شناسه خبر : 12025 لینک کوتاه

یک تبصره برای رفاه بیشتر زنان یا ایده‌ای برای بیکار کردن؟

اگر قرار باشد ایده اشتغال زنان، به صورت یک قانون همه‌شمول باشد و لازم‌الاجرا، مسلماً آسیب‌زا خواهد بود. چرا که بسیاری از زنان با وجود آنکه کودک زیر هفت سال دارند یا سرپرست خانوار هستند به دلیل عدم امنیت در محل کار، مایل نخواهند بود از تسهیلات این ایده استفاده کنند. به عبارتی این ایده از جمله پیشنهادهایی است که می‌تواند تر و خشک را با هم بسوزاند و به جای آنکه نقشی مثبت برای افزایش امتیازات زنان محسوب شود یک طرح برای تحدید موقعیت شغلی زنان تلقی شود.

اشرف بروجردی
اگر قرار باشد ایده اشتغال زنان، به صورت یک قانون همه‌شمول باشد و لازم‌الاجرا، مسلماً آسیب‌زا خواهد بود. چرا که بسیاری از زنان با وجود آنکه کودک زیر هفت سال دارند یا سرپرست خانوار هستند به دلیل عدم امنیت در محل کار، مایل نخواهند بود از تسهیلات این ایده استفاده کنند. به عبارتی این ایده از جمله پیشنهادهایی است که می‌تواند تر و خشک را با هم بسوزاند و به جای آنکه نقشی مثبت برای افزایش امتیازات زنان محسوب شود یک طرح برای تحدید موقعیت شغلی زنان تلقی شود.
گرچه گفته می‌شود این ایده، یک فرصت برای تمام زنان است اما شاید بتوان مدعی شد که تنها کسی که بهره نمی‌برد، خود زنان هستند چون فرصت‌های شغلی را از دست می‌دهند. حتی می‌توان گفت این طرح بیش از آنکه کمک به بهبود موقعیت و رفاه زنان در بخش اشتغال باشد، عامل بیکاری زنان است.
این ایده را باید از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد. یک زن اگر بخواهد در موقعیت شغلی خود ترقی کند و به فرصت‌های بالای مدیریتی برسد باید بتواند یک ثبات شغلی داشته باشد و حتی فرصت کافی برای به دست آوردن این موقعیت‌ها داشته باشد. اما با هر نوع طرحی که آنان را از مردان مستثنی کند، فرصت‌های مدیریتی را که ممکن است به دست بیاورند، به راحتی از دست خواهند داد.
به همین دلیل است که می‌بینیم زنان مدام می‌پرسند ما کجای مشارکت سیاسی‌- ‌اقتصادی قرار داریم و کجا در مدیریت‌ها نقش داریم؟ این فرصت‌ها از زنان گرفته می‌شود و فکر می‌کنم چون ایده کاهش ساعت کار زنان هم فراگیر است این فرصت کار را از زنان می‌گیریم. اگر می‌گویند در کشورهای دیگر هم چنین تسهیلاتی برای زنان قائل می‌شوند باید این معادله را کامل روایت کنند.
در این کشورها دولت به فرزندان تا 18‌سالگی مستمری می‌دهد و تحصیل رایگان دارند. آیا دوستان نماینده مجلس از خود می‌پرسند که زنان چرا در ایران به دنبال شغل می‌روند؟ وضعیت اقتصادی خانواده‌ها به گونه‌ای است که زنان حتی نیاز به اضافه کار دارند تا بتوانند از عهده مخارج خانه برآیند. به همین دلیل است که می‌گوییم نمی‌توان قانون اشتغال را از قوانین دیگر منفک کرد و وقتی می‌خواهیم در مورد اشتغال صحبت کنیم باید یک پکیج را ببینیم که تامین مسکن و نیازهای روزمره سرآغاز آن است تا میزان دستمزد و مزایا.
در این ایده عنوان ‌شده که برای زنان سرپرست خانوار یا دارای فرزند و همسر معلول این تسهیلات در نظر گرفته شده؛ آیا بهتر نیست بهزیستی مانند بسیاری از کشورهای غربی به این زنان به میزانی کمک کند که اصلاً نیاز به اشتغال این دست ‌زنان نباشد؟ آیا مجلس می‌پذیرد که قانونی تصویب کند تا بر اساس آن بهزیستی به این زنان آسیب‌دیده کمک کند؟
به عبارتی اگر نیت ما کمک به زنانی است که از روی اجبار به کار رو آورده‌اند پس بهتر است سیاست‌های حمایتی دیگری را برای آنها داشته باشیم و در این بین زنانی که دوست دارند هم کار کنند و هم به زندگی خصوصی‌شان برسند به خاطر این دست قوانین تحت ‌فشار قرار نگیرند. چرا که زنان بسیاری هستند که معتقدند تمایل ندارند از مردان، فرصت کمتری برای حضور در موقعیت‌های شغلی داشته باشند و هر نوع قانونی که آنها را از قشر مذکر جداسازی کند آن را به نوعی مانع برای پیشرفت شغلی‌شان تلقی می‌کنند.
به هر روی آنچه برای ما دغدغه است، این است که داشتن شغل یک حق برای زن است و هیچ‌کس حق ندارد این حق را محدود کند.
برخی از نمایندگان در نظر دارند که این حق را از زن بگیرند و اجازه ندهند که زن خودش انتخاب‌گر باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها