتاه

کیفیت آثار شبکه نمایش خانگی چقدر در شرایط امروز آن مقصرند؟

بحران محتوا، ریزش مخاطب

طنز، حادثه‌ای - معمایی، نیمه‌جدی و حالا درام؛ با رونمایی از جدیدترین مجموعه نمایشی شبکه خانگی، این پدیده نوظهور در ایران می‌رود تا شانس خود را در ژانر تازه‌ای امتحان کند و ببیند این بار مقبول سلیقه مخاطب سختگیر امروز واقع می‌شود یا به سرنوشت برخی از مجموعه‌های قبلی دچار خواهد شد.

دنیا عیوضی

طنز، حادثه‌ای-معمایی، نیمه‌جدی و حالا درام؛ با رونمایی از جدیدترین مجموعه نمایشی شبکه خانگی، این پدیده نوظهور در ایران می‌رود تا شانس خود را در ژانر تازه‌ای امتحان کند و ببیند این بار مقبول سلیقه مخاطب سختگیر امروز واقع می‌شود یا به سرنوشت برخی از مجموعه‌های قبلی دچار خواهد شد. چند هفته قبل بود که بیلبوردهایی با تصویر چند بازیگر نام‌آشنای سینما و تلویزیون در مکان‌های گران‌قیمت تبلیغاتی بزرگراه‌ها و برخی معابر عمومی تهران نصب شد که خبر از آمدن سریالی جدید در شبکه نمایش خانگی می‌داد. از نوع لباس و گریم مشخص بود که سریال قرار است روایتی تاریخی باشد که احتمالاً مقطعی از تاریخ معاصر را هدف قرار داده است. «شهرزاد» امضای کارگردانی را در ذیل خود دارد که با مجموعه‌های موفق خود در شبکه‌های مختلف سیما مانند «پهلوانان نمی‌میرند»، «مدار صفردرجه»، «روشن‌تر از خاموشی» و «شب دهم»، روایت تاریخی با پیرنگ مشخص «درام» را از کار در آورده بود و با «میوه ممنوعه» و «در مسیر زاینده‌رود»، توانایی خود را در به تصویر کشیدن مسائل روز جامعه ایران با دیدگاهی مشخص و متعلق به سبک کارگردان به رخ کشیده بود. «حسن فتحی» پس از تجربه کردن «مدیوم تلویزیون»، در شرایطی به شبکه نمایش خانگی قدم گذاشته که تجربه کارگردانان پیش از او در این حوزه، آمیزه‌ای از موفقیت و ناکامی توامان را نشان می‌دهد.

سریال‌های خارجی در بورس
تب دیدن مجموعه‌های شبکه‌های تلویزیونی خصوصی رنگارنگ آمریکایی که سرنوشت «فصل»‌های آن به نقل محافل علاقه‌مندان پرشمار آن در ایران تبدیل شده بود، کپی برابر اصل رفتار مخاطبان ایرانی سینمای جهان بود که بلافاصله پس از اکران، آثار روز را در پیاده‌روهای شهرها یا توسط فروشندگان حقیقی و مجازی خریداری کرده و بسته به توان مالی، در گیرنده‌های معمولی یا «سینمای خانگی» خود به تماشا می‌نشستند. این مساله در مقطعی چنان فراگیر شده بود که در بین دانشجویان، طبقات خاص دیگر جامعه و حتی گروه‌های عمومی، مطلع نبودن از آنچه در قسمت جدید رخ داده جرم کمی نبود! به این فضای پرتحرک، کانال‌های متنوع فارسی را هم اضافه کنیم که با سریال‌های کم‌محتوا اما خوش‌رنگ و لعاب ترکیه، عرب و آمریکای جنوبی، مخاطبان قابل توجهی را جذب کرده و سریال‌های 200‌قسمتی را به خورد مردم می‌دادند. فارغ از تاثیرات فرهنگی که حتی پوشش و آرایش برخی اقشار را تحت تاثیر قرار داده، گرایش مخاطب امروز به مجموعه‌های نمایشی به عنوان یک حقیقت، پیش روی هنرمندان ایران و کنشگران حوزه فرهنگ قرار داشت. تلویزیون به عنوان رسانه رسمی کشور اگرچه در مقاطعی توانسته بود با مجموعه‌های موفق خود به جذب چندمیلیونی مخاطب به ویژه در بخش طنز بپردازد اما اشکالات ساختاری این رسانه و سیاست‌زدگی آن به علاوه نبود متر و معیار مشخص برای ممیزی آثار نمایشی، به تدریج خلاقیت و البته علاقه‌مندی به همکاری را در کارگردانان توانمند و صاحب سبک ایران کمرنگ کرد. به عنوان نمونه مجموعه موفق مختارنامه که همچنان و پس از ده‌ها بازپخش از شبکه‌های مختلف سراسری و استانی، باز هم می‌تواند مخاطبانی را جذب کند، حاصل خلاقیت و کاربلدی داوود میرباقری و صدها بازیگر و هزاران نفر از عوامل مختلف تولید و صرف هشت سال عمر و هزینه بود که دست آخر، باز هم کام کارگردان را تلخ کرد. با وجود تایید فیلمنامه و حتی سکانس‌های گرفته‌شده از حضور حضرت ابوالفضل العباس (ع)، زمزمه‌های حذف صحنه‌های تاثیرگذار شهادت ایشان در میدان جنگ کربلا -آن هم در میانه پخش مجموعه- حاشیه‌های زیادی در پی داشت. به ویژه وقتی این سکانس بدون تدوین و روتوش، سر از گوشی‌های تلفن همراه مردم و سایت‌های اینترنتی درآورد، بی‌فایده بودن عدم نمایش آن به خوبی نشان داده شد. میرباقری که مدتی است با ساخت و نمایش مجموعه موفق «شاهگوش» و سپس «دندون‌طلا»، شبکه نمایش خانگی را به سیما ترجیح داده است جمعه 15 آبان در برنامه هفت حاضر شد و با سخنان خود نشان داد همچنان از آن اتفاق دلگیر است. پیش از این عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین صدا و سیما که این روزها به شدت در اینستاگرام فعال است در صفحه خود نوشته بود زمان فیلمبرداری صحنه‌های مربوط به حضرت عباس (ع) در سریال «مختارنامه» به میرباقری گفته که این صحنه از تلویزیون پخش نخواهد شد. میرباقری در برنامه اخیر هفت این حرف‌ها را رد کرد و گفت: «من این مطلب را اخیراً دیده‌ام و ‌ای‌کاش آن موقع آقای ضرغامی به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما چنین حرفی را به ما می‌زد تا فکر دیگری می‌کردیم. زمانی که ضرغامی سر صحنه فیلمبرداری سریال «مختارنامه» آمد ما داشتیم صحنه‌های کربلا را ضبط می‌کردیم. پیش از آن ما صحنه‌های مربوط به حضور حضرت عباس (ع) را ضبط کرده بودیم. من صحنه‌های مربوط به حضرت عباس (ع) را برای آقای ضرغامی و همراهان‌شان پخش کردم و واکنش همه هم مثبت بود. انگار کسی منبر رفته بود و داشت در مورد آن حضرت حرف می‌زد و حاضران هم منقلب شده بودند.» میرباقری حتی به حضور مهدی فخیم‌زاده بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در آن دیدار اشاره کرد و گفت که فخیم‌زاده به من گفت تو به نمایش آن چهره مذهبی که در ذهن همه ما حضور دارد نزدیک شده‌ای. افخمی مجری برنامه هم پس از حرف‌های میرباقری به شوخی گفت که آقای ضرغامی هم احتمالاً به خودش گفته خودمان پول داده‌ایم و زمان پخش هم حذفش می‌کنیم! آنچه مشخص است ثابت نبودن معیارهای برنامه‌سازی در صدا و سیما، فضای کار در آن را ناامن ساخته و این اتفاق در مورد «سرزمین کهن» کمال تبریزی نیز به شکل دیگر خود را نشان داد. اخیراً و پس از ماجرای انتشار عکس‌های دو بازیگر کشورمان در صفحات شخصی آنها، مجموعه «آسمان من» که پس از پخش در شبکه افق، در شبکه سوم سیما در حال بازپخش است هم دچار مشکلاتی شده است.
محمدرضا آهنج کارگردان این سریال در مورد حذف چکامه چمن‌ماه گفته است «صادقانه بگویم حذف ایشان یکی از پیرنگ‌های قصه مرا دچار تزلزل می‌کند. آنهایی که سریال را از شبکه افق دیده‌اند در جریان هستند که سجاد پسر نادری (دانیال حکیمی) در تقابل با پدرش مبحث عشق و علاقه‌اش به تینا (چکامه چمن‌ماه) را در قصه «آسمان من» دارد، خب ما اگر کلاً این مساله را حذف کنیم، اصلاً راجع به آن حرف نزنیم، حتی در تلفن‌ها هم از آن صحبت نکنیم (حالا حضور فیزیکی شخصیت را داشته باشیم یا نه) تمام مخاطبانی که سریال را در مرتبه اول پخش ندیدند می‌گویند چه عناد بی‌دلیلی است که این پسر با پدرش دارد. این سوال پیش می‌آید آن هم در مقابل نسلی که در جبهه ماست و باید پاسخگو باشیم. من که تافته جدا‌بافته‌ای از قوانین رسانه ملی و سینمای مملکتم نیستم. دفاع خودم را داشتم با مسوولان هم صحبت کردم و گفتم این تاثیر روی قصه گذاشته می‌شود. خوشبختانه تا دیروز با بچه‌های موسسه اوج که صحبت می‌کردیم آنها گفتند ما با این مساله مشکلی نداریم. اگر لازم است با تلویزیون هم در میان می‌گذاریم که ما مشکلی نداریم. اگر مشکل رسانه‌ای است که هیچ، اما دوستان موسسه اوج هم می‌گویند ما در این اتفاق پشت قوانین رسانه ملی هستیم و دفاع می‌کنیم اگر چه متوجه لطمه‌ای که سریال از این ماجرا می‌خورد هم هستیم. فعلاً من دستور دارم که بخش‌های مربوط به این بازیگر را حذف کنم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می‌دهد.» تغییر گاه و بیگاه ضوابط در صدا و سیما حتی دامن مجموعه‌های طنز را هم گرفته است. نمونه آن توافق نکردن مدیری و برادران آقاگلیان در مورد ممیزی‌های «قهوه تلخ» با مدیران سازمان بود پس از این اختلاف بود که نخستین مجموعه شبکه نمایش خانگی با تولید وسیع، متولد شد. قهوه تلخ اولین حضور را در این عرصه آزمود. پیش از این، عرضه فیلم‌های سینمایی در سوپرمارکت‌ها و البته تولید برخی فیلم‌های ضعیف صرفاً برای عرضه در شبکه نمایش خانگی، گونه تازه «فیلم‌های سوپرمارکتی» را متولد کرده بود. با این حال فارغ از برخی نقاط ضعف، اصل عرضه این آثار در فضایی غیر از سینما و تلویزیون، فرصتی است که صاحبنظران، بر لزوم تقویت نقاط قوت و رفع کاستی‌های آن تاکید دارند به ویژه در شرایطی که رادیو و تلویزیون خصوصی، بستر قانونی لازم را ندارند و در عین حال، جامعه منتظر تغییر فضای برنامه‌سازی در تلویزیون و حتی سینما نخواهد شد و در جهان ارتباطی امروز، به سرعت نیاز خود را تامین خواهد کرد.

فضای جدید برای سریال‌سازی
خرداد 88 بود که علی‌اصغر پورمحمدی مدیر وقت شبکه سه سیما از ساخت سریالی به کارگردانی مهران مدیری با مضمون سال اصلاح الگوی مصرف خبر داد و دو ماه بعد، قائم‌مقام او اعلام کرد سریال جدید مهران مدیری در ۵۰ یا ۹۰ قسمت برای پخش در شب‌های پاییز ساخته خواهد شد. مهرماه همان سال خبر آمد که مهران مدیری ساخت سریال جدید خود را با عنوان قهوه تلخ آغاز کرده است و از اول آبان‌ماه به روی آنتن خواهد رفت اما این اتفاق نیفتاد و زمزمه‌ها از احتمال پخش نشدن سریال حکایت داشت. مدیران شبکه سه اعلام کردند که همزمانی با ایام محرم و صفر، علت پخش نشدن قوه تلخ است و پس از این دو ماه، مردم به تماشای آن خواهند نشست. مدتی خبری از این مجموعه نبود تا اینکه خرداد سال 1389 مهران مدیری در حاشیه برگزاری نشست بررسی ویژگی طنز در آثارش در حوزه هنری اعلام کرد وضعیت پخش این کار از تلویزیون اصلاً مشخص نیست و مرتضی میرباقری معاون وقت شبکه چند روز بعد در واکنش به این سخنان گفت قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری اساساً به سفارش صدا و سیما ساخته نشده ‌است! در نهایت تیرماه همان سال محمودرضا تخشید مدیر گروه فیلم و سریال شبکه 3 در نشست خبری مدیران این شبکه اعلام کرد هیچ احتمالی برای پخش این کار از تلویزیون وجود ندارد. اواخر شهریور که این مجموعه در شبکه نمایش خانگی عرضه شد، عزت‌الله ضرغامی این‌گونه واکنش نشان داد: «سریال قوه تلخ را ما نساخته‌ایم و مورد تایید ما نیست.» در آن مقطع مشکلات مالی تلویزیون و وجود ممیزی‌های سنگین در این رسانه برای مجموعه‌های تلویزیونی به عنوان دلایل عرضه سریال در شبکه نمایش خانگی عنوان شد. نبود این محدودیت‌ها در شبکه نمایش خانگی موجب شد این مجموعه با گرفتن مجوز از وزارت ارشاد تمایل پیدا کند که در شبکه نمایش خانگی توزیع شود. هر هفته سه قسمت از این مجموعه در سه عدد سی‌دی یا یک دی‌وی‌دی منتشر می‌شد. در ابتدای آن، مدیری از مردم می‌خواست تا آن را کپی نکرده یا از لینک‌های غیرمجاز، دانلود نکنند. آگهی بازرگانی برای پخش در ابتدا و انتهای این مجموعه، بخشی از درآمد سازندگان به شمار می‌رفت و 2500 تومان عرضه می‌شد. در آن مقطع، نزدیک به دو میلیون نسخه، تیراژ سریال بود و این پدیده تازه با اقبال مخاطبان مواجه شد. اما کار به همین منوال پیش نرفت. با وجود درخواست‌های مهران مدیری مبنی بر کپی نکردن قسمت‌های مجموعه، متخلفان اقدام به قرار دادن لینک‌های دانلود سریال در برخی وب‌گاه‌ها و وبلاگ‌ها کردند که با واکنش وزارت ارشاد روبه‌رو شد و این سازمان تعهد کرد در برخورد با این قبیل سایت‌ها از ابزار تذکر و فیلترینگ استفاده کند؛ کاری که مشخص بود با قوانین موجود قابل اجرا نیست. در پایان مجموعه بیست و پنجم سریال مهران مدیری کارگردان سریال در ویدئویی پیش از فیلم ضمن سپاسگزاری از مردم به خاطر همراهی ایشان از آنان خواست که تا یک ماه دیگر منتظر سری جدید مجموعه با حال و هوای جدیدتری باشند. او دلیل آن را یکنواخت شدن آن خواند. اما پس از گذشت چندماه وعده مهران مدیری تحقق نیافت و مجموعه ۲۶ به صورت قاچاق به بازار آمد. ۲۴ آذر ۱۳۹۰ پیام کوتاهی از طرف قهوه تلخ به شرکت‌کنندگان در قرعه‌کشی داده شد که محتوای آن، لو رفتن سری ۲۶ سریال قهوه تلخ بود و از مردم خواسته شد از خرید نسخه تقلبی خودداری کنند. این مجموعه بدون قسمت پایانی، متوقف شد. خبر فسخ قرارداد بازیگران اعلام شد و برندگان آپارتمان‌های وعده داده‌شده به عنوان جوایز قرعه‌کشی نیز بعد از دو سال جوایز خود را دریافت نکردند.

مشت نمونه خروار
مجموعه‌های مشابه شبکه نمایش خانگی مانند «قلب یخی»، «ساخت ایران»، «بفرمایید شام ایرانی» و حتی «ویلای من» مهران مدیری، هر کدام به شکلی ناتمام ماند یا نحوه توزیع آن در شبکه نمایش خانگی، سکته‌های متناوب در رساندن به موقع به پخش و مواردی از این دست، مساله‌ساز شد. این شرایط فقط اعتبار سازندگان را مخدوش نکرد بلکه پدیده نوظهور سریال‌های با‌کیفیت در شبکه نمایش خانگی را دچار جوانمرگی کرد. نبود فیلمنامه و ساخت خوب در کنار کم‌توجهی به «ارزش افزوده»‌ای که این مجموعه‌ها قرار است بیش از سریال‌های تلویزیون یا حتی شبکه‌های نازل فارسی‌زبان ماهواره به مخاطب ارائه کنند، ناآشنایی با توزیع هوشمند سریال در فضاهایی علاوه بر فروشگاه‌های مواد غذایی و زنجیره‌ای و البته ناتوانی در جذب اسپانسر به دلیل نا‌مشخص بودن برگشت سرمایه، همه و همه به کاهش مخاطب در این شبکه انجامید. سریال ناکامی مجموعه‌های نمایشی شبکه خانگی، تا «عشق تعطیل نیست» بیژن بیرنگ ادامه یافت. پوستر زوج سینمایی «محمدرضا گلزار- مهناز افشار» که قرار بود تداعی‌کننده فیلم موفق تهمینه میلانی باشد خیلی زود، کارکرد خود را از دست داد و در همان ابتدا نیمه‌کاره رها شد که علت آن، بارداری مهناز افشار اعلام شد. سایت رجانیوز اوایل امسال در گزارشی درباره شبکه نمایش خانگی نوشت: «یکی شلوارک راه‌راه چند به اصطلاح هنرمند ذوق‌زده از حضور در برزیل را که انتشار تصویر آن موجی از انتقاد را در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی برانگیخت، دستمایه مستندسازی کرده است و دیگری یک جمله تماماً توهین نسبت به جایگاه «پدر» را با افتخار روی فیلمش درج می‌کند تا شاید فروش بیشتری عایدش شود که البته نمی‌شود. آن یکی هم تصویری توهین‌آمیز از چادر سر کردن یک بازیگر مرد با ژستی مضحک را که مربوط به پشت صحنه فیلم است، به عنوان پوستر تبلیغی فیلمش انتخاب می‌کند و در ادامه هم نسبت به اعتراضات همان بازیگر، عوامل سازنده فیلم و مردمی که از روی این پوستر فیلم را تهیه ‌کرده‌اند اما در فیلم اثری از آن ندیده‌اند، جز سکوت پاسخی نمی‌دهد. اما این همه ماجرای تراژیک شبکه نمایش خانگی نیست. خوش‌استقبال بودن و بدبدرقگی مشکل دیگر است چنان که معمولاً سریال‌های تولیدی در این دسته، در ابتدای امر با هیاهوی خبری و استفاده از بازیگران و کارگردانان مشهور و تبلیغات گسترده وارد شبکه نمایش خانگی می‌شوند و بسیاری را به امید تماشای یک مجموعه خوب و سرگرم‌کننده، به صرف هزینه و خرید دی‌وی‌دی‌های این سریال‌ها ترغیب می‌کنند، اما خیلی زود سطح نازل و مبتذل کیفی آنها برملا شده و اعتماد مخاطب را از دست می‌دهند. عجیب‌تر اینکه بارها مشاهده شده است که تولید این دسته از آثار، خیلی راحت و بدون هرگونه ممانعتی، با نوعی بی‌مسوولیتی مثال‌زدنی، ناگهان به دستور جناب سرمایه‌گذار -که بسیاری معتقدند غالب اوقات برای سرمایه‌گذاری‌های این چنین خود انگیزه‌های غیرفرهنگی همچون پولشویی و معافیت‌های مالیاتی دارند- در میانه کار متوقف می‌شود و مخاطب می‌ماند و هزینه‌ای که در این اوضاع سخت اقتصادی، برای چند قسمت از یک سریال غیر‌مفرح مبتذل نازل تقلیدی نیمه‌کاره صرف کرده است و حوضش. در آن سوی ماجرا، سریال «ابله» کمال تبریزی هم به عنوان یکی از آخرین سریال‌های شبکه نمایش خانگی اوضاع بهتری ندارد. سریالی کمدی که با وجود خیل بازیگران مطرح و بهره‌گیری از یک فیلمنامه‌نویس درجه یک مثل «علیرضا طالب‌زاده» که البته نشان داده کمدی‌نویس خوبی نیست و یک «محسن تنابنده» در نقش پیرزن و کلی شوخی جنسی و ۱۸ سال به بالا، اصلاً نتوانسته در جذب مخاطب موفق باشد. چنان که تاکنون چند بار زمزمه‌های تعطیلی آن شنیده و البته هر بار تکذیب شده است.
شاید طی این چند سال اخیر، موفق‌ترین اثر شبکه نمایش خانگی سریال «شاهگوش» به کارگردانی «داوود میرباقری» باشد که بیش از سایر آثار در جلب مخاطب موفق بود. به این ترتیب، در مجموع می‌توان گفت شبکه نمایش خانگی با نوعی بحران «تحمیق و تحقیر مخاطب» روبه‌روست. مردم هوشمندتر از هنرمندان هستند و سریال‌های بی‌فیلمنامه و بی‌قصه سردستی و فیلم‌های شانه‌تخم‌مرغی را به خوبی تشخیص می‌دهند. شاید چاره حل مشکلات سریال‌های بی‌مخاطب و شکست‌خورده و نیمه‌تمام و آثار شانه‌تخم‌مرغی برگشت‌خورده در شبکه نمایش خانگی، فقط یک جمله ساده باشد؛ لطفاً به شعور مردم احترام بگذارید.»

فرهنگ خرید کالای فرهنگی
این روزها مجموعه‌های تلویزیونی نسبت به چند سال قبل هم در جذب مخاطب با مشکلات بیشتری مواجه شده‌اند، سینما حال و روز خوشی ندارد، شمارگان روزنامه‌ها و نشریات در جامعه نزدیک به 80‌میلیونی ایران، کمی بیش از یک میلیون نسخه در روز است و سایر حوزه‌های فرهنگی هم شرایط بهتری ندارند. به هر حال هر نوع بازار و داد و ستدی تحت تاثیر شرایط کلان اقتصاد کشور است. کاهش حدود 60‌درصدی قدرت خرید مردم که با شوک ارزی سال 1390، شدت یافتن تحریم‌ها و سوء‌مدیریت دولت گذشته رخ داد، هر روز ابعاد تازه‌تری از خود را نشان می‌دهد و دولت روحانی با وجود تلاش‌هایی که صورت داده، همچنان با این میراث شوم دست به گریبان است. با این حال این نکته نیز بارها مورد تاکید قرار گرفته است که اقتصاد فرهنگ و کالای فرهنگی همچنان در میان بیشتر خانواده‌های ایرانی مهجور است و اگر حتی بخش کوچکی از سبد آب‌رفته هزینه‌های ایرانیان به محصولات فرهنگی اختصاص داده شود، شرایط متفاوت خواهد شد. موضوع کیفیت آثار ارائه‌شده در این حوزه و ناتوانی در جذب مشتری نیز اگرچه قابل ملاحظه است اما در میان انبوه آثار تولید‌شده، می‌توان محصولات باکیفیت هم یافت و آن را به سبد مصرف اضافه کرد. در چنین شرایطی است که عرضه محصولات سینمایی یا مجموعه‌های نمایشی اختصاصی شبکه خانگی می‌تواند یک فرصت برای راهیابی این آثار به درون خانه‌ها باشد. اینکه فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها، محل مناسبی برای این عرضه نیست موضوعی است که باید با شرایط کلی کشورمان سنجیده شود. حتماً راه‌اندازی یک فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی در هر کوی و برزنی ایده‌آل و درخور سابقه فرهنگی ایران‌زمین است اما امروز که چنین رویایی تحقق نیافته است، می‌توان از ظرفیت فروشگاه‌ها بهره گرفت منوط به اینکه، بازار آن امکان شکل‌گیری و رونق یافتن داشته باشد.
مجاب کردن جامعه به اهمیت قائل شدن برای محصولات فرهنگی، موضوعی است که به آموزش و تبلیغ موثر نیازمند است. یکی از موضوعاتی که در سال‌های اخیر توجه اقتصاددانان و نیز اندیشمندان حوزه فرهنگ را به خود جلب کرده است، چگونگی قیمت‌گذاری کالاها و خدمات فرهنگی است. در نظر داشتن مفهوم «ارزش پرداخته» و نظریات مطرح پیرامون ارزش در علم اقتصاد از دوران آدام اسمیت تا امروز و توجه به الگوهای رایج در قیمت‌گذاری کالاها در علم اقتصاد می‌تواند به تقویت نگرش صحیح در این عرصه بینجامد.
تعریف درست از «صنعت فرهنگی» و ارزش‌گذاری اقتصادی کالاها و خدمات فرهنگی با توجه به اینکه کالاها و خدمات فرهنگی علاوه بر ارزش اقتصادی (بازاری)، دارای ارزش فرهنگی (غیر‌بازاری) نیز هستند نشان می‌دهد اندیشمندان حوزه فرهنگ و اقتصاد باید با توجه به ضعف‌های موجود در روش‌های رایج ارزش‌گذاری کالاهای فرهنگی به دنبال شناسایی روش‌های کامل‌تری برآمده که از محدودیت‌های کمتر و نقاط قوت بیشتری برخوردار باشند. حتی از زاویه شغل‌آفرینی، شبکه نمایش خانگی و رونق صنعت سریال‌‌سازی در آن می‌تواند بخشی از مشکلات اشتغال کشور را مرتفع کند.
در سوی مقابل اینکه اقتصاد فرهنگ به گونه‌ای تعریف شود که صرفاً محصولی برای فروش بیشتر تولید کند نیز ناقض این اصل مهم است که «همواره خریده شدن یک محصول در بازار فرهنگ نشانه اثرگذاری آن کالای فرهنگی نیست».

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها